تحريف‌های واقعه عاشورا از نظر شهید مطهری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷: خط ۷:


== تعریف تحریف ==
== تعریف تحریف ==
تحریف از نظر لفظی از ماده حرف است و معنای آن منحرف‌کردن چیزی از مسیر و وضع اصلی آن است<ref>مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۵۸.</ref> پس، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است، اما همیشه تحریف مشتمل بر تغییر و تبدیل موضوع تحریف نیست‌؛ تحریف یعنی شخص گفتار یا نوشتاری را طوری ارائه کند که مقصودی را که‌ آن گفتار یا نوشتار باید برساند نرساند و مقصود دیگری، غیر از مقصود گوینده و نویسنده اصلی، به مخاطب منتقل شود.<ref>مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۸.</ref> مثلا شما گاهی مطلبی یا حرفی را به یک نفر می‌گوئید ، بعد آن شخص سخن شما را در جای دیگری نقل می‌کند ، پس از آن‌ کسی به شما می‌گوید فلانی از قول شما چنین چیزی نقل می‌کرد ، شما می‌فهمید که‌ آنچه شما گفته بودید با آنچه که او نقل کرده خیلی متفاوت است . او سخنان شما را کم و زیاد کرده است ، قسمتی از حرفهای شما که مفید مقصود شما بوده است را حذف کرده و قسمتهایی از خود به آن افزوده است. در نتیجه سخن شما مسخ شده و چیز دیگری از آب در آمده است . آن وقت شما می‌گوئید این آدم حرف مرا تحریف کرده است . مخصوصا اگر کسی در سندهای‌ رسمی دست ببرد ، می‌گویند سند را تحریف کرده است . اینها مثالهائی بود برای روشن شدن معنی کلمه تحریف و این کلمه بیش از این احتیاج به توضیح‌ ندارد . حال به شرح انواع تحریف می‌پردازیم
تحریف از نظر لفظی از ماده حرف است و معنای آن منحرف‌کردن چیزی از مسیر و وضع اصلی آن است.<ref>مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۵۸.</ref> پس، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است، اما همیشه تحریف مشتمل بر تغییر و تبدیل موضوع تحریف نیست‌؛ تحریف یعنی شخص گفتار یا نوشتاری را طوری ارائه کند که مقصودی را که‌ آن گفتار یا نوشتار باید برساند نرساند و مقصود دیگری، غیر از مقصود گوینده و نویسنده اصلی، به مخاطب منتقل شود.<ref>مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۸.</ref> تحریف نوعی مسخ‌کردن سخن است با تغییر در پیام اصلی آن سخن و جابه‌جاکردن نکته اصلی مورد نظر گوینده سخن.<ref>مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۸.</ref>


== انواع تحریف ==
== انواع تحریف ==
---
-
 
تحریف انواعی دارد که مهم‌ترین آنها عبارت است از:
 
* تحریف لفظی: تحریفی است که ضمن آن در ظاهر و در لفظ گفتار تصرف کنند به طوری که ظاهر سخن فرد عوض می‌شود؛ مانند اینکه از یک گفتار عبارتی حذف شود یا به آن عبارتی اضافه شود یا اینکه جمله‌ها را چنان پس و پیش کنند که معنی جمله تغییر کند.<ref>مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۹.</ref>
* تحریف معنوی: این است که تحریف‌کننده در الفاظ تصرف نمی‌کند و لفظ همان است که‌ گوینده گفته، ولی آن جمله را طوری معنی می‌کند که که مطابق مقصود خودش باشد و خلاف مقصود گوینده سخن باشد.<ref>مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۹.</ref> در قرآن کریم، تحریف معنوی را بیشتر‍ به یهودیان نسبت داده است. در یکی از آیات قرآن درباره تحریف معنوی می‌گوید که ای مسلمانان، آیا شما امیدوارید که‌ یهودیان به شما راست بگویند؛ این افراد همان کسانی هستند که سخن خدا را از موسی(ع) می‌شنیدند، اما وقتی که به سوی قومشان برمی‌گشتند تا سخن خدا را نقل کنند آن را تحریف و زیر رو رو می‌کردند.<ref>مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۹-۶۰.</ref>
* تحریف از نظر موضوع: گاهی تحریف در یک سخن عادی صورت می‌گیرد؛ مانند اینکه‌ دو نفر در نقل قول و گفتار یکدیگر تحریف کنند. این تحریف مذموم است، ولی میزان تأثیرگذاری منفی آن کم است. اما گاهی تحریف در یک موضوع بزرگ اجتماعی صورت می‌گیرد؛ مانند تحریف در شخصیت‌های بزرگ تاریخ؛ در تاریخ شخصیتهایی هستند که قول و عملشان برای مردم حجت است ، خلقشان برای مردم‌ نمونه است . مثلا کسی سخنی را به علی علیه السلام نسبت می‌دهد که نگفته‌ است ، یا مقصودش چیز دیگری بوده ، این خیلی خطرناک است . خلق و خوئی‌ را به پیغمبر ، به امام نسبت می‌دهد ، در صورتی که خلق او طور دیگری بوده‌ است . یا در یک حادثه بزرگ ، در یک حادثه تاریخی که از نظر اجتماع‌ یک سند اجتماعی و یک پشتوانه اخلاقی و تربیتی است ، تحریف بوجود آوردند . این دیگر چقدر اهمیت دارد و چقدر خطرناک است که تحریفات ، چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی در موضوعاتی صورت بگیرد که موضوع عادی‌ نیستندا


== عوامل تحریف ==
== عوامل تحریف ==

نسخهٔ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۱

سؤال

از نظر شهید مطهری، چه تحریفاتی در روایت واقعه کربلا رخ داده است؟

---

تعریف تحریف

تحریف از نظر لفظی از ماده حرف است و معنای آن منحرف‌کردن چیزی از مسیر و وضع اصلی آن است.[۱] پس، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است، اما همیشه تحریف مشتمل بر تغییر و تبدیل موضوع تحریف نیست‌؛ تحریف یعنی شخص گفتار یا نوشتاری را طوری ارائه کند که مقصودی را که‌ آن گفتار یا نوشتار باید برساند نرساند و مقصود دیگری، غیر از مقصود گوینده و نویسنده اصلی، به مخاطب منتقل شود.[۲] تحریف نوعی مسخ‌کردن سخن است با تغییر در پیام اصلی آن سخن و جابه‌جاکردن نکته اصلی مورد نظر گوینده سخن.[۳]

انواع تحریف

-

تحریف انواعی دارد که مهم‌ترین آنها عبارت است از:

  • تحریف لفظی: تحریفی است که ضمن آن در ظاهر و در لفظ گفتار تصرف کنند به طوری که ظاهر سخن فرد عوض می‌شود؛ مانند اینکه از یک گفتار عبارتی حذف شود یا به آن عبارتی اضافه شود یا اینکه جمله‌ها را چنان پس و پیش کنند که معنی جمله تغییر کند.[۴]
  • تحریف معنوی: این است که تحریف‌کننده در الفاظ تصرف نمی‌کند و لفظ همان است که‌ گوینده گفته، ولی آن جمله را طوری معنی می‌کند که که مطابق مقصود خودش باشد و خلاف مقصود گوینده سخن باشد.[۵] در قرآن کریم، تحریف معنوی را بیشتر‍ به یهودیان نسبت داده است. در یکی از آیات قرآن درباره تحریف معنوی می‌گوید که ای مسلمانان، آیا شما امیدوارید که‌ یهودیان به شما راست بگویند؛ این افراد همان کسانی هستند که سخن خدا را از موسی(ع) می‌شنیدند، اما وقتی که به سوی قومشان برمی‌گشتند تا سخن خدا را نقل کنند آن را تحریف و زیر رو رو می‌کردند.[۶]
  • تحریف از نظر موضوع: گاهی تحریف در یک سخن عادی صورت می‌گیرد؛ مانند اینکه‌ دو نفر در نقل قول و گفتار یکدیگر تحریف کنند. این تحریف مذموم است، ولی میزان تأثیرگذاری منفی آن کم است. اما گاهی تحریف در یک موضوع بزرگ اجتماعی صورت می‌گیرد؛ مانند تحریف در شخصیت‌های بزرگ تاریخ؛ در تاریخ شخصیتهایی هستند که قول و عملشان برای مردم حجت است ، خلقشان برای مردم‌ نمونه است . مثلا کسی سخنی را به علی علیه السلام نسبت می‌دهد که نگفته‌ است ، یا مقصودش چیز دیگری بوده ، این خیلی خطرناک است . خلق و خوئی‌ را به پیغمبر ، به امام نسبت می‌دهد ، در صورتی که خلق او طور دیگری بوده‌ است . یا در یک حادثه بزرگ ، در یک حادثه تاریخی که از نظر اجتماع‌ یک سند اجتماعی و یک پشتوانه اخلاقی و تربیتی است ، تحریف بوجود آوردند . این دیگر چقدر اهمیت دارد و چقدر خطرناک است که تحریفات ، چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی در موضوعاتی صورت بگیرد که موضوع عادی‌ نیستندا

عوامل تحریف

---

نمونه‌ای از تحریف‌ها

---

وظیفه شیعیان در مقابله با تحریف

---

منابع

  1. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۵۸.
  2. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۸.
  3. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۸.
  4. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۹.
  5. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۹.
  6. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۹-۶۰.