ظالمان در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←مصادیق ظلم در قرآن: اصلاح ارقام) |
|||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
== آثار ظلم در قرآن== | == آثار ظلم در قرآن== | ||
{{ستون|3}} | |||
* گرفتار عذاب در دنیا و آخرت.<ref>سوره کهف، آیه۸۷.</ref> | |||
* عذاب سخت و همیشگی در قیامت.<ref>سوره یونس، آیه۵۴. سوره بقره، آیه۱۶۵. سوره یونس، آیه۵۲. سوره سبا، آیه۴۲. سوره زخرف، آیه۶۵. سوره طور، آیه۴۷. سوره فرقان، آیه۱۹. سوره کهف، آیه۲۹. سوره صافات، آیه۶۳. سوره شوری، آیه۴۵. سوره حشر/سوره۵۹، آیه۱۷.</ref> | |||
* همراه و همنشین شیطان در دوزخ.<ref>سوره زخرف، آیه۳۹.</ref> | |||
* بخشودن نشدن، هلاکت و پذیرفته نشدن عذرشان.<ref>سوره نساء، آیه۱۶۸-۱۶۷. سوره یونس، آیه۱۳. سوره انعام، آیه۲۱. سوره آل عمران، آیه۸۶. سوره روم، آیه۵۷.</ref> | |||
* باقی ماندن نسل نامناسب از آنها.<ref>سوره انعام، آیه۴۵.</ref> | |||
* شفاعت نشدن.<ref>سوره مومنون، آیه۲۷.</ref> | |||
* ویران شدن خانه و شهر ستمکاران.<ref>سوره نمل، آیه۵۲.</ref> | |||
* سخت جان کندن.<ref>سوره انعام، آیه۹۳. سوره نساء، آیه۹۷. سوره نحل، آیه۲۸.</ref> | |||
* جایگاه بد اخروی و گرفتار خواری شدن.<ref>سوره آل عمران، آیه۱۵۱. سوره آل عمران، آیه۱۹۲. سوره قصص، آیه۴۰.</ref> | |||
* به لعنت خدا رسیدن.<ref>سوره اعراف، آیه۴۴.</ref> | |||
{{پایان}} | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۰
این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
سؤال
دیدگاه قرآن کریم در مورد ظالمین چیست، بیان فرمایید؟
ظالمان در قرآن چند دسته هستند: بتپرستان، مشرکان، متجاوزان از حدود و قوانین الهی، قاتلین، کسانی که از هوا و هوس پیروی میکنند، افترا زنندگان، دوستان دشمنان دین، مسخرهکنندگان و... .
طبق گفته قرآن، عذاب سختی در انتظار ظالمان است و قطعا هلاک خواهند شد و جایگاه بدی در آخرت دارند.
معنای ظالم در قرآن
ظلم، جور و ستم، یعنی گذشتن از حد و قرار دادن هر چیزی در جایی که نباید آن جا گذاشته شود.[۱] و علاوه بر اینها گاهی به معنای نقص نیز میآید.[۲] (به خاطر این به نقص ظلم گفته میشود که حدش باید کامل میبود؛ اما ناقص است). اصل ظلم کم کردن حق است.[۳]
مصادیق ظلم در قرآن
قرآن کریم بیش از ۳۰۰ مرتبه در مورد پیکار با ستم و ستمکاری سخن گفته است.[۴] برخی از مصداقهای ستم و ستمکاری عبارتند از:
- نگه داشتن زن برای اذیت کردن.[۵][یادداشت ۱]
- شرک و پرستش غیر خدا.[۶]
- تغییر سخنان خدا.[۷]
- کفران نعمت.[۸]
- تجاوز از حدود الهی.[۹]
- کفرورزی.[۱۰]
- تکذیب نشانههای الهی.[۱۱]
- یاریکنندگان ظالمان.[۱۲]
- خوردن مال یتیم.[۱۳]
- دروغ بستن به خدا و پیامبران.[۱۴]
- تکذیبکردن و مخالفت با پیامبران الهی.[۱۵]
- داوری غیر الهی.[۱۶]
- تهمتزدن به پیامبران.[۱۷]
- ایمان نیاوردن.[۱۸]
- انکار آیات الهی.[۱۹]
- مسخره و طرد مومنان.[۲۰]
- دوستان ستمگران.[۲۱]
- ارتداد.[۲۲]
- بدکاران.[۲۳]
- کشتن افراد بیگناه.[۲۴]
- زیرسلطه یهودیان و مسیحیان رفتن.[۲۵]
- پسر خدا دانستن حضرت عیسی.[۲۶]
- شهادت و قسم دروغ.[۲۷]
- منافقین.[۲۸]
- درخواستکنندگان عذاب الهی.[۲۹]
- ایرادگرفتن به آیات الهی.[۳۰]
- ترک امر به معروف و نهی از منکر.[۳۱]
- گمراهکردن مردم.[۳۲]
- فساد در زمین.[۳۳]
- گناه و بیتقوایی.[۳۴]
- گرایش به سمت باطل.[۳۵]
- پرداخت نکردن خمس و زکات.[۳۶]
- همجنسبازی.[۳۷]
- دزدی.[۳۸]
- پیروی از شیطان.[۳۹]
- لجاجت در برابر حق و توجه نکردن به دعوت الهی.[۴۰]
- کارگزاران طاغوت.[۴۱]
- سنگدلی.[۴۲]
- پیروی از هواوهوس.[۴۳]
- غفلت.[۴۴]
- تکبر.[۴۵]
- عالمان بیعمل.[۴۶]
- تحریفکنندگان کتاب الهی.[۴۷]
- بخلورزی.[۴۸]
- طغیانگری.[۴۹]
- خیانت در امانات.[۵۰]
آثار ظلم در قرآن
- گرفتار عذاب در دنیا و آخرت.[۵۱]
- عذاب سخت و همیشگی در قیامت.[۵۲]
- همراه و همنشین شیطان در دوزخ.[۵۳]
- بخشودن نشدن، هلاکت و پذیرفته نشدن عذرشان.[۵۴]
- باقی ماندن نسل نامناسب از آنها.[۵۵]
- شفاعت نشدن.[۵۶]
- ویران شدن خانه و شهر ستمکاران.[۵۷]
- سخت جان کندن.[۵۸]
- جایگاه بد اخروی و گرفتار خواری شدن.[۵۹]
- به لعنت خدا رسیدن.[۶۰]
مطالعه بیشتر
- پژوهشی در مفهوم ظلم در نگاه قرآن با رویکرد فقهی و اخلاقی، صدیق گیوی.
- ظلم شناسی با تکیه بر آیات و روایات، علیرضا آزادی.
- نکتههای قرآنی درباره ظلم و ستم، عباسعلی کامرانیان.
منابع
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۳۷۳، ماده ظلم.
- ↑ خسروانی، علیرضا، تفسیر خسروی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۵۹.
- ↑ داورپناه، ابوالفضل، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، کتابخانه صدر، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۵۱۲.
- ↑ دامغانی، حسین بن محمد، قاموس قرآن، تهران، بنیاد علوم اسلامی، ۱۳۶۱ش، چاپ اول، ج۲، ص۷۸.
- ↑ سوره بقره، آیه۲۳۱.
- ↑ سوره بقره، آیه۵۴. سوره بقره، آیه۱۶۵. سوره اعراف، آیه۱۴۸. سوره حج، آیه۷۱.
- ↑ سوره بقره، آیه۵۹.
- ↑ سوره بقره، آیه۵۷. سوره ابراهیم، آیه۳۴.
- ↑ سوره بقره، آیه۲۲۹. سوره مائده، آیه۱۰۷.
- ↑ سوره بقره، آیه۲۵۴. سوره انفال، آیه۵۴.
- ↑ سوره اسراء، آیه۵۹.
- ↑ سوره انعام، آیه۱۲۹.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۰.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۹۴. سوره هود، آیه۱۸.
- ↑ سوره نحل، آیه۱۱۳. سوره انعام، آیه۳۳. سوره ابراهیم، آیه۱۳.
- ↑ سوره نور، آیه۵۰.
- ↑ سوره فرقان، آیه۸.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه۱۴. سوره ابراهیم، آیه۲۷.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه۴۹.
- ↑ سوره انعام، آیه۵۲. سوره حجرات، آیه۱۱.
- ↑ سوره ممتحنه۰، آیه۱۱.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۸۶.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۱۹۲. سوره شوری، آیه۲۲.
- ↑ سوره مائده، آیه۲۹.
- ↑ سوره مائده، آیه۵۱.
- ↑ سوره مائده، آیه۷۲.
- ↑ سوره مائده، آیه۱۰۷.
- ↑ سوره توبه، آیه۴۷. سوره حشر، آیه۱۷.
- ↑ سوره انعام، آیه۵۸.
- ↑ سوره انعام، آیه۶۸.
- ↑ سوره انعام، آیه۱۲۹.
- ↑ سوره انعام، آیه۱۴۴.
- ↑ سوره اعراف، آیه۵.
- ↑ سوره اعراف، آیه۴۱. سوره غافر، آیه۱۸. سوره مریم، آیه۷۲.
- ↑ سوره توبه، آیه۱۰۹. سوره هود، آیه۳۱.
- ↑ سوره انعام، آیه۱۲۹.
- ↑ سوره هود، آیه۸۳.
- ↑ سوره یوسف، آیه۷۵.
- ↑ سوره ابراهیم، آیه۲۲. سوره کهف، آیه۵۰.
- ↑ سوره اسراء، آیه۸۲. سوره انبیا، آیه۱۱. سوره انبیاء، آیه۴۶. سوره شوری، آیه۲۱.
- ↑ سوره کهف، آیه۲۹.
- ↑ سوره حج، آیه۵۳.
- ↑ سوره قصص، آیه۵۰.
- ↑ سوره زمر، آیه۲۴.
- ↑ سوره احقاف، آیه۱۰.
- ↑ سوره جمعه، آیه۵.
- ↑ سوره جمعه، آیه۷.
- ↑ سوره حدید، آیه۲۴.
- ↑ سوره انسان، آیه۳۱.
- ↑ سوره احزاب، آیه۷۲.
- ↑ سوره کهف، آیه۸۷.
- ↑ سوره یونس، آیه۵۴. سوره بقره، آیه۱۶۵. سوره یونس، آیه۵۲. سوره سبا، آیه۴۲. سوره زخرف، آیه۶۵. سوره طور، آیه۴۷. سوره فرقان، آیه۱۹. سوره کهف، آیه۲۹. سوره صافات، آیه۶۳. سوره شوری، آیه۴۵. سوره حشر/سوره۵۹، آیه۱۷.
- ↑ سوره زخرف، آیه۳۹.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۶۸-۱۶۷. سوره یونس، آیه۱۳. سوره انعام، آیه۲۱. سوره آل عمران، آیه۸۶. سوره روم، آیه۵۷.
- ↑ سوره انعام، آیه۴۵.
- ↑ سوره مومنون، آیه۲۷.
- ↑ سوره نمل، آیه۵۲.
- ↑ سوره انعام، آیه۹۳. سوره نساء، آیه۹۷. سوره نحل، آیه۲۸.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۱۵۱. سوره آل عمران، آیه۱۹۲. سوره قصص، آیه۴۰.
- ↑ سوره اعراف، آیه۴۴.
- ↑ برخی از مردان بودند که بعد از طلاق دادن زنانشان، به بهانه آشتی کردن دوباره با آنا ازدواج میکردند اما هدفشان این بود که زنانشان را اذیت کنند. «مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۷۸.» قرآن این رفتار را نه تنها ستم بر زنان و یلکه ظلم بر خویشتن نیز دانسته است: ﴿وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ؛ و هنگامى كه زنان را طلاق داديد، و به آخرين روزهاى «عدّه» رسيدند؛ يا به طرز صحيحى آنها را نگاه داريد(و آشتى كنيد) و يا به طرز پسنديدهاى آنها را رها سازيد! و هيچ گاه به خاطر زيان رساندن و تعدّى كردن، آنها را نگاه نداريد! و كسى كه چنين كند، به خويشتن ستم كرده است.﴾(بقره:۲۳۱)