نظر اهل‌سنت پیرامون برتری عثمان بر امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
اهل سنت چگونه عثمان را که خود معترف به انحراف او هستند، قبول دارند و حتی از علی(ع) هم بالاتر می‌دانند؟
اهل‌سنت چگونه عثمان را که خود معترف به انحراف او هستند، قبول دارند و حتی از علی(ع) هم بالاتر می‌دانند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==مقدمه:==
از نظر شیعه صحابی بودن یک امتیاز و فضیلت می‌باشد، ولی صرف صحابی بودن سبب عدالت نمی‌باشد چون ممکن است فردی صحابی باشد وعادل نباشد مثل ولید که درشان او آیه نباء<ref>حجرات/۹}}...ان جائکم فاسق بنباء....{{قرآن|</ref> که دلالت برفسق او می‌کرد نازل شد؛ لذا تأثیری در جرح و تعدیل اشخاص ندارد. این مسأله در جای خود با نصوص آیات و روایات بررسی و اثبات شده است.<ref>یعقوب، احمد حسین، پژوهش در عدالت صحابه، ترجمه محمد قاضی زاده، نشر دارالثقلین، چاپ اول، ۷۶، ص۹۳.</ref>


ولی از نظر اهل تسنن، صحابی بودن نه تنها امتیاز و فضیلت می‌باشد، بلکه مصحّح عدالت نیز می‌باشد. به سبب همین عقیده در میان کلمات بزرگان اهل تسنن، افراط در مدح صحابه و مذمّت در حق منتقدان آنان بسیار است که برای نمونه به بعضی اشاره می‌شود:
== انحراف عثمان ==
انحراف و غارت بیت‌المال از ناحیه [[عثمان بن عفان|عثمان]] و [[بنی‌امیه]] و دیگر اعمال خلاف شرع آنها بر کسی از [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل‌تسنن]] پوشیده نیست، ولی هر یک از مذاهب عکس‌العمل خاصی در مقابل آن دارد:


==۱ – انتقاد بر صحابه یعنی ارتداد و کفر :== کسانی که یکی از صحابه رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم را مورد انتقاد قرار ‌دهند، زندیق و کافر هستند و جرح و تنقیص به خود آنان سزاوارتر است.<ref>همان، ص۳۴، به نقل از الاصابه، ابن حجر العسقلانی، ص۱۷ و ۱۸.</ref>
'''دیدگاه شیعه''': شیعه از آنجا که بین [[صحابه]] و غیرصحابه فرقی قائل نیست، تمام آن اعمال را خلاف مقررات و قوانین مقدس [[اسلام]] دانسته و آنان را غیرمشروع می‌داند.


==۲- طردانتقاد کننده صحابه از جامعه :== هر کسی از صحابه عیب‌جویی کند یا نقصی بر آنان بگیرد، با او چیزی نخورید و نیاشامید و بر جنازه‌اش نماز نخوانید.<ref>همان، ص۳۴، ‌به نقل از الکبائر، الذهبی، ص۲۳۸.</ref>
'''دیدگاه اهل‌سنت''': اهل‌سنت به خاطر اعتقاد به [[عدالت صحابه|عدالت تمام صحابه]]، همه آن عملکردها را حمل بر صحت و غیرقابل خدشه و از روی [[اجتهاد]] آن صحابه دانسته‌اند و او را از [[گناه]] دور می‌دانند و حتی او را سلطان و حاکم عادل معرفی کرده‌اند؛ هر چند مورد اعتراض سایر صحابه چون همسر پیامبر اکرم(ص) یعنی [[عایشه]] قرار گرفته باشد، زیرا او مصون از خطا است.


بنابراین نظر، همه صحابه عادل بوده، سخن شان صحیح و عمل شان درست است، اگر چه سخن و عمل شان با کتاب و سنت منافات داشته باشد، چون آنان مجتهد هستند و خود بهتر به سنت آگاه می‌باشند.
== دیدگاه‌ها در مورد افضلیت عثمان ==
افضل بودن عثمان از [[امام علی(ع)]] نزد اهل‌تسنن، امری اتفاقی و قابل قبول تمامی آنها نیست. بلکه بسیاری از آنان امام علی(ع) را افضل از [[عثمان بن عفان|عثمان]] بلکه از خلیفه اوّل و دوّم هم برتر می‌دانند.


ابن حجر می‌نویسد: اهل سنت بر این نظر که تمامی صحابه عادلند، اتفاق نظردارند و به جز اندکی بدعت‌گزار (منظور شیعه امامیه) کسی با آن مخالفت نکرده است و باید به پاکی و درستی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله معتقد باشیم. چون ثابت است که تمامی صحابه اهل بهشت بوده و هیچ یک از آنان وارد آتش نمی‌شود.<ref>همان، ص۳۱، به نقل از الاصابه، ص۹.</ref>
اشخاصی چون ابن ابی‌الحدید شارح [[نهج البلاغه]]، امام علی(ع) را افضل از [[خلیفه اوّل]] و دیگران می‌داند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، چاپ کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، سال ۱۴۰۴، ج۱، ص۳.</ref> همچنین او نقل می‌کند که خود اهل‌سنت در مورد افضلیت علی(ع) بر ابی‌بکر اختلاف دارند.<ref>همان، ص۷.</ref> بصریون معتقد که رتبه عددی خلفا دلیل بر فضیلت خلیفه پیشین است؛<ref>یعنی در فضیلت، اول ابوبکر بعد عمر بعد عثمان و بعد علی بن ابی طالب علیه‌السلام.</ref> ولی بغدادیون عقیده به افضلیت مطلق علی(ع) بر سایرین دارند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ص۸.</ref> واصل بن عطاء از بزرگان معتزله، قائل به افضلیت علی(ع) بر عثمان می‌باشد.<ref>همان.</ref>


آنان احادیثی مثل «اصحابی کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم»<ref>همان، ص۳۳ به نقل از آراء العلماء المسلمنی فی التقیه و الصحابه، ص۸۱.</ref> تمسک کرده عدالت صحابه، را ثابت می‌کنند در حالی که خود این حدیث مورد طعن عده‌ای مانند ابن تیمیه می‌باشد.<ref>همان.</ref>
بنابراین آنچه مانع جرح و تنقیص صحابه بالخصوص خلفای ثلاث می‌شود، نظریه عدالت صحابه است و هیچ چیز حتی افضل بودن علی(ع) بر سایرین، مانع مشروعیت خلافت و صحت اعمال آنان در نزد اهل‌تسنن نمی‌باشد.
==دلائل اهل‌سنت==
همچنین ببینید: [[عدالت صحابه]]


با این مقدمه باید گفت که غارت بیت المال ازناحیه عثمان و بنی‌امیه و دیگر اعمال خلاف شرع آنها برکسی از شیعه و اهل تسنن پوشیده نیست، ولی هر یک از مذاهب عکس العمل خاصی در مقابل آن دارد:
از نظر [[شیعه]] صحابی بودن یک امتیاز و فضیلت است؛ اما صرف صحابی بودن سبب عدالت نمی‌باشد. زیرا در تاریخ صحابی غیر عادل وجود داشتند؛ مانند ولید که در شأن او [[آیه نباء]]<ref><nowiki>حجرات/۹}}...ان جائکم فاسق بنباء....{{قرآن|</nowiki></ref> که دلالت بر فسق او می‌کرد، نازل شد؛ بنابراین صحابی بودن تأثیری در [[جرح و تعدیل]] اشخاص ندارد. این مسأله در جای خود با نصوص [[آیات]] و [[حدیث|روایات]] بررسی و اثبات شده است.<ref>یعقوب، احمد حسین، پژوهش در عدالت صحابه، ترجمه محمد قاضی زاده، نشر دارالثقلین، چاپ اول، ۷۶، ص۹۳.</ref>


==۱ دیدگاه شیعه : == شیعه از آنجا که بین صحابی و غیرصحابی فرقی قائل نیست، تمام آن اعمال را خلاف مقررات و قوانین مقدس اسلام می‌داند و آنان را غیرمشروع می‌داند.
اهل‌تسنن، صحابی بودن را نه تنها امتیاز و فضیلت دانسته، بلکه مصحّح عدالت نیز می‌دانند. در میان کلمات بزرگان اهل‌تسنن، افراط در مدح صحابه و مذمّت در حق منتقدان آنان به چشم می‌خورد که برای نمونه به بعضی اشاره می‌شود:


==۲ دیدگاه اهل سنت :== ولی اهل تسنن به خاطر اعتقاد به عدالت تمام صحابه، همه آن عملکردها را حمل بر صحت و غیرقابل خدشه و از روی اجتهاد آن صحابه می‌دانند و ساحت او را از گناه و معصیت دور می‌دارند و او را سلطان و حاکم عادل می‌دانند و هر چند سایر صحابه حتی همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یعنی عایشه هم با او درگیر شوند و به اعمال او اعتراض نمایند، او مصون از خطا است.
۱ – انتقاد بر صحابه مساوی با ارتداد و کفر: کسانی که یکی از صحابه رسول خدا(ص) را مورد انتقاد قرار ‌دهند، زندیق و کافر هستند.<ref>همان، ص۳۴، به نقل از الاصابه، ابن حجر العسقلانی، ص۱۷ و ۱۸.</ref>


اما افضل بودن عثمان از امام امیر المؤمنین علی علیه‌السلام نزد اهل تسنن، امری اتفاقی و قابل قبول تمامی آنها نیست. بلکه بسیاری از آنان امیر المؤمنین علی علیه‌السلام را افضل از عثمان بلکه از خلیفه اوّل و دوّم هم بالاتر و افضل می‌دانند.
۲- طرد انتقاد کننده صحابه از جامعه: هر کسی از صحابه عیب‌جویی کند یا نقصی بر آنان بگیرد، با او چیزی نخورید و نیاشامید و بر جنازه‌اش [[نماز]] نخوانید.<ref>همان، ص۳۴، ‌به نقل از الکبائر، الذهبی، ص۲۳۸.</ref>


اشخاصی مثل ابن ابی‌الحدید شارح نهج البلاغه، امیر المؤمنین علی علیه‌السلام را افضل از خلیفه اوّل و دیگران می‌داند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، چاپ کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، سال ۱۴۰۴، ج۱، ص۳.</ref> همچنین او نقل می‌کند که اهل سنت خود در مورد افضلیت علی علیه‌السلام بر ابی‌بکر اختلاف دارند.<ref>همان، ص۷.</ref>
بنابراین نظر، همه صحابه عادل بوده، سخنانشان صحیح و اعمالشان درست است، اگر چه سخن و عمل آنها با کتاب و [[سنت]] منافات داشته باشد، چون آنان [[مجتهد]] بوده و خود بهتر به سنت آگاهی داشتند.


بصریون معتقد به ترتیب فضیلت مناسب با رتبه عددی خلافت آنها هستند.<ref>یعنی در فضیلت، اول ابوبکر بعد عمر بعد عثمان و بعد علی بن ابی طالب علیه‌السلام.</ref>  
ابن حجر می‌نویسد: اهل‌سنت بر این نظر که تمامی صحابه عادلند، اتفاق نظر دارند و به جز اندکی بدعت‌گزار (منظور [[شیعه|شیعه امامیه]]) کسی با آن مخالفت نکرده است و باید به پاکی و درستی اصحاب پیامبر(ص) معتقد باشیم. چون ثابت است که تمامی صحابه اهل بهشت بوده و هیچ یک از آنان وارد آتش نمی‌شود.<ref>همان، ص۳۱، به نقل از الاصابه، ص۹.</ref>


ولی بغدادیون عقیده به افضلیت مطلق علی علیه‌السلام بر سایرین دارند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ص۸.</ref>  
آنان احادیثی مثل «اصحابی کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم»<ref>همان، ص۳۳ به نقل از آراء العلماء المسلمنی فی التقیه و الصحابه، ص۸۱.</ref> تمسک کرده عدالت صحابه، را ثابت می‌کنند؛ در حالی که خود این حدیث مورد طعن عده‌ای مانند [[ابن‌تیمیه]] می‌باشد.<ref>همان.</ref>{{پایان پاسخ}}
 
شیخ معتزله، واصل بن عطاء قائل به افضلیت علی علیه‌السلام بر عثمان می‌باشد.<ref>همان.</ref>
 
درنتیجه روشن می‌شودکه آنچه مانع جرح و تنقیص صحابه بالخصوص خلفای ثلاث می‌شود، نظریه عدالت صحابه است و هیچ چیز حتی افضل بودن علی علیه‌السلام بر سایرین، مانع مشروعیت خلافت و صحت اعمال آنان در نزد اهل تسنن نمی‌باشد.
{{پایان پاسخ}}


{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۹

سؤال

اهل‌سنت چگونه عثمان را که خود معترف به انحراف او هستند، قبول دارند و حتی از علی(ع) هم بالاتر می‌دانند؟


انحراف عثمان

انحراف و غارت بیت‌المال از ناحیه عثمان و بنی‌امیه و دیگر اعمال خلاف شرع آنها بر کسی از شیعه و اهل‌تسنن پوشیده نیست، ولی هر یک از مذاهب عکس‌العمل خاصی در مقابل آن دارد:

دیدگاه شیعه: شیعه از آنجا که بین صحابه و غیرصحابه فرقی قائل نیست، تمام آن اعمال را خلاف مقررات و قوانین مقدس اسلام دانسته و آنان را غیرمشروع می‌داند.

دیدگاه اهل‌سنت: اهل‌سنت به خاطر اعتقاد به عدالت تمام صحابه، همه آن عملکردها را حمل بر صحت و غیرقابل خدشه و از روی اجتهاد آن صحابه دانسته‌اند و او را از گناه دور می‌دانند و حتی او را سلطان و حاکم عادل معرفی کرده‌اند؛ هر چند مورد اعتراض سایر صحابه چون همسر پیامبر اکرم(ص) یعنی عایشه قرار گرفته باشد، زیرا او مصون از خطا است.

دیدگاه‌ها در مورد افضلیت عثمان

افضل بودن عثمان از امام علی(ع) نزد اهل‌تسنن، امری اتفاقی و قابل قبول تمامی آنها نیست. بلکه بسیاری از آنان امام علی(ع) را افضل از عثمان بلکه از خلیفه اوّل و دوّم هم برتر می‌دانند.

اشخاصی چون ابن ابی‌الحدید شارح نهج البلاغه، امام علی(ع) را افضل از خلیفه اوّل و دیگران می‌داند.[۱] همچنین او نقل می‌کند که خود اهل‌سنت در مورد افضلیت علی(ع) بر ابی‌بکر اختلاف دارند.[۲] بصریون معتقد که رتبه عددی خلفا دلیل بر فضیلت خلیفه پیشین است؛[۳] ولی بغدادیون عقیده به افضلیت مطلق علی(ع) بر سایرین دارند.[۴] واصل بن عطاء از بزرگان معتزله، قائل به افضلیت علی(ع) بر عثمان می‌باشد.[۵]

بنابراین آنچه مانع جرح و تنقیص صحابه بالخصوص خلفای ثلاث می‌شود، نظریه عدالت صحابه است و هیچ چیز حتی افضل بودن علی(ع) بر سایرین، مانع مشروعیت خلافت و صحت اعمال آنان در نزد اهل‌تسنن نمی‌باشد.

دلائل اهل‌سنت

همچنین ببینید: عدالت صحابه

از نظر شیعه صحابی بودن یک امتیاز و فضیلت است؛ اما صرف صحابی بودن سبب عدالت نمی‌باشد. زیرا در تاریخ صحابی غیر عادل وجود داشتند؛ مانند ولید که در شأن او آیه نباء[۶] که دلالت بر فسق او می‌کرد، نازل شد؛ بنابراین صحابی بودن تأثیری در جرح و تعدیل اشخاص ندارد. این مسأله در جای خود با نصوص آیات و روایات بررسی و اثبات شده است.[۷]

اهل‌تسنن، صحابی بودن را نه تنها امتیاز و فضیلت دانسته، بلکه مصحّح عدالت نیز می‌دانند. در میان کلمات بزرگان اهل‌تسنن، افراط در مدح صحابه و مذمّت در حق منتقدان آنان به چشم می‌خورد که برای نمونه به بعضی اشاره می‌شود:

۱ – انتقاد بر صحابه مساوی با ارتداد و کفر: کسانی که یکی از صحابه رسول خدا(ص) را مورد انتقاد قرار ‌دهند، زندیق و کافر هستند.[۸]

۲- طرد انتقاد کننده صحابه از جامعه: هر کسی از صحابه عیب‌جویی کند یا نقصی بر آنان بگیرد، با او چیزی نخورید و نیاشامید و بر جنازه‌اش نماز نخوانید.[۹]

بنابراین نظر، همه صحابه عادل بوده، سخنانشان صحیح و اعمالشان درست است، اگر چه سخن و عمل آنها با کتاب و سنت منافات داشته باشد، چون آنان مجتهد بوده و خود بهتر به سنت آگاهی داشتند.

ابن حجر می‌نویسد: اهل‌سنت بر این نظر که تمامی صحابه عادلند، اتفاق نظر دارند و به جز اندکی بدعت‌گزار (منظور شیعه امامیه) کسی با آن مخالفت نکرده است و باید به پاکی و درستی اصحاب پیامبر(ص) معتقد باشیم. چون ثابت است که تمامی صحابه اهل بهشت بوده و هیچ یک از آنان وارد آتش نمی‌شود.[۱۰]

آنان احادیثی مثل «اصحابی کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم»[۱۱] تمسک کرده عدالت صحابه، را ثابت می‌کنند؛ در حالی که خود این حدیث مورد طعن عده‌ای مانند ابن‌تیمیه می‌باشد.[۱۲]


مطالعه بیشتر

۱. پژوهشی در عدالت صحابه ؛احمد حسین یعقوب، ترجمه قاضی‌زاده.


منابع

  1. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، چاپ کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، سال ۱۴۰۴، ج۱، ص۳.
  2. همان، ص۷.
  3. یعنی در فضیلت، اول ابوبکر بعد عمر بعد عثمان و بعد علی بن ابی طالب علیه‌السلام.
  4. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ص۸.
  5. همان.
  6. حجرات/۹}}...ان جائکم فاسق بنباء....{{قرآن|
  7. یعقوب، احمد حسین، پژوهش در عدالت صحابه، ترجمه محمد قاضی زاده، نشر دارالثقلین، چاپ اول، ۷۶، ص۹۳.
  8. همان، ص۳۴، به نقل از الاصابه، ابن حجر العسقلانی، ص۱۷ و ۱۸.
  9. همان، ص۳۴، ‌به نقل از الکبائر، الذهبی، ص۲۳۸.
  10. همان، ص۳۱، به نقل از الاصابه، ص۹.
  11. همان، ص۳۳ به نقل از آراء العلماء المسلمنی فی التقیه و الصحابه، ص۸۱.
  12. همان.