پرش به محتوا

ولایتعهدی امام رضا(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح ارقام
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


امام رضا(ع) با اصرار مامون در سال ۲۰۱ هجری قمری به عنوان ولیعهد مامون انتخاب شد. مامون از این کار اهدافی داشت از جمله:
امام رضا(ع) با اصرار مأمون در سال ۲۰۱ هجری قمری به عنوان ولیعهد مأمون انتخاب شد. مأمون از این کار اهدافی داشت از جمله:
سرکوبی قیام‌ها به خصوص قیام علویان؛ مشروعیت بخشی به حکومت با وارد کردن اهل بیت در حکومت؛ کنترل بر کارهای امام رضا(ع)؛ كاستن از مقام و معنويت امام رضا(ع) نزد مردم؛ بدست آوردن حمایت عباسیان.
سرکوبی قیام‌ها به خصوص قیام علویان؛ مشروعیت بخشی به حکومت با وارد کردن اهل بیت در حکومت؛ کنترل بر کارهای امام رضا(ع)؛ کاستن از مقام و معنویت امام رضا(ع) نزد مردم؛ بدست آوردن حمایت عباسیان.


امام رضا(ع) که از روی اجبار ولایتعهدی مامون را پذیرفت، برای این کار دلایلی داشت؛ از جمله:
امام رضا(ع) که از روی اجبار ولایتعهدی مأمون را پذیرفت، برای این کار دلایلی داشت؛ از جمله:
اجباري بودن پذيرش ولايتعهدي؛ حفظ جان خويش و شيعيان در موقعیت خاص؛ اثبات حقانیت اهل بیت(ع) برای حکومت‌داری؛ نامشروع دانستن حکومت مامون با نپذیرفتن دخالت در کارهای حکومتی؛ پاسخ به شبهات اجتماعی با استفاده از موقعیت؛ آشکارسازی چهره واقعی حکومت طاغوت.
اجباری بودن پذیرش ولایتعهدی؛ حفظ جان خویش و شیعیان در موقعیت خاص؛ اثبات حقانیت اهل بیت(ع) برای حکومت‌داری؛ نامشروع دانستن حکومت مأمون با نپذیرفتن دخالت در کارهای حکومتی؛ پاسخ به شبهات اجتماعی با استفاده از موقعیت؛ آشکارسازی چهره واقعی حکومت طاغوت.


== زندگی‌نامه==
== زندگی‌نامه ==
{{همچنین ببینید|امام رضا(ع)}}
{{همچنین ببینید|امام رضا(ع)}}
[[امام رضا(ع)|امام علی بن موسی الرضا(ع)]] در سال ۱۴۸ق در مدینه دیده به جهان گشود.
[[امام رضا(ع)|امام علی بن موسی الرضا(ع)]] در سال ۱۴۸ق در مدینه دیده به جهان گشود.<ref name=":1">{{پک|1=کلینی|2=۱۴۰۷|ک=الکافی|ص=۴۸۶|ج=۱}}</ref><ref name=":3">{{پک|1=مفید|2=۱۴۱۳|ک=الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد|ص=۲۴۷|ج=۲}}</ref>
<ref name=":1">{{پک|1=كلينى|2=۱۴۰۷|ک=الكافي|ص=۴۸۶|ج=۱}}</ref>
مادرش ام ولد بود که به او ام‌البنین می‌گفتند.<ref name=":1"/> نَجْمَة، سَکَنُ النُّوبِیَّةُ و تُکْتَم نام‌های دیگر [[نجمه خاتون|مادر امام رضا(ع)]] است.<ref>{{پک|1=طبرسی|2=۱۳۹۰|ک=اعلام الوری باعلام الهدی|ص=۳۱۳}}</ref>
<ref name=":3">{{پک|1=مفيد|2=۱۴۱۳|ک=الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد|ص=۲۴۷|ج=۲}}</ref>
مادرش ام ولد بود که به او ام‌البنین می‌گفتند.
<ref name=":1" /> نَجْمَة، سَكَنُ النُّوبِيَّةُ و تُكْتَم نام‌های دیگر مادر امام رضا(ع) است.
<ref>{{پک|1=طبرسی|2=۱۳۹۰|ک=اعلام الوری باعلام الهدی|ص=۳۱۳}}</ref>


امام رضا(ع) ۲۰ سال امامت کرد و در ماه صفر سال ۲۰۳ هجری قمری در ۵۵ سالگی در سرزمین خراسان از دنیا رفت.
امام رضا(ع) ۲۰ سال امامت کرد و در ماه صفر سال ۲۰۳ هجری قمری در ۵۵ سالگی در سرزمین خراسان از دنیا رفت.<ref name=":3"/>
<ref name=":3" />


== هجرت امام رضا(ع) به مرو==
== هجرت امام رضا(ع) به مرو ==
{{همچنین ببینید| هجرت امام رضا به مرو}}
{{همچنین ببینید| هجرت امام رضا به مرو}}
امام رضا تا آغاز خلافت مأمون در زادگاه خود شهر مدینه اقامت داشت. مامون پس از به خلافت رسیدن با نوشتن نامه‌ای وی را به مرو دعوت کرد و امام را به اجبار از مدینه به مرو آمد. امام رضا(ع) با اصرار مامون ولایتعهدی را پذیرفت به شرطی نه امرى كند و نه نهى‌ای، نه فتوى دهد و نه قضاوت كند، نه منصب دهد و نه عزل كند.  
امام رضا تا آغاز خلافت مأمون در زادگاه خود شهر مدینه اقامت داشت. مأمون پس از به خلافت رسیدن با نوشتن نامه‌ای وی را به مرو دعوت کرد و امام را به اجبار از مدینه به مرو آمد. امام رضا(ع) با اصرار مأمون ولایتعهدی را پذیرفت به شرطی نه امری کند و نه نهی‌ای، نه فتوی دهد و نه قضاوت کند، نه منصب دهد و نه عزل کند.<ref name=":4">{{پک|1=کلینی|2=۱۴۰۷|ک=الکافی|ص=۴۸۹|ج=۱}}</ref>
<ref>{{پک|1=كلينى|2=۱۴۰۷|ک=الكافي|ص=۴۸۹|ج=۱}}</ref>


مامون در پنجم ماه رمضان سال ۲۰۱ هجری قمری برای امام رضا(ع) به عنوان ولایتعهدی بیعت گرفت.
مأمون در پنجم ماه رمضان سال ۲۰۱ هجری قمری برای امام رضا(ع) به عنوان ولایتعهدی بیعت گرفت.<ref>{{پک|1=ابن بابویه|2=۱۳۷۸|ک=عیون أخبار الرضا علیه السلام|ص=۲۴۵|ج=۲}}</ref>
<ref>{{پک|1=ابن بابويه|2=۱۳۷۸|ک=عيون أخبار الرضا عليه السلام|ص=۲۴۵|ج=۲}}</ref>


== اهداف مامون از پیشنهاد ولایتعهدی==
== اهداف مأمون از پیشنهاد ولایتعهدی ==
مأمون در نامه‌اي براي عباسيان در بغداد، برخی از اهداف خود را از ولایتعهدی امام رضا(ع) بيان كرده است که براي حفظ خلافت و استحكام پايه‌هاي آن علی بن موسی را به ولايتعهدي خود انتخاب كرده تا امام رضا مردم را به خدمت ما بخواند و به خلافت ما اعتراف کند.
مأمون در نامه‌ای برای عباسیان در بغداد، برخی از اهداف خود را از ولایتعهدی امام رضا(ع) بیان کرده است که برای حفظ خلافت و استحکام پایه‌های آن علی بن موسی را به ولایتعهدی خود انتخاب کرده تا امام رضا مردم را به خدمت ما بخواند و به خلافت ما اعتراف کند.<ref name=":2">{{پک|1=ابن بابویه|2=۱۳۷۸|ک=عیون أخبار الرضا علیه السلام|ص=۱۷۰|ج=۲}}</ref>
<ref name=":2">{{پک|1=ابن بابويه|2=۱۳۷۸|ک=عيون أخبار الرضا عليه السلام|ص=۱۷۰|ج=۲}}</ref>


=== سرکوبی قیام‌ها به خصوص قیام علویان===
=== سرکوبی قیام‌ها به خصوص قیام علویان ===
يكي از مشکلات حکومت مامون، وجود قيام‌ها و شورش‌هايي بود كه از جانب علويّون صورت مي‌گرفت. از جمله این قیام‌ها، زيد النار در بصره؛ محمد بن جعفر در مکه؛ ابراهيم بن موسي بن جعفر در یمن؛ محمد بن سليمان بن داود بن حسن در مدینه؛ جعفر بن زيد بن علي و حسين بن ابراهيم بن حسن بن علي در واسط و محمد بن اسماعيل بن محمد در مدائن بود.
یکی از مشکلات حکومت مأمون، وجود قیام‌ها و شورش‌هایی بود که از جانب علویّون صورت می‌گرفت. از جمله این قیام‌ها، زید النار در بصره؛ محمد بن جعفر در مکه؛ ابراهیم بن موسی بن جعفر در یمن؛ محمد بن سلیمان بن داود بن حسن در مدینه؛ جعفر بن زید بن علی و حسین بن ابراهیم بن حسن بن علی در واسط و محمد بن اسماعیل بن محمد در مدائن بود.<ref>{{پک|1=عاملی|2=۱۳۶۵|ک=زندگی سیاسی هشتمین امام| ص=۹۷}}</ref>
<ref>{{پک|1=عاملی|2=۱۳۶۵|ک=زندگي سياسي هشتمين امام| ص=۹۷}}</ref>
مأمون برای رهایی از این وضع و همچنین مشکلات دیگری که خلافتش را تهدید می‌کرد، چاره‌ای اندیشد و با طرح ولایتعهدی امام رضا(ع)، این هدف مأمون تأمین می‌شد؛ زیرا با شرکت آن حضرت در حکومت، علویان خلع سلاح می‌شدند.<ref>{{پک|1=مطهری|2=۱۳۶۷|ک=سیری در سیره ائمه اطهار|ص=۲۰۸}}</ref>
مأمون براي رهايي از اين وضع و همچنين مشكلات ديگري كه خلافتش را تهديد مي‌كرد، چاره‌اي انديشد و با طرح ولايتعهدي امام رضا(ع)، اين هدف مأمون تأمين مي‌شد. زيرا با شركت آن حضرت در حكومت، علويان خلع سلاح مي‌شدند.
مأمون با این تصمیم و آوردن امام به مرو و قبولاندن ولایتعهدی هر چند به صورت ظاهری به یکی از اهداف خود که همان خواباندن شورش‌ها بود، رسید.<ref>{{پک|1=عاملی|2=۱۳۶۲|ک=حیات سیاسی امام رضا|ص=۲۲۶}}</ref>
<ref>{{پک|1=مطهري|2=۱۳۶۷|ک=سيري در سيره ائمه اطهار|ص=۲۰۸}}</ref>
مأمون با اين تصميم و آوردن امام به مرو و قبولاندن ولايتعهدي هر چند به صورت ظاهري به يكي از اهداف خود كه همان خواباندن شورش‌ها بود، رسيد.
<ref> {{پک|1=عاملي|2=۱۳۶۲|ک=حيات سياسي امام رضا|ص=۲۲۶}}</ref>


مأمون نه تنها انقلابات علويان را خاموش ساخت بلكه اعتماد بسياري از علویان، طرف‌داران و دوستداران آنها را نيز جلب كرد و توانست از بسياري از آنها كه با وي بيعت نكرده بودند، بيعت بگيرد و به اطاعت خود در آورد.<ref>{{پک|1=عاملي|2=۱۳۶۵|ک=زندگاني سياسي امام رضا|ص=۲۱۷}}</ref>
مأمون نه تنها انقلابات علویان را خاموش ساخت بلکه اعتماد بسیاری از علویان، طرف‌داران و دوستداران آنها را نیز جلب کرد و توانست از بسیاری از آنها که با وی بیعت نکرده بودند، بیعت بگیرد و به اطاعت خود درآورد.<ref>{{پک|1=عاملی|2=۱۳۶۵|ک=زندگانی سیاسی امام رضا|ص=۲۱۷}}</ref>


=== مشروعیت بخشی به حکومت===
=== مشروعیت بخشی به حکومت ===
یکی از اهداف مامون از ولایتعهدی، [[مشروعیت حکومت در اسلام|مشروعیت]] بخشی به حکومت خود، توسط اهل بیت بود. اگر امام رضا(ع) و لايتعهدي او را بپذيرد، بدان معناست که امام مشروعيت خلافت بني‌عباس را پذيرفته است.
یکی از اهداف مأمون از ولایتعهدی، [[مشروعیت حکومت در اسلام|مشروعیت]] بخشی به حکومت خود، توسط اهل بیت بود. اگر امام رضا(ع) و لایتعهدی او را بپذیرد، بدان معناست که امام مشروعیت خلافت بنی‌عباس را پذیرفته است.<ref name=":2"/>
<ref name=":2" />


=== کنترل امام رضا(ع) ===
=== کنترل امام رضا(ع) ===
مأمون براي در امان ماندن خود از خطرات احتمالی امام رضا(ع)، با تحت نظر گرفتن امام(ع) مي‌خواست در برابر خطري كه او را از سوي شخصيتي با عظمت و گرانقدر تهديد مي‌كرد، محافظت نمايد و در زير سايه حمايت از امام(ع) حكومت خويش را محفوظ دارد. مأمون از وجود امام و شخصيت با نفوذ آن حضرت بسيار در هراس بود و با هر وسيله‌اي مي‌خواست از اين تهديد و خطر در امان باشد. مامون در نامه خود به بنی‌عباس پرده از این راز برداشته است: {{متن عربی|وَ قَدْ خَشِينَا إِنْ تَرَكْنَاهُ عَلَى تِلْكَ الْحَالَةِ أَنْ يَنْفَتِقَ عَلَيْنَا مِنْهُ مَا لَا نَسُدُّهُ وَ يَأْتِيَ عَلَيْنَا مِنْهُ مَا لَا نُطِيقُه|ترجمه=و ما ترسيديم كه اگر او را بر اين حالت واگذاريم بقسمى بر ما رخنه كند كه آن را نتوانيم سد كرد و كارى نسبت بما كند كه قدرت رفع آن نداشته باشيم.}}
مأمون برای در امان ماندن خود از خطرات احتمالی امام رضا(ع)، با تحت نظر گرفتن امام(ع) می‌خواست در برابر خطری که او را از سوی شخصیتی با عظمت و گرانقدر تهدید می‌کرد، محافظت نماید و در زیر سایه حمایت از امام(ع) حکومت خویش را محفوظ دارد. مأمون از وجود امام و شخصیت با نفوذ آن حضرت بسیار در هراس بود و با هر وسیله‌ای می‌خواست از این تهدید و خطر در امان باشد. مأمون در نامه خود به بنی‌عباس پرده از این راز برداشته است: {{متن عربی|وَ قَدْ خَشِينَا إِنْ تَرَكْنَاهُ عَلَى تِلْكَ الْحَالَةِ أَنْ يَنْفَتِقَ عَلَيْنَا مِنْهُ مَا لَا نَسُدُّهُ وَ يَأْتِيَ عَلَيْنَا مِنْهُ مَا لَا نُطِيقُه|ترجمه=و ما ترسيديم كه اگر او را بر اين حالت واگذاريم بقسمى بر ما رخنه كند كه آن را نتوانيم سد كرد و كارى نسبت بما كند كه قدرت رفع آن نداشته باشيم.}}<ref name=":2"/><ref>{{پک|1=طبری آملی صغیر|2=۱۴۱۳|ک=دلائل الامامه|ص=۳۷۹}}</ref>
<ref name=":2" />  
<ref>{{پک|1=طبرى آملى صغير|2=۱۴۱۳|ک=دلائل الامامه|ص=۳۷۹}}</ref>


=== كاستن از مقام و معنويت امام رضا(ع) ===
=== کاستن از مقام و معنویت امام رضا(ع) ===
مأمون مي‌خواست با پذيرش ولايتعهدي از طرف امام(ع)، مقام و منزلت آن حضرت كاهش يافته و از چشم طرف‌داران بيافتد و در اين صورت ديگر كسي به آن حضرت به عنوان يك چهره مقدّس نگاه نخواهد كرد. مامون ولايتعهدي را به امام واگذاشت تا به مردم نشان دهد كه او دنياخواه است و با این شگرد، امام رضا(ع) موقعيت اجتماعي و معنوي خود را پيش آنها از دست بدهد.
مأمون می‌خواست با پذیرش ولایتعهدی از طرف امام(ع)، مقام و منزلت آن حضرت کاهش یافته و از چشم طرف‌داران بیافتد و در این صورت دیگر کسی به آن حضرت به عنوان یک چهره مقدّس نگاه نخواهد کرد. مأمون ولایتعهدی را به امام واگذاشت تا به مردم نشان دهد که او دنیاخواه است و با این شگرد، امام رضا(ع) موقعیت اجتماعی و معنوی خود را پیش آنها از دست بدهد.<ref name=":2"/>
<ref name=":2" />


== دلایل امام رضا(ع) در پذيرش ولايتعهدي ==  
== دلایل امام رضا(ع) در پذیرش ولایتعهدی ==
در خصوص اينكه چرا امام رضا(ع) ولايتعهدي مأمون را پذيرفت در حالي كه [[امام كاظم(ع]]) به وسيله هارون پدر مأمون [[شهادت|شهيد]] گرديد و اينها همه دشمنان اهل بيت(ع) بودند، بايد گفت، پذيرش ولايتعهدي مأمون از سوي امام رضا(ع) از چند زاويه مورد توجه است.
در خصوص اینکه چرا امام رضا(ع) ولایتعهدی مأمون را پذیرفت در حالی که [[امام کاظم(ع]]) به وسیله هارون پدر مأمون [[شهادت|شهید]] گردید و اینها همه دشمنان اهل بیت(ع) بودند، باید گفت، پذیرش ولایتعهدی مأمون از سوی امام رضا(ع) از چند زاویه مورد توجه است.


=== اجباري بودن پذيرش ولايتعهدي ===
=== اجباری بودن پذیرش ولایتعهدی ===
امام رضا(ع) بعد از پذیرش ولایتعهدی مامون، بارها مورد اعتراض قرار می‌گرفت که چرا تن به چنین کاری زده است و امام هم پاسخ می‌داد که با اجبار پذیرفته است.
امام رضا(ع) بعد از پذیرش ولایتعهدی مأمون، بارها مورد اعتراض قرار می‌گرفت که چرا تن به چنین کاری زده است و امام هم پاسخ می‌داد که با اجبار پذیرفته است.
* مردی به امام رضا(ع) گفت چرا ولایتعهدی را پذیرفتی؟ امام پرسید به نظر تو مقام نبوت بالاتر است یا وصایت؟ مرد گفت: نبوت بالاتر است. امام پرسید مسلمان افضل است یا مشرک؟ مرد گفت: مسلمان برتر است. امام فرمود يوسف كه پيامبر بود از عزيز مصر كه مشرك بود درخواست كرد كه او را حاكم گرداند، ولي مأمون، مرا مجبور كرد كه ولايتعهدي را بپذيرم. {{متن عربی|وَ الْمَأْمُونُ أَجْبَرَنِي عَلَى مَا أَنَا فِيه‏}} <ref>{{پک|1=ابن بابويه|2=۱۹۶۶|ک=علل الشرائع|ص=۲۳۸|ج=۱}}</ref>
* مردی به امام رضا(ع) گفت چرا ولایتعهدی را پذیرفتی؟ امام پرسید به نظر تو مقام نبوت بالاتر است یا وصایت؟ مرد گفت: نبوت بالاتر است. امام پرسید مسلمان افضل است یا مشرک؟ مرد گفت: مسلمان برتر است. امام فرمود یوسف که پیامبر بود از عزیز مصر که مشرک بود درخواست کرد که او را حاکم گرداند، ولی مأمون، مرا مجبور کرد که ولایتعهدی را بپذیرم. {{متن عربی|وَ الْمَأْمُونُ أَجْبَرَنِي عَلَى مَا أَنَا فِيه‏}}<ref>{{پک|1=ابن بابویه|2=۱۹۶۶|ک=علل الشرائع|ص=۲۳۸|ج=۱}}</ref>
* مامون امام رضا(ع) را تهدید ‌کرد که اگر ولایتعهدی را نپذیری، گردنت را می‌زنم! امام فرمود خدا نهی کرده که خود را به هلاکت اندازم. اگر اینگونه است، می‌پذیرم.<ref>{{پک|1=ابن بابويه|2=۱۳۷۶|ک=الأمالي|ص=۷۲}}</ref>
* مأمون امام رضا(ع) را تهدید کرد که اگر ولایتعهدی را نپذیری، گردنت را می‌زنم! امام فرمود خدا نهی کرده که خود را به هلاکت اندازم. اگر اینگونه است، می‌پذیرم.<ref>{{پک|1=ابن بابویه|2=۱۳۷۶|ک=الأمالی|ص=۷۲}}</ref>
اين روايات به خوبي حاكي از اختيار نداشتن امام(ع) در پذيرش ولايتعهدي است.
این روایات به خوبی حاکی از اختیار نداشتن امام(ع) در پذیرش ولایتعهدی است.


=== حفظ جان خويش و شيعيان ===
=== حفظ جان خویش و شیعیان ===
امام رضا(ع) بعد از پذیرش ولایتعهدی و با حفظ جان خویش و شیعیان در آن موقعیت خاص، با اتخاذ روش‌هایي سعي داشت كه اهداف مأمون را خنثي كند؛ اگر امام رضا(ع)، ولايتعهدي را نمي‌پذیرف، مامون براي حفظ خلافتش با تمام توان به سركوب اهل بیت(ع) روی‌می‌آورد.
امام رضا(ع) بعد از پذیرش ولایتعهدی و با حفظ جان خویش و شیعیان در آن موقعیت خاص، با اتخاذ روش‌هایی سعی داشت که اهداف مأمون را خنثی کند؛ اگر امام رضا(ع)، ولایتعهدی را نمی‌پذیرف، مأمون برای حفظ خلافتش با تمام توان به سرکوب اهل بیت(ع) روی‌می‌آورد.<ref>{{پک|1=حسن ابراهیم حسن|2=۱۳۷۶|ک=تاریخ سیاسی اسلام|ص=۱۷۹|ج=۲}}</ref>
<ref>{{پک|1=حسن ابراهيم حسن|2=۱۳۷۶|ک=تاريخ سياسي اسلام|ص=۱۷۹|ج=۲}}</ref>


=== اثبات حقانیت اهل بیت===  
=== اثبات حقانیت اهل بیت ===
پذیرش مقام وليعهدي يک اعتراف ضمني از سوي عباسيان به شمار مي‌رفت كه اهل بیت رسول خدا(ص) در حكومت سهم شايسته‌اي دارند. پذیرش ولایتعهدی باعث شد مردم خاندان پيامبر را در صحنه سياست حاضر بيابند و به دست فراموشي‌شان نسپارند. محمد بن عرفه از حضرت پرسيد: اي فرزند رسول خدا! به چه انگيزه‌اي وارد ماجراي وليعهدي شدي؟امام پاسخ داد: {{متن عربی|به همان انگيزه‌اي كه جدم علي(ع) را وادار به ورود در شورا نمود.}}
پذیرش مقام ولیعهدی یک اعتراف ضمنی از سوی عباسیان به‌شمار می‌رفت که اهل بیت رسول خدا(ص) در حکومت سهم شایسته‌ای دارند. پذیرش ولایتعهدی باعث شد مردم خاندان پیامبر را در صحنه سیاست حاضر بیابند و به دست فراموشی‌شان نسپارند. محمد بن عرفه از حضرت پرسید: ای فرزند رسول خدا! به چه انگیزه‌ای وارد ماجرای ولیعهدی شدی؟ امام پاسخ داد: {{متن عربی|به همان انگيزه‌اي كه جدم علي(ع) را وادار به ورود در شورا نمود.}}<ref>{{پک|1=ابن شهر آشوب مازندرانی|2=۱۳۷۹|ک=مناقب آل أبی طالب علیهم السلام|ص=۳۶۴|ج=۴}}</ref><ref name=":2"/>
<ref>{{پک|1=ابن شهر آشوب مازندرانى|2=۱۳۷۹|ک=مناقب آل أبي طالب عليهم السلام|ص=۳۶۴|ج=۴}}</ref>
<ref name=":2" />


=== نامشروع دانستن حکومت مامون===
=== نامشروع دانستن حکومت مامون ===
امام رضا(ع) با ابراز مخالفت نسبت به پيشنهاد ولايتعهدي، به مردم فهماند كه حکومت مأمون را تأييد نمي‌كند و پس از مجبور شدن به سبب تهديداتي كه از ناحيه مأمون در صورت نپذیرفتن ولايتعهدي به امام(ع) شد، آن حضرت ولايتعهدي را به شرط پذيرفت و فرمود: {{متن عربی| إِنِّي دَاخِلٌ فِي وِلَايَةِ الْعَهْدِ عَلَى أَنْ لَا آمُرَ وَ لَا أَنْهَى وَ لَا أُفْتِيَ‏ وَ لَا أَقْضِيَ‏ وَ لَا أُوَلِّيَ وَ لَا أَعْزِلَ وَ لَا أُغَيِّرَ شَيْئاً مِمَّا هُوَ قَائِمٌ وَ تُعْفِيَنِي مِنْ ذَلِكَ كُلِّه‏|ترجمه= به شرطی ولایتعهدی را می‌پذیرم كه نه امري كنم و نه نهي‌اي، نه فتوايي دهم نه حكمي، نه كسي را به كار گمارم و نه از كار براندازم، آنچه را كه پابرجاست دگرگون نكنم و مرا از همه اینها عفو کنی.}}
امام رضا(ع) با ابراز مخالفت نسبت به پیشنهاد ولایتعهدی، به مردم فهماند که حکومت مأمون را تأیید نمی‌کند و پس از مجبور شدن به سبب تهدیداتی که از ناحیه مأمون در صورت نپذیرفتن ولایتعهدی به امام(ع) شد، آن حضرت ولایتعهدی را به شرط پذیرفت و فرمود: {{متن عربی| إِنِّي دَاخِلٌ فِي وِلَايَةِ الْعَهْدِ عَلَى أَنْ لَا آمُرَ وَ لَا أَنْهَى وَ لَا أُفْتِيَ وَ لَا أَقْضِيَ وَ لَا أُوَلِّيَ وَ لَا أَعْزِلَ وَ لَا أُغَيِّرَ شَيْئاً مِمَّا هُوَ قَائِمٌ وَ تُعْفِيَنِي مِنْ ذَلِكَ كُلِّه‏|ترجمه= به شرطی ولایتعهدی را می‌پذیرم كه نه امري كنم و نه نهي‌اي، نه فتوايي دهم نه حكمي، نه كسي را به كار گمارم و نه از كار براندازم، آنچه را كه پابرجاست دگرگون نكنم و مرا از همه اینها عفو کنی.}}<ref name=":4"/><ref name=":3"/> امام با این شرط‌ها خود را از هرگونه انتسابی به دستگاه حکومت مأمون منزه ساخت و بدین وسیله خط بطلانی بر هدف مأمون کشید که می‌خواست بگوید امام رضا(ع) با پذیرفتن دخالت در امور سیاسی، مشروعیت حکومت را تأیید کرده است. دخالت نکردن در این کارها به معنای طاغوتی دانستن حکومت می‌باشد که امام را سزاوار نیست در حکومت طاغوتی امر و نهی کند.<ref>{{پک|1=بروجردی|2=۱۳۸۶|ک=جامع أحادیث الشیعة|ص=۵۹۶| ج=۲۲}}</ref>
<ref>{{پک|1=كلينى|2=۱۴۰۷|ک=الكافي|ص=۴۸۹|ج=۱}}</ref>
<ref name=":3" /> امام با این شرط‌ها خود را از هرگونه انتسابي به دستگاه حكومت مأمون منزه ساخت و بدين وسيله خط بطلاني بر هدف مأمون كشيد که می‌خواست بگوید امام رضا(ع) با پذیرفتن دخالت در امور سیاسی، مشروعیت حکومت را تایید کرده است. دخالت نکردن در این کارها به معنای طاغوتی دانستن حکومت می‌باشد که امام را سزاوار نیست در حکومت طاغوتی امر و نهی کند.<ref> {{پک|1=بروجردى|2=۱۳۸۶|ک=جامع أحاديث الشيعة|ص=۵۹۶| ج=۲۲}}</ref>


اتخاذ چنين مواضعي دليل گويايي بود بر:
اتخاذ چنین مواضعی دلیل گویایی بود بر:
* اعتراف نكردن به مشروعیت حکومت مامون.
* اعتراف نکردن به مشروعیت حکومت مأمون.
* مامون بر خلاف نقشه‌هايي كه در سر پرورانده بود، نمي‌توانست كارهايي را بنام امام و به دست او انجام دهد.
* مأمون بر خلاف نقشه‌هایی که در سر پرورانده بود، نمی‌توانست کارهایی را بنام امام و به دست او انجام دهد.
* امام هرگز حاضر نبود تصميم‌هاي قدرت حاكم را اجرا سازد.<ref>{{پک|1=عاملي|2=۱۳۶۵|ک=زندگي سياسي هشتمين امام|ص=۱۶۸ـ ۱۸۳}}</ref>
* امام هرگز حاضر نبود تصمیم‌های قدرت حاکم را اجرا سازد.<ref>{{پک|1=عاملی|2=۱۳۶۵|ک=زندگی سیاسی هشتمین امام|ص=۱۶۸–۱۸۳}}</ref>


=== پاسخ به شبهات با استفاده از موقعیت ===
در دوران مأمون، شبهات فکری و دینی زیادی طرح می‌شد که دین و عقیده مردم را نشانه می‌رفت. امام رضا(ع) با قبول ولایتعهدی فرصتی بدست آورد تا به این مهم بپردازد و همه را از نور وجود خویش بهره‌مند سازد. اگر ولایتعهدی را نمی‌پذیرفت، چنین موقعیتی پیدا نمی‌شد و مردم با انبوهی از شبهات وجریانات منحرف فکری و مذهبی می‌ماندند.<ref name=":0">{{پک|1=عاملی|2=۱۳۶۵|ک=زندگانی سیاسی امام رضا|ص=۲۹۰}}</ref> مناظره‌های امام رضا در دوران ولایتعهدی گویای این حقیقت است.<ref>{{پک|1=ابن بابویه|2=۱۳۷۸|ک=عیون أخبار الرضا علیه السلام|ص=۱۹۲|ج=۱}}</ref>


=== پاسخ به شبهات با استفاده از موقعیت===
به نظر برخی محققان، امام رضا(ع) در دوران حساس خلافت مأمون، با پذیرش ولایتعهدی و انجام فعالیت‌هایی در آن هنگام، توانست به صورت غیرمستقیم مسیر جامعه را هدایت کند؛ چراکه در آن دوران، خلافت عباسی اوضاع نابسامانی داشت و قیام‌های متعدد علویان و وجود برخی فرقه‌های ضاله زمینه انحطاط جامعه را فراهم کرده بود.<ref>{{پک|1=اکبری و براتی|2=۱۳۸۶|ک=نقش امام رضا(ع) در وحدت دینی و انسجام اسلامی در عصر عباسی|ص=۴۵}}</ref>
در دوران مأمون، شبهات فكري و ديني زيادي طرح مي‌شد كه دين و عقيده مردم را نشانه مي‌رفت. امام رضا(ع) با قبول ولايتعهدي فرصتي بدست آورد تا به اين مهم بپردازد و همه را از نور وجود خويش بهره‌مند سازد. اگر ولايتعهدي را نمي‌پذيرفت، چنين موقعيتي پیدا نمي‌شد و مردم با انبوهي از شبهات وجريانات منحرف فكري و مذهبي مي‌ماندند. <ref name=":0">{{پک|1=عاملی|2=۱۳۶۵|ک=زندگاني سياسي امام رضا|ص=۲۹۰}}</ref> مناظره‌های امام رضا در دوران ولایتعهدی گویای این حقیقت است.


=== آشکارسازی چهره واقعی حکومت طاغوت ===
=== آشکارسازی چهره واقعی حکومت طاغوت ===
امام رضا(ع) توانست در دوران ولايتعهدي ماهيت مأمون را براي مردم افشا كند و آنان را به واقعيت و هدف‌هاي نهفته در هر اقدامي كه مأمون مي‌كرد آگاه سازد و هر شبهه و ترديد را از بين ببرد. <ref name=":0" />  
امام رضا(ع) توانست در دوران ولایتعهدی ماهیت مأمون را برای مردم افشا کند و آنان را به واقعیت و هدف‌های نهفته در هر اقدامی که مأمون می‌کرد آگاه سازد و هر شبهه و تردید را از بین ببرد.<ref name=":0"/>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر==
== مطالعه بیشتر ==
* ولايت عهدي امام رضا(ع)، محمد مرتضوي.
* مرتضوی، محمد، ولایتعهدی امام رضا(ع)، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۸۶ش.
* ولايت عهدي امام رضا(ع)، ايرانداخت فرخپور.
* امینی، محمدعلی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، مشهد، به‌نشر، ۱۳۹۵ش.
* نگاهي به زندگي و ولايتعهدي امام رضا(ع)، محمد علي اميني.  


{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


== منابع ==
== منابع ==
*{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=۱۴۰۷|پیوند=|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الاسلامیه|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=۱۴۰۷|پیوند=|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الاسلامیه|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
*{{یادکرد کتاب|عنوان= الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد|سال=۱۴۱۳|پیوند=|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=مفید|پیوند نویسنده=|ناشر= کنگره شیخ مفید|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان= الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد|سال=۱۴۱۳|پیوند=|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=مفید|پیوند نویسنده=|ناشر= کنگره شیخ مفید|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
*{{یادکرد کتاب|عنوان=اعلام الوری باعلام الهدی|سال=۱۳۹۰|پیوند=|نام=فضل بن الحسن|نام خانوادگی=طبرسی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الاسلامیه|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=اعلام الوری باعلام الهدی|سال=۱۳۹۰|پیوند=|نام=فضل بن الحسن|نام خانوادگی=طبرسی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الاسلامیه|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان= عيون أخبار الرضا عليه السلام|سال=۱۳۷۸|پیوند=|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|پیوند نویسنده=|ناشر=نشر جهان|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان= عیون أخبار الرضا علیه السلام|سال=۱۳۷۸|پیوند=|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|پیوند نویسنده=|ناشر=نشر جهان|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=زندگي سياسي هشتمين امام|سال=۱۳۶۵|پیوند=|نام=جعفر مرتضی|نام خانوادگی=عاملی|پیوند نویسنده=|ناشر= دفتر نشر فرهنگ اسلامي|مکان=تهران|کوشش=|مترجم= خليل خليليان}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=زندگی سیاسی هشتمین امام|سال=۱۳۶۵|پیوند=|نام=جعفر مرتضی|نام خانوادگی=عاملی|پیوند نویسنده=|ناشر= دفتر نشر فرهنگ اسلامی|مکان=تهران|کوشش=|مترجم= خلیل خلیلیان}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان= سيري در سيره ائمه اطهار|سال=|پیوند=|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|پیوند نویسنده=|ناشر=صدرا|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان= سیری در سیره ائمه اطهار|سال=|پیوند=|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|پیوند نویسنده=|ناشر=صدرا|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=حيات سياسي امام رضا|سال=۱۳۶۲|پیوند=|نام=جعفر مرتضی|نام خانوادگی=عاملی|پیوند نویسنده=|ناشر=نشر اسلامی|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=حیات سیاسی امام رضا|سال=۱۳۶۲|پیوند=|نام=جعفر مرتضی|نام خانوادگی=عاملی|پیوند نویسنده=|ناشر=نشر اسلامی|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=زندگاني سياسي امام رضا(ع)|سال=۱۳۶۵|پیوند=|نام=جعفر مرتضی|نام خانوادگی=عاملی|پیوند نویسنده=|ناشر= دفتر انتشارات اسلامي|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی سیاسی امام رضا(ع)|سال=۱۳۶۵|پیوند=|نام=جعفر مرتضی|نام خانوادگی=عاملی|پیوند نویسنده=|ناشر= دفتر انتشارات اسلامی|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=دلائل الإمامة|سال=۱۴۱۳|پیوند=|نام= محمد بن جرير|نام خانوادگی=طبرى آملى صغير|پیوند نویسنده=|ناشر=بعثت|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=دلائل الإمامة|سال=۱۴۱۳|پیوند=|نام= محمد بن جریر|نام خانوادگی=طبری آملی صغیر|پیوند نویسنده=|ناشر=بعثت|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=علل‌الشرائع|سال=۱۹۶۶|پیوند=|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|پیوند نویسنده=|ناشر=کتابفروشی داوری|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=علل‌الشرائع|سال=۱۹۶۶|پیوند=|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|پیوند نویسنده=|ناشر=کتابفروشی داوری|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=الامالی|سال=۱۳۷۶|پیوند=|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|پیوند نویسنده=|ناشر=کتابچی|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=الامالی|سال=۱۳۷۶|پیوند=|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|پیوند نویسنده=|ناشر=کتابچی|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ سیاسی اسلام|سال=۱۳۷۶|پیوند=|نام=حسن ابراهیم حسن|نام خانوادگی=حسن ابراهیم حسن|پیوند نویسنده=|ناشر=انتشارات جاویدان|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=ابوالقاسم پاینده}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ سیاسی اسلام|سال=۱۳۷۶|پیوند=|نام=حسن ابراهیم حسن|نام خانوادگی=حسن ابراهیم حسن|پیوند نویسنده=|ناشر=انتشارات جاویدان|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=ابوالقاسم پاینده}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبي طالب عليهم السلام|سال=۱۳۷۹|پیوند=|نام=محمد بن على|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانى|پیوند نویسنده=|ناشر=انتشارات علامه|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبی طالب علیهم السلام|سال=۱۳۷۹|پیوند=|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانی|پیوند نویسنده=|ناشر=انتشارات علامه|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=جامع أحاديث الشيعة|سال=۱۳۸۶|پیوند=|نام=حسین|نام خانوادگی=بروجردی|پیوند نویسنده=|ناشر=انتشارات فرهنگ سبز|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=جامع أحادیث الشیعة|سال=۱۳۸۶|پیوند=|نام=حسین|نام خانوادگی=بروجردی|پیوند نویسنده=|ناشر=انتشارات فرهنگ سبز|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=نقش امام رضا(ع) در وحدت دینی و انسجام اسلامی در عصر عباسی|سال=۱۳۸۶|پیوند=|نام=امیر و بهمن|نام خانوادگی=اکبری و براتی|پیوند نویسنده=|ناشر=بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی|مکان=مشهد|کوشش=مجله مشکاه|مترجم=}}


{{شاخه
{{شاخه
خط ۱۲۵: خط ۱۰۶:
  | شاخه فرعی۱ = تاریخ و سیره معصومان
  | شاخه فرعی۱ = تاریخ و سیره معصومان
  | شاخه فرعی۲ = امام رضا(ع)
  | شاخه فرعی۲ = امام رضا(ع)
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه = شد
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۲۹

سؤال

ولایتعهدی امام رضا با چه هدفی صورت گرفت و چرا امام به پذیرش یک مقام رسمی مبادرت ورزید؟


امام رضا(ع) با اصرار مأمون در سال ۲۰۱ هجری قمری به عنوان ولیعهد مأمون انتخاب شد. مأمون از این کار اهدافی داشت از جمله: سرکوبی قیام‌ها به خصوص قیام علویان؛ مشروعیت بخشی به حکومت با وارد کردن اهل بیت در حکومت؛ کنترل بر کارهای امام رضا(ع)؛ کاستن از مقام و معنویت امام رضا(ع) نزد مردم؛ بدست آوردن حمایت عباسیان.

امام رضا(ع) که از روی اجبار ولایتعهدی مأمون را پذیرفت، برای این کار دلایلی داشت؛ از جمله: اجباری بودن پذیرش ولایتعهدی؛ حفظ جان خویش و شیعیان در موقعیت خاص؛ اثبات حقانیت اهل بیت(ع) برای حکومت‌داری؛ نامشروع دانستن حکومت مأمون با نپذیرفتن دخالت در کارهای حکومتی؛ پاسخ به شبهات اجتماعی با استفاده از موقعیت؛ آشکارسازی چهره واقعی حکومت طاغوت.

زندگی‌نامه

امام علی بن موسی الرضا(ع) در سال ۱۴۸ق در مدینه دیده به جهان گشود.[۱][۲] مادرش ام ولد بود که به او ام‌البنین می‌گفتند.[۱] نَجْمَة، سَکَنُ النُّوبِیَّةُ و تُکْتَم نام‌های دیگر مادر امام رضا(ع) است.[۳]

امام رضا(ع) ۲۰ سال امامت کرد و در ماه صفر سال ۲۰۳ هجری قمری در ۵۵ سالگی در سرزمین خراسان از دنیا رفت.[۲]

هجرت امام رضا(ع) به مرو

امام رضا تا آغاز خلافت مأمون در زادگاه خود شهر مدینه اقامت داشت. مأمون پس از به خلافت رسیدن با نوشتن نامه‌ای وی را به مرو دعوت کرد و امام را به اجبار از مدینه به مرو آمد. امام رضا(ع) با اصرار مأمون ولایتعهدی را پذیرفت به شرطی نه امری کند و نه نهی‌ای، نه فتوی دهد و نه قضاوت کند، نه منصب دهد و نه عزل کند.[۴]

مأمون در پنجم ماه رمضان سال ۲۰۱ هجری قمری برای امام رضا(ع) به عنوان ولایتعهدی بیعت گرفت.[۵]

اهداف مأمون از پیشنهاد ولایتعهدی

مأمون در نامه‌ای برای عباسیان در بغداد، برخی از اهداف خود را از ولایتعهدی امام رضا(ع) بیان کرده است که برای حفظ خلافت و استحکام پایه‌های آن علی بن موسی را به ولایتعهدی خود انتخاب کرده تا امام رضا مردم را به خدمت ما بخواند و به خلافت ما اعتراف کند.[۶]

سرکوبی قیام‌ها به خصوص قیام علویان

یکی از مشکلات حکومت مأمون، وجود قیام‌ها و شورش‌هایی بود که از جانب علویّون صورت می‌گرفت. از جمله این قیام‌ها، زید النار در بصره؛ محمد بن جعفر در مکه؛ ابراهیم بن موسی بن جعفر در یمن؛ محمد بن سلیمان بن داود بن حسن در مدینه؛ جعفر بن زید بن علی و حسین بن ابراهیم بن حسن بن علی در واسط و محمد بن اسماعیل بن محمد در مدائن بود.[۷] مأمون برای رهایی از این وضع و همچنین مشکلات دیگری که خلافتش را تهدید می‌کرد، چاره‌ای اندیشد و با طرح ولایتعهدی امام رضا(ع)، این هدف مأمون تأمین می‌شد؛ زیرا با شرکت آن حضرت در حکومت، علویان خلع سلاح می‌شدند.[۸] مأمون با این تصمیم و آوردن امام به مرو و قبولاندن ولایتعهدی هر چند به صورت ظاهری به یکی از اهداف خود که همان خواباندن شورش‌ها بود، رسید.[۹]

مأمون نه تنها انقلابات علویان را خاموش ساخت بلکه اعتماد بسیاری از علویان، طرف‌داران و دوستداران آنها را نیز جلب کرد و توانست از بسیاری از آنها که با وی بیعت نکرده بودند، بیعت بگیرد و به اطاعت خود درآورد.[۱۰]

مشروعیت بخشی به حکومت

یکی از اهداف مأمون از ولایتعهدی، مشروعیت بخشی به حکومت خود، توسط اهل بیت بود. اگر امام رضا(ع) و لایتعهدی او را بپذیرد، بدان معناست که امام مشروعیت خلافت بنی‌عباس را پذیرفته است.[۶]

کنترل امام رضا(ع)

مأمون برای در امان ماندن خود از خطرات احتمالی امام رضا(ع)، با تحت نظر گرفتن امام(ع) می‌خواست در برابر خطری که او را از سوی شخصیتی با عظمت و گرانقدر تهدید می‌کرد، محافظت نماید و در زیر سایه حمایت از امام(ع) حکومت خویش را محفوظ دارد. مأمون از وجود امام و شخصیت با نفوذ آن حضرت بسیار در هراس بود و با هر وسیله‌ای می‌خواست از این تهدید و خطر در امان باشد. مأمون در نامه خود به بنی‌عباس پرده از این راز برداشته است: «وَ قَدْ خَشِينَا إِنْ تَرَكْنَاهُ عَلَى تِلْكَ الْحَالَةِ أَنْ يَنْفَتِقَ عَلَيْنَا مِنْهُ مَا لَا نَسُدُّهُ وَ يَأْتِيَ عَلَيْنَا مِنْهُ مَا لَا نُطِيقُه؛ و ما ترسيديم كه اگر او را بر اين حالت واگذاريم بقسمى بر ما رخنه كند كه آن را نتوانيم سد كرد و كارى نسبت بما كند كه قدرت رفع آن نداشته باشيم.»[۶][۱۱]

کاستن از مقام و معنویت امام رضا(ع)

مأمون می‌خواست با پذیرش ولایتعهدی از طرف امام(ع)، مقام و منزلت آن حضرت کاهش یافته و از چشم طرف‌داران بیافتد و در این صورت دیگر کسی به آن حضرت به عنوان یک چهره مقدّس نگاه نخواهد کرد. مأمون ولایتعهدی را به امام واگذاشت تا به مردم نشان دهد که او دنیاخواه است و با این شگرد، امام رضا(ع) موقعیت اجتماعی و معنوی خود را پیش آنها از دست بدهد.[۶]

دلایل امام رضا(ع) در پذیرش ولایتعهدی

در خصوص اینکه چرا امام رضا(ع) ولایتعهدی مأمون را پذیرفت در حالی که امام کاظم(ع) به وسیله هارون پدر مأمون شهید گردید و اینها همه دشمنان اهل بیت(ع) بودند، باید گفت، پذیرش ولایتعهدی مأمون از سوی امام رضا(ع) از چند زاویه مورد توجه است.

اجباری بودن پذیرش ولایتعهدی

امام رضا(ع) بعد از پذیرش ولایتعهدی مأمون، بارها مورد اعتراض قرار می‌گرفت که چرا تن به چنین کاری زده است و امام هم پاسخ می‌داد که با اجبار پذیرفته است.

  • مردی به امام رضا(ع) گفت چرا ولایتعهدی را پذیرفتی؟ امام پرسید به نظر تو مقام نبوت بالاتر است یا وصایت؟ مرد گفت: نبوت بالاتر است. امام پرسید مسلمان افضل است یا مشرک؟ مرد گفت: مسلمان برتر است. امام فرمود یوسف که پیامبر بود از عزیز مصر که مشرک بود درخواست کرد که او را حاکم گرداند، ولی مأمون، مرا مجبور کرد که ولایتعهدی را بپذیرم. «وَ الْمَأْمُونُ أَجْبَرَنِي عَلَى مَا أَنَا فِيه‏»[۱۲]
  • مأمون امام رضا(ع) را تهدید کرد که اگر ولایتعهدی را نپذیری، گردنت را می‌زنم! امام فرمود خدا نهی کرده که خود را به هلاکت اندازم. اگر اینگونه است، می‌پذیرم.[۱۳]

این روایات به خوبی حاکی از اختیار نداشتن امام(ع) در پذیرش ولایتعهدی است.

حفظ جان خویش و شیعیان

امام رضا(ع) بعد از پذیرش ولایتعهدی و با حفظ جان خویش و شیعیان در آن موقعیت خاص، با اتخاذ روش‌هایی سعی داشت که اهداف مأمون را خنثی کند؛ اگر امام رضا(ع)، ولایتعهدی را نمی‌پذیرف، مأمون برای حفظ خلافتش با تمام توان به سرکوب اهل بیت(ع) روی‌می‌آورد.[۱۴]

اثبات حقانیت اهل بیت

پذیرش مقام ولیعهدی یک اعتراف ضمنی از سوی عباسیان به‌شمار می‌رفت که اهل بیت رسول خدا(ص) در حکومت سهم شایسته‌ای دارند. پذیرش ولایتعهدی باعث شد مردم خاندان پیامبر را در صحنه سیاست حاضر بیابند و به دست فراموشی‌شان نسپارند. محمد بن عرفه از حضرت پرسید: ای فرزند رسول خدا! به چه انگیزه‌ای وارد ماجرای ولیعهدی شدی؟ امام پاسخ داد: «به همان انگيزه‌اي كه جدم علي(ع) را وادار به ورود در شورا نمود.»[۱۵][۶]

نامشروع دانستن حکومت مامون

امام رضا(ع) با ابراز مخالفت نسبت به پیشنهاد ولایتعهدی، به مردم فهماند که حکومت مأمون را تأیید نمی‌کند و پس از مجبور شدن به سبب تهدیداتی که از ناحیه مأمون در صورت نپذیرفتن ولایتعهدی به امام(ع) شد، آن حضرت ولایتعهدی را به شرط پذیرفت و فرمود: «إِنِّي دَاخِلٌ فِي وِلَايَةِ الْعَهْدِ عَلَى أَنْ لَا آمُرَ وَ لَا أَنْهَى وَ لَا أُفْتِيَ وَ لَا أَقْضِيَ وَ لَا أُوَلِّيَ وَ لَا أَعْزِلَ وَ لَا أُغَيِّرَ شَيْئاً مِمَّا هُوَ قَائِمٌ وَ تُعْفِيَنِي مِنْ ذَلِكَ كُلِّه‏؛ به شرطی ولایتعهدی را می‌پذیرم كه نه امري كنم و نه نهي‌اي، نه فتوايي دهم نه حكمي، نه كسي را به كار گمارم و نه از كار براندازم، آنچه را كه پابرجاست دگرگون نكنم و مرا از همه اینها عفو کنی.»[۴][۲] امام با این شرط‌ها خود را از هرگونه انتسابی به دستگاه حکومت مأمون منزه ساخت و بدین وسیله خط بطلانی بر هدف مأمون کشید که می‌خواست بگوید امام رضا(ع) با پذیرفتن دخالت در امور سیاسی، مشروعیت حکومت را تأیید کرده است. دخالت نکردن در این کارها به معنای طاغوتی دانستن حکومت می‌باشد که امام را سزاوار نیست در حکومت طاغوتی امر و نهی کند.[۱۶]

اتخاذ چنین مواضعی دلیل گویایی بود بر:

  • اعتراف نکردن به مشروعیت حکومت مأمون.
  • مأمون بر خلاف نقشه‌هایی که در سر پرورانده بود، نمی‌توانست کارهایی را بنام امام و به دست او انجام دهد.
  • امام هرگز حاضر نبود تصمیم‌های قدرت حاکم را اجرا سازد.[۱۷]

پاسخ به شبهات با استفاده از موقعیت

در دوران مأمون، شبهات فکری و دینی زیادی طرح می‌شد که دین و عقیده مردم را نشانه می‌رفت. امام رضا(ع) با قبول ولایتعهدی فرصتی بدست آورد تا به این مهم بپردازد و همه را از نور وجود خویش بهره‌مند سازد. اگر ولایتعهدی را نمی‌پذیرفت، چنین موقعیتی پیدا نمی‌شد و مردم با انبوهی از شبهات وجریانات منحرف فکری و مذهبی می‌ماندند.[۱۸] مناظره‌های امام رضا در دوران ولایتعهدی گویای این حقیقت است.[۱۹]

به نظر برخی محققان، امام رضا(ع) در دوران حساس خلافت مأمون، با پذیرش ولایتعهدی و انجام فعالیت‌هایی در آن هنگام، توانست به صورت غیرمستقیم مسیر جامعه را هدایت کند؛ چراکه در آن دوران، خلافت عباسی اوضاع نابسامانی داشت و قیام‌های متعدد علویان و وجود برخی فرقه‌های ضاله زمینه انحطاط جامعه را فراهم کرده بود.[۲۰]

آشکارسازی چهره واقعی حکومت طاغوت

امام رضا(ع) توانست در دوران ولایتعهدی ماهیت مأمون را برای مردم افشا کند و آنان را به واقعیت و هدف‌های نهفته در هر اقدامی که مأمون می‌کرد آگاه سازد و هر شبهه و تردید را از بین ببرد.[۱۸]


مطالعه بیشتر

  • مرتضوی، محمد، ولایتعهدی امام رضا(ع)، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۸۶ش.
  • امینی، محمدعلی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، مشهد، به‌نشر، ۱۳۹۵ش.


پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ کلینی، الکافی، ۱:‎ ۴۸۶.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲:‎ ۲۴۷.
  3. طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، ۳۱۳.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ کلینی، الکافی، ۱:‎ ۴۸۹.
  5. ابن بابویه، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ۲:‎ ۲۴۵.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ابن بابویه، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ۲:‎ ۱۷۰.
  7. عاملی، زندگی سیاسی هشتمین امام، ۹۷.
  8. مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، ۲۰۸.
  9. عاملی، حیات سیاسی امام رضا، ۲۲۶.
  10. عاملی، زندگانی سیاسی امام رضا، ۲۱۷.
  11. طبری آملی صغیر، دلائل الامامه، ۳۷۹.
  12. ابن بابویه، علل الشرائع، ۱:‎ ۲۳۸.
  13. ابن بابویه، الأمالی، ۷۲.
  14. حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۲:‎ ۱۷۹.
  15. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ۴:‎ ۳۶۴.
  16. بروجردی، جامع أحادیث الشیعة، ۲۲:‎ ۵۹۶.
  17. عاملی، زندگی سیاسی هشتمین امام، ۱۶۸–۱۸۳.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ عاملی، زندگانی سیاسی امام رضا، ۲۹۰.
  19. ابن بابویه، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ۱:‎ ۱۹۲.
  20. اکبری و براتی، نقش امام رضا(ع) در وحدت دینی و انسجام اسلامی در عصر عباسی، ۴۵.

منابع

  • کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
  • مفید، محمد بن محمد (۱۴۱۳). الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد. قم: کنگره شیخ مفید.
  • طبرسی، فضل بن الحسن (۱۳۹۰). اعلام الوری باعلام الهدی. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
  • ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۷۸). عیون أخبار الرضا علیه السلام. تهران: نشر جهان.
  • عاملی، جعفر مرتضی (۱۳۶۵). زندگی سیاسی هشتمین امام. ترجمهٔ خلیل خلیلیان. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
  • مطهری، مرتضی. سیری در سیره ائمه اطهار. تهران: صدرا.
  • عاملی، جعفر مرتضی (۱۳۶۲). حیات سیاسی امام رضا. قم: نشر اسلامی.
  • عاملی، جعفر مرتضی (۱۳۶۵). زندگانی سیاسی امام رضا(ع). قم: دفتر انتشارات اسلامی.
  • طبری آملی صغیر، محمد بن جریر (۱۴۱۳). دلائل الإمامة. قم: بعثت.
  • ابن بابویه، محمد بن علی (۱۹۶۶). علل‌الشرائع. قم: کتابفروشی داوری.
  • ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۷۶). الامالی. تهران: کتابچی.
  • حسن ابراهیم حسن، حسن ابراهیم حسن (۱۳۷۶). تاریخ سیاسی اسلام. ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده. تهران: انتشارات جاویدان.
  • ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی (۱۳۷۹). مناقب آل أبی طالب علیهم السلام. قم: انتشارات علامه.
  • بروجردی، حسین (۱۳۸۶). جامع أحادیث الشیعة. تهران: انتشارات فرهنگ سبز.
  • اکبری و براتی، امیر و بهمن (۱۳۸۶). نقش امام رضا(ع) در وحدت دینی و انسجام اسلامی در عصر عباسی. به کوشش مجله مشکاه. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.