بررسی روایت فضیلت عمر و عدم عذاب امت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا روایتی که میگوید: «اگر عمر در میان پیامبر و مردم نبود خداوند عذابش را فرو میفرستاد» صحت دارد؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
روایت فضیلت عمر بن خطاب و عدم عذاب امت به دلیل وجود وی در میان مسلمانان در دو روایت از [[اهل سنت]] بیان شده و هر دو روایت دارای ضعف سندی است. این دو روایت برخلاف آیات [[قرآن]] است که دو مسئله را موجب عدم عذاب بیان میکند؛ یکی وجود [[پیامبر(ص)]] و دیگری [[استغفار]] مردم. علاوه بر این موارد [[صحاح سته]] اهل سنت نیز این روایت را بیان نکردهاند. | |||
==موانع نزول بلا در قرآن== | |||
ممکن است خداوند، به برکت وجود بعضی از افراد در بین مردم عذابش را بر آنان نازل نکند. چنانکه درباره شخص پیامبر(ص) در قرآن میخوانیم:{{قرآن|وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ؛|ترجمه=تا تو (پیامبر) در میان آنها هستی خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد.}} و در ادامه همین آیه مانع دیگر نزول عذاب در صورت نبودن پیامبر(ص) استغفار مردم معرفی شده است، {{قرآن|وَ مَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ|سوره=انفال|آیه=۳۳|ترجمه= و (نیز) تا استغفار میکنند خدا عذابشان نمیکند.}} | |||
طبق آیه فوق دو چیز مانع نزول عذاب بر امت اسلام است: وجود شخص پیامبر(ص) و استغفار مردم و درباره مانع بودن کسی یا کسان دیگری آیه ساکت است؛ بنابر این اثبات چنین مقامی برای دیگران نیازمند دلیل است. | |||
مضمون | ==روایت در منابع اهل سنت== | ||
در منابع اهل سنت دو روایت منسوب به پیامبر(ص) در خصوص مناقب عمر وجود دارد که مضمون آن شبیه چیزی است که در سؤال مطرح شده است. مضمون یکی از آن روایات این است که [[عثمان]]، عمر را با عبارت {{متن عربی|يَا غَلْقَ الْفِتْنَةِ}} مورد خطاب قرار میدهد و علت آن را برای عمر چنین بیان میکند: «نزد پیامبر(ص) نشسته بودیم که تو عبور کردی و حضرت با دست به تو اشاره کرد و فرمود: {{متن عربی|هَذَا غَلْقُ الْفِتْنَةِ - وَأَشَارَ بِيَدِهِ - لَا يَزَالُ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الْفِتْنَةِ بَابٌ شَدِيدُ الْغَلْقِ مَا عَاشَ هَذَا بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ؛|ترجمه=این شخص مانع فتنه است … تا زمانی که این شخص در بین شما زندگی میکند پیوسته بین شما و فتنه دری که محکم بسته شده است (مانع محکم) وجود دارد.}}<ref>طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی، السلفی، عبد المجید، قاهره: مکتبه ابن تمیمه، چ سوم، بی تا، ج۹، ص۳۸–۳۹ و ابن عساکر، تاریخ مدنیه و دمشق، تحقیق شیری، علی، بی جا؛ دار الفکر، بیتا، ج۴۴، ص۳۳۳.</ref> | |||
هیثمی، یکی از علمای اهل سنت، این روایت را از طبرانی نقل کرده و در مورد سند آن دو خدشه کرده و گفته است: {{متن عربی|و فیه جماعه لم اعرفهم و یحیی بن المتوکل ضعیف|ترجمه=در سلسله سند این روایت گروهی از روات وجود دارند که من آنها را نمیشناسم و یحیی بن متوکل هم (که در سندش آمده) ضعیف است.}}<ref>میثمی، نور الدین، مجمع الزوائد، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸، ج۹، ص۷۲.</ref> و شاید به خاطر این دو اشکال سندی مؤلفان صحاح آن را ظاهراً نقل نکردهاند. | |||
مضمون | مضمون روایت دیگر این است که عمر وقتی با [[ابوذر(ره)]] برخورد کرد، دستش را گرفت و فشار داد، ابوذر گفت: {{متن عربی|... أَرْسِلْ يَدِي يَا قُفْلَ الْفِتْنَةِ ...|ترجمه=دستانم را رها کن ای قفل فتنه}} عمر پرسید قفل فتنه چیست؟ ابوذر گفت روزی پیامبر(ص) نشسته بود و عدهای از مردم دورش جمع شده بودند که تو آمدی و در آخر جمعیت نشستی و پیامبر(ص) فرمود: {{متن عربی|لا تصیبکم فتنه مادام هذا فیکم|ترجمه=تا وقتی که این در بین شما است فتنه ای به شما برخورد نمیکند.}}<ref>طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، تحقیق حسینی، ابراهیم، بی جا: دار الحرمین، بی تا، ج۲، ص۲۶۷.</ref> | ||
طبرانی پس از ذکر این مطلب، به سندش ایراد گرفته و مینویسد: {{متن عربی|لم یرو هذا الحدیث عن السری بن یحیی الا ابو معاویه|ترجمه=این حدیث را از سری بن یحیی کسی جز ابو معاویه نقل نکرده است.}}<ref>المعجم الاوسط، تحقیق حسینی، ابراهیم، بی جا: دار الحرمین، بی تا، ج۲، ص۲۶۷.</ref> مؤلفان صحاح سته این روایت را نقل نکردهاند و این مسئله نیز موید ضعف آن میتواند باشد. | |||
بنابراین روایتی که مورد سؤال قرار گرفته ظاهراً وجود ندارد و دو روایت که عمر را سدی در برابر فتنهها معرفی میکنند، دارای ضعف سندی هستند و شاید به همین جهت در کتب صحاح ذکر نشدهاند؛ | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر | |||
* مقدس | ==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر== | ||
* علامه، محمد باقر، | *مقدس اردبیلی، حد یقه الشیعه، تهران، انتشارات گلی، چ دوم، ۱۳۶۱، ص۲۶۶–۲۸۷. | ||
*علامه، محمد باقر، مجلسی، حق الیقین، تهران: علمیه اسلامیه، بی تا، ص۲۱۹–۲۵۹. | |||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = حدیث | | شاخه اصلی = حدیث | ||
|شاخه فرعی۱ = علم رجال | | شاخه فرعی۱ = علم رجال | ||
|شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =- | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی نویسنده = | ||
| ارزیابی کمی = | |||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
<references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۲
آیا روایتی که میگوید: «اگر عمر در میان پیامبر و مردم نبود خداوند عذابش را فرو میفرستاد» صحت دارد؟
روایت فضیلت عمر بن خطاب و عدم عذاب امت به دلیل وجود وی در میان مسلمانان در دو روایت از اهل سنت بیان شده و هر دو روایت دارای ضعف سندی است. این دو روایت برخلاف آیات قرآن است که دو مسئله را موجب عدم عذاب بیان میکند؛ یکی وجود پیامبر(ص) و دیگری استغفار مردم. علاوه بر این موارد صحاح سته اهل سنت نیز این روایت را بیان نکردهاند.
موانع نزول بلا در قرآن
ممکن است خداوند، به برکت وجود بعضی از افراد در بین مردم عذابش را بر آنان نازل نکند. چنانکه درباره شخص پیامبر(ص) در قرآن میخوانیم:﴿وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ؛؛ تا تو (پیامبر) در میان آنها هستی خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد.﴾ و در ادامه همین آیه مانع دیگر نزول عذاب در صورت نبودن پیامبر(ص) استغفار مردم معرفی شده است، ﴿وَ مَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ؛ و (نیز) تا استغفار میکنند خدا عذابشان نمیکند.﴾(انفال:۳۳)
طبق آیه فوق دو چیز مانع نزول عذاب بر امت اسلام است: وجود شخص پیامبر(ص) و استغفار مردم و درباره مانع بودن کسی یا کسان دیگری آیه ساکت است؛ بنابر این اثبات چنین مقامی برای دیگران نیازمند دلیل است.
روایت در منابع اهل سنت
در منابع اهل سنت دو روایت منسوب به پیامبر(ص) در خصوص مناقب عمر وجود دارد که مضمون آن شبیه چیزی است که در سؤال مطرح شده است. مضمون یکی از آن روایات این است که عثمان، عمر را با عبارت «يَا غَلْقَ الْفِتْنَةِ» مورد خطاب قرار میدهد و علت آن را برای عمر چنین بیان میکند: «نزد پیامبر(ص) نشسته بودیم که تو عبور کردی و حضرت با دست به تو اشاره کرد و فرمود: «هَذَا غَلْقُ الْفِتْنَةِ - وَأَشَارَ بِيَدِهِ - لَا يَزَالُ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الْفِتْنَةِ بَابٌ شَدِيدُ الْغَلْقِ مَا عَاشَ هَذَا بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ؛؛ این شخص مانع فتنه است … تا زمانی که این شخص در بین شما زندگی میکند پیوسته بین شما و فتنه دری که محکم بسته شده است (مانع محکم) وجود دارد.»[۱]
هیثمی، یکی از علمای اهل سنت، این روایت را از طبرانی نقل کرده و در مورد سند آن دو خدشه کرده و گفته است: «و فیه جماعه لم اعرفهم و یحیی بن المتوکل ضعیف؛ در سلسله سند این روایت گروهی از روات وجود دارند که من آنها را نمیشناسم و یحیی بن متوکل هم (که در سندش آمده) ضعیف است.»[۲] و شاید به خاطر این دو اشکال سندی مؤلفان صحاح آن را ظاهراً نقل نکردهاند.
مضمون روایت دیگر این است که عمر وقتی با ابوذر(ره) برخورد کرد، دستش را گرفت و فشار داد، ابوذر گفت: «... أَرْسِلْ يَدِي يَا قُفْلَ الْفِتْنَةِ ...؛ دستانم را رها کن ای قفل فتنه» عمر پرسید قفل فتنه چیست؟ ابوذر گفت روزی پیامبر(ص) نشسته بود و عدهای از مردم دورش جمع شده بودند که تو آمدی و در آخر جمعیت نشستی و پیامبر(ص) فرمود: «لا تصیبکم فتنه مادام هذا فیکم؛ تا وقتی که این در بین شما است فتنه ای به شما برخورد نمیکند.»[۳]
طبرانی پس از ذکر این مطلب، به سندش ایراد گرفته و مینویسد: «لم یرو هذا الحدیث عن السری بن یحیی الا ابو معاویه؛ این حدیث را از سری بن یحیی کسی جز ابو معاویه نقل نکرده است.»[۴] مؤلفان صحاح سته این روایت را نقل نکردهاند و این مسئله نیز موید ضعف آن میتواند باشد.
بنابراین روایتی که مورد سؤال قرار گرفته ظاهراً وجود ندارد و دو روایت که عمر را سدی در برابر فتنهها معرفی میکنند، دارای ضعف سندی هستند و شاید به همین جهت در کتب صحاح ذکر نشدهاند؛
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
- مقدس اردبیلی، حد یقه الشیعه، تهران، انتشارات گلی، چ دوم، ۱۳۶۱، ص۲۶۶–۲۸۷.
- علامه، محمد باقر، مجلسی، حق الیقین، تهران: علمیه اسلامیه، بی تا، ص۲۱۹–۲۵۹.
منابع
- ↑ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی، السلفی، عبد المجید، قاهره: مکتبه ابن تمیمه، چ سوم، بی تا، ج۹، ص۳۸–۳۹ و ابن عساکر، تاریخ مدنیه و دمشق، تحقیق شیری، علی، بی جا؛ دار الفکر، بیتا، ج۴۴، ص۳۳۳.
- ↑ میثمی، نور الدین، مجمع الزوائد، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸، ج۹، ص۷۲.
- ↑ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، تحقیق حسینی، ابراهیم، بی جا: دار الحرمین، بی تا، ج۲، ص۲۶۷.
- ↑ المعجم الاوسط، تحقیق حسینی، ابراهیم، بی جا: دار الحرمین، بی تا، ج۲، ص۲۶۷.