«زنة عرش‌الله و مداد کلماته» در دعای عهد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


== ترجمه عبارت ==
== فرازهایی از دعای عهد ==
دو فراز {{متن عربی|زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ}} متعلق به [[دعای عهد]] بوده و ترجمه عبارت چنین است: «به قدر وزن عرش خدا و به قدر گستردگی کلمات خدا» ترجمه و معنی این فراز با توجه به قبل آن این گونه کامل می‌شود: «خداوندا برسان به امام زمان(عج) از جانب مؤمنین و مومنات، در هر کجا که باشند و از جانب من و والدین من، از درود، به قدر وزن عرش خدا و به قدر گستردگی کلمات خدا.»
دو فراز {{متن عربی|زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ}} متعلق به [[دعای عهد]] بوده و ترجمه عبارت چنین است: «به قدر وزن عرش خدا و به قدر گستردگی کلمات خدا» ترجمه و معنی این فراز با توجه به قبل آن این گونه کامل می‌شود: «خداوندا برسان به امام زمان(عج) از جانب مؤمنین و مومنات، در هر کجا که باشند و از جانب من و والدین من، از درود، به قدر وزن عرش خدا و به قدر گستردگی کلمات خدا.»


خط ۱۴: خط ۱۴:
مراد از عبارت {{متن عربی|مِدَادَ کَلِمَاتِهِ}} این است که کلمات خداوند را نهایتی نیست. چنان‌که در آیه بدان اشاره شده است: {{قرآن|قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي|سوره=کهف|آیه=۱۰۹|ترجمه=بگو اگر دریا مرکب شود برای نوشتن کلمات پروردگار من، هر آینه تمام می‌شود دریا، پیش از آن که کلمات پروردگار تمام شود.}}
مراد از عبارت {{متن عربی|مِدَادَ کَلِمَاتِهِ}} این است که کلمات خداوند را نهایتی نیست. چنان‌که در آیه بدان اشاره شده است: {{قرآن|قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي|سوره=کهف|آیه=۱۰۹|ترجمه=بگو اگر دریا مرکب شود برای نوشتن کلمات پروردگار من، هر آینه تمام می‌شود دریا، پیش از آن که کلمات پروردگار تمام شود.}}


«مداد» به معنی مرکب یا ماده رنگینی که به کمک آن می‌نویسند. «کلمات» جمع کلمه در اصل به معنی الفاظی است که با آن سخن گفته می‌شود یا به تعبیر دیگر لفظی است که دلالت بر معنی دارد، اما از آن جا که هر یک از موجودات این جهان دلیل بر علم و قدرت خداوند است، گاهی به هر موجودی «کلمه الله» اطلاق می‌شود، مخصوصاً این تعبیر در مورد موجودات مهم و با عظمت بیشتر آمده است؛ هم‌چنان‌که قرآن در مورد عیسی(ع) می‌گوید: «عیسی کلمه خداوند بود.»<ref>نساء / ۱۷.</ref> در این‌جا نیز کلمات اشاره به موجودات جهان هستی است که هر کدام حکایت از صفات گوناگون پروردگار می‌کند.<ref>تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۷۲.</ref>
«مداد» به معنی مرکب یا ماده رنگینی که به کمک آن می‌نویسند. «کلمات» جمع کلمه در اصل به معنی الفاظی است که با آن سخن گفته می‌شود یا به تعبیر دیگر لفظی است که دلالت بر معنی دارد، اما از آن جا که هر یک از موجودات این جهان دلیل بر علم و قدرت خداوند است، گاهی به هر موجودی «کلمه الله» اطلاق می‌شود، مخصوصاً این تعبیر در مورد موجودات مهم و با عظمت بیشتر آمده است؛ هم‌چنان‌که قرآن در مورد عیسی(ع) می‌گوید: «عیسی کلمه خداوند بود.»<ref>سوره نساء، آیه۱۷.</ref> در این‌جا نیز کلمات اشاره به موجودات جهان هستی است که هر کدام حکایت از صفات گوناگون پروردگار می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۷۲.</ref>


بنابراین «مداد کلماته» اشاره به گستردگی کلمات خدا، یعنی موجودات جهان هستی است که اگر دریاها مرکب شوند و بخواهند نام آن و صفات و ویژگی‌های آن‌ها را بنویسند، دریاها پایان می‌یابد پیش از آن که موجودات جهان هستی را شمارش کرده باشند. در این فراز دعای عهد نیز از خداوند خواسته می‌شود که به اندازه گستردگی کلماتش (موجودات) به امام زمان(عج) درود بفرستد که بی‌نهایت است و پایانی ندارد.
بنابراین «مداد کلماته» اشاره به گستردگی کلمات خدا، یعنی موجودات جهان هستی است که اگر دریاها مرکب شوند و بخواهند نام آن و صفات و ویژگی‌های آن‌ها را بنویسند، دریاها پایان می‌یابد پیش از آن که موجودات جهان هستی را شمارش کرده باشند. در این فراز دعای عهد نیز از خداوند خواسته می‌شود که به اندازه گستردگی کلماتش (موجودات) به امام زمان(عج) درود بفرستد که بی‌نهایت است و پایانی ندارد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
* شرح دعای عهد ملا علی هرندی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۸

سؤال

مراد از «زنة عرش الله و مداد کلماته» در دعای عهد چیست؟


فرازهایی از دعای عهد

دو فراز «زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ» متعلق به دعای عهد بوده و ترجمه عبارت چنین است: «به قدر وزن عرش خدا و به قدر گستردگی کلمات خدا» ترجمه و معنی این فراز با توجه به قبل آن این گونه کامل می‌شود: «خداوندا برسان به امام زمان(عج) از جانب مؤمنین و مومنات، در هر کجا که باشند و از جانب من و والدین من، از درود، به قدر وزن عرش خدا و به قدر گستردگی کلمات خدا.»

زنة عرش الله

عرش در لغت به معنی چیزی است که دارای سقف بوده و گاهی به خود سقف نیز عرش گفته می‌شود و گاه عرش به معنی تخت‌های بلند، همانند تخت سلاطین نیز آمده است. اما زمانی که عرش در مورد خدا به کار می‌رود و گفته می‌شود «عرش خدا» منظور از آن مجموعه جهان هستی است که در حقیقت تخت حکومت پروردگار محسوب می‌شود. بدیهی است که خداوند نه تختی دارد و نه حکومتی همانند حاکمان بشر.[۱] بنابراین مراد از «زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ» یعنی این که خدایا به امام زمان(عج) درود فرست درودهایی که هم وزن عرش خداست یعنی هم وزن مجموعه جهان هستی که وزن آن را به جز خداوند کسی نمی‌داند و حدی برای وزن آن متصور نیست.

مداد کلماته

مراد از عبارت «مِدَادَ کَلِمَاتِهِ» این است که کلمات خداوند را نهایتی نیست. چنان‌که در آیه بدان اشاره شده است: ﴿قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي؛ بگو اگر دریا مرکب شود برای نوشتن کلمات پروردگار من، هر آینه تمام می‌شود دریا، پیش از آن که کلمات پروردگار تمام شود.(کهف:۱۰۹)

«مداد» به معنی مرکب یا ماده رنگینی که به کمک آن می‌نویسند. «کلمات» جمع کلمه در اصل به معنی الفاظی است که با آن سخن گفته می‌شود یا به تعبیر دیگر لفظی است که دلالت بر معنی دارد، اما از آن جا که هر یک از موجودات این جهان دلیل بر علم و قدرت خداوند است، گاهی به هر موجودی «کلمه الله» اطلاق می‌شود، مخصوصاً این تعبیر در مورد موجودات مهم و با عظمت بیشتر آمده است؛ هم‌چنان‌که قرآن در مورد عیسی(ع) می‌گوید: «عیسی کلمه خداوند بود.»[۲] در این‌جا نیز کلمات اشاره به موجودات جهان هستی است که هر کدام حکایت از صفات گوناگون پروردگار می‌کند.[۳]

بنابراین «مداد کلماته» اشاره به گستردگی کلمات خدا، یعنی موجودات جهان هستی است که اگر دریاها مرکب شوند و بخواهند نام آن و صفات و ویژگی‌های آن‌ها را بنویسند، دریاها پایان می‌یابد پیش از آن که موجودات جهان هستی را شمارش کرده باشند. در این فراز دعای عهد نیز از خداوند خواسته می‌شود که به اندازه گستردگی کلماتش (موجودات) به امام زمان(عج) درود بفرستد که بی‌نهایت است و پایانی ندارد.


منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۱ش، ج۱۳، ص۱۶۰.
  2. سوره نساء، آیه۱۷.
  3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۷۲.