اجل تعیین شده در خطبه متقین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} تفسير اين جمله از خطبه متقین «واي برتو مرگ هر...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
تفسير اين جمله از خطبه متقین «واي برتو مرگ هر كس معلوم است و تغيير نميكند علتي دارد كه وقتي آمد مرگ نميتواند از آن فرار كند» را بيان كنيد؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
در مورد سؤال كه مراد از اين جمله : «واي بر تو مرگ هر كس معلوم است كه تغيير نميكند...» پاسخ اين است كه : پس از آن كه امير المؤمنين(ع) صفات متقين را بيان كرد و همام از دنيا رفت امام(ع) فرمود: موعظه و پند و اندرزهاي رسا به آنان كه اهل موعظهاند چنين ميكند، آنگاه کسی از علي(ع) پرسيد: پس شما چطور اي اميرمؤمنان؟ پس اگر توصيف پرهيزكاران با همام چنين كرد پس خود شما چطور؟ و اگر سخن بليغ و رسا نسبت به مستمع چنين ميكند، چطور خود شما كه از حقيقت امر آگاهتري به سرنوشت همام دچار نشدي؟ | |||
امام(ع) در پاسخ اين سؤال كننده فرمود: هر اجلي وقت مشخصي و سبب معيني دارد، يعني هر كس اجل و وقت معيني دارد كه به آن منتهي ميشودو غايتي دارد كه از آن تجاوز نميكند و به تأخير نميافتد، و براي آن اجل، سبب و علتي وجود دارد كه از آن تعدي نميكند. گاه ممكن است علت آن موعظه بالغه باشد مثل همين مورد و گاه ممكن است علت آن چيز ديگري باشد. اجل همام تا اين موقع بوده و اجل من هنوز نرسيده است. | امام(ع) در پاسخ اين سؤال كننده فرمود: هر اجلي وقت مشخصي و سبب معيني دارد، يعني هر كس اجل و وقت معيني دارد كه به آن منتهي ميشودو غايتي دارد كه از آن تجاوز نميكند و به تأخير نميافتد، و براي آن اجل، سبب و علتي وجود دارد كه از آن تعدي نميكند. گاه ممكن است علت آن موعظه بالغه باشد مثل همين مورد و گاه ممكن است علت آن چيز ديگري باشد. اجل همام تا اين موقع بوده و اجل من هنوز نرسيده است. |
نسخهٔ ۷ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۳
این مقاله هماکنون به دست Rahmani در حال ویرایش است. |
تفسير اين جمله از خطبه متقین «واي برتو مرگ هر كس معلوم است و تغيير نميكند علتي دارد كه وقتي آمد مرگ نميتواند از آن فرار كند» را بيان كنيد؟
در مورد سؤال كه مراد از اين جمله : «واي بر تو مرگ هر كس معلوم است كه تغيير نميكند...» پاسخ اين است كه : پس از آن كه امير المؤمنين(ع) صفات متقين را بيان كرد و همام از دنيا رفت امام(ع) فرمود: موعظه و پند و اندرزهاي رسا به آنان كه اهل موعظهاند چنين ميكند، آنگاه کسی از علي(ع) پرسيد: پس شما چطور اي اميرمؤمنان؟ پس اگر توصيف پرهيزكاران با همام چنين كرد پس خود شما چطور؟ و اگر سخن بليغ و رسا نسبت به مستمع چنين ميكند، چطور خود شما كه از حقيقت امر آگاهتري به سرنوشت همام دچار نشدي؟
امام(ع) در پاسخ اين سؤال كننده فرمود: هر اجلي وقت مشخصي و سبب معيني دارد، يعني هر كس اجل و وقت معيني دارد كه به آن منتهي ميشودو غايتي دارد كه از آن تجاوز نميكند و به تأخير نميافتد، و براي آن اجل، سبب و علتي وجود دارد كه از آن تعدي نميكند. گاه ممكن است علت آن موعظه بالغه باشد مثل همين مورد و گاه ممكن است علت آن چيز ديگري باشد. اجل همام تا اين موقع بوده و اجل من هنوز نرسيده است.
علاوه بر اين، منظور امام اين بود كه ميان من و همام تفاوت بسياري است . تحمل من بسيار زيادتر است ولي تحمل همام نسبت به اين امور از من بسيار كمتر است و استعداد و قدرت من با استعداد همام تفاوت بسيار دارد. من با آگاهي كه از حقايق دارم از پا در نميآيم، امّا همام و امثال او كه پيمانه روحي آنها كمتر است با اطلاع از آنها در برابر آنها قدرت مقاومت نخواهد داشت. لذا با شنيدن آن از دنيا رفت.
از آيات قرآن استفاده ميشود كه اجل و مرگ و زمان آن فقط به دست خداوند است و قابل تأخيرو تقديم نيست و در آيات از مرگ و اجل تعبير به اجل مسمي شده است :
﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ...﴾[۱] اوست خدايي كه شما را از خاك آفريد سپس براي هر كسي اجلي قرار داد و اجل مسمي نزد اوست. اجل مسمي عبارت است از آخرِ مدت حيات است كه عمر انسان در آن هنگام به اتمام ميرسد و اين اجل مسمي در نزد خداوند است.
﴿مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ﴾[۲] آنچه در نزد شما است فاني است و آنچه در نزد خداوند است پايدار و باقي است. يعني آنچه كه درنزد خداوند است موجود و حاضر است و هيچ گونه تمامي و تغييرو فساد عارض آن نخواهد شد. بنابراين از گذر زمان و حوادث شب و روز در امان خواهد بود، از اين رو مسمي ظرف محفوظ و ثابتي است كه مظروف بدون هيچ گونه تغييرو نيستي در آن مستقر ميشود.}}[۳]
همچنين در آيات ديگر نيز بيان شده است كه اجل مسمي قابل تغيير و تبديل نيست :
{{قرآن|قُلْ لَكُمْ مِيعَادُ يَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَه وَلا تَسْتَقْدِمُونَ[۴] بگو شما را روزي فرا رسد كه نتوانيد لحظهاي از آن مقدم يا مؤخر گرديد.
﴿وَلِكُلِّ أُمَّه أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَه وَلا يَسْتَقْدِمُونَ﴾[۵] براي هر امتي اصلي است كه آن هنگام كه در رسد لحظهاي از آن مقدم يا مؤخر نشوند.
﴿مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّه أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ﴾[۶] هيچ امتي از اجل خويش پيشي نگيرد و از آن مؤخر نيز نگردد.
مطالعه بيشتر
۱ـ شرح خطبه متقين، آيت الله فاضل لنکراني.
۲ـ شرح نهج البلاغه، خطبه متقين، ناصر مکارم شيرازي.