پیش نویس:عرش الهی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
از دیدگاه روایات، عرش باعظمت است و تمام موجودات در مقابل عرش، مثل حلقهای در بیابانی پهناورند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سیری در اسرار فرشتگان|تاریخ=۱۳۹۳|نام خانوادگی=رستمی و آلبویه|صفحه=۱۹۸}}</ref> همچنین فاصلهٔ بین هریک از ستونهای عرش، بهاندازهای است که هزار سال طول میکشد تا پرندهٔ تیزپروازی بتواند از ستونی به ستون دیگر آن برود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سیری در اسرار فرشتگان|نام خانوادگی=رستمی و آلبویه|تاریخ=۱۳۹۳|صفحه=۱۹۸}}</ref> عرش از [[کرسی]] بزرگتر است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عرش خدا و تفاوت آن با کرسی|نام=بیات|نام خانوادگی=مختاری|صفحه=59}}</ref> [[خدا|خداوند]] عرش را از نور خلق کرده است و هیچکدام از مخلوقات نمیتوانند به آن نگاه کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=معارف قرآنی دیدگاهها در باره عرش خدا|نام=یعقوب|نام خانوادگی=جعفری|جلد=۴۱}}</ref> | از دیدگاه روایات، عرش باعظمت است و تمام موجودات در مقابل عرش، مثل حلقهای در بیابانی پهناورند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سیری در اسرار فرشتگان|تاریخ=۱۳۹۳|نام خانوادگی=رستمی و آلبویه|صفحه=۱۹۸}}</ref> همچنین فاصلهٔ بین هریک از ستونهای عرش، بهاندازهای است که هزار سال طول میکشد تا پرندهٔ تیزپروازی بتواند از ستونی به ستون دیگر آن برود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سیری در اسرار فرشتگان|نام خانوادگی=رستمی و آلبویه|تاریخ=۱۳۹۳|صفحه=۱۹۸}}</ref> عرش از [[کرسی]] بزرگتر است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عرش خدا و تفاوت آن با کرسی|نام=بیات|نام خانوادگی=مختاری|صفحه=59}}</ref> [[خدا|خداوند]] عرش را از نور خلق کرده است و هیچکدام از مخلوقات نمیتوانند به آن نگاه کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=معارف قرآنی دیدگاهها در باره عرش خدا|نام=یعقوب|نام خانوادگی=جعفری|جلد=۴۱}}</ref> | ||
== عرش در ادیان دیگر == | |||
عرش الهی در ادیان دیگری مطرح شده است. در [[کتاب مقدس]] آمده است به آسمان [[سوگند|قسم]] نخورید؛ زیرا آسمان همان عرش خداست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس،کتاب متی|فصل=باب ۵، آیه ۳۵}}</ref> همچنین از آن به تختی یاد شده که چرخهایی دارد و خداوند بر آن نشسته<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس، کتاب حزقیال|فصل=باب ۱، آیه ۲۶}}</ref> و عرش و چرخهای آن از آتش ملتهباند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس، کتاب دانیال|فصل=باب۷، آیه ۹}}</ref> در جای دیگری از این کتاب، از [[فرشتگانی]] یاد شده که بر سریر (عرش) الهی نشستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس، کتاب اول پادشاهان|فصل=باب۲۲، آیه ۱۹}}</ref> همینطور بیان شده است [[ملائکه]] [[سَرّافین]] در اطراف تخت پروردگار، به تسبیح او مشغولاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس، کتاب اشعیای نبى|فصل=باب۶، آیه۳}}</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
نسخهٔ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۵۰
| این مقاله هماکنون به دست Mohammadaminrazi در حال ویرایش است. |
مقصود از عرش الهی در روایات چیست؟
روایات مختلفی درباره عرش وجود دارد که از جمله آنها این است که فرشتگان مقرب الهی عرش را حمل میکنند و تمثال تمام موجودات جهان در آن قرار دارد. برخی معتقدند که جمله «لا اله الا الله، محمد رسولالله، علی امیرالمؤمنین» بر روی عرش نوشته شده است. در برخی روایات، عرش به عنوان علم بیپایان خداوند معرفی میشود و از نظر عظمت، تمام موجودات در برابر عرش مانند حلقهای در بیابان هستند. عرش از نور ساخته شده و هیچ موجودی نمیتواند به آن نگاه کند. درباره معنای عرش، دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ برخی بر این باورند که عرش تنها باید مورد ایمان قرار گیرد و از تفکر درباره آن پرهیز شود، در حالی که برخی دیگر آن را به مفاهیم مادی یا تمثیلی مانند فرمانروایی و علم خداوند تفسیر میکنند. همچنین در ادیان دیگر نیز به مفهومی مشابه با عرش اشاره شده است، مانند کتاب مقدس که از عرش خدا و ملائکهٔ اطراف آن سخن گفته است.
معنای عرش الهی
عرش به معنای تخت پادشاه،[۱][۲] سقف و چیزی است که به ارتفاع تکیه داده باشد.[۳] در اصطلاح فلسفه و عرفان به معنای علم[۴][۵] و قدرت خداوند[۶][۷] و جسم کل[۸] است و در اصطلاح علم کلام به معنای ملک[۹] و ماسویالله[۱۰] بهکار رفته است. امامخمینی به برخی از این معانی اشاره کرده و افزون بر آن دو معنای دیگر را به آن افزوده است که واحدیت و فیض مقدس میباشد.[۱۱] در اصطلاح هیئت و نجوم نیز به معنای فلکالافلاک است[۱۲] که از آن به فلک اطلس و فلک اقصی تعبیر میشود.[۱۳]
از الفاظ مرتبط با عرش، کرسی است که به معنای چیزی است که بر آن مینشینند[۱۴] و بر آن تکیه میزنند.[۱۵] در اصطلاح فلسفی فلک اقصای جسمانی[۱۶] و محل امر و نهی[۱۷] و نفس کلی است.[۱۸]
شیخ صدوق عرش را به علم بیپایان پرودگار تفسیر کرده است. برخی دیگر نیز آن را کنایه از فرمانروایی، حاکمیت و مالکیت خداوند میدانند.[۱۹]
علامه طباطبایی معتقد است عرش مرحله تکامل یافتهای از عوالم وجود و مرکز فرماندهی جهان و محل صدور دستورات الهی است و نشستن خداوند بر عرش نیز کنایه از تدبیر جهان و علم او به تمام امور است.[۲۰]
ویژگیهای عرش در روایات
در روایات عرش را به فرشتگان مقرب الهی عرش را حمل میکنند و تمثال تمام موجودات جهان در عرش وجود دارد[۲۱] یا اینکه جملهٔ ««لا اله الّا اللّه، مُحَمَّدٌ رَسولاللّه، علیٌ امیرالمؤمنین»؛ خدایی جز خدای یگانه نیست. محمد (ع) فرستاده خداست و علی (ع) امیر مومنان است.»بر روی عرش نوشته شده است.[۲۲]در حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده است در سفر معراج، هنگامی که به عرش نگاه کردم، مشاهده کردم همهمعصومان در طرف راست عرش قرار دارند. در بعضی از روایات نیز وارد شده که عرش، علم بیپایان پروردگار است.[۲۳]
از دیدگاه روایات، عرش باعظمت است و تمام موجودات در مقابل عرش، مثل حلقهای در بیابانی پهناورند.[۲۴] همچنین فاصلهٔ بین هریک از ستونهای عرش، بهاندازهای است که هزار سال طول میکشد تا پرندهٔ تیزپروازی بتواند از ستونی به ستون دیگر آن برود.[۲۵] عرش از کرسی بزرگتر است.[۲۶] خداوند عرش را از نور خلق کرده است و هیچکدام از مخلوقات نمیتوانند به آن نگاه کنند.[۲۷]
عرش در ادیان دیگر
عرش الهی در ادیان دیگری مطرح شده است. در کتاب مقدس آمده است به آسمان قسم نخورید؛ زیرا آسمان همان عرش خداست.[۲۸] همچنین از آن به تختی یاد شده که چرخهایی دارد و خداوند بر آن نشسته[۲۹] و عرش و چرخهای آن از آتش ملتهباند.[۳۰] در جای دیگری از این کتاب، از فرشتگانی یاد شده که بر سریر (عرش) الهی نشستهاند.[۳۱] همینطور بیان شده است ملائکه سَرّافین در اطراف تخت پروردگار، به تسبیح او مشغولاند.[۳۲]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ فراهیدی، خليل بن احمد. کتاب العین. ص۲۴۹.
- ↑ انصاری، ابن منظور. لسان العرب. ج۶. ص۳۱۳.
- ↑ اصفهانی، راغب. مفردات. ص۵۵۸.
- ↑ آملی، حسن حسن زاده. ممدّ الهمم. ج۳. ص۵۰۱.
- ↑ سبزواری، محقق. اسرار الحکم. ص۳۵۰ و ۶۴۸.
- ↑ آملی، حسن حسن زاده. ممدّ الهمم. ج۳. ص۵۰۱.
- ↑ ملاصدرا، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی. تفسیر القرآن. ج۴. ص۱۸۲.
- ↑ ملاصدرا، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی. مفاتیح الغیب. ص۴۵۴.
- ↑ رازی، فخرالدین. التفسیر الکبیر. ج۱۴. ص۲۷۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی. مرآة العقول. ج۲. ص۶۹.
- ↑ خمینی، روح الله. آداب الصلاة. ص۲۷۳و۲۷۴.
- ↑ تهانوی، محمد بن علی ابن القاضی محمد حامد بن محمد صابر الفاروقی الحنفی. موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم. ج۲. ص۱۱۷۱.
- ↑ بهایی، محمد بن عزّالدین حسین. تشریح الافلاک.
- ↑ طریحی، فخرالدّین بن محمدعلی. مجمع البحرین. ج۴. ص۹۹.
- ↑ انصاری، ابن منظور. لسان العرب. ج۶. ص۱۹۳.
- ↑ ملاصدرا، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی. الحکمة المتعالیه. ج۶. ص۳۰۴و۳۰۵.
- ↑ جرجانی، علی بن محمد. کتاب التعریفات،. ص۱۱۹.
- ↑ ملاصدرا، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی. مجموعه رسائل فلسفى صدر المتالهين. ص۴۴۶.
- ↑ معرفت، محمدهادی (۱۴۱۶). التمهید فی علوم القرآن. ج۳. ص۱۲۵.
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین (۱۴۱۷). المیزان. ج۱۷. ص۲۸۹.
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین (۱۴۱۷). المیزان. ج۸. ص۱۷۰.
- ↑ مجلسی، محمدباقر (۱۴۰۳). بحارالانوار. ج۲۷. ص۱.
- ↑ مختاری، بیات. عرش خدا و تفاوت آن با کرسی. ص۵۸.
- ↑ رستمی و آلبویه (۱۳۹۳). سیری در اسرار فرشتگان. ص۱۹۸.
- ↑ رستمی و آلبویه (۱۳۹۳). سیری در اسرار فرشتگان. ص۱۹۸.
- ↑ مختاری، بیات. عرش خدا و تفاوت آن با کرسی. ص۵۹.
- ↑ جعفری، یعقوب. معارف قرآنی دیدگاهها در باره عرش خدا. ج۴۱.
- ↑ «باب ۵، آیه ۳۵». کتاب مقدس،کتاب متی.
- ↑ «باب ۱، آیه ۲۶». کتاب مقدس، کتاب حزقیال.
- ↑ «باب۷، آیه ۹». کتاب مقدس، کتاب دانیال.
- ↑ «باب۲۲، آیه ۱۹». کتاب مقدس، کتاب اول پادشاهان.
- ↑ «باب۶، آیه۳». کتاب مقدس، کتاب اشعیای نبى.
