آزمایش ایمان و صداقت در سختیها: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =' |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''آیه ۱۰ سوره عنکبوت''' درباره افرادی سخن میگوید که هرگاه آزاری از سوی مردم ببینند، آن را چون عذاب الهی میپندارند و هرگاه پیروزیای نصیب مؤمنان شود، خود را همراه آن اعلام میکنند. درباره اینکه این افراد چه کسانی هستند میان مفسران اختلاف است. | {{درگاه|قرآن}} | ||
'''آیه ۱۰ سوره عنکبوت''' درباره افرادی سخن میگوید که هرگاه آزاری از سوی مردم ببینند، آن را چون [[عذاب الهی]] میپندارند و هرگاه پیروزیای نصیب مؤمنان شود، خود را همراه آن اعلام میکنند. درباره اینکه این افراد چه کسانی هستند میان مفسران اختلاف است. [[شیخ طوسی]]، [[شیخ طبرسی|طبرسی]] و [[محسن قرائتی]] از کسانی هستند که آیه را مربوط به [[منافقان در قرآن|منافقان]] میدانند. [[علامه طباطبایی]]، [[مکارم شیرازی]]، [[محمدجواد مغنیه]] از کسانی هستند که آیه را درباره افراد سست ایمانی میدانند که ایمان به قلبهای آنان وارد نشده است و در برابر سختیها از خداوند و دینش دست میکشند. | |||
== متن آیه == | == متن و ترجمه آیه == | ||
{{قرآن بزرگ|وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ | {{قرآن بزرگ|وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ کَعَذابِ اللَّهِ وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فی صُدُورِ الْعالَمینَ | ||
| سوره = عنکبوت | | سوره = عنکبوت | ||
| آیه = ۱۰ | | آیه = ۱۰ | ||
خط ۱۳: | خط ۱۴: | ||
}} | }} | ||
== | == موضوع آیه در نگاه مفسران == | ||
مفسران درباره اینکه منظور این آیه چه کسانی هستند، اختلاف دارند، گروهی آیه را مربوط به منافقین میدانند و گروهی دیگر آیه را مربوط به افراد سست ایمان میدانند. | |||
[[ | === منظور از آیه، منافقان است === | ||
[[شیخ طوسی]] (۴۶۰ق)، آیه را درباره منافقان میداند؛ زیرا آیه درباره کسانی سخن میگوید که به زبان خودشان ادعای ایمان میکنند، اما وقتی در راه خداوند دچار شکنجه و اذیت میشوند، از این اذیت همانند عذاب خداوند میترسند. هنگامی هم که یاری و پیروزی از جانب خداوند برای مؤمنین واقعی برسد، دوباره این گروه ادعا میکنند که با مسلمانان هستند. شیخ طوسی این صفات را از ویژگی منافقان میداند که هنگام جهاد با کفار از سختی و آزار پیش آمده ترک ایمان میکنند اما هنگام پیروزی مسلمین و تقسیم غنائم ادعای مسلمانی و شراکت در غنائم را دارند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التبیان فی تفسیر القرآن|تاریخ=بیتا|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=دار احیاء التراث العربی|جلد=۸|صفحه=۱۹۰|مکان=بیروت}}</ref> | |||
[[محسن قرائتی|قرائتی]]، مفسر معاصر، آیه را درباره منافقان میداند. این آیه یکی از نمونههای فتنههایی که افراد بعد از اینکه اقرار به ایمان کردند را بیان میکند. این گروه که اقرار زبانی به ایمان میکنند، در پی آزار و اذیت مشرکین، از ایمان خود بازمیگردند و خداوند به وسیله این سختی، مؤمنین را از منافقین مشخص میکند. یکی دیگر از صفات منافقین که در این آیه ذکر شده است فرصت طلبی آنان است که تا مزیتی به مؤمنین میرسد، دوباره ادعای ایمان میکنند و بر آن اصرار میورزند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نور|تاریخ=۱۳۸۸|نام=محسن|نام خانوادگی=قرائتی|ناشر=مرکز درسهایی از قرآن|جلد=۷|صفحه=۱۱۷|مکان=تهران}}</ref> | |||
[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، فقیه و مفسر معاصر، آیه را در مورد منافقین میداند اما منافق را فقط کسانی نمیداند که در قلب ابداً ایمان ندارند و به زبان ادعای آن را دارند، بلکه کسانی که سست ایمان هستند و تحت فشار از عقیده خود بر میگردند را نیز از جمله منافقان میداند و این آیه را ناظر به چنین منافقانی میداند. از آنجایی که آیات قبلی بحث صریحی درباره مؤمنین و مشرکین داشته است، این آیه پیرامون گروه سوم یعنی منافقین بحث میکند. این گروه که با زبان اظهار ایمان میکنند در برابر فشار مخالفان تحمل و استقامت به خرج نمیدهند و هر زمانی که در مسیر خدا تحت فشار شکنجه قرار بگیرند از ایمان کنار میروند. فشار مردم را همانند عذاب خداوند میدانند و از آن میترسند. اما همین که پیروزی نصیب مسلمین شود، خود را با آنها شریک میدانند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|تاریخ=۱۳۷۴|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیه|جلد=۱۶|صفحه=۲۲۰|مکان=تهران}}</ref> | |||
[[طبرسی]] (۵۴۸ق)، آیه را درباره افراد سست ایمان و منافقین میدانند. افرادی که با زبان خود ایمان آوردند اما در راه خداوند ثبات قدم ندارند و وقتی از سمت مشرکین آزار و اذیتی به آنها برسد، به جهت ضعف ایمانشان از این آزار اذیت مانند عذاب خداوند میترسند و از ایمان خود دست برمیدارند. اما سست ایمانها و منافقین وقتی که خداوند مؤمنین را یاری کند و بر دشمنان پیروز کند، بخاطر طمع غنیمت به مؤمنین میگویند که در شکست دشمنان ما هم شریک شما هستیم. خداوند هم ادعای آنها را به شدت تکذیب میکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمعالبیان فی تفسیر القرآن|تاریخ=۱۴۰۸|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|ناشر=دار المعرفة|جلد=۸|صفحه=۴۳۱|مکان=بیروت}}</ref> | |||
=== منظور از آیه، سست ایمانها است === | |||
[[محمدجواد مغنیه|مغنیه]] (۱۴۰۰ق)، آیه را مربوط به کسانی میداند که دربین مؤمنین زندگی میکنند. افرادی که شیطان آنان را فریفته است و خود را مؤمن و پرهیزگار میدانند. اما در حقیقت این افراد به هیچ چیز اعتقاد ندارند و فقط منافع و مصالح خودشان را میبینند. واضحترین دلیل بر بیایمانی آنها این است که وقتی درباره کوچکترین چیزی از مردم ترس داشته باشند، حق را انکار میکنند و نادیده میگیرند. این افراد هر وقت که کاری انجام دهند یا سخنی بگویند که موجب کمک به حق شود، از مردم میترسند چنانکه مؤمنان از مخالفت با خداوند میترسند. این گروه هرگاه که دین به سود آنها باشد، با دین هستند اما وقتی دین از آنها کوچکترین بخشش و فداکاری بخواهد، دشمن دین میشوند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر کاشف|تاریخ=۱۳۸۶|نام=محمدجواد|نام خانوادگی=مغنیه|ناشر=بوستان کتاب|جلد=۶|صفحه=۱۶۶|مکان=قم}}</ref> | |||
[[محمدحسین طباطبایی|طباطبایی]] (۱۳۶۰ش)، این آیه را درباره افرادی میداند که دارای ایمان عاریتی هستند، یعنی ایمانشان مقید به عافیت و سلامتی است و تا آنجا ایمان دارند که ضرر و اذیت نبینند. به همین خاطر قران ایمان آنها را مطلق ایمان نخوانده و نفرمود است که: «بعضی از مردم هستند که به خدا ایمان میآورند»، بلکه فرموده است: «بعضی از مردم میگویند که ما ایمان آوردیم.» این گروه تا بخاطر ایمان به خداوند و نه کارهایی که در راه خدا انجام دادند، بلکه فقط بخاطر صرف ایمان به خدا مورد اذیت کفار قرار میگیرند از ایمان بر میگردند. این گروه وقتی با اذیت کفار مواجه میشوند ایمان به حدی در نظر آنها خوار است که حکم عقل که میگوید باید از آزار و اذیت دوری جست را درباره عذاب خداوند و اذیت کفار مساوی میدانند. به همین خاطر از ایمانی که موجب آزار آنها شده است دست میکشند. در صورتی که عذاب کفار پایان یافتنی است اما عذاب خداوند ابدی است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|تاریخ=۱۳۹۳|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبائی|ناشر=موسسة الاعلمی للمطبوعات|جلد=۱۶|صفحه=۱۰۵|مکان=بیروت}}</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن |
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۱۰
در آیه ۱۰ سوره عنکبوت، منظور چه کسانی میباشد؟
آیه ۱۰ سوره عنکبوت درباره افرادی سخن میگوید که هرگاه آزاری از سوی مردم ببینند، آن را چون عذاب الهی میپندارند و هرگاه پیروزیای نصیب مؤمنان شود، خود را همراه آن اعلام میکنند. درباره اینکه این افراد چه کسانی هستند میان مفسران اختلاف است. شیخ طوسی، طبرسی و محسن قرائتی از کسانی هستند که آیه را مربوط به منافقان میدانند. علامه طباطبایی، مکارم شیرازی، محمدجواد مغنیه از کسانی هستند که آیه را درباره افراد سست ایمانی میدانند که ایمان به قلبهای آنان وارد نشده است و در برابر سختیها از خداوند و دینش دست میکشند.
متن و ترجمه آیه
﴿ | وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ کَعَذابِ اللَّهِ وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فی صُدُورِ الْعالَمینَ
و از میان مردم کسانیاند که میگویند: «به خدا ایمان آوردهایم» و چون در [راه] خدا آزار کشند، آزمایش مردم را مانند عذاب خدا قرار میدهند؛ و اگر از جانب پروردگارت پیروزی رسد حتماً خواهند گفت: «ما با شما بودیم.» آیا خدا به آنچه در دلهای جهانیان است داناتر نیست؟ عنکبوت:۱۰ |
﴾ |
موضوع آیه در نگاه مفسران
مفسران درباره اینکه منظور این آیه چه کسانی هستند، اختلاف دارند، گروهی آیه را مربوط به منافقین میدانند و گروهی دیگر آیه را مربوط به افراد سست ایمان میدانند.
منظور از آیه، منافقان است
شیخ طوسی (۴۶۰ق)، آیه را درباره منافقان میداند؛ زیرا آیه درباره کسانی سخن میگوید که به زبان خودشان ادعای ایمان میکنند، اما وقتی در راه خداوند دچار شکنجه و اذیت میشوند، از این اذیت همانند عذاب خداوند میترسند. هنگامی هم که یاری و پیروزی از جانب خداوند برای مؤمنین واقعی برسد، دوباره این گروه ادعا میکنند که با مسلمانان هستند. شیخ طوسی این صفات را از ویژگی منافقان میداند که هنگام جهاد با کفار از سختی و آزار پیش آمده ترک ایمان میکنند اما هنگام پیروزی مسلمین و تقسیم غنائم ادعای مسلمانی و شراکت در غنائم را دارند.[۱]
قرائتی، مفسر معاصر، آیه را درباره منافقان میداند. این آیه یکی از نمونههای فتنههایی که افراد بعد از اینکه اقرار به ایمان کردند را بیان میکند. این گروه که اقرار زبانی به ایمان میکنند، در پی آزار و اذیت مشرکین، از ایمان خود بازمیگردند و خداوند به وسیله این سختی، مؤمنین را از منافقین مشخص میکند. یکی دیگر از صفات منافقین که در این آیه ذکر شده است فرصت طلبی آنان است که تا مزیتی به مؤمنین میرسد، دوباره ادعای ایمان میکنند و بر آن اصرار میورزند.[۲]
مکارم شیرازی، فقیه و مفسر معاصر، آیه را در مورد منافقین میداند اما منافق را فقط کسانی نمیداند که در قلب ابداً ایمان ندارند و به زبان ادعای آن را دارند، بلکه کسانی که سست ایمان هستند و تحت فشار از عقیده خود بر میگردند را نیز از جمله منافقان میداند و این آیه را ناظر به چنین منافقانی میداند. از آنجایی که آیات قبلی بحث صریحی درباره مؤمنین و مشرکین داشته است، این آیه پیرامون گروه سوم یعنی منافقین بحث میکند. این گروه که با زبان اظهار ایمان میکنند در برابر فشار مخالفان تحمل و استقامت به خرج نمیدهند و هر زمانی که در مسیر خدا تحت فشار شکنجه قرار بگیرند از ایمان کنار میروند. فشار مردم را همانند عذاب خداوند میدانند و از آن میترسند. اما همین که پیروزی نصیب مسلمین شود، خود را با آنها شریک میدانند.[۳]
طبرسی (۵۴۸ق)، آیه را درباره افراد سست ایمان و منافقین میدانند. افرادی که با زبان خود ایمان آوردند اما در راه خداوند ثبات قدم ندارند و وقتی از سمت مشرکین آزار و اذیتی به آنها برسد، به جهت ضعف ایمانشان از این آزار اذیت مانند عذاب خداوند میترسند و از ایمان خود دست برمیدارند. اما سست ایمانها و منافقین وقتی که خداوند مؤمنین را یاری کند و بر دشمنان پیروز کند، بخاطر طمع غنیمت به مؤمنین میگویند که در شکست دشمنان ما هم شریک شما هستیم. خداوند هم ادعای آنها را به شدت تکذیب میکند.[۴]
منظور از آیه، سست ایمانها است
مغنیه (۱۴۰۰ق)، آیه را مربوط به کسانی میداند که دربین مؤمنین زندگی میکنند. افرادی که شیطان آنان را فریفته است و خود را مؤمن و پرهیزگار میدانند. اما در حقیقت این افراد به هیچ چیز اعتقاد ندارند و فقط منافع و مصالح خودشان را میبینند. واضحترین دلیل بر بیایمانی آنها این است که وقتی درباره کوچکترین چیزی از مردم ترس داشته باشند، حق را انکار میکنند و نادیده میگیرند. این افراد هر وقت که کاری انجام دهند یا سخنی بگویند که موجب کمک به حق شود، از مردم میترسند چنانکه مؤمنان از مخالفت با خداوند میترسند. این گروه هرگاه که دین به سود آنها باشد، با دین هستند اما وقتی دین از آنها کوچکترین بخشش و فداکاری بخواهد، دشمن دین میشوند.[۵]
طباطبایی (۱۳۶۰ش)، این آیه را درباره افرادی میداند که دارای ایمان عاریتی هستند، یعنی ایمانشان مقید به عافیت و سلامتی است و تا آنجا ایمان دارند که ضرر و اذیت نبینند. به همین خاطر قران ایمان آنها را مطلق ایمان نخوانده و نفرمود است که: «بعضی از مردم هستند که به خدا ایمان میآورند»، بلکه فرموده است: «بعضی از مردم میگویند که ما ایمان آوردیم.» این گروه تا بخاطر ایمان به خداوند و نه کارهایی که در راه خدا انجام دادند، بلکه فقط بخاطر صرف ایمان به خدا مورد اذیت کفار قرار میگیرند از ایمان بر میگردند. این گروه وقتی با اذیت کفار مواجه میشوند ایمان به حدی در نظر آنها خوار است که حکم عقل که میگوید باید از آزار و اذیت دوری جست را درباره عذاب خداوند و اذیت کفار مساوی میدانند. به همین خاطر از ایمانی که موجب آزار آنها شده است دست میکشند. در صورتی که عذاب کفار پایان یافتنی است اما عذاب خداوند ابدی است.[۶]
منابع
- ↑ طوسی، محمد بن حسن (بیتا). التبیان فی تفسیر القرآن. ج۸. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ص۱۹۰. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ قرائتی، محسن (۱۳۸۸). تفسیر نور. ج۷. تهران: مرکز درسهایی از قرآن. ص۱۱۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج۱۶. تهران: دار الکتب الاسلامیه. ص۲۲۰.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن (۱۴۰۸). مجمعالبیان فی تفسیر القرآن. ج۸. بیروت: دار المعرفة. ص۴۳۱.
- ↑ مغنیه، محمدجواد (۱۳۸۶). تفسیر کاشف. ج۶. قم: بوستان کتاب. ص۱۶۶.
- ↑ طباطبائی، محمدحسین (۱۳۹۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج۱۶. بیروت: موسسة الاعلمی للمطبوعات. ص۱۰۵.