الگو بودن حضرت فاطمه برای امام زمان: تفاوت میان نسخه‌ها

(تکمیل اولیه مقاله)
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
امام عصر علیه السلام فرمود: «وَ فِی ابْنَه رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَه حَسَنَه؛ در دختر رسول‌الله برای من الگوی حسنه‌ای وجود دارد» آیا این مطلب از جهت سند صحت دارد؟ در چه مواردی حضرت صدیقه الگوی حضرت حجت هستند؟
امام عصر علیه السلام فرمود: «وَ فِی ابْنَه رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَه حَسَنَه؛ در دختر رسول‌الله برای من الگوی حسنه‌ای وجود دارد» آیا این مطلب از جهت سند صحت دارد؟ در چه مواردی حضرت صدیقه الگوی حضرت حجت هستند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{درگاه|فاطمی}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
[[شیخ طوسی]] در کتاب الغیبه روایتی نقل می‌کند که عده‌ای از شیعیان با فردی به نام ابن ابی غانم قزوینی درباره وجود [[امام زمان(ع)]] بحث کردند و ابن ابی غانم می‌گفت [[امام حسن عسکری(ع)]] از دنیا رفت و فرزندی از او باقی نمانده است؛ شیعیان به [[امام عصر(ع)]] نامه نوشتند و آن حضرت در پاسخ راهنمایی‌هایی کرد؛ از جمله فرمود:
'''الگو بودن حضرت فاطمه برای امام زمان(ع)''' از روایتی در کتاب الغیبة نوشته [[شیخ طوسی]] به‌دست می‌آید. براساس این روایت، عده‌ای از شیعیان با فردی به نام ابن ابی غانم قزوینی درباره وجود [[امام زمان(ع)]] بحث کردند. شیعیان به امام زمان(ع) نامه نوشتند و آن حضرت در پاسخ راهنمایی‌هایی کردند. در این نامه چنین نیز گفتند:
{{عربی بزرگ|وَ فِي ابْنَه رَسُولِ اللَّهِ لِي أُسْوَه حَسَنَه<ref name=":0">طوسى، محمد، الغيبه (كتاب الغيبه للحجه)، قم، دار المعارف الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۵.</ref>| ترجمه= در دختر رسول‌الله برای من الگوی حسنه‌ای وجود دارد.}}
{{عربی بزرگ|وَ فِي ابْنَة رَسُولِ اللَّهِ لِي أُسْوَة حَسَنَه<ref name=":0">طوسى، محمد، الغيبه (كتاب الغيبه للحجه)، قم، دار المعارف الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۵.</ref>| ترجمه= در دختر رسول‌الله برای من الگوی حسنه‌ای وجود دارد.}}


درباره الگو بودن [[حضرت فاطمه(س)|حضرت زهرا(س)]] برای امام زمان(ع) می‌توان گفت:
درباره الگو بودن [[حضرت فاطمه(س)|حضرت زهرا(س)]] برای امام زمان(ع) نکاتی گفته شده است:
* حضرت زهرا(س) با هیچ حاکم ظالمی بیعت نکرد.<ref>ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۴۶.</ref> [[حضرت مهدی(ع)]] هم بیعت هیچ سلطان ستمگری را بر گردن ندارد.<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۵. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۷۳، باب۲۸، حدیث۶.</ref>
* حضرت زهرا(س) با هیچ حاکم ظالمی بیعت نکرد.<ref>ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۴۶.</ref> [[حضرت مهدی(ع)]] نیز بیعت هیچ سلطان ستمگری را بر گردن ندارد.<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۵. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۷۳، باب۲۸، حدیث۶.</ref>
* برخی از شیعیان امامت ایشان را نمی‌پذیرفتند. حضرت در جواب آنها فرمود که اگر مجاز بودم، آن چنان می‌کردم که حق بر شما آشکار گردد به گونه‌ای که هیچ شکی بر شما باقی نماند؛ اما مقتدای من حضرت زهرا(س) است.<ref name=":0"/> با اینکه حق حکومت از [[امیرالمؤمنین|امیرمومنان(ع)]] سلب شد، حضرت زهرا(س) هیچ‌گاه برای بازگرداندن خلافت، از اسباب غیرعادی([[معجزه |معجزه الهی]]) استفاده نکرد. امام زمان(ع) نیز از ایشان پیروی می‌کند و برای احقاق حق در این دورانT راه‌های غیرعادی را نمی‌پیماید و منتظر می‌ماند تا زمینه ظهور با اسباب عادی فراهم گردد.
* برخی شیعیان امامت امام زمان را نمی‌پذیرفتند. امام در جواب آنها گفت که اگر مجاز بودم، آن چنان می‌کردم که حق بر شما آشکار گردد به‌گونه‌ای که هیچ شکی بر شما باقی نماند؛ اما مقتدای من حضرت زهرا(س) است.<ref name=":0"/> با اینکه حق حکومت از [[امیرالمؤمنین|امیرمومنان(ع)]] سلب شد، حضرت زهرا(س) هیچ‌گاه برای بازگرداندن خلافت، از اسباب غیرعادی([[معجزه]]) استفاده نکرد. امام زمان(ع) نیز از ایشان پیروی کرد و برای احقاق حق در این دوران، راه‌های غیرعادی را نپیموده و منتظر ماند تا زمینه ظهور با اسباب عادی فراهم گردد.


روایت دو ایراد اساسی دارد که قابل استناد بودن آن را مورد تردید قرار می‌دهد:
برخی محققان ضعف‌هایی در سلسله راویان این روایت را ذکر کرده‌اند:
* علی بن ابراهیم رازی آخرین راوی حدیث، می‌گوید: فرد ثقه‌ای به من گفت<ref name=":0"/> و مشخص نکرده است این فرد چه کسی بوده است. روایت از این جهت [[حدیث مرسل|مرسل]] است.
* علی بن ابراهیم رازی آخرین راوی حدیث، می‌گوید: فرد ثقه‌ای به من گفت<ref name=":0"/> و مشخص نکرده است این فرد چه کسی بوده است. روایت از این جهت [[حدیث مرسل|مرسل]] است.
* احمد بن علی رازی یکی از راویان این حدیث، ثقه نیست و متهم به غلو می‌باشد.<ref>حر عاملی، محمد، الرجال، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۷ق، ص۵۲. ساعدی، حسین، الضعفاء من رجال الحدیث، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۱۳.</ref> حسین بن علی قمی مجهول است.<ref>مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۳۱ق، ج۲۲، ص۳۴۰.</ref> نام محمد بن علی بن بنان،<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۲۱۹.</ref> علی بن محمد بن عبده،<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۴۵۷.</ref> و علی بن ابراهیم رازی<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۷۴.</ref> در کتب رجال نیامده است.
* احمد بن علی رازی یکی از راویان این حدیث، ثقه نیست و متهم به غلو می‌باشد.<ref>حر عاملی، محمد، الرجال، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۷ق، ص۵۲. ساعدی، حسین، الضعفاء من رجال الحدیث، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۱۳.</ref> حسین بن علی قمی مجهول است.<ref>مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۳۱ق، ج۲۲، ص۳۴۰.</ref> نام محمد بن علی بن بنان،<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۲۱۹.</ref> علی بن محمد بن عبده،<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۴۵۷.</ref> و علی بن ابراهیم رازی<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۷۴.</ref> نیز در کتب رجال نیامده است.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۲: خط ۳۳:
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت =ج
  | کیفیت = ج
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۸

سؤال

امام عصر علیه السلام فرمود: «وَ فِی ابْنَه رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَه حَسَنَه؛ در دختر رسول‌الله برای من الگوی حسنه‌ای وجود دارد» آیا این مطلب از جهت سند صحت دارد؟ در چه مواردی حضرت صدیقه الگوی حضرت حجت هستند؟

درگاه‌ها
فاطمیه.png


الگو بودن حضرت فاطمه برای امام زمان(ع) از روایتی در کتاب الغیبة نوشته شیخ طوسی به‌دست می‌آید. براساس این روایت، عده‌ای از شیعیان با فردی به نام ابن ابی غانم قزوینی درباره وجود امام زمان(ع) بحث کردند. شیعیان به امام زمان(ع) نامه نوشتند و آن حضرت در پاسخ راهنمایی‌هایی کردند. در این نامه چنین نیز گفتند:

درباره الگو بودن حضرت زهرا(س) برای امام زمان(ع) نکاتی گفته شده است:

  • حضرت زهرا(س) با هیچ حاکم ظالمی بیعت نکرد.[۲] حضرت مهدی(ع) نیز بیعت هیچ سلطان ستمگری را بر گردن ندارد.[۳]
  • برخی شیعیان امامت امام زمان را نمی‌پذیرفتند. امام در جواب آنها گفت که اگر مجاز بودم، آن چنان می‌کردم که حق بر شما آشکار گردد به‌گونه‌ای که هیچ شکی بر شما باقی نماند؛ اما مقتدای من حضرت زهرا(س) است.[۱] با اینکه حق حکومت از امیرمومنان(ع) سلب شد، حضرت زهرا(س) هیچ‌گاه برای بازگرداندن خلافت، از اسباب غیرعادی(معجزه) استفاده نکرد. امام زمان(ع) نیز از ایشان پیروی کرد و برای احقاق حق در این دوران، راه‌های غیرعادی را نپیموده و منتظر ماند تا زمینه ظهور با اسباب عادی فراهم گردد.

برخی محققان ضعف‌هایی در سلسله راویان این روایت را ذکر کرده‌اند:

  • علی بن ابراهیم رازی آخرین راوی حدیث، می‌گوید: فرد ثقه‌ای به من گفت[۱] و مشخص نکرده است این فرد چه کسی بوده است. روایت از این جهت مرسل است.
  • احمد بن علی رازی یکی از راویان این حدیث، ثقه نیست و متهم به غلو می‌باشد.[۴] حسین بن علی قمی مجهول است.[۵] نام محمد بن علی بن بنان،[۶] علی بن محمد بن عبده،[۷] و علی بن ابراهیم رازی[۸] نیز در کتب رجال نیامده است.

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ طوسى، محمد، الغيبه (كتاب الغيبه للحجه)، قم، دار المعارف الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۵.
  2. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۴۶.
  3. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۵. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۷۳، باب۲۸، حدیث۶.
  4. حر عاملی، محمد، الرجال، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۷ق، ص۵۲. ساعدی، حسین، الضعفاء من رجال الحدیث، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۱۳.
  5. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۳۱ق، ج۲۲، ص۳۴۰.
  6. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۲۱۹.
  7. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۴۵۷.
  8. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۷۴.