ایام‌الله در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =علوم و معارف قرآن
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =مفردات قرآن
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
خط ۳۱: خط ۳۱:


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۰۰

سؤال

معنی ایام الله در آیه ۵ سوره ابراهیم چیست؟


ایام الله لحظه‌های مخصوص و ظرف حوادث وقایعی مهم و سر نوشت‌ساز است و نسبت آن به خدا به خاطر همین حوادثی است که دیگر حادثه‌ها را تحت الشعاع قرار داده است و سلطه و عزت خداوند بیشتر از دیگر ایام در آن خود نمایی کرده و آشکار می‌شود و این ظهور قدرت و مشیت الهی ممکن است در جنبه‌های انعام و رحمت و متنعم شدن امتی در اثر لیاقت آنان باشد و ممکن است در جنبه‌های انتقام و عذاب بخاطر کفران و طغیان امتی باشد.

به اعتقاد علامه طباطبایی مفسر شیعه، ایام الله روزهایی است که در آن حوادثی رخ داده که فرمان خدا در آن بسیار آشکار است، به‌طوری که جز خدا ظهوری دیگر نیست. نسبت دادن ایام خاصی به خدا -با اینکه همه روزها روز خدا است- به این دلیل است که در آن روزها سلطه وحدانیت خدا آشکار شده یا آشکار خواهد شد. ممکن است در این روزها قهر و غلبه و عزّت الهی آشکار شود و نیز ممکن است رحمت و مهربانی او بیش از روزهای معمولی برای مردم آشکار شود. برخی از این روزها چنین‌اند:


به نظر ناصر مکارم شیرازی مرجع تقلید و مفسر شیعه نیز، «ایام الله» روزهایی است که یکی از فرمان‌های خدا در آن چنان درخشیده، که بقیه امور را تحت الشعاع خود قرار داده است؛ بنابراین روز ظهور پیامبران یا نابودی گردنکشان ایام الله هستند.[۲]

منابع

  1. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۲۳.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۷۲.