قول سدید: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
آیهٔ شریفهٔ مورد سؤال، این است:: {{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا}} این آیه با رویکرد تفسیری مورد بررسی قرار می‌گیرد.


== متن آیه ==
{{قرآن بزرگ|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا
}}
== قول سدید ==
الف) مراد از قول سدید: کلمهٔ (سدید) از مادهٔ سداد، به معنای اصابت رأی و داشتن رشاد است. و بنابر این، قول سدید، عبارت است از کلامی که هم مطابق با واقع باشد و هم لغو نباشد. سخن فایده بخشی که فایده اش چون سخن چینی و امثال آن، غیر مشروع نباشد. پس بر مؤمن لازم است که به راستی آنچه می‌گوید مطمئن باشد و نیز گفتار خود را بیازماید، که لغو یا مایهٔ فساد نباشد.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم موسوی همدانی، سید محمد باقر، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، چاپخانه دفتر انتشارات، ج۱۶، ص۵۲۳.</ref>
الف) مراد از قول سدید: کلمهٔ (سدید) از مادهٔ سداد، به معنای اصابت رأی و داشتن رشاد است. و بنابر این، قول سدید، عبارت است از کلامی که هم مطابق با واقع باشد و هم لغو نباشد. سخن فایده بخشی که فایده اش چون سخن چینی و امثال آن، غیر مشروع نباشد. پس بر مؤمن لازم است که به راستی آنچه می‌گوید مطمئن باشد و نیز گفتار خود را بیازماید، که لغو یا مایهٔ فساد نباشد.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم موسوی همدانی، سید محمد باقر، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، چاپخانه دفتر انتشارات، ج۱۶، ص۵۲۳.</ref>


خط ۲۳: خط ۲۷:
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
کتب تفسیر ذیل همین آیهٔ ۷۰ سورهٔ احزاب، خصوصاً تفسیر روان جاوید در تفسیر قرآن، آیت الله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی، ج۴، و تفسیر نور آقای محسن قرائتی، ص۴۰۹ و ۴۱۰، ج۹ مراجعه فرمایید.
تفسیر روان جاوید در تفسیر قرآن، آیت الله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی، ج۴
 
تفسیر نور آقای محسن قرائتی، ص۴۰۹ و ۴۱۰، ج۹
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}



نسخهٔ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۷

سؤال

قول سدید که در سورهٔ احزاب، آیه ی۷۰ آمده است به چه معنا است، توضیح دهید؟


متن آیه

قول سدید

الف) مراد از قول سدید: کلمهٔ (سدید) از مادهٔ سداد، به معنای اصابت رأی و داشتن رشاد است. و بنابر این، قول سدید، عبارت است از کلامی که هم مطابق با واقع باشد و هم لغو نباشد. سخن فایده بخشی که فایده اش چون سخن چینی و امثال آن، غیر مشروع نباشد. پس بر مؤمن لازم است که به راستی آنچه می‌گوید مطمئن باشد و نیز گفتار خود را بیازماید، که لغو یا مایهٔ فساد نباشد.[۱]

ب) (قول سدید) از ماده (سدّ) به معنای محکم و استوار و خلل ناپذیر و موافق حق و واقع است، سخنی که هم چون یک سدّ محکم، جلو امواج فساد و باطل را می‌گیرد و اگر بعضی از مفسران آن را به معنای (صواب) و بعضی به معنای «خالص بودن از کذب و لغو» یا هماهنگ بودن ظاهر و باطن یا صلاح و رشاد و مانند آن تفسیر کرده‌اند، همه به معنای جامع فوق بر می‌گردد.[۲]

ج) قول سدید: سخنی درست و استوار و به دور از دروغ و تباهی بر زبان آورید، سخنی که از باطل گرایی و بیهوده گویی به دور و قالب و محتوای آن پاک و خالصانه باشد. به باور برخی، منظور از واژهٔ «حسن» این است که سخنبه زبان آوردن صادقانه، لا اله الا الله یا اصل توحید و توحیدگرایی است.[۳]

نتیجه این که قول سدید: یعنی قولی که محکم، صحیح و درست و به دور از دروغ و باطل و مطابق با واقع و دارای فایده باشد.

در پایان یادکرد این نکته لازم و ضروری است که: که با توجه به، آیه ی۷۱ سورهٔ احزاب، نتیجه قول درست و صحیح و قول حق و واقع گفتن، این است که خداوند کارهایمان را برای ما شایسته می‌گرداند و گناهان انسان را می‌بخشد.[۴] آری اگر شما پروای خدا را پیشه سازید و بر اساس حق و عدالت سخن بگویید. خدای فرزانه با مهر و لطف خویش کارهای شما را اصلاح می‌کند و گناهانتان را می‌بخشد، چرا که ره آورد درست اندیشی و گفتار درست، این است.

امام علی ـ(ع) ـ می‌فرماید: راستگو در آستانهٔ نجات و بزرگواری است و دروغگو در لبهٔ پرتگاه و خواری.[۵]

امام سجاد ـ(ع) ـ می‌فرماید: گفتار نیک، دارایی را زیاد می‌کند و روزی را افزایش می‌دهد و اجل را به تأخیر می‌اندازد و انسان را نزد خانواده محبوب می‌گرداند و (شخص) را به بهشت می‌برد.[۶]


مطالعه بیشتر

تفسیر روان جاوید در تفسیر قرآن، آیت الله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی، ج۴

تفسیر نور آقای محسن قرائتی، ص۴۰۹ و ۴۱۰، ج۹


منابع

  1. طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم موسوی همدانی، سید محمد باقر، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، چاپخانه دفتر انتشارات، ج۱۶، ص۵۲۳.
  2. آیت الله مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ناشر دار الکتب الاسلامیه، چاپ یازدهم، بهار سال ۱۳۷۳، چاپ خانه مدرسه امیر المؤمنین ـ(ع) ـ، ج۱۷، ص۴۴۷.
  3. علامه طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، سال ۱۳۸۰، مترجم کرمی، علی، ج۱۱، ص۵۸۸.
  4. همه سه منبع فوق، با آدرس فوق.
  5. محمدی ری شهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، ۱ جلدی، تلخیص، حسینی، سید حمید، ناشر سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، ص۳۱۵، ح۳۴۷۸.
  6. همان، ص۴۹۹، حدیث شماره ۵۶۲۰.