مراد از «ثار» در زیارت عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (تمیزکاری)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|امام حسین}}
{{درگاه|امام حسین}}
'''ثارالله''' در زیارت عاشورا عبارتی است که با آن امام حسین(ع) مورد خطاب قرار گرفته است. در مفهوم ثار، احتمالات مختلف و نزدیک به‌هم داده شده‌است؛ کسی که خدا انتقام گیرنده اوست و کسی که خدا خونخواه اوست از جمله این مفاهیم است. این مفاهیم را نشان از ویژگی خاص شخصیت امام حسین دانسته‌اند که بر اساس آن، خوانخواهی خدا از خون امام حسین، فراتر از یک مسئله حقوقی و انسانی دانسته می‌شود. قیام امام در راه آزادی، هدایت و فطرت انسان انجام شد و او در راه ارزش‌های بلندی به شهادت رسید که جبران آن فقط به اراده الهی ممکن می‌شود.
'''ثارالله''' در زیارت عاشورا عبارتی است که با آن امام حسین(ع) مورد خطاب قرار گرفته است. در مفهوم ثار، احتمالات مختلف و نزدیک به‌هم داده شده‌است؛ کسی که خدا انتقام گیرنده اوست و کسی که خدا خونخواه اوست از جمله این مفاهیم است. این مفاهیم را نشان از ویژگی خاص شخصیت امام حسین دانسته‌اند که بر اساس آن، خونخواهی خدا از خون امام حسین، فراتر از یک مسئله حقوقی و انسانی دانسته می‌شود. قیام امام در راه آزادی، هدایت و فطرت انسان انجام شد و او در راه ارزش‌های بلندی به شهادت رسید که جبران آن فقط به اراده الهی ممکن می‌شود.
 
== مفهوم‌شناسی ثار ==
== مفهوم‌شناسی ثار ==
کلمه «ثار» در لغت به معنای کین‌خواهی، خون، خون ریخته‌شده قابل قصاص کردن، خون خواهی، خون‌خواه و قصاص‌کننده معنی شده است. در لغت‌نامه ها ثار را از ریشه ثَأَرَ و ثَأْر به معنی انتقام گرفتن دانسته‌اند.<ref>المنجد، ذیل واژه ثار؛ الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۶۰۳؛ الرازی، محمد بن ابی بکر بن عبدالقادر مختار الصحاح، ص۵۱؛ ابن الاثیر، النهایه فی غریب الحدیث، ج۱، ص۱۹۹؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۰۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۵۱. به نقل از سدی، حسن، کتاب بررسی و تحلیلی پیرامون زیارت عاشورا، ص۸۲.</ref>
کلمه «ثار» در لغت به معنای کین‌خواهی، خون، خون ریخته‌شده قابل قصاص کردن، خون خواهی، خون‌خواه و قصاص‌کننده معنی شده است. در لغت‌نامه ها ثار را از ریشه ثَأَرَ و ثَأْر به معنی انتقام گرفتن دانسته‌اند.<ref>المنجد، ذیل واژه ثار؛ الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۶۰۳؛ الرازی، محمد بن ابی بکر بن عبدالقادر مختار الصحاح، ص۵۱؛ ابن الاثیر، النهایه فی غریب الحدیث، ج۱، ص۱۹۹؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۰۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۵۱. به نقل از سدی، حسن، کتاب بررسی و تحلیلی پیرامون زیارت عاشورا، ص۸۲.</ref>
خط ۴۴: خط ۴۵:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =شد
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =شد
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =د
  | کیفیت =د
}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۰

سؤال

منظور از «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِه» را توضیح دهید؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


ثارالله در زیارت عاشورا عبارتی است که با آن امام حسین(ع) مورد خطاب قرار گرفته است. در مفهوم ثار، احتمالات مختلف و نزدیک به‌هم داده شده‌است؛ کسی که خدا انتقام گیرنده اوست و کسی که خدا خونخواه اوست از جمله این مفاهیم است. این مفاهیم را نشان از ویژگی خاص شخصیت امام حسین دانسته‌اند که بر اساس آن، خونخواهی خدا از خون امام حسین، فراتر از یک مسئله حقوقی و انسانی دانسته می‌شود. قیام امام در راه آزادی، هدایت و فطرت انسان انجام شد و او در راه ارزش‌های بلندی به شهادت رسید که جبران آن فقط به اراده الهی ممکن می‌شود.

مفهوم‌شناسی ثار

کلمه «ثار» در لغت به معنای کین‌خواهی، خون، خون ریخته‌شده قابل قصاص کردن، خون خواهی، خون‌خواه و قصاص‌کننده معنی شده است. در لغت‌نامه ها ثار را از ریشه ثَأَرَ و ثَأْر به معنی انتقام گرفتن دانسته‌اند.[۱]

مفاهیم مشابه ثار

با توجه به معنای لغوی ثار، چند احتمال در ترجمه عبارت «السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره» وجود دارد:

  • سلام بر تو ای کسی که انتقام گیرنده او خدا است.
  • ... خون خواه او خداست.
  • ... کسی که در راه خدا خون خواهی کرد.
  • ... کشته‌ای که خدا، خون‌خواه توست.
  • ... خون خدا.
  • ... خون ریخته شده‌ای که خدا ولی آن خون است.
  • ... خون ریخته شده قابل قصاص کردن از طرف ذات حق تعالی.[۲]


خون‌خواهی خدا از خون امام حسین(ع)

در کتاب کامل الزیارات در زیارت امام حسین(ع) آمده: «و انّکَ ثارُ اللهِ فی الأرضِ والدَّمُ الَّذی لا یُدرِکُ ثارَهُ اَحَدٌ مِنْ اَهْلِ الاْرضِ وَ لا یُدْرِکُهُ اِلّا اللهُ وَحْدَهُ؛ همانا تو خون خدا در زمین هستی و خونی که هیچ‌کس از اهل زمین نمی‌تواند از آن خون‌خواهی نموده و انتقام آن را بگیرد و جز خداوند یگانه کسی از آن خون‌خواهی نمی‌کند.»[۳] خون‌خواهی که در زیارت آمده غیر از خون‌خواهی شخصی است که حقوق فردی جایگاه آن است؛ زیرا بر اساس حقوق فردی، قاتل امام حسین(ع) شمر، یزید و … هستند که در این صورت قصاص و خون‌خواهی تنها بر عهده فرزند یا اقوام آن حضرت است.

این که امام حسین(ع) خون خدا نامیده شده نشان دهنده آن است که موضوع، بسیار وسیع‌تر از حقوق فردی و تعصبات قومی و قبیله‌ای است. خون امام حسین(ع) و خون‌خواهی او تنها یک مسئله خانوادگی نیست که به چند ساعت و چند سال منحصر باشد، بلکه سخن از پیام انسانیت و عدالت‌خواهی و مبارزه با استثمار و استبداد است که بر اساس فطرت الهی حق‌پرستی، عدالت‌خواهی و ارزش‌طلبی است.

این خون‌خواهی که توسط خداوند انجام می‌شود، مطابق برخی روایات و نیز تفسیر و توضیح فرازهایی از زیارت عاشورا و سایر زیارات و ادعیه، به زمان ظهور امام زمان(ع) موکول شده است و آن حضرت از طرف خداوند مأمور به خون‌خواهی جد خویش می‌شود؛ بنابراین در دعای ندبه از امام زمان(ع) به عنوان «اَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ المَقتوُلِ بِکربلا؛ کجاست طلب کننده خون کشته در کربلا» تعبیر شده‌است. در نتیجه معنای «ثارَاللَّهِ» این است که خداوند، ولی دم آن حضرت است و خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب می‌کند.


مطالعه بیشتر

  • پیامهای عاشورا. اثر جواد محدثی، انتشارات پژوهشکده تحقیقات اسلامی.
  • شرح زیارت عاشورا، اثر علی اصغر عزیزی تهرانی، انتشارات دارالثقلین.
  • زیارت عاشورا و آثار معجزه‌آسای آن، اثر ناصر رستمی لاهیجانی، انتشارات مجمع ذخائر اسلامی.


منابع

  1. المنجد، ذیل واژه ثار؛ الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۶۰۳؛ الرازی، محمد بن ابی بکر بن عبدالقادر مختار الصحاح، ص۵۱؛ ابن الاثیر، النهایه فی غریب الحدیث، ج۱، ص۱۹۹؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۰۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۵۱. به نقل از سدی، حسن، کتاب بررسی و تحلیلی پیرامون زیارت عاشورا، ص۸۲.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۵، ص۵۱۸.
  3. ابن قولویه القمی، کامِلُ الزیارات، ترجمه سید محمد جواد ذهنی تهرانی، تهران، انتشارات پیام حق، ۱۳۷۷، ص۶۴۵.