حدیث قدسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
حدیث قدسی به معنای کلامی است که از جانب [[خدا]] است. تفاوتهایی میان حدیث قدسی و [[قرآن]] وجود دارد. | |||
'''قرآن،''' [[کلام الهی]] است؛ هم لفظ آن از خداوند است و هم مضمون و معنای آن. به همی نجهت به اعتقاد مسلمانان پیامبر حتی یک حرف و یک لفظ را بر قرآن اضافه نکرده است. | |||
حدیث غیر قدسی که به آن «سنت» گفته میشود، آن است که سخن [[معصومین(ع)]] اعم از پیامبر و [[ائمه]](ع) را بیان میکند. در سنت هم لفظ و هم معنی از [[معصوم]] است؛ همچنین به روایاتی که فعل یا تقریر (امضاء و تأیید) معصوم را حکایت میکنند، اطلاق حدیث یا [[روایت]] شده است. از نظر علمای [[اهلسنت]] به سخنان [[صحابه]]، و [[تابعین]] نیز حدیث اطلاق میشود. مجموع این احادیث از طریق [[اهلسنّت]] به بیش از صد حدیث میرسد.<ref>موسوعه کشاف اصطلاحات، ج۱، ص۶۲۷-۶۲۹.</ref> | '''حدیث قدسی''' آن است که پیامبری، سخنی را به صورت مستقیم از خداوند نقل کند. مضمون و محتوای آن از جانب خداوند بوده و الفاظ آن از شخص پیامبر بیان شده است.<ref>محمد علی التهانوی، موسوعه کشاف اصطلاحات، بیروت، مکتبه الناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۶۲۸.</ref> | ||
'''حدیث غیر قدسی''' که به آن «سنت» گفته میشود، آن است که سخن [[معصومین(ع)]] اعم از پیامبر و [[ائمه]](ع) را بیان میکند. در سنت هم لفظ و هم معنی از [[معصوم]] است؛ همچنین به روایاتی که فعل یا تقریر (امضاء و تأیید) معصوم را حکایت میکنند، اطلاق حدیث یا [[روایت]] شده است. از نظر علمای [[اهلسنت]] به سخنان [[صحابه]]، و [[تابعین]] نیز حدیث اطلاق میشود. مجموع این احادیث از طریق [[اهلسنّت]] به بیش از صد حدیث میرسد.<ref>موسوعه کشاف اصطلاحات، ج۱، ص۶۲۷-۶۲۹.</ref> | |||
به حدیث قدسی، کلام خدا و کلام الهی یا همان سخنان خداوند هم اطلاق شده است. این احادیث هم از زبان پیامبر اسلام(ص) نقل شده است و هم از زبان پیامبران دیگر و ممکن است از زبان غیر پیامبر نیز بیان شده باشد، مانند [[حدیث کساء]] که به اعتقاد شیعه، [[حضرت فاطمه(س)]] مستقیماً از خداوند نقل میکند.<ref>موسوعه کشاف اصطلاحات، ج۱، ص۶۲۹.</ref> | به حدیث قدسی، کلام خدا و کلام الهی یا همان سخنان خداوند هم اطلاق شده است. این احادیث هم از زبان پیامبر اسلام(ص) نقل شده است و هم از زبان پیامبران دیگر و ممکن است از زبان غیر پیامبر نیز بیان شده باشد، مانند [[حدیث کساء]] که به اعتقاد شیعه، [[حضرت فاطمه(س)]] مستقیماً از خداوند نقل میکند.<ref>موسوعه کشاف اصطلاحات، ج۱، ص۶۲۹.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۷: | ||
در این موضوع اشاره به این مطلب میتواند تکمیل کننده بحث باشد. نزول [[وحی]] به صورتهای گوناگونی رخ داده است؛ گاهی از طریق نزول فرشته و گاهی از طریق الهام به قلب و گاهی از طریق شنیدن صدا انجام شده است. از جمله کسانی که از این امتیاز برخوردار بوده [[حضرت موسی(ع)]] است که صدای خدا را از لابلای «درختی در کوه طور» میشنید و لذا خداوند به او لقب «کلیمالله» داده است،<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۰، ج۴، ص۲۱۵.</ref> قرآن نیز به این اقسام وحی و الهام اشاره دارد. آنجا که میفرماید: «و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی میفرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحی میکند، چرا که او بلند مرتبه و حکیم است.»<ref>شوری/۵۱.</ref> | در این موضوع اشاره به این مطلب میتواند تکمیل کننده بحث باشد. نزول [[وحی]] به صورتهای گوناگونی رخ داده است؛ گاهی از طریق نزول فرشته و گاهی از طریق الهام به قلب و گاهی از طریق شنیدن صدا انجام شده است. از جمله کسانی که از این امتیاز برخوردار بوده [[حضرت موسی(ع)]] است که صدای خدا را از لابلای «درختی در کوه طور» میشنید و لذا خداوند به او لقب «کلیمالله» داده است،<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۰، ج۴، ص۲۱۵.</ref> قرآن نیز به این اقسام وحی و الهام اشاره دارد. آنجا که میفرماید: «و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی میفرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحی میکند، چرا که او بلند مرتبه و حکیم است.»<ref>شوری/۵۱.</ref> | ||
<span></span> | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۲۲: | خط ۲۵: | ||
* تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و همکاران، ج۴، ص۲۱۴–۲۱۶ و ج۲۰، ص۵۰۲–۵۰۵. | * تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و همکاران، ج۴، ص۲۱۴–۲۱۶ و ج۲۰، ص۵۰۲–۵۰۵. | ||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۷
آیا کتابی به عنوان حدیث قدسی که پیامبران مستقیماً از خداوند حدیث را نقل کنند، در دست است؟
حدیث قدسی به معنای کلامی است که از جانب خدا است. تفاوتهایی میان حدیث قدسی و قرآن وجود دارد.
قرآن، کلام الهی است؛ هم لفظ آن از خداوند است و هم مضمون و معنای آن. به همی نجهت به اعتقاد مسلمانان پیامبر حتی یک حرف و یک لفظ را بر قرآن اضافه نکرده است.
حدیث قدسی آن است که پیامبری، سخنی را به صورت مستقیم از خداوند نقل کند. مضمون و محتوای آن از جانب خداوند بوده و الفاظ آن از شخص پیامبر بیان شده است.[۱]
حدیث غیر قدسی که به آن «سنت» گفته میشود، آن است که سخن معصومین(ع) اعم از پیامبر و ائمه(ع) را بیان میکند. در سنت هم لفظ و هم معنی از معصوم است؛ همچنین به روایاتی که فعل یا تقریر (امضاء و تأیید) معصوم را حکایت میکنند، اطلاق حدیث یا روایت شده است. از نظر علمای اهلسنت به سخنان صحابه، و تابعین نیز حدیث اطلاق میشود. مجموع این احادیث از طریق اهلسنّت به بیش از صد حدیث میرسد.[۲]
به حدیث قدسی، کلام خدا و کلام الهی یا همان سخنان خداوند هم اطلاق شده است. این احادیث هم از زبان پیامبر اسلام(ص) نقل شده است و هم از زبان پیامبران دیگر و ممکن است از زبان غیر پیامبر نیز بیان شده باشد، مانند حدیث کساء که به اعتقاد شیعه، حضرت فاطمه(س) مستقیماً از خداوند نقل میکند.[۳]
شیعیان نیز احادیث متعددی به نام حدیث قدسی نقل و در کتابهایی جمعآوری شده است. جامعترین و مستندترین این کتابها «جواهر السنیّه» اثر شیخ محمد حسن حرّ عاملی است. این کتاب تحت عنوان کلیات حدیث قدسی توسط زینالعابدین کاظمی ترجمه شده و مشتمل بر سیزده فصل است.[۴]
در این موضوع اشاره به این مطلب میتواند تکمیل کننده بحث باشد. نزول وحی به صورتهای گوناگونی رخ داده است؛ گاهی از طریق نزول فرشته و گاهی از طریق الهام به قلب و گاهی از طریق شنیدن صدا انجام شده است. از جمله کسانی که از این امتیاز برخوردار بوده حضرت موسی(ع) است که صدای خدا را از لابلای «درختی در کوه طور» میشنید و لذا خداوند به او لقب «کلیمالله» داده است،[۵] قرآن نیز به این اقسام وحی و الهام اشاره دارد. آنجا که میفرماید: «و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی میفرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحی میکند، چرا که او بلند مرتبه و حکیم است.»[۶]
مطالعه بیشتر
- کلیات حدیث قدسی، شیخ حرّ عاملی، ترجمه زینالعابدین کاظمی.
- تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و همکاران، ج۴، ص۲۱۴–۲۱۶ و ج۲۰، ص۵۰۲–۵۰۵.
منابع
- ↑ محمد علی التهانوی، موسوعه کشاف اصطلاحات، بیروت، مکتبه الناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۶۲۸.
- ↑ موسوعه کشاف اصطلاحات، ج۱، ص۶۲۷-۶۲۹.
- ↑ موسوعه کشاف اصطلاحات، ج۱، ص۶۲۹.
- ↑ حر عاملی، کلیات حدیث قدسی، ترجمه زینالعابدین کاظمی، تهران، انتشارات دهقان، چاپ سوّم، ص۱–۵۰۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۰، ج۴، ص۲۱۵.
- ↑ شوری/۵۱.