علل شورش بر ضد عثمان: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} علل شورش بر ضد عثمان چه بود؟ {{پایان سوال}} علل...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
علل شورش بر ضد عثمان چه بود؟ | علل شورش بر ضد عثمان چه بود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
علل شورش بر ضد عثمان كه منجر به كشته شدن او شد رامي توان در موارد ذيل خلاصه كرد. مخافت با سيرهي نبوي | علل شورش بر ضد عثمان كه منجر به كشته شدن او شد رامي توان در موارد ذيل خلاصه كرد. مخافت با سيرهي نبوي و شيخين وعمل بر خلاف قرآن؛ مسلط كردن بني اميه و خويشان خود و ترجيح آنان بر تمام مسلمين و ايجاد فاصلهي طبقاتي فراوان؛ اسراف و تبذير و بخشش بي حد و حصر بيت المال به خويشان. | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== انحراف عثمان == | == انحراف عثمان == | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
===برگرداندن حكم بن ابو العاص و مروان تبعيدي هاي پيامبر(ص) به مدينه=== | ===برگرداندن حكم بن ابو العاص و مروان تبعيدي هاي پيامبر(ص) به مدينه=== | ||
او با برگرداندن حكم بن ابوالعاص و پسرش مروان از طائف به مدينه حكم رسول خدا(ص) را زير پا گذاشت در حالي كه خلفاي پيش از او از اين عمل امتناع كردند.<ref> | او با برگرداندن حكم بن ابوالعاص و پسرش مروان از طائف به مدينه حكم رسول خدا(ص) را زير پا گذاشت در حالي كه خلفاي پيش از او از اين عمل امتناع كردند.<ref>مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۸۹ و ۶۹۱.</ref> | ||
===۳. توجه بيش از حد به ماديات و تجمل=== | ===۳. توجه بيش از حد به ماديات و تجمل=== | ||
چنانچه براي خود كاخي ساخت كه در مدينه سابقه نداشت و اموال و املاكي به تملك خود درآورد.<ref> | چنانچه براي خود كاخي ساخت كه در مدينه سابقه نداشت و اموال و املاكي به تملك خود درآورد.<ref>مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۹۰.</ref> روزى كه عثمان كشته شد اموال وى نزد خزانهدارش به ۰۰۰/ ۱۵۰ دينار طلا و ۰۰۰/ ۰۰۰/ ۱ درم مىرسيد و بهاى املاك او در وادى القرى و حنين و ديگر جاها ۰۰۰/ ۱۰۰ دينار طلا بود و گوسفند و شتر فراوان از او بر جاى ماند.<ref>علامه اميني ،الغدير ،جمعي از مترجمان تهران ،بنياد بعثت،بي تا،ج۱۶،ص ۸۴</ref> | ||
===تسلط دادن بني اميه بر مردم و بخشش اموال فراوان به آنها === | ===تسلط دادن بني اميه بر مردم و بخشش اموال فراوان به آنها === | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
عثمان به تدريج بني اميه را بر ديگر قبايل و قريشيان برتري ميداد. طبيعي بود كه چنين ترجيحي براي بسياري از خاندانهاي قريشي و ديگران قابل تحمل نخواهد بود، لذا به تدريج حاميان او مبدل به مخالفين شده و بر ضد او در شورش متحد شدند.<ref>جعفريان، رسول، تاريخ تحول دولت و خلافت، قم، دفتر تبليغات، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص۱۲۶.</ref> | عثمان به تدريج بني اميه را بر ديگر قبايل و قريشيان برتري ميداد. طبيعي بود كه چنين ترجيحي براي بسياري از خاندانهاي قريشي و ديگران قابل تحمل نخواهد بود، لذا به تدريج حاميان او مبدل به مخالفين شده و بر ضد او در شورش متحد شدند.<ref>جعفريان، رسول، تاريخ تحول دولت و خلافت، قم، دفتر تبليغات، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص۱۲۶.</ref> | ||
در دورهي او بني اميه و فرزندان ابي معيط بر تمام امور مسلط شده و داراي تيول و مرغوب ترين زمينها شدند و به ستم، اموال مردم را مصادره ميكردند.<ref> | در دورهي او بني اميه و فرزندان ابي معيط بر تمام امور مسلط شده و داراي تيول و مرغوب ترين زمينها شدند و به ستم، اموال مردم را مصادره ميكردند.<ref>مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۹۳.</ref> عثمان از بيت المال به خاندان خود تا ميتوانست ميبخشيد. او به شهرهاي مختلف نامه مينوشت و دستور ميداد تا والي آن شهر به منسوبين او از بيت المال مبالغ زيادي بپردازد. مثلاً به والي بصره، عبدالله بن عامر نوشت كه ششصد هزار درهم از بيت المال بصره به دامادش بپردازد.<ref>مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۲.</ref> او همواره به خويشاوندان خود جايزهاي ميداد ... تا جايي كه خزانهدار مدينه از دست عثمان و خاندانش به ستوه آمد و روزي در حالي كه عثمان در مسجد خطبه ميخواند وارد مسجد شد، و به مردم گفت: اي مردم عثمان گمان برده است كه من خزانهدار او و خويشان او هستم ... اين كليد بيت المال شماست تحويل بگيريد ...<ref>مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۲.</ref> | ||
عثمان وليد بن عقبه بن ابي معيط را كه پيامبر(ص) او را اهل جهنم شمرده بود والي كوفه كرده بود. همين والي بود كه با مستي براي مردم نماز خواند و نماز صبح را به چهار ركعت تمام نمود برخي از صحابه و مؤمنين به اين عمل او اعتراض كردند. وليد همچنين جادوگري را كه يهودي بود براي اجراي نمايش و شعبده بازي به مسجد وارد كرد. واليان بعدي نيز همانند او با مردم بدرفتاري ميكردند اين امور مردم را به منظور اعتراض به سوي مدينه روانه كرد.<ref> | عثمان وليد بن عقبه بن ابي معيط را كه پيامبر(ص) او را اهل جهنم شمرده بود والي كوفه كرده بود. همين والي بود كه با مستي براي مردم نماز خواند و نماز صبح را به چهار ركعت تمام نمود برخي از صحابه و مؤمنين به اين عمل او اعتراض كردند. وليد همچنين جادوگري را كه يهودي بود براي اجراي نمايش و شعبده بازي به مسجد وارد كرد. واليان بعدي نيز همانند او با مردم بدرفتاري ميكردند اين امور مردم را به منظور اعتراض به سوي مدينه روانه كرد.<ref>مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۹۱ ـ ۶۹۴.</ref> | ||
===۵. بدرفتاري و جسارت به برخي از صحابهي بزرگ و مورد عنايت پيامبر(ص)=== | ===۵. بدرفتاري و جسارت به برخي از صحابهي بزرگ و مورد عنايت پيامبر(ص)=== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
۲. تاريخ خلفاء: رسول جعفريان. | ۲. تاريخ خلفاء: رسول جعفريان. | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
نسخهٔ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۴
این مقاله هماکنون به دست Golpoor در حال ویرایش است. |
علل شورش بر ضد عثمان چه بود؟
علل شورش بر ضد عثمان كه منجر به كشته شدن او شد رامي توان در موارد ذيل خلاصه كرد. مخافت با سيرهي نبوي و شيخين وعمل بر خلاف قرآن؛ مسلط كردن بني اميه و خويشان خود و ترجيح آنان بر تمام مسلمين و ايجاد فاصلهي طبقاتي فراوان؛ اسراف و تبذير و بخشش بي حد و حصر بيت المال به خويشان.
انحراف عثمان
عثمان پس از اين كه به خلافت رسيد نه تنها سيره نبوي بلكه سيره دو خليفه اول را نيز زير پا گذاشت ، او دست به اقداماتي زد كه در نهايت به آشوب و شورش در جامعه اسلامي منجر شد او بدعتهايي را در دين به وجود آورد كه آثار مخربي در جامعهي اسلامي بنيان نهاد. وي زمينهساز تسلط طولاني خاندانش به قدرت بود.[۱]
مدّت حكومت عثمان ۱۲ سال بود[۲] اقدامات خلاف او خصوصا در نيمه دوم حومتش زمينهساز شورش بر ضد او شد. در اين جا به پاره اي از اين موارد اشاره مي شود.
عدم قصاص عبيدالله بن عمر
عبيدالله فرزند عمر به بهانه كشته شدن پدرش توسط ابو لؤلؤ ،دختر ابو لؤلؤ، جفينه و هرمزان را به قتل رسانيد[۳] و عثمان از خون او گذشت و او را با احترام در كوفه منزل داد. اين مسئله در بين مسلمين و صحابه روشن بود كه بر خلاف آيات قرآن و سيرهي نبوي است كه در مقابل قتل بايد قاتل قصاص شود و هيچ كس حق تعرض بر غير قاتل را ندارد.
برگرداندن حكم بن ابو العاص و مروان تبعيدي هاي پيامبر(ص) به مدينه
او با برگرداندن حكم بن ابوالعاص و پسرش مروان از طائف به مدينه حكم رسول خدا(ص) را زير پا گذاشت در حالي كه خلفاي پيش از او از اين عمل امتناع كردند.[۴]
۳. توجه بيش از حد به ماديات و تجمل
چنانچه براي خود كاخي ساخت كه در مدينه سابقه نداشت و اموال و املاكي به تملك خود درآورد.[۵] روزى كه عثمان كشته شد اموال وى نزد خزانهدارش به ۰۰۰/ ۱۵۰ دينار طلا و ۰۰۰/ ۰۰۰/ ۱ درم مىرسيد و بهاى املاك او در وادى القرى و حنين و ديگر جاها ۰۰۰/ ۱۰۰ دينار طلا بود و گوسفند و شتر فراوان از او بر جاى ماند.[۶]
تسلط دادن بني اميه بر مردم و بخشش اموال فراوان به آنها
عثمان به تدريج بني اميه را بر ديگر قبايل و قريشيان برتري ميداد. طبيعي بود كه چنين ترجيحي براي بسياري از خاندانهاي قريشي و ديگران قابل تحمل نخواهد بود، لذا به تدريج حاميان او مبدل به مخالفين شده و بر ضد او در شورش متحد شدند.[۷]
در دورهي او بني اميه و فرزندان ابي معيط بر تمام امور مسلط شده و داراي تيول و مرغوب ترين زمينها شدند و به ستم، اموال مردم را مصادره ميكردند.[۸] عثمان از بيت المال به خاندان خود تا ميتوانست ميبخشيد. او به شهرهاي مختلف نامه مينوشت و دستور ميداد تا والي آن شهر به منسوبين او از بيت المال مبالغ زيادي بپردازد. مثلاً به والي بصره، عبدالله بن عامر نوشت كه ششصد هزار درهم از بيت المال بصره به دامادش بپردازد.[۹] او همواره به خويشاوندان خود جايزهاي ميداد ... تا جايي كه خزانهدار مدينه از دست عثمان و خاندانش به ستوه آمد و روزي در حالي كه عثمان در مسجد خطبه ميخواند وارد مسجد شد، و به مردم گفت: اي مردم عثمان گمان برده است كه من خزانهدار او و خويشان او هستم ... اين كليد بيت المال شماست تحويل بگيريد ...[۱۰]
عثمان وليد بن عقبه بن ابي معيط را كه پيامبر(ص) او را اهل جهنم شمرده بود والي كوفه كرده بود. همين والي بود كه با مستي براي مردم نماز خواند و نماز صبح را به چهار ركعت تمام نمود برخي از صحابه و مؤمنين به اين عمل او اعتراض كردند. وليد همچنين جادوگري را كه يهودي بود براي اجراي نمايش و شعبده بازي به مسجد وارد كرد. واليان بعدي نيز همانند او با مردم بدرفتاري ميكردند اين امور مردم را به منظور اعتراض به سوي مدينه روانه كرد.[۱۱]
۵. بدرفتاري و جسارت به برخي از صحابهي بزرگ و مورد عنايت پيامبر(ص)
او ابوذر صديق را به ربذه تبعيد كرد و عبدالله بن مسعود را كتك زد و عمار ياسر را ناسزا گفت كه منجر به مخالفت قبيلهي بني مخزوم با او شد.[۱۲]
مطالعه بيشتر
۱. تاريخ تحول دولت و خلافت: رسول جعفريان.
۲. تاريخ خلفاء: رسول جعفريان.
منابع
- ↑ بلاذري، احمد بن يحيي، انساب الاشراف، تحقيق احسان عباس، بيروت، دار احياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۰۰، ج۴، ص۵۸۰، و طبري، تاريخ الطبري، بيروت، چاپ اول، بيتا، ج۴، ص۲۸۳.
- ↑ مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۸۸.
- ↑ محمد بن جرير طبري ،تارخ طبري ،ترجمه ابو القاسم پاينده ،تهران ،اساطير ،۱۳۷۵،ج۵،ص ۲۰۸۳
- ↑ مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۸۹ و ۶۹۱.
- ↑ مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۹۰.
- ↑ علامه اميني ،الغدير ،جمعي از مترجمان تهران ،بنياد بعثت،بي تا،ج۱۶،ص ۸۴
- ↑ جعفريان، رسول، تاريخ تحول دولت و خلافت، قم، دفتر تبليغات، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص۱۲۶.
- ↑ مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۹۳.
- ↑ مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۲.
- ↑ مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۲.
- ↑ مسعودي، مروج الذهب، ترجمه پاينده، تهران، علمي فرهنگي، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۶۹۱ ـ ۶۹۴.
- ↑ يعقوبي، ابن واضح، تاريخ يعقوبي، با ترجمهي محمدابراهيم آيتي، تهران، علمي فرهنگي، چاپ هفتم، ۱۳۷۴، ج۲، ص۸ ـ ۶۶.