برخورد قاطع امام علی(ع) با معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
امام علی(ع) در روزهای نخستین خلافت خود، معاویه را از قدرت عزل و او را به مدینه فرا خواند. بدان جهت که نمی خواست چنین جریانی در اسلام وبه نام دین اسلام رسمیت داشته باشد ؛ چون می دانست معاویه، به دنبال پادشاهی خاندان خود به نام اسلام است ؛ چنان که بعدها او فرزندش یزید را به ولیعهدی خود تعیین کرد و بدین سان، باب «موروثی کردنِ» خلافت را گشود. در حالی که این نگاه، با آموزه های دینی کاملاً مغایرت دارد.
امام علی(ع) در روزهای نخستین خلافت خود، معاویه را از قدرت عزل و او را به مدینه فرا خواند. امام نمی‌خواست جریانی که معاویه سردمدار آن است، در اسلام و به نام دین اسلام رسمیت داشته باشد. ابقای موقت یا دائم معاویه بر حکمرانی شام، به خودی خود می‌توانست دارای ابعاد گسترده و پیامدهای پیچیده‌ای باشد. امام به دلائل مختلف، از معاویه را عزل کرد:
از این رو، ابقای معاویه بر امارت شام، به خودی خود می توانست دارای ابعاد گسترده و پیامدهای پیچیده ای باشد. البته، باید میان ابقای معاویه به شکل «دائمی» و یا به شکل «موقت» تفکیک کرد. این امر در ادامه بحث خواهد شد. اینک، پیامدهای ابقای معاویه از سه جنبه زیر، به اجمال بررسی می شود:
   
   
'''احتمال عدم پذیرفش خلافت امام علی(ع)'''
'''احتمال عدم پذیرفش خلافت امام علی(ع)'''
   
   
اول آن که، با ابقای معاویه این احتمال وجود داشت که او همچنان از پذیرش خلافت علی(ع) سرباز زند و حاضر نشود که با علی(ع) بیعت کند. «ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) که احتمال مزبور را با قوت مطرح کرده ، بر این باور است که تضاد «معاویه با علی»، از نوع تضاد «سیاهی با سپیدی»، و جداییِ «سلب از ایجاب» بوده است که هیچ گاه اجتماعشان نشایَد. همچنین این مورخ در تأکید بر این تضاد و جدایی، به پیشینه روابط علی(ع) و معاویه اشاره می کند و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و نیای معاویه (هر سه) به دست علی(ع) به تأکید بر احتمال فوق الذکر می پردازد.<ref>ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲- ۲۳۳.</ref>
«ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) عالم اهل‌سنت این احتمال را تقویت کرده که با ابقای معاویه، او همچنان از پذیرش خلافت علی(ع) سرباز می‌زد و حاضر نمی‌شد با علی(ع) بیعت کند. او به پیشینه روابط علی(ع) و معاویه اشاره کرده و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و پدربزرگ مادری معاویه به دست علی(ع) به دشمنی و تضاد معاویه با علی(ع) ورداخته است.<ref>ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲- ۲۳۳.</ref>
   
   
بی گمان، این تحلیل ابن ابی الحدید در رابطه با عزل معاویه کاملاً صحیح است. با وجود این، معلوم است که اگر امام علی(ع) ، معاویه را به شکل دائمی به امارت می گماشت و نسبت به عملکرد او هیچ مخالفتی نمی ورزید، و چونان دو خلیفه پیشین نسبت به او تساهل و مدارا می کرد، بی تردید معاویه نیز حاضر بود که با علی(ع) بیعت کند. اما موضع «اختلاف» در همین جا بود، و علی(ع) هیچ گاه به خود اجازه نمی داد که معاویه را این چنین بر کار بگمارد.<ref>اظهارات امام علی(ع) در یکی از نامه های خود، گواه بر این امر است. ر. ک: نصربن مزاحم منقری، همان، ص۸۱.</ref>
اگر امام علی(ع) ، معاویه را به شکل دائمی به حکومت شام می‌گماشت و مانند دو خلیفه پیشین، نسبت به عملکرد معاویه هیچ مخالفتی نمی‌ورزید، و نسبت به او تساهل و مدارا داشت، بی‌تردید معاویه نیز حاضر بود که با علی(ع) بیعت کند. اما علی(ع) هیچ گاه به خود اجازه نمی‌داد که معاویه را بر این کار بگمارد.<ref>اظهارات امام علی(ع) در یکی از نامه های خود، گواه بر این امر است. ر. ک: نصربن مزاحم منقری، همان، ص۸۱.</ref>
   
   
'''درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه'''
'''درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه'''

نسخهٔ ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۲

سؤال

چرا امام علی(ع) در مقابل معاویه انعطافی نداشت و کاملا قاطع بود؟

امام علی(ع) در روزهای نخستین خلافت خود، معاویه را از قدرت عزل و او را به مدینه فرا خواند. امام نمی‌خواست جریانی که معاویه سردمدار آن است، در اسلام و به نام دین اسلام رسمیت داشته باشد. ابقای موقت یا دائم معاویه بر حکمرانی شام، به خودی خود می‌توانست دارای ابعاد گسترده و پیامدهای پیچیده‌ای باشد. امام به دلائل مختلف، از معاویه را عزل کرد:

احتمال عدم پذیرفش خلافت امام علی(ع)

«ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) عالم اهل‌سنت این احتمال را تقویت کرده که با ابقای معاویه، او همچنان از پذیرش خلافت علی(ع) سرباز می‌زد و حاضر نمی‌شد با علی(ع) بیعت کند. او به پیشینه روابط علی(ع) و معاویه اشاره کرده و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و پدربزرگ مادری معاویه به دست علی(ع) به دشمنی و تضاد معاویه با علی(ع) ورداخته است.[۱]

اگر امام علی(ع) ، معاویه را به شکل دائمی به حکومت شام می‌گماشت و مانند دو خلیفه پیشین، نسبت به عملکرد معاویه هیچ مخالفتی نمی‌ورزید، و نسبت به او تساهل و مدارا داشت، بی‌تردید معاویه نیز حاضر بود که با علی(ع) بیعت کند. اما علی(ع) هیچ گاه به خود اجازه نمی‌داد که معاویه را بر این کار بگمارد.[۲]

درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه

بُعد دوم قضیه این بود که یکی از خواست های قیام کنندگان بر ضد عثمان، برکناری معاویه از امارت شام بود. ایشان بر این باور بودند که معاویه آشکارا ستم می کند و با احکام دین مخالفت می ورزد. همچنین مروان بن حکم در نامه به معاویه، از جمله اعتراض های قیام کنندگان بر عثمان را «اطعامِ» شام به معاویه بر شمرد.[۳] بدین لحاظ، مجالی برای ابقای امارت معاویه نبود. همچنین علی(ع) هرگز معاویه را شایسته امارت نمی دید و اساساً معاویه در نگاه امام علی(ع) «فاسق» بود، و اساسی ترین مبنای حکومتیِ علی(ع) این بود که فاسقان را به کار نگمارد.[۴]

قدرت فزاینده معاویه در شام

سومین و مهم ترین جنبه این بود که معاویه در زمان دو خلیفه پیش از علی(ع) ، کمابیش به گونه ای «خودمختار» امارت می کرد. حتی در زمان عثمان، با آن که خلیفه، خود یک اموی بود، در همان زمان نیز این معاویه بود که زعیم امویان به شمار می آمد.[۵] اینک با گذشت زمانی دراز از امارت معاویه بر شام از سال ۱۸ تا ۳۶ ق او در اندیشه توسعه قلمرو خود بود و لذا در یکی از آخرین نامه هایش به علی(ع) (پیش از جنگ صفین) خواستار آن شد که به جُز شام، امارت مصر نیز از آنِ او باشد.[۶] بی گمان، این گونه فرمانروایی معاویه، در نهایت به «تجزیه» حاکمیت و قلمرو اسلام می انجامید.[۷]

همچنین این نگرانی وجود داشت که معاویه پس از استقرار کامل در امارت شام و نیز مصر به همان مناطق بسنده نکند، و هر از چند گاهی نسبت به اراضی دیگر دست اندازی نماید، و حتی نسبت به اصل «خلافت» مدعی شود؛ بنابراین، علی(ع) به دلایل مزبور نتوانست با معاویه کنار بیاید.[۸]

منابع

  1. ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲- ۲۳۳.
  2. اظهارات امام علی(ع) در یکی از نامه های خود، گواه بر این امر است. ر. ک: نصربن مزاحم منقری، همان، ص۸۱.
  3. ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۴ و ۲۴۷ .
  4. همان.
  5. ر. ک: عمر فرّوخ، تاریخ صدرالاسلام و الدوله الامویه، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هفتم، ۱۹۸۶ م، ص۱۱۳
  6. ر. ک: ابن عساکر، همان، ج۶۲، ص۹۱
  7. ر. ک: ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲.
  8. قسمت دوم این نوشتار(عدم مدارای علی(ع) با معاویه) برگرفته ازمقاله آقای حامد منتظری مقدم است. فصلنامه معرفت، ش۵۲.