پرش به محتوا

ذکر «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم»: تفاوت میان نسخه‌ها

R.bahmani (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «سوال معني و تفسير جملة «لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» را بيان كنيد. پاسخ واژة «حول» در لغت به معناي حركت و جنبش و كلمة «قوّة» به مفهوم استطاعت و توانايي است، بنابراين معناي عبارت فوق چنين است: هيچ حركت و استطاعتي جز به مشيت خداوند بزر...» ایجاد کرد
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
سوال
{{شروع متن}}


معني و تفسير جملة «لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» را بيان كنيد.
{{سوال}}
معنی و تفسیر جمله «لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم»، و آثار و فضیلت آن چیست؟
{{پایان سوال}}
{{درگاه|قرآن}}
{{پاسخ}}
'''ذکر {{متن عربی|لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم}}''' با توجه به معنای عمیقی که دارد ما را به یکی از اوصاف بسیار مهم [[خداوند]] توجه می‌دهد؛ زیرا صفت قدرت مطلق، یکی از صفات اساسی خداوند است و هر انسان خردمند و خداشناس ناگزیر است در حوزه خداشناسی خویش به آن توجه کند و از آن تصور و بینش درستی داشته باشد؛ لذا همانگونه که از احادیث شریف و کلمات [[معصومین(ع)]] استفاده می‌شود، این ذکر دارای فضیلت و منزلت بسیار والایی است و خداوند آن را به منزله گنجی از گنج‌های [[بهشت]] قرار داده و برای آن اسرار و آثار زیادی نهاده است.


پاسخ
== معناشناسی ==
واژهٔ «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش و کلمهٔ «قوّه» به معنای [[استطاعت]] و توانایی است، بنابراین معنای عبارت {{متن عربی|لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم}} چنین است: هیچ حرکت و استطاعتی جز به مشیت [[خداوند]] بزرگ نیست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان العرب|نام=محمد بن مکرم|نام خانوادگی=ابن منظور|ناشر=بیروت، دار احیاء تراث العربی|جلد=3|صفحه=403}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لغت نامة|نام=علی اکبر|نام خانوادگی=دهخدا|ناشر=دانشگاه تهران|جلد=6}}</ref>


واژة «حول» در لغت به معناي حركت و جنبش و كلمة «قوّة» به مفهوم استطاعت و توانايي است، بنابراين معناي عبارت فوق چنين است: هيچ حركت و استطاعتي جز به مشيت خداوند بزرگ نيست.[1]
=== شرح جمله ===
در تفسير مفهوم فوق بايد گفت: تمام افعال انسان ها با قدرت الهي بوجود مي آيد اگرچه به لحاظ اينكه انسان ها در انجام آن برخوردار از اراده و اختيار هستند، به عنوان كارهاي بشري بشمار مي روند، اما حقيقت اينست كه توانايي بشر در انجام كارهاي خود، تنها از جانب خداي قادر متعال است، البته فراموش نكنيم كه حديث مورد بحث، به هر نوع قدرت و توانايي و هر نوع جنبش و تحركي در همه جهان هستي نظر دارد، نه فقط قدرت استطاعت در انسان، لذا چنين برداشتي شكوه ويژه اي به معناي حديث مي دهد و تأثير بسزايي در خداشناسي و خداباوري يك انسان با ايمان دارد.
در تفسیر مفهوم فوق باید گفت: تمام افعال انسان‌ها با [[قدرت الهی]] به‌وجود می‌آید، اگرچه به لحاظ اینکه [[انسان]]‌ها در انجام آن برخوردار از [[اراده]] و [[اختیار]] هستند، به عنوان کارهای بشری به‌شمار می‌روند، اما حقیقت این است که توانایی بشر در انجام کارهای خود، تنها از جانب خدای قادر متعال است، البته فراموش نکنیم که عبارت مورد بحث، به هر نوع قدرت و توانایی و هر نوع جنبش و تحرکی در همه جهان هستی نظر دارد، نه فقط قدرت استطاعت در انسان، لذا چنین برداشتی شکوه ویژه‌ای به معنای آن می‌دهد و تأثیر به‌سزایی در [[خداشناسی]] و خداباوری یک انسان با [[ایمان]] دارد؛ لذا براساس این ذکر، جریان هر چیزی به مشیت و خواست الهی است و خواست خداوند بر همهٔ خواست‌ها غلبه می‌یابد و هر آنچه که پروردگار متعال اراده کند انجام می‌دهد. شخصی از [[امام محمد باقر(ع)]] دربارهٔ معنای عبارت {{متن عربی|لا حول و لا قوة الا بالله}} پرسید، آن حضرت در پاسخ فرمود: «ما توانی در ترک [[معصیت]] الهی و قدرتی در اطاعت پروردگار جز با توفیق و یاری خداوند نداریم».<ref>هاشمی خویی، میرزا حبیب‌الله؛ حسن‌زاده آملیٍ، حسن و کمرهای، محمد باقر، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، (1400)محقق / مصحح: میانجی، ابراهیم‏، ج14، تهران، مکتبة الإسلامیة، ص97.</ref>
پس براساس اين حديث جريان هر چيزي به مشيت خواست الهي است و خواست خداوند بر همة خواست ها غلبه مي يابد و هر آنچه كه پروردگار متعال اراده كند انجام مي دهد.
زمانی که «عبادیة بن ربعی» از [[امام علی(ع)]] دربارهٔ استطاعت و قدرت بندگان خدا پرسید، آن حضرت فرمود: «آیا قدرت تو در انجام کارها به صورت شرکت و معیت با خداست یا آنکه در افعال و کارهای خود مستقل هستی، به طوری که محتاج به خدا نیستی؟» «عبادیه» ساکت و متحیر شد، حضرت فرمود: «چرا پاسخ نمی‌دهی؟ اگر بگویی در کارهای خود با اشتراک خدا قادرم، تو را می‌کشم، زیرا این عقیده مستلزم [[شرک]] به خداست و نیز اگر بگویی به نحو مستقل قادرم، تو را خواهم کشت، زیرا این عقیده مستلزم ضعف سلطنت الهی است»، «عبادیه» عرض کرد: پس چه بگویم؟ علی(ع) فرمود: «بگو با اعطای قدرت از جانب خدا، قادرم، آیا نشنیده‌ای که مردم، قدرت را از خداوند طلب می‌کنند و می‌گویند: {{متن عربی|لاحول و لا قوة الا بالله}}. پس خداوند منشأ همه قدرت‌هاست و هر کاری تنها با قدرت الهی تحقق می‌یابد.<ref>ابن شعبه حرانی، حسن بن علی‏،(1404) تحف العقول، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، قم، جامعه مدرسین، ص467</ref>
شخصي از امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ دربارة معناي عبارت «لا حول و لا قوة الا بالله» پرسيد، آن حضرت در پاسخ فرمود: ما تواني در ترك معصيت الهي و قدرتي در اطاعت پروردگار جز با توفيق و ياري خداوند.
زماني كه «عباديه بن ربعي» از علي ـ عليه السلام ـ دربارة استطاعت و قدرت بندگان خدا پرسيد، آن حضرت فرمود: آيا قدرت تو در انجام كارها به طور شركت و معيت با خداست يا آنكه در افعال و كارهاي خود مستقل هستي، به طوري كه محتاج به خدا نيستي؟ «عباديه» ساكت و متحير شد، حضرت فرمود: چرا پاسخ نمي دهي؟ اگر بگويي در كارهاي خود با اشتراك خدا قادرم، تو را مي كشم، زيرا اين عقيده مستلزم شرك به خداست و نيز اگر بگويي به نحو مستقل قادرم، تو را خواهم كشت، زيرا اين عقيده مستلزم ضعف سلطنت الهيست، «عباديه» عرض كرد: پس چه بگويم؟ علي ـ عليه السلام ـ فرمود: بگو با اعطاي قدرت از جانب خدا، قادرم، آيا نشنيده اي كه مردم، قدرت را از خداوند طلب مي كنند و مي گويند: «لاحول و لا قوة الا بالله».
پس خداوند منشاء همه قدرت هاست و هر كاري تنها با قدرت الهي تحقق مي يابد.


اهميت حديث:
== اهمیت ذکر ==
اهميت حديث «لا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم» در اين است كه هم در متون روايي و آثار فقهي و هم در دانش‌هايي چون كلام و اخلاق و نيز در دعا و مناجات مورد كاربرد و استناد قرار گرفته است. در اين نوشتار سعي شده است به طور اختصار از سه منظر عمده به آن توجه شود:
اهمیت ذکر {{متن عربی|لا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم}} در این است که هم در متون روایی و آثار فقهی و هم در دانش‌هایی چون کلام و اخلاق و نیز در دعا و مناجات مورد کاربرد و استناد قرار گرفته است. از سه منظر عمده به بررسی اهمیت این ذکر پرداخته شده است:
1 . از جهت «فضيلت»
2 . از حيث «آثار».
3 .از نظر «آداب و احكام».


فضيلت حديث:
=== فضیلت ===
با مطالعه و تحقيق دربارة اين حديث، در مي يابيم، كه خداوند براي آن ارزش و فضيلت ويژه اي قرار داده است.
با بررسی روایاتی که درباره ذکر {{متن عربی|لا حول و لا قوة الا بالله}} وارد شده به دست می‌آید که خداوند برای آن ارزش و فضیلت ویژه‌ای قرار داده است. برخی از این روایات عبارت است از:
رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ در سفر معراج خود به خدا عرض كرد: پروردگارا! تو به انبياي خود فضايلي كرامت نمودي، به من نيز كرامت كن،خدا فرمود: در ميان آنچه عطا كرده‌ام، به تو دو كلمه عطيه داده‌ام كه در زير عرشم نوشته شده است و آن دو كلمه عبارتست از كلمة «لاحول ولا قوة الا بالله... و كلمة «لامنجا منك الا اليك»[2]
# [[رسول خدا(ص)]] در سفر [[معراج]] خود به خدا عرض کرد: «پروردگارا! تو به انبیای خود فضایلی کرامت نمودی، به من نیز کرامت کن، خداوند فرمود: در میان آنچه عطا کرده‌ام، به تو دو کلمه عطیه داده‌ام که در زیر عرشم نوشته شده است و آن دو کلمه عبارت است از کلمهٔ {{متن عربی|لاحول ولا قوة الا بالله… و كلمة «لامنجا منك الا اليك}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال=1374|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=قم، دفتر نشر اسلامی|جلد=13|صفحه=17}}</ref>
ابن مسعود از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ روايت كرده كه فرمود: من ابراهيم ـ عليه السلام ـ را در شب معراج ديدم و به من گفت:‌اي محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ سلام مرا به امت برسان و به آنها بگو، زمين بهشت، زمين پاكيزه و قابل كشت و زرع و آب آن گواراست و همه آن دشت هموار مي باشد و نهال‌هايي كه مي‌توانيد بفرستيد كلمة «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر» و كلمه «لاحول ولا قوة الا بالله» است!
# ابن مسعود از [[پیامبر خاتم(ص)]] روایت کرده که فرمود: «من ابراهیم(ع) را در شب معراج دیدم و به من گفت: ای محمد سلام مرا به امت برسان و به آنها بگو، زمین بهشت، زمین پاکیزه و قابل کشت و زرع و آب آن گواراست و همه آن دشت هموار می‌باشد و نهال‌هایی که می‌توانید بفرستید کلمهٔ {{متن عربی|سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر» و كلمه «لاحول ولا قوة الا بالله}} است!»
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: وقتي بنده‌اي مي‌گويد: ماشاء الله لاحول و لاقوة الا بالله» خداوند به ملائكه مي‌گويد: بنده من تسليم است، پس او را كمك كنيد و او را دريابيد و حاجت او را برآورده سازيد.[3]
# [[امام صادق(ع)]] فرمود: وقتی بنده‌ای می‌گوید: {{متن عربی|ماشاء الله لاحول و لاقوة الا بالله}} خداوند به [[ملائکه]] می‌گوید: بنده من تسلیم است، پس او را کمک کنید و او را دریابید و حاجت او را برآورده سازید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال=1374|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=قم، دفتر نشر اسلامی|جلد=12|صفحه=30}}</ref>
علي ـ عليه السلام ـ روايت نمود كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به او فرمود: يا علي، آيا تو را به گنجي از گنج‌هاي بهشت راهنمايي كنم؟ علي ـ عليه السلام ـ گفت: آري يا رسول الله، پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «آن گنج عبارت است از سخن لاحول و لاقوة الا بالله»[4]
# امام علی(ع) روایت نمود که پیامبر(ص) به او فرمود: «یا علی، آیا تو را به گنجی از گنج‌های بهشت راهنمایی کنم؟ علی(ع) گفت: آری یا رسول‌الله، پیامبر فرمود: «آن گنج عبارت است از سخن لاحول و لاقوة الا بالله».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1404|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، مؤسسه الوفاء|جلد=90|صفحه=190}}</ref>
پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: بافضيلت‌ترين عبادت‌ها، سخن «لا اله الا الله و لا حول ولا قوة الا بالله» است،[5]
# پیامبر اکرم(ص) فرمود: «بافضیلت‌ترین عبادت‌ها، سخن {{متن عربی|لا اله الا الله و لا حول ولا قوة الا بالله}} است».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1404|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، مؤسسه الوفاء|جلد=90|صفحه=190}}</ref>


آثار حديث:
=== آثار ===
آثار ذكر «لاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم»:
برای تشویق به گفتن ذکر مورد نظر، در روایات آثاری بیان شده که برخی از آنها عبارت است از:
از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ روايت شده است كه وقتي بنده‌اي گفت: «لاحول ولاقوة الا بالله» همانا سرنوشت خود را به خدا واگذار كرده است بنابراين برخداوند است كه او را كفايت نمايد (و همه نيازهاي او را برآورده سازد).[6]
# از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که وقتی بنده‌ای گفت: {{متن عربی|لاحول ولاقوة الا بالله}}، همانا سرنوشت خود را به خدا واگذار کرده است، بنابراین بر خداوند است که او را کفایت نماید (و همه نیازهای او را برآورده سازد).<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وسایل الشیعه|سال=1409|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=حرعاملی|ناشر=قم، مؤسسه آل البیت|جلد=7|صفحه=218}}</ref>
نيز از آن حضرت نقل شده است كه هر كس موقع خارج شدن از خانه خود بگويد بسم الله الرحمن الرحيم، دو فرشته به او مي‌گويند: هدايت يافته‌اي، و اگر بگويد لا حول ولاقوة الا بالله، آن دو فرشته مي‌گويند: حفظ شده‌اي و اگر بگويد: توكلت علي الله، آندو مي‌گويند: در كفايت قرار گرفتي، آنگاه شيطان مي‌گويد: بنده‌اي كه هدايت شده و حفظ گشته و در كفايت قرار گرفته چگونه براي من است (يعني من نمي‌توانم چنين انساني را فريب دهم و از راه بندگي بيرون كنم).[7]
# همچنین از آن حضرت نقل شده است که هر کس موقع خارج شدن از خانه خود بگوید {{متن عربی|بسم الله الرحمن الرحيم}}، دو [[فرشته]] به او می‌گویند: هدایت یافته‌ای و اگر بگوید {{متن عربی|لا حول ولاقوة الا بالله}}، آن دو فرشته می‌گویند: حفظ شده‌ای و اگر بگوید: {{متن عربی|توكلت علي الله}}، آن دو می‌گویند: در کفایت قرار گرفتی، آنگاه [[شیطان]] می‌گوید: بنده‌ای که هدایت شده و حفظ گشته و در کفایت قرار گرفته چگونه برای من است (یعنی من نمی‌توانم چنین انسانی را فریب دهم و از راه بندگی بیرون کنم).<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وسایل الشیعه|سال=1409|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=حرعاملی|ناشر=قم، مؤسسه آل البیت|جلد=6|صفحه=28}}</ref>
شيبة هذيلي، از پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ خواست تا به او سخني بياموزد كه در اثر آن به او فايده رسد و كار بر او آسان باشد، لذا پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به او فرمود: بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو سبحان الله العظيم و بحمده و لا حول و لاقوة الا بالله العظيم، كه در اثر‌‌آن خداوند تو را از نابينايي و جنون و جذام و پيري (زودرس) در امان مي‌دارد.[8]
# شیبه هذیلی، از پیامبر خدا(ص) خواست تا به او سخنی بیاموزد که در اثر آن به او فایده رسد و کار بر او آسان باشد، لذا پیامبر به او فرمود: بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو {{متن عربی|سبحان الله العظيم و بحمده و لا حول و لاقوة الا بالله العظيم}} که در اثر آن خداوند تو را از نابینایی و جنون و جذام و پیری (زودرس) در امان می‌دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وسایل الشیعه|سال=1409|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=حرعاملی|ناشر=قم، مؤسسه آل البیت|جلد=6|صفحه=475}}</ref>
از پيامبر گرامي ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل شده است: شخصي كه نعمت‌هاي الهي به او روي آورده بگويد: «الحمدلله رب العالمين» و كسي كه از فقر رنج مي‌برد پيوسته بگويد: «لاحول و لاقوة الا بالله العلي العظيم» زيرا آن گنجي از گنجهاي بهشت است و در آن از هفتاد و دو بيماري شفا است كه آسان‌ترين آنها دل مشغولي مي‌باشد.[9]
# از پیامبر گرامی(ص) نقل شده است: شخصی که نعمت‌های الهی به او روی آورده بگوید: {{متن عربی|الحمدلله رب العالمين}} و کسی که از فقر رنج می‌برد پیوسته بگوید: {{متن عربی|لاحول و لاقوة الا بالله العلي العظيم}} زیرا آن گنجی از گنج‌های بهشت است و در آن از هفتاد و دو بیماری شفا است که آسان‌ترین آنها دل مشغولی است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وسایل الشیعه|سال=1409|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=حرعاملی|ناشر=قم، مؤسسه آل البیت|جلد=7|صفحه=188}}</ref>
رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: كسي كه از چيزي اندوهناك شد پس بگويد: «لاحول ولاقوة الا بالله»[10].
# رسول اکرم(ص) فرمود: کسی که از چیزی اندوهناک شد پس بگوید: {{متن عربی|لاحول ولاقوة الا بالله}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحیاء التراث العربی|جلد=90|صفحه=190}}</ref>
جمعي از مفسران گفته‌اند: آيه شريفة « وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا ...» دربارة عوف بن مالك نازل شده است كه از ياران پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ بود، وقتي كه دشمنان اسلام فرزندش را اسير كردند،‌او به محضر رسول خدا آمد و از اين ماجرا و نيز از تنگدستي خود شكايت كرد، پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در پاسخ فرمود: تقوا پيشه كن و شكيبا باش و بسيار ذكر «لاحول و لاقوة الا بالله» بگو، او اين كار را كرد،ناگهان در حالي كه درخانه اش نشسته بود، فرزندش از در آمد، معلوم شد كه از يك لحظه غفلت دشمن استفاده كرده و فرار نموده و حتي شتري از دشمن را با خود آورده است. اين بود كه آيه فوق نازل شده و از گشايش مشكل اين شخص باتقوا و روزي او از جايي كه انتظارش را نداشت خبر داد. البته بايد توجه داشت كه هرگز مفهوم سخن بالا اين نيست كه انسان تلاش وكوشش در زندگي را به دست فراموشي بسپارد و بگويد در خانه مي‌نشينم و تقوا پيشه مي‌كنم و ذكر لاحول ولا قوة الا بالله مي‌گويم تا از آنجا كه گمان ندارم به من روزي رسد![11] بلكه هدف تقوي و پرهيزكاري توأم با تلاش و كوشش است، اگر با اين حال، درها به روي انسان بسته شد، خداوند گشودن آنها را تضمين فرموده است.
# جمعی از مفسران گفته‌اند: آیه شریفهٔ {{قرآن|وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا …|ترجمه=و هر کس از خدا پروا کند، [خدا] برای او راه بیرون‌شدنی قرار می‌دهد|سوره=سوره طلاق|آیه=۲}} دربارهٔ عوف بن مالک نازل شده است که از یاران پیامبر(ص) بود، وقتی که دشمنان [[اسلام]] فرزندش را اسیر کردند، محضر رسول خدا آمد و از این ماجرا و نیز از تنگدستی خود شکایت کرد، پیامبر اکرم(ص) در پاسخ فرمود: [[تقوا]] پیشه کن و شکیبا باش و بسیار ذکر {{متن عربی|لاحول و لاقوة الا بالله» بگو، او اين كار را كرد، ناگهان در حالي كه در خانه‌اش نشسته بود، فرزندش وارد شد، معلوم شد كه از يك لحظه غفلت دشمن استفاده كرده و فرار نموده و حتي شتري از دشمن را با خود آورده است. اين بود كه آيه فوق نازل شده و از گشايش مشكل اين شخص باتقوا و روزي او از جايي كه انتظارش را نداشت خبر داد. البته بايد توجه داشت كه هرگز مفهوم سخن بالا اين نيست كه انسان تلاش و كوشش در زندگي را به دست فراموشي بسپارد و بگويد در خانه مي‌نشينم و تقوا پيشه مي‌كنم و ذكر {{متن عربی|لاحول ولا قوة الا بالله}} می‌گویم تا از آنجا که گمان ندارم به من روزی رسد!<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=قم، دارالکتب الاسلامیه|جلد=24|صفحه=238}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البیان|سال=1372|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|ناشر=تهران، انتشارات ناصر خسرو|جلد=10|صفحه=460}}</ref> بلکه هدف تقوی و پرهیزکاری توأم با تلاش و کوشش است، اگر با این حال، درها به روی انسان بسته شد، خداوند گشودن آنها را تضمین فرموده است.
از امام صادق ـ عليه السلام ـ روايت شده است كه هر كس هزار بار بگويد: لاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم، خداوند زيارت خانه خدا را نصيب او مي‌كند پس اگر اجل او نزديك باشد، خداوند آن را به تأخير مي‌اندازد تا بتواند حج را بجاي آورد.[12]
# از امام صادق(ع) روایت شده است که هر کس هزار بار بگوید: {{متن عربی|لاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم}}، خداوند زیارت [[خانه خدا]] را نصیب او می‌کند پس اگر اجل او نزدیک باشد، خداوند آن را به تأخیر می‌اندازد تا بتواند [[حج]] را به‌جای آورد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جامع الاخبار|سال=1363|نام=تاج الدین|نام خانوادگی=شعیری|ناشر=قم، انتشارات رضی|صفحه=55}}</ref>
همچنين از آن حضرت نقل شده است كه هر كس در روز صد بار ذكر لاحول ولا قوة الّا بالله بگويد، ابداً فقير نمي‌شود.[13] از امام رضا ـ عليه السلام ـ روايت شده است كه هر كس بعد از نماز فجر، صد بار بگويد: بسم الله الرحمن الرحيم لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم، به اسم اعظم نزديكتر است از سياهي چشم نسبت به سفيدي آن، و همانا داخل شده است د ر او اسم اعظم.[14]
# از امام رضا(ع) روایت شده است که هر کس بعد از نماز صبح، صد بار بگوید: {{متن عربی|بسم الله الرحمن الرحيم لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم}}، به [[اسم اعظم]] نزدیک‌تر است از سیاهی چشم نسبت به سفیدی آن و همانا داخل شده است در او اسم اعظم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مستدرک الوسایل|سال=1408|نام=حسین بن محمد تقی‏|نام خانوادگی=نوری|ناشر=قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏|جلد=5|صفحه=89}}</ref>
از امام جعفر صادق ـ عليه السلام ـ روايت شده است كه هر كس پس از نماز فجر و نماز مغرب هفت بار بگويد، بسم الله الرحمن الرحيم لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم، خداوند او را از هفتاد بلا مي‌رهاند كه سبك‌ترين آنها، برص و جنون است. و اگر آن شخص شقي باشد، نام او از دفتر شقاوتمندان پاك مي‌شود و در دفتر سعادتمندان نوشته مي شود.[15]
# از امام جعفر صادق(ع) روایت شده است که هر کس پس از نماز فجر و نماز مغرب هفت بار بگوید: {{متن عربی|بسم الله الرحمن الرحيم لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم}}، خداوند او را از هفتاد بلا می‌رهاند که سبک‌ترین آنها، برص و جنون است و اگر آن شخص شقی باشد، نام او از دفتر شقاوتمندان پاک می‌شود و در دفتر سعادتمندان نوشته می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وسایل الشیعه|سال=1409|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=حرعاملی|ناشر=قم، مؤسسه آل البیت|جلد=6|صفحه=479}}</ref>


آداب و احكام:
=== آداب و احکام ===
برخي از كتابهاي روايي كه در بر دارنده احاديث فقهي اند، بابي مستقل دربارة استحباب ذكر لاحول و لاقوة الا باالله» ‌دارند،[16] و ما به عنوان نمونه به چند مورد آن اشاره مي‌كنيم:
برخی از کتاب‌های روایی که در بر دارنده احادیث فقهی‌اند، بابی مستقل دربارهٔ استحباب ذکر لاحول و لاقوة الا باالله» دارند،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وسایل الشیعه|سال=1409|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=حرعاملی|ناشر=قم، مؤسسه آل البیت|جلد=7|صفحه=220}}</ref> مانند:
مستحب است انسان قبل از مسافرت، غسل كند و در وقت غسل بگويد: «بسمِ اللهِ و باللهِ و لاحولَ ولا قوّةَ الاّ بالله»[17] و همچنين مستحب است موقع داخل شدن در حمام، ذكر «بسم الله و بالله و لاحول و لا قوة الا بالله»‌ را بگويد.[18]
# مستحب است انسان قبل از مسافرت، غسل کند و در وقت غسل بگوید: {{متن عربی|بسمِ اللهِ و باللهِ و لاحولَ ولا قوّةَ الاّ بالله}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وسایل الشیعه|سال=1409|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=حر عاملی|ناشر=قم، مؤسسه آل البیت|جلد=11|صفحه=383}}</ref> همچنین مستحب است هنگام داخل شدن در حمام، ذکر {{متن عربی|بسم الله و بالله و لاحول و لا قوة الا بالله}} را بگوید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وسایل الشیعه|سال=1409|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=حر عاملی|ناشر=قم، مؤسسه آل البیت|جلد=11|صفحه=381}}</ref>
در روايت آمده است كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در قنوت «وتر» در نماز شب در كنار ديگر اذكار ذكر «لاحول و لا قوة الا بك» را مي‌گفت.[19]
# در روایت آمده است که پیامبر اکرم(ص) در قنوت «وتر» در [[نماز شب]] در کنار دیگر اذکار ذکر {{متن عربی|لاحول و لا قوة الا بك}} را می‌گفت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال=1374|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=قم، دفتر نشر اسلامی|جلد=6|صفحه=479}}</ref>
گفتن: «لا حول ولا قوة الا بالله» در وقت پوشيدن لباس نو مستحب است.[20]
# گفتن: {{متن عربی|لا حول ولا قوة الا بالله}} در وقت پوشیدن لباس نو مستحب است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وسایل الشیعه|سال=1409|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=حرعاملی|ناشر=قم، مؤسسه آل البیت|جلد=5|صفحه=47}}</ref>
همچنين مستحب است موقع رفتن به بازار يا مسجد و نيز حين سوار شدن به مركب، اين ذكر را بگويد.[21]
# همچنین مستحب است موقع رفتن به بازار یا [[مسجد]] و نیز هنگام سوار شدن به مرکب، این ذکر را بگوید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=من لایحضره الفقیه|سال=1413|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=قم، دفتر انتشارات اسلامی‏|جلد=3|صفحه=187}}</ref>


نتيجه:
== مطالعه بیشتر ==
حديث مذكور با توجه به معناي عميقي كه دارد ما را به يكي از اوصاف بسيار مهم خداوند توجه مي دهد. زيرا صفت قدرت مطلق، يكي از صفات اساسي خداوند است و هر انسان خردمند و خداشناس ناگزير است در حوزه خداشناسي خويش به آن توجه كند و از آن تصور و بينش درستي داشته باشد.
# مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه.
لذا همانگونه كه از احاديث شريف و كلمات معصومين ـ عليهم السّلام ـ استفاده مي‌شود، اين ذكر داراي فضيلت و منزلت بسيار والا است و خداوند آن را به منزله گنجي از گنج‌هاي بهشت قرار داده و براي آن اسرار و آثار زيادي نهاده است.
# طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: سیدمحمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر نشر اسلامی، انتشار ۱۳۷۴ ه‍.ق
# مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، انتشار ۱۴۰۴ ه.ق.
# حرعاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت، انتشار ۱۴۰۹ ه.ق.


معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
== منابع ==
1ـ تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، 27 جلد، دارالكتب الاسلاميه، قم.
{{پانویس|۲}}
2ـ ترجمه تفسير الميزان، 20 جلد، مترجم: سيدمحمد باقر موسوي همداني، دفتر نشر اسلامي،‌قم، سال انتشار 1374 هـ . ق.
{{شاخه
3ـ بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسي، ج 90، مؤسسة الوفاء، بيروت، انتشار 1404 هـ . ق.
| شاخه اصلی = اخلاق
4ـ وسايل الشيعه، شيخ حرعاملي، ج 7، مؤسسة آل البيت، قم،‌انتشار 1409 هـ . ق.
| شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس
| شاخه فرعی۲ = خودسازی
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{ارزیابی
| شناسه = شد
| عکس = <!--خالی | شد-->
| درگاه = شد
| ادبیات = شد
| پیوند = شد
| ناوبری = شد
| تغییرمسیر = <!--خالی | شد-->
| ارجاعات = شد
| ارزیابی کمی = شد
| ارزیابی کیفی = شد
| اولویت = ب
| کیفیت = متوسط
}}
{{پایان متن}}
 
[[رده:فقه الحدیث]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۵:۴۳


سؤال

معنی و تفسیر جمله «لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم»، و آثار و فضیلت آن چیست؟

درگاه‌ها


ذکر «لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» با توجه به معنای عمیقی که دارد ما را به یکی از اوصاف بسیار مهم خداوند توجه می‌دهد؛ زیرا صفت قدرت مطلق، یکی از صفات اساسی خداوند است و هر انسان خردمند و خداشناس ناگزیر است در حوزه خداشناسی خویش به آن توجه کند و از آن تصور و بینش درستی داشته باشد؛ لذا همانگونه که از احادیث شریف و کلمات معصومین(ع) استفاده می‌شود، این ذکر دارای فضیلت و منزلت بسیار والایی است و خداوند آن را به منزله گنجی از گنج‌های بهشت قرار داده و برای آن اسرار و آثار زیادی نهاده است.

معناشناسی

واژهٔ «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش و کلمهٔ «قوّه» به معنای استطاعت و توانایی است، بنابراین معنای عبارت «لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» چنین است: هیچ حرکت و استطاعتی جز به مشیت خداوند بزرگ نیست.[۱][۲]

شرح جمله

در تفسیر مفهوم فوق باید گفت: تمام افعال انسان‌ها با قدرت الهی به‌وجود می‌آید، اگرچه به لحاظ اینکه انسان‌ها در انجام آن برخوردار از اراده و اختیار هستند، به عنوان کارهای بشری به‌شمار می‌روند، اما حقیقت این است که توانایی بشر در انجام کارهای خود، تنها از جانب خدای قادر متعال است، البته فراموش نکنیم که عبارت مورد بحث، به هر نوع قدرت و توانایی و هر نوع جنبش و تحرکی در همه جهان هستی نظر دارد، نه فقط قدرت استطاعت در انسان، لذا چنین برداشتی شکوه ویژه‌ای به معنای آن می‌دهد و تأثیر به‌سزایی در خداشناسی و خداباوری یک انسان با ایمان دارد؛ لذا براساس این ذکر، جریان هر چیزی به مشیت و خواست الهی است و خواست خداوند بر همهٔ خواست‌ها غلبه می‌یابد و هر آنچه که پروردگار متعال اراده کند انجام می‌دهد. شخصی از امام محمد باقر(ع) دربارهٔ معنای عبارت «لا حول و لا قوة الا بالله» پرسید، آن حضرت در پاسخ فرمود: «ما توانی در ترک معصیت الهی و قدرتی در اطاعت پروردگار جز با توفیق و یاری خداوند نداریم».[۳] زمانی که «عبادیة بن ربعی» از امام علی(ع) دربارهٔ استطاعت و قدرت بندگان خدا پرسید، آن حضرت فرمود: «آیا قدرت تو در انجام کارها به صورت شرکت و معیت با خداست یا آنکه در افعال و کارهای خود مستقل هستی، به طوری که محتاج به خدا نیستی؟» «عبادیه» ساکت و متحیر شد، حضرت فرمود: «چرا پاسخ نمی‌دهی؟ اگر بگویی در کارهای خود با اشتراک خدا قادرم، تو را می‌کشم، زیرا این عقیده مستلزم شرک به خداست و نیز اگر بگویی به نحو مستقل قادرم، تو را خواهم کشت، زیرا این عقیده مستلزم ضعف سلطنت الهی است»، «عبادیه» عرض کرد: پس چه بگویم؟ علی(ع) فرمود: «بگو با اعطای قدرت از جانب خدا، قادرم، آیا نشنیده‌ای که مردم، قدرت را از خداوند طلب می‌کنند و می‌گویند: «لاحول و لا قوة الا بالله». پس خداوند منشأ همه قدرت‌هاست و هر کاری تنها با قدرت الهی تحقق می‌یابد.[۴]

اهمیت ذکر

اهمیت ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم» در این است که هم در متون روایی و آثار فقهی و هم در دانش‌هایی چون کلام و اخلاق و نیز در دعا و مناجات مورد کاربرد و استناد قرار گرفته است. از سه منظر عمده به بررسی اهمیت این ذکر پرداخته شده است:

فضیلت

با بررسی روایاتی که درباره ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» وارد شده به دست می‌آید که خداوند برای آن ارزش و فضیلت ویژه‌ای قرار داده است. برخی از این روایات عبارت است از:

  1. رسول خدا(ص) در سفر معراج خود به خدا عرض کرد: «پروردگارا! تو به انبیای خود فضایلی کرامت نمودی، به من نیز کرامت کن، خداوند فرمود: در میان آنچه عطا کرده‌ام، به تو دو کلمه عطیه داده‌ام که در زیر عرشم نوشته شده است و آن دو کلمه عبارت است از کلمهٔ «لاحول ولا قوة الا بالله… و كلمة «لامنجا منك الا اليك».[۵]
  2. ابن مسعود از پیامبر خاتم(ص) روایت کرده که فرمود: «من ابراهیم(ع) را در شب معراج دیدم و به من گفت: ای محمد سلام مرا به امت برسان و به آنها بگو، زمین بهشت، زمین پاکیزه و قابل کشت و زرع و آب آن گواراست و همه آن دشت هموار می‌باشد و نهال‌هایی که می‌توانید بفرستید کلمهٔ «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر» و كلمه «لاحول ولا قوة الا بالله» است!»
  3. امام صادق(ع) فرمود: وقتی بنده‌ای می‌گوید: «ماشاء الله لاحول و لاقوة الا بالله» خداوند به ملائکه می‌گوید: بنده من تسلیم است، پس او را کمک کنید و او را دریابید و حاجت او را برآورده سازید.[۶]
  4. امام علی(ع) روایت نمود که پیامبر(ص) به او فرمود: «یا علی، آیا تو را به گنجی از گنج‌های بهشت راهنمایی کنم؟ علی(ع) گفت: آری یا رسول‌الله، پیامبر فرمود: «آن گنج عبارت است از سخن لاحول و لاقوة الا بالله».[۷]
  5. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «بافضیلت‌ترین عبادت‌ها، سخن «لا اله الا الله و لا حول ولا قوة الا بالله» است».[۸]

آثار

برای تشویق به گفتن ذکر مورد نظر، در روایات آثاری بیان شده که برخی از آنها عبارت است از:

  1. از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که وقتی بنده‌ای گفت: «لاحول ولاقوة الا بالله»، همانا سرنوشت خود را به خدا واگذار کرده است، بنابراین بر خداوند است که او را کفایت نماید (و همه نیازهای او را برآورده سازد).[۹]
  2. همچنین از آن حضرت نقل شده است که هر کس موقع خارج شدن از خانه خود بگوید «بسم الله الرحمن الرحيم»، دو فرشته به او می‌گویند: هدایت یافته‌ای و اگر بگوید «لا حول ولاقوة الا بالله»، آن دو فرشته می‌گویند: حفظ شده‌ای و اگر بگوید: «توكلت علي الله»، آن دو می‌گویند: در کفایت قرار گرفتی، آنگاه شیطان می‌گوید: بنده‌ای که هدایت شده و حفظ گشته و در کفایت قرار گرفته چگونه برای من است (یعنی من نمی‌توانم چنین انسانی را فریب دهم و از راه بندگی بیرون کنم).[۱۰]
  3. شیبه هذیلی، از پیامبر خدا(ص) خواست تا به او سخنی بیاموزد که در اثر آن به او فایده رسد و کار بر او آسان باشد، لذا پیامبر به او فرمود: بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو «سبحان الله العظيم و بحمده و لا حول و لاقوة الا بالله العظيم» که در اثر آن خداوند تو را از نابینایی و جنون و جذام و پیری (زودرس) در امان می‌دارد.[۱۱]
  4. از پیامبر گرامی(ص) نقل شده است: شخصی که نعمت‌های الهی به او روی آورده بگوید: «الحمدلله رب العالمين» و کسی که از فقر رنج می‌برد پیوسته بگوید: «لاحول و لاقوة الا بالله العلي العظيم» زیرا آن گنجی از گنج‌های بهشت است و در آن از هفتاد و دو بیماری شفا است که آسان‌ترین آنها دل مشغولی است.[۱۲]
  5. رسول اکرم(ص) فرمود: کسی که از چیزی اندوهناک شد پس بگوید: «لاحول ولاقوة الا بالله».[۱۳]
  6. جمعی از مفسران گفته‌اند: آیه شریفهٔ ﴿وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا …؛ و هر کس از خدا پروا کند، [خدا] برای او راه بیرون‌شدنی قرار می‌دهد(سوره طلاق:۲) دربارهٔ عوف بن مالک نازل شده است که از یاران پیامبر(ص) بود، وقتی که دشمنان اسلام فرزندش را اسیر کردند، محضر رسول خدا آمد و از این ماجرا و نیز از تنگدستی خود شکایت کرد، پیامبر اکرم(ص) در پاسخ فرمود: تقوا پیشه کن و شکیبا باش و بسیار ذکر {{متن عربی|لاحول و لاقوة الا بالله» بگو، او اين كار را كرد، ناگهان در حالي كه در خانه‌اش نشسته بود، فرزندش وارد شد، معلوم شد كه از يك لحظه غفلت دشمن استفاده كرده و فرار نموده و حتي شتري از دشمن را با خود آورده است. اين بود كه آيه فوق نازل شده و از گشايش مشكل اين شخص باتقوا و روزي او از جايي كه انتظارش را نداشت خبر داد. البته بايد توجه داشت كه هرگز مفهوم سخن بالا اين نيست كه انسان تلاش و كوشش در زندگي را به دست فراموشي بسپارد و بگويد در خانه مي‌نشينم و تقوا پيشه مي‌كنم و ذكر «لاحول ولا قوة الا بالله» می‌گویم تا از آنجا که گمان ندارم به من روزی رسد![۱۴][۱۵] بلکه هدف تقوی و پرهیزکاری توأم با تلاش و کوشش است، اگر با این حال، درها به روی انسان بسته شد، خداوند گشودن آنها را تضمین فرموده است.
  7. از امام صادق(ع) روایت شده است که هر کس هزار بار بگوید: «لاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم»، خداوند زیارت خانه خدا را نصیب او می‌کند پس اگر اجل او نزدیک باشد، خداوند آن را به تأخیر می‌اندازد تا بتواند حج را به‌جای آورد.[۱۶]
  8. از امام رضا(ع) روایت شده است که هر کس بعد از نماز صبح، صد بار بگوید: «بسم الله الرحمن الرحيم لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم»، به اسم اعظم نزدیک‌تر است از سیاهی چشم نسبت به سفیدی آن و همانا داخل شده است در او اسم اعظم.[۱۷]
  9. از امام جعفر صادق(ع) روایت شده است که هر کس پس از نماز فجر و نماز مغرب هفت بار بگوید: «بسم الله الرحمن الرحيم لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم»، خداوند او را از هفتاد بلا می‌رهاند که سبک‌ترین آنها، برص و جنون است و اگر آن شخص شقی باشد، نام او از دفتر شقاوتمندان پاک می‌شود و در دفتر سعادتمندان نوشته می‌شود.[۱۸]

آداب و احکام

برخی از کتاب‌های روایی که در بر دارنده احادیث فقهی‌اند، بابی مستقل دربارهٔ استحباب ذکر لاحول و لاقوة الا باالله» دارند،[۱۹] مانند:

  1. مستحب است انسان قبل از مسافرت، غسل کند و در وقت غسل بگوید: «بسمِ اللهِ و باللهِ و لاحولَ ولا قوّةَ الاّ بالله»[۲۰] همچنین مستحب است هنگام داخل شدن در حمام، ذکر «بسم الله و بالله و لاحول و لا قوة الا بالله» را بگوید.[۲۱]
  2. در روایت آمده است که پیامبر اکرم(ص) در قنوت «وتر» در نماز شب در کنار دیگر اذکار ذکر «لاحول و لا قوة الا بك» را می‌گفت.[۲۲]
  3. گفتن: «لا حول ولا قوة الا بالله» در وقت پوشیدن لباس نو مستحب است.[۲۳]
  4. همچنین مستحب است موقع رفتن به بازار یا مسجد و نیز هنگام سوار شدن به مرکب، این ذکر را بگوید.[۲۴]

مطالعه بیشتر

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه.
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: سیدمحمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر نشر اسلامی، انتشار ۱۳۷۴ ه‍.ق
  3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، انتشار ۱۴۰۴ ه.ق.
  4. حرعاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت، انتشار ۱۴۰۹ ه.ق.

منابع

  1. ابن منظور، محمد بن مکرم. لسان العرب. ج۳. بیروت، دار احیاء تراث العربی. ص۴۰۳.
  2. دهخدا، علی اکبر. لغت نامة. ج۶. دانشگاه تهران.
  3. هاشمی خویی، میرزا حبیب‌الله؛ حسن‌زاده آملیٍ، حسن و کمرهای، محمد باقر، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، (1400)محقق / مصحح: میانجی، ابراهیم‏، ج14، تهران، مکتبة الإسلامیة، ص97.
  4. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی‏،(1404) تحف العقول، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، قم، جامعه مدرسین، ص467
  5. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۳۷۴). ترجمه تفسیر المیزان. ج۱۳. قم، دفتر نشر اسلامی. ص۱۷.
  6. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۳۷۴). ترجمه تفسیر المیزان. ج۱۲. قم، دفتر نشر اسلامی. ص۳۰.
  7. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۴). بحارالانوار. ج۹۰. بیروت، مؤسسه الوفاء. ص۱۹۰.
  8. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۴). بحارالانوار. ج۹۰. بیروت، مؤسسه الوفاء. ص۱۹۰.
  9. حرعاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسایل الشیعه. ج۷. قم، مؤسسه آل البیت. ص۲۱۸.
  10. حرعاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسایل الشیعه. ج۶. قم، مؤسسه آل البیت. ص۲۸.
  11. حرعاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسایل الشیعه. ج۶. قم، مؤسسه آل البیت. ص۴۷۵.
  12. حرعاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسایل الشیعه. ج۷. قم، مؤسسه آل البیت. ص۱۸۸.
  13. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالانوار. ج۹۰. بیروت، دار إحیاء التراث العربی. ص۱۹۰.
  14. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج۲۴. قم، دارالکتب الاسلامیه. ص۲۳۸.
  15. طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۷۲). مجمع البیان. ج۱۰. تهران، انتشارات ناصر خسرو. ص۴۶۰.
  16. شعیری، تاج الدین (۱۳۶۳). جامع الاخبار. قم، انتشارات رضی. ص۵۵.
  17. نوری، حسین بن محمد تقی‏ (۱۴۰۸). مستدرک الوسایل. ج۵. قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏. ص۸۹.
  18. حرعاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسایل الشیعه. ج۶. قم، مؤسسه آل البیت. ص۴۷۹.
  19. حرعاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسایل الشیعه. ج۷. قم، مؤسسه آل البیت. ص۲۲۰.
  20. حر عاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسایل الشیعه. ج۱۱. قم، مؤسسه آل البیت. ص۳۸۳.
  21. حر عاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسایل الشیعه. ج۱۱. قم، مؤسسه آل البیت. ص۳۸۱.
  22. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۳۷۴). ترجمه تفسیر المیزان. ج۶. قم، دفتر نشر اسلامی. ص۴۷۹.
  23. حرعاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسایل الشیعه. ج۵. قم، مؤسسه آل البیت. ص۴۷.
  24. ابن بابویه، محمد بن علی (۱۴۱۳). من لایحضره الفقیه. ج۳. قم، دفتر انتشارات اسلامی‏. ص۱۸۷.