روایت «کمرويى با محروميت همراه است»: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
گفتار | گفتار «کمرويى با محروميت همراه است» از امام علی(ع) که در [[نهج البلاغه]] نقل شده است. براساس این روایت، خجالت، کمرویی و حیای بیجا، انسان را به محرومیت میرساند؛ زیرا که این خجالت و کمرویی انسان را در انجام کارهایی که با اجتماع و جامعه روبرو است، ناتوان میسازد. | ||
== متن روایت == | == متن روایت == |
نسخهٔ ۱۵ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۷
در کلمات قصار نهج البلاغه آمده است که: «قُرِنَتِ ... وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ؛ شرم با محروميت همراه است.» این حدیث چگونه معنا و تفسیر میشود؟
گفتار «کمرويى با محروميت همراه است» از امام علی(ع) که در نهج البلاغه نقل شده است. براساس این روایت، خجالت، کمرویی و حیای بیجا، انسان را به محرومیت میرساند؛ زیرا که این خجالت و کمرویی انسان را در انجام کارهایی که با اجتماع و جامعه روبرو است، ناتوان میسازد.
متن روایت
« | قُرِنَتِ ... وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ
و کم رويى با محروميت همراه است. |
» |
معنای حیا
حدیث «قُرِنَتِ ... وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ؛ شرم با محروميت همراه است.» چنین برداشت شده است، کسی که برای به دست آوردن چیزی بیش از حد خجالت بکشد از رسیدن به آن محروم میماند و حیا هر چند صفتی بسیار پسندیده است لکن در برخی مواقع ناکامی به بار میآورد.
محمد عبده در شرح نهجالبلاغه میگوید: کسی که در طلب چیزی زیاد خجالت بکشد از آن محروم میماند و افراط در حیا مثل ترک آن مذموم است، آنچه که از حیا مورد پسند است آن است که متوسط باشد نه زیاد و نه کم.[۱]
ابن میثم نیز میگوید: شرم، همراه نومیدی است به دلیل همراهی شرم با فروگذاردن خواسته و ابراز نکردن آن.[۲]
محمد جواد مغنیه در توضیح این فراز از کلمات قصار میگوید: حیا از انجام دادن کاری که دین و عقل آن را تأیید نکرده جزء دین و سنتی از سنتهای انبیاء و رسولان است و اما حیا از حلال به خصوص چیزی که به مردم نفع میرساند این نوع از حیا عجز و ناتوانی و خوف است و از اخلاق ضعفاء و ترسویان است.[۳]
ابن ابی الحدید چنین تفسیر نموده که، حیا، بریدن و فاصله گرفتن نفس از کارهای زشت است و همچنین حیا از خصوصیات انسان است چون در اسب و گاو و گوسفند و مانند آنها از انواع حیوانات یافت نمیشود، حیا مانند خنده است که اختصاص به انسان دارد و اول چیزی که از قوه فهم در بچهها ظاهر میشود حیا است و خداوند آن را در انسان قرار داده تا فاصله بگیرد از چیزی که نفس او از آن منزجر است و تا این که انسان مثل بهیمه نباشد، و حیا و شرم خلق مرکب از ترس و عفت است و لذا با حیا فاسق نیست و فاسق هم با حیا نمیشود، چون عفت و فسق با هم جمع نمیشوند.[۴]
حیا و عقلانیت
شیخ کلینی در کتاب اصول کافی حدیثی از پیامبر(ص) نقل میکند که آن حضرت فرمودند: «الْحَيَاءُ حَيَاءَانِ حَيَاءُ عَقْلٍ وَحَيَاءُ حُمْقٍ فَحَيَاءُ الْعَقْلِ هُوَ الْعِلْمُ و َحَيَاءُ الْحُمْقِ هُوَ الْجَهْلُ؛ حیا دو قسم است: یکی حیا عقل است دیگری حیا حماقت، حیا عقل علم است و حیا حماقت جهل است.»[۵]
علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار بعد از نقل حدیث قبل از پیامبر(ص) میگوید: فرموده پیامبر اسلام(ص) دلالت میکند بر این که حیا بر دو قسم است، یکی ممدوح و آن حیایی است که ناشی از عقل و خردمندی است، به این که شخصی از چیزی شرمنده باشد که عقل صحیح یا شرع به زشتی آن حکم کند مانند شرمندگی از گناهان و ناشایستهها، و دیگری مذموم و آن حیایی است که ناشی از حماقت و بیخردی است، به این که شخص شرمنده شود از کاری که عوام مردم آن را زشت پندارند و در واقع زشت نیست و عقل صحیح و شرع به آن حکم مینمایند، مانند شرمندگی از پرسش مسایل علمی یا به جا آوردن عبادات شرعی.[۶]
منابع
- ↑ عبده، محمد، شرح نهج البلاغه، تهران، مؤسسه اعلمی، دو جلدی، ج۲، ص۱۴۷.
- ↑ ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ترجمه قربانعلی محمدی مقدم، پژوهشهای آستان قدس، چاپ اول، ۱۳۷۵، ۵ جلدی، ج۵، ص۴۲۲.
- ↑ مغنیه، محمد جواد، فی ظلال نهج البلاغه، دار العلم للملایین، ۱۹۷۲م، ۴ جلدی، ج۴، ص۲۲۸.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قاهره، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق، ج۱۹، ص۴۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ق، ج۲، ص۱۰۶، ح۶.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۳۳۱–۳۳۲، ذیل حدیث ۶.