سند روایت عزاداری جغد: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi}} {{شروع متن}} {{سوال}} آیا روایتی که درباره عزاداری «ج...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا روایتی که درباره عزاداری «جغد» برای امام حسین(ع) آمده، صحیح و معتبر است؟
آیا روایاتی که درباره عزاداری جغد برای امام حسین(ع) آمده، صحیح و معتبر است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|امام حسین}}
'''روایات عزاداری جغد در مصیب امام حسین(ع)''' در کتاب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] نوشته [[ابن قولویه قمی]] (درگذشت ۳۶۷ق) ذکر شده، و هیچ کدام از نظر سند [[حدیث صحیح|صحیح]] نیست. [[حدیث ضعیف|ضعیف بودن]] و [[حدیث مجهول|ناشناخته بودن]] برخی راویان، و نیز [[حدیث مرفوعه|مرفوعه بودن]] یکی از احادیث، دلیل معتبر نبودن این روایات دانسته شده است.


پاسخ اجمالی:
== حدیث اول ==
هر چند این روایات از دیدگاه علم رجال قابل استناد نیستند، اما عزاداری حیوانات از نگاه علم و عقل پذیرفتنی است؛ زیرا علم روز ثابت می‌کند که حیوانات نیز دارای درک و شعور هستند و هر موجود دارای درک و شعور می‌تواند بر مصیبتی عزادار باشد؛ از دیدگاه قرآن کریم نیز حیوانات مکلف و مسئول‌اند و در قیامت محشور خواهند شد.
[[ابن قولویه قمی]] (درگذشت ۳۶۷ق) در کتاب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] چهار روایت درباره عزاداری جغد برای [[امام حسین(ع)]] آورده است. روایت نخستی که وی آورده چنین است:
پاسخ تفصیلی:
در روایاتی آمده است که حیوانات هم همانند انسان‌ها عزاداری می‌کنند و اینگونه روایات می‌تواند گویای این حقیقت باشد که همانگونه که موجودات دارای شعور، مکلف هستند و در قیامت هم محشور خواهند شد، این موجودات می‌توانند در مصیبت اولیای الهی نیز عزادار باشند و با عقل سلیم نیز سازگاری دارد و علم نیز وجود احساس و عواطفی مانند غم و شادی را در حیوانات اثبات کرده است؛ از جمله این روایات، چهار روایت در کامل الزیارات است که درباره عزاداری جغد برای ابا عبد الله الحسین (سلام الله علیه) می‌باشند:
حدیث اوّل:
محمّد بن الحسین بن احمد بن ولید و جماعتی از اساتیدم از سعد بن عبد اللَّه از محمّد بن عیسی بن عبید از صفوان بن یحیی از حسین بن ابی غندر که گفت: امام صادق (علیه السّلام) درباره جغد فرمود: آیا احدی از شما آن را در روز دیده است؟ عرض شد: خیر. حضرت فرمود: جهتش آنست که وقتی امام حسین شهید شد این حیوان قسم خورد که در آبادی سکنا نکرده و منزلش تنها در خرابه‌ها باشد، پس پیوسته در روز صائم و حزین است تا شب فرا برسد و وقتی شب درآمد از ابتداء آن تا صبح بر مصیبت حضرت امام حسین زمزمه و نوحه‌سرائی و مرثیه‌خوانی می‌کند.<ref>ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه: ذهنی تهرانی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.</ref>
سند حدیث:
در سند این روایت محمد بن عیسی بن عبید آمده که هر چند نجاشی وی را ثقه دانسته، اما شیخ طوسی و ابن داود، محمد بن عیسی را ضعیف و غالی و احادیثش را غیرقابل استناد می‌دانند.<ref>رک: فهرست شیخ طوسی، ص۴۰۳. رجال ابن داوود، ص۵۰۹.</ref>
حسین بن ابی غندر نیز به صراحت توثیق نشده و فقط نامش آمده است.<ref>رک: رجال نجاشی، ص۵۵. فهرست شیخ طوسی، ص۱۵۳.</ref>
حدیث دوّم:
حکیم بن داود بن حکیم از سلمه بن ابی الخطّاب از حسین بن علی بن صاعد بربری که متصدّی قبر حضرت امام رضا (علیه السّلام) بود نقل کرده که وی گفت: پدرم برای من نقل نمود که حضرت رضا فرمود: این جغد را می‌بینی؟ مردم چه می‌گویند؟ عرض کردم: فدایت شوم آمده‌ایم که از شما بپرسیم. حضرت فرمودند: این جغد در عصر جدّم رسول خدا در قصرها و خانه‌ها سکنی داشت و هر وقت مردم مشغول خوردن طعام بودند این حیوان پر می‌زد و در مقابل ایشان خود را می‌رساند و مردم طعام و غذا جلویش می‌ریختند و این حیوان طعام خورده و از آب خود را سیراب می‌کرد و سپس به منزلش برمی‌گشت ولی هنگامی که حضرت حسین بن علی شهید شد، از شهر و آبادی خارج گشت و در خرابه‌ها، کوه‌ها و بیابان‌ها مکان گرفت و گفت: شما بد امّتی هستید! پسر دختر پیامبر خود را کشتید و من به نسبت به نفس خود از شما در امان نیستم.<ref>کامل الزیارات، پیشین، ص۳۱۸، باب۳۱.</ref>
سند حدیث:
حکیم بن داود در کتب رجالی مجهول است، سلمه بن ابی الخطاب تضعیف شده است،<ref>رک: رجال نجاشی، ص۱۸۸. رجال ابن داود، ص۴۵۹.</ref> حسین بن علی بن صاعد و پدرش (علی بن صاعد) نیز مجهول هستند.
حدیث سوّم:
محمّد بن جعفر رزّاز از دائی خود محمّد بن الحسین بن ابی الخطّاب از حسن بن علیّ بن فضّال از شخصی از امام صادق (علیه السّلام) نقل کرد که امام فرمود: جغد در روز صائم است و وقتی افطار نمود قلبش در مصائب حضرت حسین بن علی محزون و افسرده می‌شود تا صبح فرا برسد.<ref>کامل الزیارات، پیشین، ص۳۱۸، باب۳۱.</ref>
سند حدیث:
حسن بن علی بن فضال فطحی مذهب است و روایت را از شخصی نقل می‌کند که معلوم نیست کیست و آیا ثقه بود یا نه؛ بنابراین این روایت مرفوعه است.
حدیث چهارم:
علی بن الحسین بن موسی از سعد بن عبد اللَّه از موسی بن عمر از حسن بن علی میثمی نقل کرده که امام صادق (علیه السّلام) به شخصی به نام یعقوب فرمود: آیا تا به حال دیده‌ای که جغدی در روز آواز بخواند؟ گفت: خیر. حضرت فرمود: می‌دانی چرا؟ عرض کرد: خیر. امام فرمود: برای اینکه در طول روز این حیوان صائم بوده و وقتی شب فرا رسد افطار کرده و از آنچه خداوند منّان روزی او کرده استفاده نموده سپس پیوسته تا صبح بر مصائب حضرت حسین بن علی زمزمه نموده و نوحه‌سرائی می‌کند.<ref>کامل الزیارات، پیشین، ص۳۱۸، باب۳۱.</ref>
سند حدیث:
حسن بن علی میثمی در کتب رجالی اولیه نیامده است<ref>رک: نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۴. جواهری، محمد، المفید من معجم رجال الحدیث، ص۱۵۰.</ref> و در کتاب‌های معتبر حدیثی غیر از این حدیث هیچ روایتی از وی نقل نشده است.
دلالت روایات
هر چند این چهار روایت از نظر سند قابل استناد نمی‌باشد، اما روایاتی دلایلی وجود دارد که ثابت می‌کند حیوانات نیز دارای شعوراند؛ حقایق را می‌فهمند و از آن متأثر می‌شوند؛ از جمله این دلایل، یافته‌های علمی است که شعور و درک حیوانات و شگفتی‌های آنها را روشن می‌کند.
درک و شعور حیوانات از منظر علم
به عنوان نمونه خانه‌سازی زنبور عسل، نظمی که بر کندو حکم فرما است،<ref>نحل/ ۶۹–۶۸؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۲، ص۴۲۴.</ref> دقت مورچگان در جمع‌آوری نیازمندی‌های زمستان، طرز ذخیره و انبار آنها، دفاع حیوانات از خود در برابر دشمن، حتی آگاهی آنها از درمان بسیاری از بیماری‌ها، پیدا کردن لانه و خانه خود از فاصله‌های بسیار دور دست و پیمودن راه‌های طولانی و رسیدن به مقصد، پیش‌بینی آنها از حوادث آینده و مانند آن همه از چیزهایی است که نشان می‌دهد، در دنیای مرموز حیوانات بسیاری از وسائل هنوز برای ما روشن نیست؛ از این گذشته بسیاری از حیوانات بر اثر آموزش و تربیت، کارهای شگفت‌انگیزی انجام می‌دهند که حتی انسان‌ها از انجام آن عاجزاند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۳ق، ج۱۵، ص۴۳۵. ج۱۱، ص۲۹۷.</ref>
خداوند متعال نیز در آیه ۳۸ سوره انعام می‌فرماید: «وَ ما مِنْ دَابَّه فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ ثُمَّ إِلی رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ»؛ «هیچ جنبنده‌ای در زمین و هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود پرواز می‌کند، نیست مگر اینکه امت‌هایی همانند شما هستند، ما هیچ چیز را در این کتاب فرو گذار نکردیم؛ سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور می‌گردند».
آیه فوق، سخن از «حشر» و رستاخیز عمومی تمام موجودات زنده و تمام انواع حیوانات به میان آورده، نخست می‌گوید: هیچ جنبنده‌ای در زمین و هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود پرواز می‌کند، نیست مگر اینکه امت‌هایی همانند شما هستند و به این ترتیب هر یک از انواع حیوانات و پرندگان برای خود امتی هستند همانند انسان‌ها، اما در اینکه این همانندی و شباهت در چه جهت است؟ در میان مفسران گفتگو است، بعضی شباهت آنها را با انسانها از ناحیه اسرار شگفت‌انگیز خلقت آنها دانسته‌اند؛ زیرا هر دو، نشانه‌هایی از عظمت آفریدگار و خالق را با خود همراه دارند و بعضی از جهت نیازمندی‌های مختلف زندگی یا وسایلی را که با آن احتیاجات گوناگون خود را بر طرف می‌سازند، می‌دانند؛ در حالی که جمعی دیگر معتقدند که منظور شباهت آنها با انسان از نظر درک و فهم و شعور است، یعنی آنها نیز در عالم خود دارای شعور و ادراک هستند، خدا را می‌شناسند و به اندازه توانایی خود او را تسبیح و تقدیس می‌گویند، اگر چه به لحاظ فکری در سطح انسان‌ها نیستند آ و ذیل این آیه- چنان‌که خواهد آمد- نظر آخر را تقویت می‌کند.
مکلف بودن حیوانات
بیشتر مفسران این مطلب را پذیرفته‌اند که تمام انواع جانداران دارای رستاخیر، پاداش، جزا و کیفر هستند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۳ق، ج۵، ص۲۳۳.</ref> و برای این ادعا دلایل عقلی و نقلی زیادی وجود دارد:
۱- هدفدار بودن خلقت هستی
عقل حکم می‌کند که با توجه به حکیم بودن خداوند تعالی، جهان خلقت در همه سطوح و لایه‌های آن هدفدار و در مسیر تکامل خلق شده باشد؛ لازمه این که همه جنبده‌ها مثل انسان‌ها، امت‌هایی هدفدار باشند این است که آن‌ها هم درک و اراده داشته باشند، هر چند این درک و اراده ضعیف باشد.
مرحوم صدرالمتألهین در این باره می‌فرماید: تمام ممکنات به حسب نهاد غریزی، خواهان خداوند و به سوی او در حال حرکت اند؛ حرکتی معنوی که مشتاق و راغبِ رسیدن به لقاء او هستند… و از این‌جا دانسته می‌شود که هر طبیعت نوعی، روزی به غایت اصلی خود می‌رسد.<ref>ملاصدرا، محمد شیرازی، رساله الحشر، ترجمه: محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، ص۱۸.</ref>
۲- درک و شعور و مکلف بودن حیوانات از دیدگاه قرآن
قرآن کریم همه حیوانات و حتی جمادات را صاحب درک و شعور می‌داند و همه را در حال تسبیح و ذکر خدا می‌انگارد، حتی لطایف و دقت‌هایی از بعضی حیوانات نقل می‌کند که دلالت بر هوشیاری آن‌ها دارد؛ مثل داستان فرار کردن مورچگان از برابر لشکر سلیمان‏(ع)<ref>نمل: ۱۸.</ref> و داستان آمدن هدهد به منطقه سبا و یمن و آوردن خبرهای هیجان‌انگیز برای سلیمان(ع) که همه، شواهدی بر این مدعا است؛ گرچه بعضی میل دارند همه این موارد را یک نوع الهام غریزی بدانند، اما هیچ دلیلی بر این موضوع در دست نیست که اعمال آن‌ها به صورت ناخودآگاه انجام می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۳ق، ج۵، ص۲۲۵.</ref>
بنابراین می‌توان گفت که چون حیوانات در حد خود اراده و شعور دارند، حشر هم دارند و به میزان اراده و شعوری که خداوند به آن‌ها داده است، مورد مؤاخذه قرار گرفته؛ مستحق پاداش یا عذاب می‌شوند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۳ق، ج۵، ص۲۲۷.</ref>
قرآن کریم در آیاتی بر این نکته تأکید نموده و می‌فرماید: «و آسمان و زمین و آنچه را که در بین آن دو است باطل نیافریدیم. این خیالی است که کفار برای خود ساخته‌اند، پس وای بر کسانی که کفر ورزیدند از آتش جهنم».<ref>ص: ۲۷.</ref>
در آیات بعد، یکسان شمردن خوبی‌ها و بدی‌ها و برخورد مساوی با هر دو را، ملازم با باطل بودن خلقت می‌داند. از سوی دیگر قرآن کریم همه حیوانات را امت‌هایی مثل انسان‌ها می‌داند که در قیامت محشور خواهند شد: «هیچ جنبده‌ای در زمین و پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد نیست، مگر آن‌که آن‌ها نیز مانند شما امت‌هایی هستند، ما در کتاب از بیان چیزی فروگذار نکردیم».<ref>انعام/ ۳۸.</ref>
البته، شیوه حشر انسان و حیوان مختلف است و هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند<ref>ملا صدرا، محمد شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ۱۴۰۱ق، ج۹، ص۲۴۹؛ ملاصدرا، محمد شیرازی، رساله الحشر، به ترجمه محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، ص۳۰.</ref> و با توجه به صراحت کامل این آیه در حشر حیوانات و امکان عقلی آن، دلیلی برای توجیه و تأویل نیست.
قرآن کریم در توضیح صحنه قیامت می‌فرماید: «هنگامی که حیوانات محشور شوند».<ref>تکویر/ ۵.</ref>
شیخ طوسی در ذیل این آیه می‌نویسد: خداوند حیوانات را در قیامت محشور می‌کند تا هر کدام از آن‌ها به پاداش سختی‌هایی که در دنیا کشیده‌اند برسند و بین حیوانات نیز عدالت برقرار گردد و حق هر کدام را از دیگری بستاند.<ref>طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۲۸۰، ذیل آیه ۵ تکویر.</ref>
قرآن کریم می‌فرماید: «و اگر خدا می‌خواست مردم را به کیفر ظلم‌شان برساند، هیچ جنبنده‌ای بر روی زمین نمی‌ماند ولکن کیفرشان را برای مدتی معین به تأخیر انداخت».<ref>فاطر/ ۴۵.</ref>
از کلمه «دابه فی الارض» معلوم می‌شود حیوانات نیز ظلم‌هایی دارند، ولی خدا فعلاً عذاب آن‌ها را به تأخیر انداخته تا زمانی که در قیامت محشور شوند.
علامه طباطبایی در این باره می‌فرماید: با توجه به این که دو ویژگی ظلم و احسان در حیوانات نیز وجود دارد و می‌بینیم که برخی از آنها بر دیگری ظلم می‌کنند و برخی از آنها رعایت انسان را می‌نمایند؛ می‌توان نتیجه گرفت که حیوانات نیز حشر دارند و موید این مسئله آیات مذکور و ظاهر آیه «لو یؤاخذ اللَّه الناس..» است.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۲۰، ذیل آیه ۳۸ انعام.</ref>
۳. مکلف بودن و پاداش حیوانات از دیدگاه روایات
پیامبر گرامی اسلام فرمود: «اسب‌های رزمندگان، در بهشت نیز مرکب‌های سواری آن‌ها خواهند بود».<ref>رک: کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳؛ ابن اشعث، محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، تهران، چاپ اول، بی تا، ص۸۵.</ref>
و نیز از آن حضرت نقل شده‌است: «قربانی‌های خود را خوب انتخاب کنید که هنگام عبور از صراط، مرکب‌های شما خواهند بود».<ref>زمردیان، احمد، سرنوشت انسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۵۴ش، ص۴۶۳.</ref>
بدیهی است که لازمه مرکب بودن قربانی‌ها و اسب‌های جنگی در قیامت، محشور شدن و حضور آن‌ها در قیامت است.
مرحوم صدوق نیز نقل می‌کند که روزی پیامبر شتری را دید که او را بسته‌اند، ولی جهازش را برنداشته‌اند و حیوان در حال سختی است، حضرت فرمود: «صاحبش کجاست؟ به او بگویید که خودش را برای شکایت این شتر در قیامت آماده کند».<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷، ص۲۷۶.</ref>
البته، در این باره روایات بسیار زیادی نقل شده‌است که امکان نقل همه آن‌ها نیست.
نتیجه:
با توجه به دلایل عقلی، قرآنی و روایایی می‌توان گفت: همه حیوانات در قیامت محشور می‌شوند و برخی از آن‌ها مثل شتر صالح و سگ اصحاب کهف داخل بهشت نیز خواهند شد.<ref>زمردیان، احمد، سرنوشت انسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۵۴ش، ص۴۶۲.</ref>
آیه «ثُمَّ إِلی رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ»<ref>«سپس همه آن حیوانات به سوی پروردگار خود محشور می‌شوند». سوره انعام آیه ۳۸</ref> و آیه «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ»<ref>«و به یاد آر آن روزی را که وحوش محشور می‌شوند». تکویر: ۵.</ref> و از آیات بسیار دیگری استفاده می‌شود که نه تنها انسان و حیوانات محشور می‌شوند، بلکه آسمان‌ها، زمین، آفتاب، ماه، ستارگان، جن، سنگ‌ها و بت‌ها و سایر شرکائی که مردم آنها را پرستش می‌کنند و حتی طلا و نقره‌ای که اندوخته شده و در راه خدا انفاق نگردیده همه محشور خواهند شد، و با آن طلا و نقره پیشانی و پهلوی صاحبان‌شان داغ می‌شود.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۱۰۷.</ref>
با توجه به مطالبی که ذکر شد، حیوانات نیز دارای درک و شعور هستند و عزاداری موجودات دارای شعور با عقل و علم روز سازگار است. نه تنها در نگاه شیعه، بلکه این مسئله در نگاه اهل سنت نیز مطرح است که هنگامی که حسین بن علی کشته شد، آفاق آسمان تا چندین ماه رنگ سرخ را به خود گرفت و این سرخی آسمان حکایت از گریه آن داشته است.<ref>رک: سیوطی، جلال الدین؛ الدر المنثور، جده، دارالمعرفه، ۱۳۶۵ه‍. ق، ج۱، ص۳۱.</ref>
از جمله تفتازانی از متکلمین مشهور اهل سنت می‌گوید: «ظلمی که بر اهل بیت پیامبر رفته است را نمی‌توان پنهان نمود؛ زیرا بر این ظلم که در نهایت شناعت بود، جمادات و حیوانات نیز شهادت می‌دهند و نزدیک بود زمین و آسمان بر آن گریه کنند، کوه‌ها از جا کنده شوند و صخره‌ها تکه‌تکه گردند. پس لعنت خدا بر کسی که این کار را انجام داد یا به آن راضی شد یا در این جهت کوشید و عذاب آخرت شدیدتر و ماندگارتر است».<ref>تفتازانی، سعد الدین مسعود؛ شرح مقاصد فی علم الکلام، پاکستان، دار النعمانیه، چاپ اول، ۱۴۰۱ ه‍. ق، ج۲، ص۳۰۷.</ref>


محمّد بن الحسین بن احمد بن ولید و جماعتی از اساتیدم، از سعد بن عبدالله، از محمد بن عیسی بن عبید، از صفوان بن یحیی، از حسین بن ابی غندر روایت کرده‌اند که گفت: [[امام صادق(ع)]] درباره جغد فرمود: «آیا جغد را در روز دیده‌اید؟» عرض شد: «خیر.» امام(ع) فرمود: «دلیلش آن است که وقتی امام حسین(ع) شهید شد، این حیوان قسم خورد که در آبادی سکونت نکند و منزلش تنها در خرابه‌ها باشد. پس از آن، پیوسته در روز روزه‌دار و اندوهگین است تا شب فرا برسد. وقتی شب رسید از ابتداء آن تا صبح بر مصیبت امام حسین(ع) زمزمه و نوحه‌سرائی و مرثیه‌خوانی می‌کند.»<ref>ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.</ref>
=== بررسی سند ===
در سند این روایت محمد بن عیسی بن عبید آمده است. محمد بن عیسی بن عبید از نظر [[احمد بن علی نجاشی|نَجاشی]]، [[علم رجال|رجال‌شناس]] شیعه قرن پنجم قمری، ثقه و مورد اطمینان است؛ ولی [[شیخ طوسی]] و [[حسن بن داوود حلی]]، از عالمان شیعه، محمد بن عیسی را ضعیف و غالی و احادیثش را غیرقابل استناد دانسته‌اند.<ref>نگاه کنید به فهرست شیخ طوسی، ص۴۰۳؛ رجال ابن داوود، ص۵۰۹.</ref>
در سند این روایت، حسین بن ابی غندر نیز وجود دارد که به صراحت توثیق نشده (مورد اطمینان بودن او ذکر نشده است) و فقط نامش آمده است.<ref>نگاه کنید به رجال نجاشی، ص۵۵؛  فهرست شیخ طوسی، ص۱۵۳.</ref>
== حدیث دوم ==
دومین حدیثی که در کتاب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] درباره عزاداری جغد آمده چنین است:
حکیم بن داود بن حکیم، از سلمه بن ابی الخطّاب، از حسین بن علی بن صاعد بربری که متصدی [[حرم امام رضا(ع)|قبر امام رضا(ع)]] بود، نقل کرده که وی گفت: پدرم برای من نقل نمود که [[امام رضا(ع)]] فرمود: «این جغد را می‌بینی؟ مردم چه می‌گویند؟» گفتم: «فدایت شوم، آمده‌ایم که از شما بپرسیم.» امام(ع) فرمود: «این جغد در عصر جدّم رسول خدا(ص) در قصرها و خانه‌ها سکونت داشت و هر وقت مردم مشغول خوردن غذا بودند این حیوان پر می‌زد و خود را به مقابل آنها می‌رساند و مردم غذا جلویش می‌ریختند و این حیوان طعام خورده و از آب خود را سیراب می‌کرد و سپس به منزلش برمی‌گشت؛ ولی هنگامی که حسین بن علی(ع) شهید شد، از شهر و آبادی خارج شد و در خرابه‌ها، کوه‌ها و بیابان‌ها مکان گرفت و گفت: شما بد امّتی هستید! پسر دختر پیامبر خود را کشتید و من نسبت به جان خود از شما در امان نیستم.»<ref>ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش،  ص۳۱۸، باب۳۱.</ref>
=== بررسی سند ===
در سند این روایت حکیم بن داود آمده است. حکیم بن داود در کتاب‌های [[علم رجال|رجالی]] مجهول است (شناخته شده نیست). سلمه بن ابی الخطاب نیز که در سند روایت ذکر شده، تضعیف شده است<ref>نگاه کنید به رجال نجاشی، ص۱۸۸. رجال ابن داود، ص۴۵۹.</ref> حسین بن علی بن صاعد و پدرش (علی بن صاعد) نیز که در سند روایت وجود دارند مجهول هستند.
== حدیث سوم ==
حدیث سومی که در کتاب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] درباره عزاداری جغد آمده عبارت است از:
محمّد بن جعفر رزّاز، از دایی خود محمّد بن الحسین بن ابی الخطّاب، از حسن بن علیّ بن فضّال، از شخصی، از [[امام صادق(ع)]] نقل کرد که امام(ع) فرمود: «جغد در روز روزه‌دار است و وقتی افطار کرد قلبش در مصیت‌های حسین بن علی(ع) اندوهگین می‌شود تا صبح فرا برسد.»<ref>ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.</ref>
=== بررسی سند ===
در سند این روایت حسن بن علی بن فضال آمده که [[فطحیه|فطحی مذهب]] است.  او روایت را از شخصی نقل می‌کند که معلوم نیست کیست و ثقه بودن یا نبودن او مشخص نیست؛ بنابراین این روایت [[روایت مرفوعه|مرفوعه]] است.
== حدیث چهارم ==
حدیث سومی که در کتاب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] درباره عزاداری جغد آمده عبارت است از:
علی بن الحسین بن موسی، از سعد بن عبد الله، از موسی بن عمر، از حسن بن علی میثمی نقل کرده که امام صادق(ع) به شخصی به نام یعقوب فرمود: «آیا تا به حال دیده‌ای که جغدی در روز آواز بخواند؟» گفت: «خیر.» امام(ع) فرمود: «می‌دانی چرا؟» گفت: «خیر.» امام(ع) فرمود: «برای اینکه در طول روز این حیوان روزه‌دار بوده و وقتی شب فرا رسد افطار کرده و از آنچه خدا روزی او کرده استفاده نموده، سپس پیوسته تا صبح بر مصیبت‌های حسین بن علی(ع) زمزمه نموده و نوحه‌سرائی می‌کند.»<ref>ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.</ref>
=== بررسی سند ===
در سند این روایت حسن بن علی میثمی آمده که در کتاب‌های رجالیِ اولیه نیامده است<ref>نگاه کنید به نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۴؛ جواهری، محمد، المفید من معجم رجال الحدیث، ص۱۵۰.</ref> و در کتاب‌های معتبر حدیثی نیز، غیر از این حدیث، هیچ روایتی از او نقل نشده است.
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه اصلی = حدیث
|شاخه فرعی۱ = منبع‌شناسی
| شاخه فرعی۱ = منبع‌شناسی
|شاخه فرعی۲ = علم رجال
| شاخه فرعی۲ = علم رجال
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:عزاداری]]
[[رده:درگاه امام حسین(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۵

سؤال

آیا روایاتی که درباره عزاداری جغد برای امام حسین(ع) آمده، صحیح و معتبر است؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


روایات عزاداری جغد در مصیب امام حسین(ع) در کتاب کامل الزیارات نوشته ابن قولویه قمی (درگذشت ۳۶۷ق) ذکر شده، و هیچ کدام از نظر سند صحیح نیست. ضعیف بودن و ناشناخته بودن برخی راویان، و نیز مرفوعه بودن یکی از احادیث، دلیل معتبر نبودن این روایات دانسته شده است.

حدیث اول

ابن قولویه قمی (درگذشت ۳۶۷ق) در کتاب کامل الزیارات چهار روایت درباره عزاداری جغد برای امام حسین(ع) آورده است. روایت نخستی که وی آورده چنین است:

محمّد بن الحسین بن احمد بن ولید و جماعتی از اساتیدم، از سعد بن عبدالله، از محمد بن عیسی بن عبید، از صفوان بن یحیی، از حسین بن ابی غندر روایت کرده‌اند که گفت: امام صادق(ع) درباره جغد فرمود: «آیا جغد را در روز دیده‌اید؟» عرض شد: «خیر.» امام(ع) فرمود: «دلیلش آن است که وقتی امام حسین(ع) شهید شد، این حیوان قسم خورد که در آبادی سکونت نکند و منزلش تنها در خرابه‌ها باشد. پس از آن، پیوسته در روز روزه‌دار و اندوهگین است تا شب فرا برسد. وقتی شب رسید از ابتداء آن تا صبح بر مصیبت امام حسین(ع) زمزمه و نوحه‌سرائی و مرثیه‌خوانی می‌کند.»[۱]

بررسی سند

در سند این روایت محمد بن عیسی بن عبید آمده است. محمد بن عیسی بن عبید از نظر نَجاشی، رجال‌شناس شیعه قرن پنجم قمری، ثقه و مورد اطمینان است؛ ولی شیخ طوسی و حسن بن داوود حلی، از عالمان شیعه، محمد بن عیسی را ضعیف و غالی و احادیثش را غیرقابل استناد دانسته‌اند.[۲]

در سند این روایت، حسین بن ابی غندر نیز وجود دارد که به صراحت توثیق نشده (مورد اطمینان بودن او ذکر نشده است) و فقط نامش آمده است.[۳]

حدیث دوم

دومین حدیثی که در کتاب کامل الزیارات درباره عزاداری جغد آمده چنین است:

حکیم بن داود بن حکیم، از سلمه بن ابی الخطّاب، از حسین بن علی بن صاعد بربری که متصدی قبر امام رضا(ع) بود، نقل کرده که وی گفت: پدرم برای من نقل نمود که امام رضا(ع) فرمود: «این جغد را می‌بینی؟ مردم چه می‌گویند؟» گفتم: «فدایت شوم، آمده‌ایم که از شما بپرسیم.» امام(ع) فرمود: «این جغد در عصر جدّم رسول خدا(ص) در قصرها و خانه‌ها سکونت داشت و هر وقت مردم مشغول خوردن غذا بودند این حیوان پر می‌زد و خود را به مقابل آنها می‌رساند و مردم غذا جلویش می‌ریختند و این حیوان طعام خورده و از آب خود را سیراب می‌کرد و سپس به منزلش برمی‌گشت؛ ولی هنگامی که حسین بن علی(ع) شهید شد، از شهر و آبادی خارج شد و در خرابه‌ها، کوه‌ها و بیابان‌ها مکان گرفت و گفت: شما بد امّتی هستید! پسر دختر پیامبر خود را کشتید و من نسبت به جان خود از شما در امان نیستم.»[۴]

بررسی سند

در سند این روایت حکیم بن داود آمده است. حکیم بن داود در کتاب‌های رجالی مجهول است (شناخته شده نیست). سلمه بن ابی الخطاب نیز که در سند روایت ذکر شده، تضعیف شده است[۵] حسین بن علی بن صاعد و پدرش (علی بن صاعد) نیز که در سند روایت وجود دارند مجهول هستند.

حدیث سوم

حدیث سومی که در کتاب کامل الزیارات درباره عزاداری جغد آمده عبارت است از:

محمّد بن جعفر رزّاز، از دایی خود محمّد بن الحسین بن ابی الخطّاب، از حسن بن علیّ بن فضّال، از شخصی، از امام صادق(ع) نقل کرد که امام(ع) فرمود: «جغد در روز روزه‌دار است و وقتی افطار کرد قلبش در مصیت‌های حسین بن علی(ع) اندوهگین می‌شود تا صبح فرا برسد.»[۶]

بررسی سند

در سند این روایت حسن بن علی بن فضال آمده که فطحی مذهب است. او روایت را از شخصی نقل می‌کند که معلوم نیست کیست و ثقه بودن یا نبودن او مشخص نیست؛ بنابراین این روایت مرفوعه است.

حدیث چهارم

حدیث سومی که در کتاب کامل الزیارات درباره عزاداری جغد آمده عبارت است از:

علی بن الحسین بن موسی، از سعد بن عبد الله، از موسی بن عمر، از حسن بن علی میثمی نقل کرده که امام صادق(ع) به شخصی به نام یعقوب فرمود: «آیا تا به حال دیده‌ای که جغدی در روز آواز بخواند؟» گفت: «خیر.» امام(ع) فرمود: «می‌دانی چرا؟» گفت: «خیر.» امام(ع) فرمود: «برای اینکه در طول روز این حیوان روزه‌دار بوده و وقتی شب فرا رسد افطار کرده و از آنچه خدا روزی او کرده استفاده نموده، سپس پیوسته تا صبح بر مصیبت‌های حسین بن علی(ع) زمزمه نموده و نوحه‌سرائی می‌کند.»[۷]

بررسی سند

در سند این روایت حسن بن علی میثمی آمده که در کتاب‌های رجالیِ اولیه نیامده است[۸] و در کتاب‌های معتبر حدیثی نیز، غیر از این حدیث، هیچ روایتی از او نقل نشده است.

منابع

  1. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.
  2. نگاه کنید به فهرست شیخ طوسی، ص۴۰۳؛ رجال ابن داوود، ص۵۰۹.
  3. نگاه کنید به رجال نجاشی، ص۵۵؛ فهرست شیخ طوسی، ص۱۵۳.
  4. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.
  5. نگاه کنید به رجال نجاشی، ص۱۸۸. رجال ابن داود، ص۴۵۹.
  6. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.
  7. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.
  8. نگاه کنید به نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۴؛ جواهری، محمد، المفید من معجم رجال الحدیث، ص۱۵۰.