حسد در قرآن: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (اضافه کردن آیاتی برای بالا بردن کیفیت مدخل) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
دربارهٔ کلمه حسود در قرآن توضیح دهید. | دربارهٔ کلمه حسود در قرآن توضیح دهید. | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}حسد و شرِّ حسود در قرآن به صراحت آمده است. قرآن دستور میدهد از شرّ حسود به خداوند پناه ببرید. در چند جای قرآن، به حسدِ اهل کتاب و دشمنان مسلمانان، اشاره شده است. مفسران، حسد را از بدترین صفات رذیله دانستهاند که ریشه بسیاری از رذائل اخلاقی است. | {{پاسخ}} | ||
حَسَد، آرزو داشتن براى زوال و نيستى نعمت كسى است كه استحقاق آن نعمت را دارد و بسا كه با اين آرزو، خود هم كوشش در نابودى نعمت او بنمايد. | |||
حسد و شرِّ حسود در قرآن به صراحت آمده است. قرآن دستور میدهد از شرّ حسود به خداوند پناه ببرید. در چند جای قرآن، به حسدِ اهل کتاب و دشمنان مسلمانان، اشاره شده است. مفسران، حسد را از بدترین صفات رذیله دانستهاند که ریشه بسیاری از رذائل اخلاقی است. | |||
== تعریف حسد == | == تعریف حسد == | ||
حسد | حَسَد، آرزو داشتن براى زوال و نيستى نعمت كسى است كه استحقاق آن نعمت را دارد و بسا كه با اين آرزو خود هم كوشش در نابودى نعمت او بنمايد. <ref>ابن اثير جزري، مبارك بن محمد، النهايه في غريب الحديث و الأثر، قم، موسسه مطبوعاتي اسماعيليان، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۳۸۳.</ref> | ||
روايت شده است كه مومن غبطه مىخورد، اما حسادت نمیورزد و منافق حسادت مىورزد، اما غبطه نمیخورد. <ref> إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لَا يَحْسُدُ وَ الْمُنَافِقُ يَحْسُدُ وَ لَا يَغْبِطُ: «كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۷.»</ref> | |||
فرق حسد با [[غبطه]] در این است که صاحب غبطه آرزو میکند آنچه را دیگری دارد او هم داشته باشد، بدون آن که میل به زوال آن کمال و نعمت از غیر را داشته باشد. ولی حسود کسی است که رشد و پیشرفت دیگری را خواهان نیست. <ref>عسكرى، حسن بن عبدالله، الفروق في اللغه، بيروت، دار الآفاق الجديده، چاپ اول، ۱۴۰۰ق، ص۱۲۱.</ref> | |||
حسد یکی از [[رذائل اخلاقی]] است که در آیات<ref>سوره بقره، آیه۱۰۹. سوره نساء، آیه۵۴. سوره فتح، آیه۱۵.</ref> و روایات<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، باب الحسد، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref> مورد نهی و مذمت قرار گرفته است و آن حالت نفسانی است که صاحب آن زوال، سلب نعمت و کمال را یا چیزی را که خود نعمت پنداشته است از غیر خودش، آرزو کند چه خود آن را داشته باشد و چه نداشته باشد، چه بخواهد به خودش برسد و چه نخواهد.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، مترجم: غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۸۷.</ref> | |||
برخی هم اینطور معنا کرده اند که حسادت، تمنای سلب نعمت است از دیگری که به صلاح او باشد، یعنی حسود دوست دارد نعمتها از طرف مقابل گرفته شود، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد.<ref>حسد از دیدگاه قرآن و روانشناسی، حسن خانی، بشارت ۱۳۸۶ شماره ۵۹. </ref> حسد حد افراطىِ رفتار كسى دانسته شده است كه از نیكبختى مردمان رنج میبرد. در تعریفى دقیقتر، آرزوى زوالِ نعمتهاى دیگران است كه چه بسا با تلاش براى نابودى آن هم همراه باشد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص ۶۱۱۹.</ref> به کسی که چنین صفتی دارد، حسود گفته میشود. | |||
== حسد در آیات قرآن == | == حسد در آیات قرآن == | ||
در قرآن | حسد با مشتقاتش ۵ مرتبه در قرآن آمده است. | ||
# حسادت کفار بر مومنان. <ref>سوره بقره، آیه۱۰۹: {{قرآن| وَدَّ كَثيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ }}</ref> | |||
# حسادت بر نعمتهای دیگران. <ref>سوره نساء، آیه۵۴: {{قرآن| أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَه وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظيماً }}</ref> | |||
# متهم کردن تخلفکنندگان از جهاد مومنان را به حسادت. <ref>سوره فتح، آیه۱۵: {{قرآن|سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ يُريدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاَّ قَليلاً }}</ref> | |||
# دستور به پناه بردن بر خدا از شر حسادتورزان. <ref>سوره فلق، آیه۵: {{قرآن|وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ}}</ref>مفسران ذیل این آیه، حسد را از بدترین و زشتترین صفات رذیله شمردهاند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۲۷، ص۴۶۲.</ref> در جای دیگر قرآن اشاره به این دارد که اهل کتاب از روی حسد آرزو دارند مسلمانان از ایمانشان دست بکشند.<ref>سوره بقره، آیه ۱۰۹. سوره نساء، آیه ۵۴.</ref> در سوره فتح آمده است که متخلفین حدیبیه، به مؤمنان تهمت حسد زدند تا آنان را از غنایم سهمی باشد.<ref>سوره فتح، آیه ۱۵.</ref> | |||
آیات دیگری در قرآن آمده است که مفسران آن را به حسادت ورزیدن تفسیر کردهاند؛ از جمله: | |||
# داستان برادران یوسف، آزار رساندن به یوسف، به چاه انداختن و مشکلات بعدی در سوره یوسف آمده است: : {{قرآن|قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ|سوره=يوسف|آیه=۹-۸}} مفسران حسادت برادران حضرت یوسف را دلیل این تصمیمگیری دانستهاند. <ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۱، ص۱۰۵.</ref> <ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ ش، ج۹، ص۳۲۲.</ref> | |||
# حسادت دشمنان اسلام از خوشحالی مسلمانان یکی دیگر از نشانههای حسادت است که خدا میفرماید: {{قرآن|إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها|ترجمه= اگر نيكى به شما برسد، آنها را ناراحت مىكند؛ و اگر حادثه ناگوارى براى شما رخ دهد، خوشحال مىشوند.|سوره=آل عمران|آیه=۱۲۰}} مفسران این آیه را حمل بر حسد آنان کردهاند.<ref>فخر رازى، محمد بن عمر، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۶۴.</ref> <ref>نظام الاعرج، حسن بن محمد، تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۶۳.</ref> | |||
== عوامل و پیامدهای حسد == | == عوامل و پیامدهای حسد == | ||
خط ۲۱: | خط ۳۴: | ||
برای حسد عواملی را برشمردهاند از قبیل: عداوت؛ بدین معنا که حسود بخواهد به صاحب نعمتی تکبر کند و آن برایش میسور نباشد، مگر آن که نعمت او از دست برود و لذا حسود آرزو میکند که آن شخص ورشکست شود. حب ریاست، خوف و ترس و خبث طینت و بدذاتی هم از موجبات حسد است، ولی همهٔ اینها و عوامل دیگری که ممکن است در تحقق حسد نقش داشته باشد، کلا بر میگردد به این که انسان وقتی که دیگری را واجد کمال و نعمتی میبیند و خود را فاقد آن، در چنین حالی ذلت نفس برایش رخ میدهد و خود را حقیر میپندارد و همین امر باعث میشود که آرزوی زوال نعمت از غیر خود بکند. | برای حسد عواملی را برشمردهاند از قبیل: عداوت؛ بدین معنا که حسود بخواهد به صاحب نعمتی تکبر کند و آن برایش میسور نباشد، مگر آن که نعمت او از دست برود و لذا حسود آرزو میکند که آن شخص ورشکست شود. حب ریاست، خوف و ترس و خبث طینت و بدذاتی هم از موجبات حسد است، ولی همهٔ اینها و عوامل دیگری که ممکن است در تحقق حسد نقش داشته باشد، کلا بر میگردد به این که انسان وقتی که دیگری را واجد کمال و نعمتی میبیند و خود را فاقد آن، در چنین حالی ذلت نفس برایش رخ میدهد و خود را حقیر میپندارد و همین امر باعث میشود که آرزوی زوال نعمت از غیر خود بکند. | ||
نتیجه حسد خشم گرفتن بر مقدرات الهی و اعتراض بر کارهای حکیمانه خداوند متعال است. لذا [[امام صادق(ع)]] میفرماید: «آفت دین، حسد، خود بینی و فخرفروشی است»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، بی جا، اسوه، سوم، ۱۳۷۵ش، ح۵، ص۲۱۰.</ref> بزرگترین سرمایه نجات آدمی، ایمان و دین است که حسد این سرمایه را مطابق روایات رسیده از معصومین(ع) نابود میکند، همان گونه که آتش هیزم را از بین میبرد.<ref> | نتیجه حسد خشم گرفتن بر مقدرات الهی و اعتراض بر کارهای حکیمانه خداوند متعال است. لذا [[امام صادق(ع)]] میفرماید: «آفت دین، حسد، خود بینی و فخرفروشی است»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، بی جا، اسوه، سوم، ۱۳۷۵ش، ح۵، ص۲۱۰.</ref> بزرگترین سرمایه نجات آدمی، ایمان و دین است که حسد این سرمایه را مطابق روایات رسیده از معصومین(ع) نابود میکند، همان گونه که آتش هیزم را از بین میبرد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، بی جا، اسوه، سوم، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۰۶، ح۱.</ref> | ||
حسد، توهين، استهزاء، ظلم، از بین بردن حق، و حتى خونريزى و ساير معاصى را در پى دارد.<ref>محسنى، شيخ محمد آصف، روش جديد اخلاق اسلامى، ۲۶۵.</ref> | حسد، توهين، استهزاء، ظلم، از بین بردن حق، و حتى خونريزى و ساير معاصى را در پى دارد.<ref>محسنى، شيخ محمد آصف، روش جديد اخلاق اسلامى، ۲۶۵.</ref> | ||
مؤمن خوف و حزنش خدائی است، امّا حسود خوف و حزنش در اطراف کسی میچرخد که زوال نعمت و قدرت او را میخواهد. حسود هم در دنیا معذب است هم در آخرت، هم در دنیا ضرر کرده و هم در آخرت.<ref>امام خمینی (موسوی)، روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، سوم، ۱۳۷۲ش، ص۵۹.</ref> | مؤمن خوف و حزنش خدائی است، امّا حسود خوف و حزنش در اطراف کسی میچرخد که زوال نعمت و قدرت او را میخواهد. حسود هم در دنیا معذب است هم در آخرت، هم در دنیا ضرر کرده و هم در آخرت.<ref>امام خمینی (موسوی)، روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، سوم، ۱۳۷۲ش، ص۵۹.</ref> | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* حسد، سید رضا صدر، ترجمه: باقر خسروشاه | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
خط ۵۶: | خط ۶۲: | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت =ج | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۱
دربارهٔ کلمه حسود در قرآن توضیح دهید.
حَسَد، آرزو داشتن براى زوال و نيستى نعمت كسى است كه استحقاق آن نعمت را دارد و بسا كه با اين آرزو، خود هم كوشش در نابودى نعمت او بنمايد.
حسد و شرِّ حسود در قرآن به صراحت آمده است. قرآن دستور میدهد از شرّ حسود به خداوند پناه ببرید. در چند جای قرآن، به حسدِ اهل کتاب و دشمنان مسلمانان، اشاره شده است. مفسران، حسد را از بدترین صفات رذیله دانستهاند که ریشه بسیاری از رذائل اخلاقی است.
تعریف حسد
حَسَد، آرزو داشتن براى زوال و نيستى نعمت كسى است كه استحقاق آن نعمت را دارد و بسا كه با اين آرزو خود هم كوشش در نابودى نعمت او بنمايد. [۱]
روايت شده است كه مومن غبطه مىخورد، اما حسادت نمیورزد و منافق حسادت مىورزد، اما غبطه نمیخورد. [۲]
فرق حسد با غبطه در این است که صاحب غبطه آرزو میکند آنچه را دیگری دارد او هم داشته باشد، بدون آن که میل به زوال آن کمال و نعمت از غیر را داشته باشد. ولی حسود کسی است که رشد و پیشرفت دیگری را خواهان نیست. [۳]
حسد یکی از رذائل اخلاقی است که در آیات[۴] و روایات[۵] مورد نهی و مذمت قرار گرفته است و آن حالت نفسانی است که صاحب آن زوال، سلب نعمت و کمال را یا چیزی را که خود نعمت پنداشته است از غیر خودش، آرزو کند چه خود آن را داشته باشد و چه نداشته باشد، چه بخواهد به خودش برسد و چه نخواهد.[۶]
برخی هم اینطور معنا کرده اند که حسادت، تمنای سلب نعمت است از دیگری که به صلاح او باشد، یعنی حسود دوست دارد نعمتها از طرف مقابل گرفته شود، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد.[۷] حسد حد افراطىِ رفتار كسى دانسته شده است كه از نیكبختى مردمان رنج میبرد. در تعریفى دقیقتر، آرزوى زوالِ نعمتهاى دیگران است كه چه بسا با تلاش براى نابودى آن هم همراه باشد.[۸] به کسی که چنین صفتی دارد، حسود گفته میشود.
حسد در آیات قرآن
حسد با مشتقاتش ۵ مرتبه در قرآن آمده است.
- حسادت کفار بر مومنان. [۹]
- حسادت بر نعمتهای دیگران. [۱۰]
- متهم کردن تخلفکنندگان از جهاد مومنان را به حسادت. [۱۱]
- دستور به پناه بردن بر خدا از شر حسادتورزان. [۱۲]مفسران ذیل این آیه، حسد را از بدترین و زشتترین صفات رذیله شمردهاند.[۱۳] در جای دیگر قرآن اشاره به این دارد که اهل کتاب از روی حسد آرزو دارند مسلمانان از ایمانشان دست بکشند.[۱۴] در سوره فتح آمده است که متخلفین حدیبیه، به مؤمنان تهمت حسد زدند تا آنان را از غنایم سهمی باشد.[۱۵]
آیات دیگری در قرآن آمده است که مفسران آن را به حسادت ورزیدن تفسیر کردهاند؛ از جمله:
- داستان برادران یوسف، آزار رساندن به یوسف، به چاه انداختن و مشکلات بعدی در سوره یوسف آمده است: : ﴿قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ﴾(يوسف:۹-۸) مفسران حسادت برادران حضرت یوسف را دلیل این تصمیمگیری دانستهاند. [۱۶] [۱۷]
- حسادت دشمنان اسلام از خوشحالی مسلمانان یکی دیگر از نشانههای حسادت است که خدا میفرماید: ﴿إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها؛ اگر نيكى به شما برسد، آنها را ناراحت مىكند؛ و اگر حادثه ناگوارى براى شما رخ دهد، خوشحال مىشوند.﴾(آل عمران:۱۲۰) مفسران این آیه را حمل بر حسد آنان کردهاند.[۱۸] [۱۹]
عوامل و پیامدهای حسد
برای حسد عواملی را برشمردهاند از قبیل: عداوت؛ بدین معنا که حسود بخواهد به صاحب نعمتی تکبر کند و آن برایش میسور نباشد، مگر آن که نعمت او از دست برود و لذا حسود آرزو میکند که آن شخص ورشکست شود. حب ریاست، خوف و ترس و خبث طینت و بدذاتی هم از موجبات حسد است، ولی همهٔ اینها و عوامل دیگری که ممکن است در تحقق حسد نقش داشته باشد، کلا بر میگردد به این که انسان وقتی که دیگری را واجد کمال و نعمتی میبیند و خود را فاقد آن، در چنین حالی ذلت نفس برایش رخ میدهد و خود را حقیر میپندارد و همین امر باعث میشود که آرزوی زوال نعمت از غیر خود بکند.
نتیجه حسد خشم گرفتن بر مقدرات الهی و اعتراض بر کارهای حکیمانه خداوند متعال است. لذا امام صادق(ع) میفرماید: «آفت دین، حسد، خود بینی و فخرفروشی است»[۲۰] بزرگترین سرمایه نجات آدمی، ایمان و دین است که حسد این سرمایه را مطابق روایات رسیده از معصومین(ع) نابود میکند، همان گونه که آتش هیزم را از بین میبرد.[۲۱]
حسد، توهين، استهزاء، ظلم، از بین بردن حق، و حتى خونريزى و ساير معاصى را در پى دارد.[۲۲]
مؤمن خوف و حزنش خدائی است، امّا حسود خوف و حزنش در اطراف کسی میچرخد که زوال نعمت و قدرت او را میخواهد. حسود هم در دنیا معذب است هم در آخرت، هم در دنیا ضرر کرده و هم در آخرت.[۲۳]
مطالعه بیشتر
- حسد، سید رضا صدر، ترجمه: باقر خسروشاه
منابع
- ↑ ابن اثير جزري، مبارك بن محمد، النهايه في غريب الحديث و الأثر، قم، موسسه مطبوعاتي اسماعيليان، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۳۸۳.
- ↑ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لَا يَحْسُدُ وَ الْمُنَافِقُ يَحْسُدُ وَ لَا يَغْبِطُ: «كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۷.»
- ↑ عسكرى، حسن بن عبدالله، الفروق في اللغه، بيروت، دار الآفاق الجديده، چاپ اول، ۱۴۰۰ق، ص۱۲۱.
- ↑ سوره بقره، آیه۱۰۹. سوره نساء، آیه۵۴. سوره فتح، آیه۱۵.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، باب الحسد، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۶.
- ↑ راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، مترجم: غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۸۷.
- ↑ حسد از دیدگاه قرآن و روانشناسی، حسن خانی، بشارت ۱۳۸۶ شماره ۵۹.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص ۶۱۱۹.
- ↑ سوره بقره، آیه۱۰۹: ﴿وَدَّ كَثيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ﴾
- ↑ سوره نساء، آیه۵۴: ﴿أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَه وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظيماً﴾
- ↑ سوره فتح، آیه۱۵: ﴿سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ يُريدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاَّ قَليلاً﴾
- ↑ سوره فلق، آیه۵: ﴿وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ﴾
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۲۷، ص۴۶۲.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۰۹. سوره نساء، آیه ۵۴.
- ↑ سوره فتح، آیه ۱۵.
- ↑ طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۱، ص۱۰۵.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ ش، ج۹، ص۳۲۲.
- ↑ فخر رازى، محمد بن عمر، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۶۴.
- ↑ نظام الاعرج، حسن بن محمد، تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۶۳.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، بی جا، اسوه، سوم، ۱۳۷۵ش، ح۵، ص۲۱۰.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، بی جا، اسوه، سوم، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۰۶، ح۱.
- ↑ محسنى، شيخ محمد آصف، روش جديد اخلاق اسلامى، ۲۶۵.
- ↑ امام خمینی (موسوی)، روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، سوم، ۱۳۷۲ش، ص۵۹.