اصحاب اخدود در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
در [[سوره بروج]]، از اصحاب اُخدود یاد شده است.<ref>بروج: ۸۵/ آیات ۴ تا ۸</ref> «اخدود» به معنای «گودال» است. قبل از اسلام گروهی از مردم نجران در جزیرهٔ العرب به [[مسیحیت]]، دین بر حق آن عصر، گرویده بودند. حاکم و پادشاه یمن که «ذونواس حمیری» نام داشت،<ref>التبیان، ج۳، ص۴۵۳.</ref> از این مسئله خشمگین شده، دستور داد گودالی حفر کنند و در آن آتش بیفروزند، آن گاه مسیحیان را مجبور کرد یا از آیین خود دست بردارند یا خود را در آتش بیندازند، تعدادی از آنان بر دین خود اصرار کردند و به آتش درآمدند. | در [[سوره بروج]]، از اصحاب اُخدود یاد شده است.<ref>بروج: ۸۵/ آیات ۴ تا ۸</ref> «اخدود» به معنای «گودال» است. قبل از اسلام گروهی از مردم نجران در جزیرهٔ العرب به [[مسیحیت]]، دین بر حق آن عصر، گرویده بودند. حاکم و پادشاه یمن که «ذونواس حمیری» نام داشت،<ref>التبیان، ج۳، ص۴۵۳.</ref> از این مسئله خشمگین شده، دستور داد گودالی حفر کنند و در آن آتش بیفروزند، آن گاه مسیحیان را مجبور کرد یا از آیین خود دست بردارند یا خود را در آتش بیندازند، تعدادی از آنان بر دین خود اصرار کردند و به آتش درآمدند. | ||
[[امام باقر(ع)]] فرمود:<ref>پس از حضرت عیسی(ع) نیز انبیا و اولیایی مأمور تبلیغ آیین مسیحیّت شدند؛ مانند خالدبن سنان العبسی، و روایاتی صحیحهای که دلالت دارند در این فاصله، نبی و عالمی نبوده، مراد نبی و عالم ظاهر است؛ یعنی نبوّت خفی داشتهاند؛ اکمال الدین و اتمام النعمه.</ref> «روزی اسقف نجران به حضور امیرالمؤمنین (ع) رسید و دربارهٔ اصحاب اخدود سخن به میان آمد، [[حضرت علی(ع)]] فرمود: «خداوند پیامبر حبشی را بر قومش فرستاده، آن قوم ایمان نیاوردند و با او جنگیدند و جمعی از اصحابش را کشته و بقیه را اسیر کردند. آن گاه گودالی بزرگ را پر از آتش کردند و گفتند: هر کس که پیرو دین ما است، کنار برود و هر کس پیرو دین این پیامبر است، باید به آتش درآید. همهٔ پیروان آن پیامبر خود را به آتش انداختند. یکی از آنها زنی بود که نوزادی یکماهه در آغوش داشت و از آتش میترسید. فرزندش به سخن آمد و گفت: «به درون آتش برو. او خود و فرزندش را به آتش انداخت. [از این رو] به آنها اصحاب اخدود میگویند.»<ref>بحارالانوار، ج۱۴، ص۴۳۸.</ref> | [[امام باقر(ع)]] فرمود:<ref>پس از حضرت عیسی(ع) نیز انبیا و اولیایی مأمور تبلیغ آیین مسیحیّت شدند؛ مانند خالدبن سنان العبسی، و روایاتی صحیحهای که دلالت دارند در این فاصله، نبی و عالمی نبوده، مراد نبی و عالم ظاهر است؛ یعنی نبوّت خفی داشتهاند؛ اکمال الدین و اتمام النعمه.</ref> «روزی اسقف نجران به حضور امیرالمؤمنین(ع) رسید و دربارهٔ اصحاب اخدود سخن به میان آمد، [[حضرت علی(ع)]] فرمود: «خداوند پیامبر حبشی را بر قومش فرستاده، آن قوم ایمان نیاوردند و با او جنگیدند و جمعی از اصحابش را کشته و بقیه را اسیر کردند. آن گاه گودالی بزرگ را پر از آتش کردند و گفتند: هر کس که پیرو دین ما است، کنار برود و هر کس پیرو دین این پیامبر است، باید به آتش درآید. همهٔ پیروان آن پیامبر خود را به آتش انداختند. یکی از آنها زنی بود که نوزادی یکماهه در آغوش داشت و از آتش میترسید. فرزندش به سخن آمد و گفت: «به درون آتش برو. او خود و فرزندش را به آتش انداخت. [از این رو] به آنها اصحاب اخدود میگویند.»<ref>بحارالانوار، ج۱۴، ص۴۳۸.</ref> | ||
اما این که منظور از اصحاب اخدود کدام یک از این دو گروه ظالم و مظلوم است، [[علامه طباطبائی]] میگوید: «مراد از اصحاب اخدود، ظالمان هستند که مؤمنان را سوزاندند و خود در اطراف گودال، شاهد سوختن آنها بودند؛ امّا بعضی گفتهاند مراد مؤمنانی است که این قول ضعیف است.»<ref>تفسیرالمیزان، ج۲۰، ص۳۷۰.</ref> | اما این که منظور از اصحاب اخدود کدام یک از این دو گروه ظالم و مظلوم است، [[علامه طباطبائی]] میگوید: «مراد از اصحاب اخدود، ظالمان هستند که مؤمنان را سوزاندند و خود در اطراف گودال، شاهد سوختن آنها بودند؛ امّا بعضی گفتهاند مراد مؤمنانی است که این قول ضعیف است.»<ref>تفسیرالمیزان، ج۲۰، ص۳۷۰.</ref> |
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۲۷
اصحاب اخدود چه کسانی بودند؟
در سوره بروج، از اصحاب اُخدود یاد شده است.[۱] «اخدود» به معنای «گودال» است. قبل از اسلام گروهی از مردم نجران در جزیرهٔ العرب به مسیحیت، دین بر حق آن عصر، گرویده بودند. حاکم و پادشاه یمن که «ذونواس حمیری» نام داشت،[۲] از این مسئله خشمگین شده، دستور داد گودالی حفر کنند و در آن آتش بیفروزند، آن گاه مسیحیان را مجبور کرد یا از آیین خود دست بردارند یا خود را در آتش بیندازند، تعدادی از آنان بر دین خود اصرار کردند و به آتش درآمدند.
امام باقر(ع) فرمود:[۳] «روزی اسقف نجران به حضور امیرالمؤمنین(ع) رسید و دربارهٔ اصحاب اخدود سخن به میان آمد، حضرت علی(ع) فرمود: «خداوند پیامبر حبشی را بر قومش فرستاده، آن قوم ایمان نیاوردند و با او جنگیدند و جمعی از اصحابش را کشته و بقیه را اسیر کردند. آن گاه گودالی بزرگ را پر از آتش کردند و گفتند: هر کس که پیرو دین ما است، کنار برود و هر کس پیرو دین این پیامبر است، باید به آتش درآید. همهٔ پیروان آن پیامبر خود را به آتش انداختند. یکی از آنها زنی بود که نوزادی یکماهه در آغوش داشت و از آتش میترسید. فرزندش به سخن آمد و گفت: «به درون آتش برو. او خود و فرزندش را به آتش انداخت. [از این رو] به آنها اصحاب اخدود میگویند.»[۴]
اما این که منظور از اصحاب اخدود کدام یک از این دو گروه ظالم و مظلوم است، علامه طباطبائی میگوید: «مراد از اصحاب اخدود، ظالمان هستند که مؤمنان را سوزاندند و خود در اطراف گودال، شاهد سوختن آنها بودند؛ امّا بعضی گفتهاند مراد مؤمنانی است که این قول ضعیف است.»[۵]
دو قول دیگر نیز دربارهٔ اصحاب اخدود وجود دارد که عبارت است از: اصحاب اخدود در شام بودهاند و پادشاه ظالم آنها «انطیا خوس» رومی بوده است. اصحاب اخدود در فارس در زمان بخت النصر بودهاند.[۶]
منابع
- ↑ بروج: ۸۵/ آیات ۴ تا ۸
- ↑ التبیان، ج۳، ص۴۵۳.
- ↑ پس از حضرت عیسی(ع) نیز انبیا و اولیایی مأمور تبلیغ آیین مسیحیّت شدند؛ مانند خالدبن سنان العبسی، و روایاتی صحیحهای که دلالت دارند در این فاصله، نبی و عالمی نبوده، مراد نبی و عالم ظاهر است؛ یعنی نبوّت خفی داشتهاند؛ اکمال الدین و اتمام النعمه.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۴، ص۴۳۸.
- ↑ تفسیرالمیزان، ج۲۰، ص۳۷۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۴، ص۴۴۴.