شخصیت‌شناسی عارفان در روایت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
حدیثی در مصباح الشریعه منسوب به امام صادق (ع) است که عارف بدنش با خلق است و دلش با خدا منظور از این حدیث چیست؟
در مصباح الشریعه حدیثی منسوب به امام صادق(ع) است که «عارف بدنش با خلق است و دلش با خدا» منظور از این حدیث چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
ذکر نکته‌ای قبل از توضیح این کلام، قابل توجه است:


همان گونه که در خود سؤال اشاره شد، این کلام و به‌طور کلی کتاب «مصباح الشریعه» ، منتسب به امام صادق (ع) می‌باشد و مؤلف واقعی این کتاب، تاکنون ناشناخته مانده‌است. از همین رو علمای بزرگ شیعه نسبت به ردّ و قبول این کتاب نظرات گوناگونی ارائه داده‌اند؛ گروهی معتقدند که مؤلف عارف مسلک این کتاب، از فرهنگ به جا مانده از امام صادق ـ علیه السّلام - صد باب را با انشاء و قلم خویش تنظیم کرده‌است. عده‌ای نیز بر این باورند که این کلمات از خود امام صادق (ع) می‌باشد. در مقابل، دسته‌ای از علماء این کتاب را ساخته و پرداخته فرقه صوفیه دانسته و به کلی آن را طرد کرده‌اند و در پایان گروهی جانب احتیاط را رعایت کرده و عمل به بخش‌هایی از این کتاب را که موافق با آیات قرآن و روایات هستند، بی‌اشکال دانسته‌اند، هرچند که در نسبت این سخنان به امام صادق (ع) یقین ندارند.<ref>برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به: انصاریان، حسین، عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه، اصفهان، نشر حجت، ج۱، ص۵۷؛ موسوی خمینی، روح الله، المکاسب المحرّمه، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۲۰.</ref>
==سند شناسی==
روایت در کتاب «مصباح الشریعه» و منتسب به امام صادق(ع) ذکر شده، مؤلف واقعی کتاب، تاکنون ناشناخته مانده‌ است. علمای بزرگ شیعه نسبت به رد و قبول این کتاب نظرات گوناگونی ارائه داده‌اند؛ گروهی معتقدند که مؤلف عارف مسلک این کتاب، از فرهنگ به جا مانده از امام صادق(ع) صد باب را با انشاء و قلم خویش تنظیم کرده‌ است. عده‌ای نیز بر این باورند که این کلمات از امام صادق(ع) است.  


اما توضیح کلام فوق را می‌توان از قرآن کریم بدست آورد؛ چون بدون تردید انبیاء الهی از جمله عرفا و حتی در رأس عرفای الهی می‌باشند و عرفان که جوهره حیات انسانی است، چیزی جز راه مستقیم خدا و مسلک انبیاء الهی نیست؛ چرا که آنان آزمایش‌های فراوانی را در راه عبودیت و بندگی خداوند پشت سر گذاشته و برگزیده حق گشته‌اند. خداوند در آیات فراوانی که مشرکان و معاندان حق به انبیاءالهی اعتراض می‌کردند که چرا همانند آنان غذا می‌خورند و در بازار راه می‌روند، می‌فرماید: «ما هیچ‌یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر این که غذا می‌خوردند و در بازارها راه می‌رفتند<ref>فرقان / ۷. و رک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج۱۵، ص۵۰.</ref>
در مقابل، دسته‌ای از علماء این کتاب را ساخته و پرداخته فرقه صوفیه دانسته و به کلی آن را رد کرده‌اند. گروهی نیز  احتیاط کرده و عمل به بخش‌هایی از این کتاب را که موافق با آیات قرآن و روایات هستند، بی‌اشکال دانسته‌اند، هرچند که در نسبت این سخنان به امام صادق(ع) یقین ندارند.<ref>انصاریان، حسین، عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه، اصفهان، نشر حجت، ج۱، ص۵۷؛ موسوی خمینی، روح الله، المکاسب المحرّمه، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۲۰.</ref>
 
==مقایسه روایت با قرآن==
توضیح روایت را می‌توان از قرآن کریم بدست آورد؛ انبیاء الهی از نظر بحث عرفانی از جمله عرفا و در بالاترین مقام‌های عرفای الهی هستند و عرفان که بخشی ناپیدای حیات انسانی است، چیزی جز راه مستقیم خدا و مسلک انبیاء الهی نیست؛ چرا که آنان آزمایش‌های فراوانی را در راه عبودیت و بندگی خداوند پشت سر گذاشته و برگزیده حق گشته‌اند. خداوند در آیات فراوانی که مشرکان و معاندان حق به انبیاءالهی اعتراض می‌کردند که چرا همانند آنان غذا می‌خورند و در بازار راه می‌روند، می‌فرماید: «ما هیچ‌یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر این که غذا می‌خوردند و در بازارها راه می‌رفتند<ref>فرقان / ۷. و رک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج۱۵، ص۵۰.</ref>


آری آنان همانند دیگر انسان‌ها در این دنیا زندگی می‌کنند و با مردم نشست و برخاست دارند و لکن دلشان جای دیگر است؛ چرا که انبیاء و اولیاء و عرفای الهی باید الگوی ما انسان‌ها باشند، پس باید همانند ما و با ما زندگی نمایند. و چه زیبا قرآن کریم یکی از پیامبران عظیم الشأن خویش را مورد مؤاخذه قرار می‌دهد و می‌فرماید: «و ذو النون (= یونس- ع-) را (به یادآور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت، و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت.»<ref>انبیاء/۸۷.</ref> در حالی که دوری گزیدن و ترک شهر و دیار مردمانی بت‌پرست ترک اولایی بیش نبود.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۳، ص۴۸۴.</ref>
آری آنان همانند دیگر انسان‌ها در این دنیا زندگی می‌کنند و با مردم نشست و برخاست دارند و لکن دلشان جای دیگر است؛ چرا که انبیاء و اولیاء و عرفای الهی باید الگوی ما انسان‌ها باشند، پس باید همانند ما و با ما زندگی نمایند. و چه زیبا قرآن کریم یکی از پیامبران عظیم الشأن خویش را مورد مؤاخذه قرار می‌دهد و می‌فرماید: «و ذو النون (= یونس- ع-) را (به یادآور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت، و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت.»<ref>انبیاء/۸۷.</ref> در حالی که دوری گزیدن و ترک شهر و دیار مردمانی بت‌پرست ترک اولایی بیش نبود.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۳، ص۴۸۴.</ref>

نسخهٔ ‏۱۹ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۹

سؤال

در مصباح الشریعه حدیثی منسوب به امام صادق(ع) است که «عارف بدنش با خلق است و دلش با خدا» منظور از این حدیث چیست؟


سند شناسی

روایت در کتاب «مصباح الشریعه» و منتسب به امام صادق(ع) ذکر شده، مؤلف واقعی کتاب، تاکنون ناشناخته مانده‌ است. علمای بزرگ شیعه نسبت به رد و قبول این کتاب نظرات گوناگونی ارائه داده‌اند؛ گروهی معتقدند که مؤلف عارف مسلک این کتاب، از فرهنگ به جا مانده از امام صادق(ع) صد باب را با انشاء و قلم خویش تنظیم کرده‌ است. عده‌ای نیز بر این باورند که این کلمات از امام صادق(ع) است.

در مقابل، دسته‌ای از علماء این کتاب را ساخته و پرداخته فرقه صوفیه دانسته و به کلی آن را رد کرده‌اند. گروهی نیز احتیاط کرده و عمل به بخش‌هایی از این کتاب را که موافق با آیات قرآن و روایات هستند، بی‌اشکال دانسته‌اند، هرچند که در نسبت این سخنان به امام صادق(ع) یقین ندارند.[۱]

مقایسه روایت با قرآن

توضیح روایت را می‌توان از قرآن کریم بدست آورد؛ انبیاء الهی از نظر بحث عرفانی از جمله عرفا و در بالاترین مقام‌های عرفای الهی هستند و عرفان که بخشی ناپیدای حیات انسانی است، چیزی جز راه مستقیم خدا و مسلک انبیاء الهی نیست؛ چرا که آنان آزمایش‌های فراوانی را در راه عبودیت و بندگی خداوند پشت سر گذاشته و برگزیده حق گشته‌اند. خداوند در آیات فراوانی که مشرکان و معاندان حق به انبیاءالهی اعتراض می‌کردند که چرا همانند آنان غذا می‌خورند و در بازار راه می‌روند، می‌فرماید: «ما هیچ‌یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر این که غذا می‌خوردند و در بازارها راه می‌رفتند[۲]

آری آنان همانند دیگر انسان‌ها در این دنیا زندگی می‌کنند و با مردم نشست و برخاست دارند و لکن دلشان جای دیگر است؛ چرا که انبیاء و اولیاء و عرفای الهی باید الگوی ما انسان‌ها باشند، پس باید همانند ما و با ما زندگی نمایند. و چه زیبا قرآن کریم یکی از پیامبران عظیم الشأن خویش را مورد مؤاخذه قرار می‌دهد و می‌فرماید: «و ذو النون (= یونس- ع-) را (به یادآور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت، و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت.»[۳] در حالی که دوری گزیدن و ترک شهر و دیار مردمانی بت‌پرست ترک اولایی بیش نبود.[۴]

مهم در معرفت حق و عرفان این است که قلب و روح انسان همواره با خدا باشد و در حالی که با خلق خداست از یاد خالق غافل نباشد، بدیهی است که هر چه معرفت انسان بیشتر باشد، ارتباط و علاقه و انس او به حضور و لقای حق افزونتر خواهد شد.[۵]

استفاده دیگری که از این کلام منتسب به امام صادق (ع) می‌شود این که: یکی از مشخصه‌های عارف حقیقی با خلق خدا بودن است و از میان خلق به یاد خالق بودن هنر است و اِلاّ عزلت گزیدن و به گوشه‌ای خمیدن (که مسلک اغلب صوفیه است) با عرفان واقعی سازگاری ندارد. (برای آگاهی بیشتر از معنای عرفان و عارف، رجوع کنید: ۱ـ علامه طباطبایی (ره)، سید محمد حسین، تفسیر المیزان (ترجمه محمد باقر موسوی همدانی)، ج۶، ص۲۸۳، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۳۶۶).


برای مطالعه بیشتر

۱ـ عرفان اسلامی، حسین انصاریان، ج۱ ص۵۷، اصفهان، نشر حجت.

۲ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، ج۱۵، ص۵۰.


منابع

  1. انصاریان، حسین، عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه، اصفهان، نشر حجت، ج۱، ص۵۷؛ موسوی خمینی، روح الله، المکاسب المحرّمه، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۲۰.
  2. فرقان / ۷. و رک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج۱۵، ص۵۰.
  3. انبیاء/۸۷.
  4. تفسیر نمونه، همان، ج۱۳، ص۴۸۴.
  5. ر. ک. مصطفوی، حسن، ترجمه و شرح مصباح الشریعه، انتشارات قلم، ۱۳۶۳، ص۴۳۴؛ گیلانی، عبدالرزاق، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، نشر صدوق، چاپ سوم، ۱۳۶۶.