«سجین» و «علیین» در سوره مطففین: تفاوت میان نسخه‌ها

(بازنویسی و تکمیل مدخل و ارتقا دادن آن از جیم به ب)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش|Fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۲

سؤال

در سوره مطففین، منظور از سجین و علیین چیست؟

سِجّین از ماده سجن به معنى زندان و حبس گرفته شده است. منظور از سِجّین در این آیات، كتاب جامعى است كه نامه اعمال همه انسان‌ها در آن گرد آورى شده است. تعبير از نامه اعمال به عنوان سِجّین شايد به خاطر اين باشد كه محتويات اين نامه سبب زندانى شدن در جهنم است، يا خود اين ديوان در قعر جهنم جاى دارد. برخی گفته‌اند سِجّین به همان معنى مشهور و معروف يعنى دوزخ است كه زندان بزرگى است براى همه بدكاران يا محل سختى از دوزخ مى‏باشد.

عِلیّین از علو به معنای درجات عالی است. در اصل به معنای مکان بالا یا افرادی است که در بالا می‌نشینند. به معنای برترین مکان بهشت، منزلگاه ارواح مؤمنین و نامه اعمال نیکوکاران نیز تفسیر شده است.

سجین

قرآن نامه بدکاران را در سجّین دانسته است که به پیامبر خدا(ص) می‌گوید تو چه می‌دانی سجین چیست؟ آن «کتاب مرقوم» است:﴿كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفي‏ سِجِّينٍ۝۷وَ ما أَدْراكَ ما سِجِّينٌ۝۸كِتابٌ مَرْقُومٌ۝۹(مطففین:۹-۷)

سجين از ماده سجن به معنى به معنی منع از تصرف، [۱] زندان و حبس گرفته شده و معانى مختلفى دارد: زندان سخت و شديد، هر موجود صلب و محكم، وادى بسيار هولناكى در قعر جهنم، آتش دوزخ و محلى كه نامه‏‌هاى اعمال بدكاران در آنجا گذارده مى‌‏شود‏.[۲]قرینه‌هایی اين معنى را تاييد مى‏‌كند:

  • تعبير به كتاب: ﴿إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ‏‏(مطففین:۷) در قرآن غالبا به معنى نامه اعمال است.
  • کلمه كتاب تفسير براى سجين است و آن كتابى است رقم زده شده است.
  • از آيات قرآن استفاده مى‏‌شود كه اعمال انسان در چند كتاب ثبت و ضبط مى‏‌شود تا به هنگام حساب هيچگونه عذر و بهانه‌‏اى براى هيچكس باقى نماند.[۳]

زندان را بدان سبب سجن گفته‌‏اند که زندانی از بیرون آمدن و آزاد شدن منع شده است. از آیات ۷-۹ سوره مطففین بدست مي‌آيد كه سجّين هم ظرف كتاب بدکاران و هم كتاب مرقومى است. اين سخن بنا بر تجسم عمل چنين است: اعمال گناه‌كاران مجسّم شده در محلى قرار مي‌گيرد و سجّين از آن اعمال تشكيل مي‌شود و لذا می‌شود گفت كه سجّين همان جهنم است و چون اعمال انسان خود، منع و زندانی براى مجرمين است،سجّين ناميده شده است.[۴]

طبق اين تفسير" سجين" همان ديوان كل است كه نامه اعمال‏ همه بدان در آن جمع مى‏‌باشد و تعبير از آن به عنوان سجين شايد به خاطر اين باشد كه محتويات اين ديوان سبب زندانى شدن آنها در جهنم است، يا خود اين ديوان در قعر جهنم جاى دارد، به عكس كتاب ابرار و نيكان كه در اعلى عليين بهشت است.[۵]

برخی گفته‌اند که سجين به همان معنى مشهور و معروف يعنى «دوزخ» است كه زندان بزرگى است براى همه بدكاران. يا محل سختى از دوزخ مى‌‏باشد و منظور از «كتاب فجار» همان سرنوشتى است كه براى آنها رقم زده شده است. معنى آيه چنين می‌شود که سرنوشت مقرر و مسلم بدكاران در جهنم است. استعمال كلمه «كتاب» در اين معنى در قرآن آمده است.[۶] سجين به این معنى معروف در روایات اسلامی نیز آمده است.[۷] از مجموع اين روايات بر مى‏آيد كه" سجين" مكانى است بسيار پست در دوزخ كه اعمال يا نامه اعمال بدكاران را در آن مى‌‏نهند يا سرنوشت آنها گرفتار شدن در آن زندان است. مطابق اين تفسير جمله كتاب مرقوم تاكيدى است بر جمله:‏ ﴿إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ‏(مطففین:۷) يعنى اين مجازاتى است براى آنها رقم زده شده و قطعى و حتمى.[۸]

علیین

قرآن نامه اعمال نیکوکاران(ابرار) را در علیین دانسته است که به پیامبر خدا(ص) می‌گوید تو چه می‌دانی علیین چیست؟ آن «کتاب مرقوم» است: ﴿كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفي‏ عِلِّيِّينَ۝۱۸وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ۝۱۹كِتابٌ مَرْقُومٌ۝۲۰(مطففین:۲۰-۱۸)

عِلیّین از علو به معنای درجات عالی است. در اصل به معنای مکان بالا یا افرادی است که در بالا می‌نشینند. </ref>:[۹] جمعى آن را به معنای برترین مکان بهشت، منزلگاه ارواح مؤمنین و نامه اعمال نیکوکاران نیز تفسیر شده است.[۱۰]

قرآن از قرار گرفتن کتاب نیکوکاران در علیین خبر داده است: ﴿إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ(مطففین:۱۸)یعنی مرتبه‌های والای که خدا بدان‌ها بزرگی داده است و این بزرگی را کسی نمی‌تواند درک کند مگر اینکه خود در آن جایگاه قرار گیرد و با رفتن به بهشت مشاهده کند.[۱۱]

آنچه براى ابرار مقدر شده و قضايش رانده شده، تا جزاى نيكوكاري‌هاى آنان باشد، در عليين قرار دارد و تو اى پيامبر! نمى‏‌دانى عليين چيست، امرى است نوشته شده و قضايى است حتمى و مشخص و بدون ابهام.[۱۲]

منظور از كتاب الأبرار، نامه اعمال نيكان و پاكان و مؤمنان است، و هدف بيان اين نكته است كه نامه اعمال آنها در يك ديوان كل كه بيانگر تمام اعمال مؤمنان است قرار دارد، ديوانى كه بسيار بلند مرتبه و والا مقام است. يا اينكه نامه اعمال آنها بر فراز آنها در شريف‌ترين مكان، يا بر فراز بهشت در بلندترين مقام جاى دارد، و همه اينها نشان مى‏‌دهد كه مقام خود آنها فوق العاده بلند و والا است.[۱۳]

از اين آيات استفاده مى‏‌شود كه اعمال همه بدكاران در يك كتاب بنام «سجين» و اعمال همه نيكوكاران در يك كتاب ديگر بنام «عليين» جمع آورى مى‏‌شود.[۱۴] علامه طباطبائی بر این باور است که کتاب مرقوم به معناى قضاء و اثبات مى‌‏باشد. آنچه براى بدان و نیکان مقدر شده كاملا روشن است. هيچ ابهامى در آن نيست. مشخص است و تخلف‌‏پذير نيست.[۱۵]


منابع

  1. قرشى بنابى، على‌‏اكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۳۵.
  2. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفکر للطباعه و النشر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۱۳، ص۲۰۳. طريحي، فخر الدين بن محمد، مجمع البحرين، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۲۶۲.
  3. سوره یونس، آیه۶۱. سوره جاثیه، آیه۲۸. سوره مطففین، آیه۹ و ۲۰.
  4. قرشى بنابى، على‏اكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۳۵.
  5. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۲۵۳.
  6. سوره نساء، آیه۲۴. سوره انفال، آیه۷۵.
  7. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص۲۹۵. ص۳۱۸.
  8. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۲۵۳.
  9. فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۴۵.
  10. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۲۷۱.
  11. طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج۱۰، ص۳۰۱.
  12. طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۳۸۶.
  13. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۲۷۱.
  14. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۶، ص۲۵۳.
  15. طباطبايى، محمدحسين، تفسير الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۳۸۲.