شش خصلت که سبب نافرمانی از خدا شد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=Rahmani }} | |||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} |
نسخهٔ ۱ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۲
این مقاله هماکنون به دست Rahmani در حال ویرایش است. |
معنای روایات «اول ما یعصی الله تعالی ست خصال: حب الدنیا، حب الریاسه، حب النوم، حب النساء، حب الطعام و حب الراحه.» چیست؟ آیاسند روایات فوق تمام است ومدلول آن قابل قبول میباشد؟
معنای روایات
«نخستین چیزی که با آن عصیان و نافرمانی خدا شد شش خصلت بود دنیا دوستی ریاست طلبی و جاه و مقام دوستی، طعام دوستی و شکم پرستی، پرخوابی، راحت طلبی و تنپروری و محبت افراطی به زنان (شهوت پرستی).»[۱]
غالب این امور ششگانه یا تمام آنها در داستان عصیان و سرکشی شیطان و گناه قابیل در کشتن برادرش دیده میشود؛ لذا بعنوان اولین اسبابی که باعث عصیان خداوند میشوند، ذکر شدهاند.
سند روایات
شیخ صدوق روایت اول را از پدرش به این ترتیب نقل کرده است: پدرم روایت کرد از علی بن ابراهیم از پدرش (ابراهیم) از علی بن معبد، از عبدالله بن قاسم، از عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) که پیامبر اکرم(ص) چنین فرمودند: ….
و کلینی چنین نقل کرده است: عده ای از اصحاب ما، (شیعیان) از احمد بن محمد بن خالد، از نوح بن شعیب، از عبدالله دهقان، از عبدالله بن سنان، از امام صادق(ع) که پیامبر اکرم(ص) چنین فرمود: ….
در سند اول عبدالله بن قاسم هست که مشترک بین چندین نفر با همین نام هست او را به سبب غلو و واقفی بودن و دروغگو بودن و نز به خاطر دوستی با معاویه بن عمار، ضعیف شمردهاند و به روایت وی اعتنائی نمیکنند.[۲]
و همچنین در سند دوم در ابتدای سند گفته است که عده ای از اصحاب و معلوم نیست که این عده از اصحاب چه کسانی هستند».
صرف نظر از سند حدیث، دلالتش مبتنی بر این است که امور مذکوره، معاصی و گناهانی هستند که قلب را تیره و تار میکنند و سبب میشوند که راه شناخت حق از راه قلب مسدود شود و نیز قوه عقلی انسان را متصرف میشوند و انسان گرفتار به حب دنیا و حب ریاست و دوستدار زنان (مخصوصا شخصی که به تعریف و توصیف صفات زنان علاقه بیشتری داشته باشد) دیگر عقل کارایی خود را از دست میدهد؛ لذا این امور را اولین معاصی و سرچشمه قبایح شمردهاند.[۳]
علامه مجلسی در شرح این حدیث میگوید: «حب دنیا و مال دنیا که برای بقا و لذت بردن از آن باشد موجب میشود انسان از اطاعت خدا غافل شود؛ و حب ریاست به جور و ظلم که در آن امر به معروف و نهی از منکر و هدایت بندگان خدا نباشد سبب غفلت و روآوردن به معاصی است؛ و حب طعام اگر برای لذت بردن باشد نه برای تجدید قوا برای طاعت خدا و نیز افراط در حب طعام که باعث خلط حلال و حرام باشد موجب غفلت است؛ و حب خواب که موجب شود انسان از واجبات و مستحبات غافل شود از اسباب معاصی است؛ و حب نساء و افراط در آن به طوری که منتهی به ارتکاب حرام یا ترک سنتهای الهی شود و نیز آنقدر انسان را مشغول کند که از ذکر خدا به سبب معاشرت با زنان غافل شود و اطاعت زنان را به اطاعت خداوند ترجیح دهد.»[۴]
بنابراین افراط در دوستی و تعلق خاطر به امور ششگانه مذکور در روایت سبب میشود که انسان از یاد خدا غافل شود و رو به معاصی و نافرمانی خدا بیاورد؛ ولی اگر کسی در این امور در محبت و دوستی آنها افراط نکند و اعتدال و حد وسط را رعایت کند نه تنها ناپسند نیست بلکه در مواردی مخصوصاً محبت به زنان پسندیده هم هست؛ و رضایت حضرت حق را در پی خواهد داشت. چنانچه حضرت پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «من از دنیای شما سه چیز را دوست میدارم؛ زنان، عطر خوش و نماز که نور چشم من در نماز است.»[۵]
ولی افراط در زن دوستی موجب میشود که آدمی خود را به صورت غلام حلقه به گوش زن درآورد که این نوع محبت همانند شمشیر شیطان است، که حضرت علی(ع) از حب زیاده از حد نسبت به زنان تعبیر به (سیف الشیطان) شمشیر شیطان میکنند. در این موقع راه تسلط شیطان بر انسان هموار میشود. حتی انسان از این دوستی و محبت نفعی هم نمیبرد. قال علی(ع) حب النساء و هو سیف الشیطان، فمن احب النساء لم ینتفع بعیشه».[۶]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
۱ـ زن در آیینه جمال و جلال، آیت الله جوادی آملی.
۲ـ مسئله زن، اسلام و فمینیسم، محمد منصورنژاد.
۳ـ مسئله زن، شهید مطهری.
منابع
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، قم، جامعه مدرسین، (بی تا)، ص۳۳۰؛ کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۲۸۹؛ و تعداد زیادی از منابع دیگر.
- ↑ خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۳۰۳–۳۰۵.
- ↑ مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، بی جا، بی تا، ج۹، ص۲۸۴.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۱۰۵.
- ↑ شیخ صدوق، خصال، همان، ص۱۶۵.
- ↑ همان، ص۱۱۳.