دعای یستشیر: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
(ابرابزار) |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
دعای یستشیر | دعای یستشیر چیست و از کدام معصوم صادر شده است؟ آیا سند معتبری دارد؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''دعای یستشیر''' دعایی است که | {{درگاه|سنت}} | ||
'''دعای یستشیر''' دعایی است که [[رسولخدا(ص)]] آن را به [[امیرالمؤمنین(ع)]] آموخت و آنرا گنجی از گنجهای [[عرش خداوند]] توصیف کرده است. پیرامون این [[دعا]] توصیه شده آنرا در هر حال و برای هر سختی و آسانی بخوانند. پاداشهایی از جمله نزول آرامش و [[رحمت الهی]] و ساکن شدن در [[بهشت]] برای این دعا ذکر شده است. | |||
نامگذاری این دعا به | نامگذاری این دعا به یستشیر، برگرفته از فرازی از این دعاست که کلمه یستشیر در آن ذکر شده است. برخی سند این دعا را نامعتبر دانستهاند. | ||
== معرفی و جایگاه == | == معرفی و جایگاه == | ||
[[سید بن | [[سید بن طاووس]] در کتاب [[مهجالدعوات]] آورده است که [[رسولخدا(ص)]] دعایی را به [[امیرالمؤمنین|امیرمومنان علی(ع)]] آموخت و دستور داد آن را در هر حال و برای هر سختی و آسانی بخواند، به جانشین خود بیاموزد و خواندن این دعا را ترک نکند تا خداوند را ملاقات کند. [[رسول اکرم(ص)]] در ادامه فرمود: {{متن عربی|یا علی! این دعا را هر صبح و شام بخوان زیرا گنجی از گنجهای عرش الهی است}}. امیرالمؤمنین(ع) پرسید: آن دعا چیست؟ حضرت پاسخ داد: {متن عربی|این دعایی است که بعد از بیان ثوابش، آن را به تو یاد میدهم.}} سلمان فارسی هم که در آنجا حضور داشت، پرسشهایی کرد و رسولخدا(ص) برخی دیگر از آثار این دعا را بیان کرد.<ref name=":0">ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، قم، دار الذخائر، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۱۲۲.</ref> | ||
سید بن طاووس برای این دعا آثار و پاداشهایی آورده است؛ از جمله: | سید بن طاووس برای این دعا آثار و پاداشهایی آورده است؛ از جمله: | ||
{{ستون|۲}} | {{ستون|۲}} | ||
# نزول آرامش و رحمت الهی؛ | |||
# برآورده شدن حاجات؛ | |||
# نجات از [[عذاب قبر]]؛ | |||
# ساکن شدن در بهشت؛ | |||
# زدوده شدن غمها از قلب؛ | |||
# [[آمرزش گناهان]]. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[کفعمی]] در کتاب [[بلد الامین]] | [[کفعمی]] در کتاب [[بلد الامین]] متن دعا را بدون [[سلسله حدیث|سلسله سند]] آورده و به آثار آن اشاره نکرده است.<ref name=":1">کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، البلد الأمین و الدرع الحصین، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ص۳۸۰.</ref> | ||
== نامگذاری دعا به یستشیر== | == نامگذاری دعا به یستشیر == | ||
سید بن طاووس <ref name=":0"/> و کفعمی <ref name=":1"/> نامی برای دعا | سید بن طاووس<ref name=":0"/> و کفعمی<ref name=":1"/> نامی برای دعا بیان نکرده و تنها به عنوان دعایی از امیرالمومنین(ع) از آن یاد کردهاند. شیخ عباس قمی در [[مفاتیح الجنان]] این دعا را با عنوان دعای یستشیر یاد کرده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفاتیح الجنان|نام=شیخ عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=قم، اسوه|صفحه=78}}</ref> احتمال داده شده نام این دعا از عبارت {{عربی|وَلا خَلْقٍ مِنْ عِبادِهِ يسْتَشيرُ}} در فرازهای ابتدایی آن گرفته شده است. | ||
== سند دعا == | == سند دعا == | ||
سید بن طاووس (متوفای ۶۴۴هجری قمری)<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الحوادث الجامعه و التجارب النافعه فی المأه السابعه|نام=عبدالرزاق بن احمد|نام خانوادگی=ابن فوطی|ناشر=تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|جلد=1|صفحه=356}}</ref> این دعا را از ابوعبدالله احمد بن محمد بن غالب (متوفای ۲۷۵هجری قمری)<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الاعتدال|سال=1382|نام=محمد بن احمد|نام خانوادگی=ذهبی|ناشر=بیروت، دار المعرفه للطباعه و النشر|جلد=1|صفحه=142}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=السنه|سال=1413|نام=عمرو|نام خانوادگی=ابن أبی عاصم|ناشر=بیروت، المکتب الإسلامی|صفحه=542}}</ref> نقل کرده است. احمد بن محمد بن غالب جعل حدیث میکرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قاموس الرجال|سال=1410|نام=محمد تقی|نام خانوادگی=شوشتری|ناشر=قم، مؤسسه النشر الإسلامی|جلد=1|صفحه=614}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الموضوعات|سال=1386|نام=عبد الرحمن بن علی|نام خانوادگی=ابن الجوزی|ناشر=مدینه منوره، المکتبه السلفیه|جلد=2|صفحه=134}}</ref> وی خود اعتراف کرده که احادیثی را ساخته و به دروغ به [[معصوم]] نسبت داده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ بغداد|سال=1417|نام=احمد بن علی|نام خانوادگی=خطیب بغدادی|ناشر=بیروت، دار الکتب العلمیه|جلد=5|صفحه=284}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الاعتدال|سال=1382|نام=محمد بن احمد|نام خانوادگی=ذهبی|ناشر=بیروت، دار المعرفه للطباعه و النشر|جلد=1|صفحه=141}}</ref> | |||
نام عبدالله بن ابیحبیبه و خلیل بن سالم، دیگر راویان این دعا، در رجال [[شیعه]] نیامده است. برخی منابع [[اهلسنت]] عبدالله بن ابیحبیبه را از [[صحابه رسولخدا(ص)]] دانستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسند أحمد|نام=احمد|نام خانوادگی=ابن حنبل|ناشر=بیروت، دار صادر|جلد=4|صفحه=334}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع الزوائد|سال=1408|نام=علی بن ابی بکر|نام خانوادگی=هیثمی|ناشر=بیروت، دار الکتب العلمیة|جلد=5|صفحه=82}}</ref> | |||
نام حرث بن عمیر آخرین راوی دعا نیز در منابع شیعه نیست. برخی از منابع اهل سنت وی را از اصحاب رسول خدا(ص) دانستهاند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فتح الباری|نام=احمد بن علی|نام خانوادگی=ابن حجر عسقلانی|ناشر=بیروت، دار المعرفه للطباعه و النشر|جلد=7|صفحه=393}}</ref> که در زمان رسول خدا(ص) کشته شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=السیره النبویه|سال=1406|نام=محمد بن عبدالله|نام خانوادگی=ابن سید الناس|ناشر=مؤسسه عزالدین للطباعه والنشر|جلد=2|صفحه=165}}</ref> | |||
== محتوای دعا == | == محتوای دعا == | ||
دعا با حمد و ستایش الهی شروع میشود و با اعتراف به اینکه همه چیز در قدرت الهی است، تمام میشود. | دعا با حمد و ستایش الهی شروع میشود و با اعتراف به اینکه همه چیز در قدرت الهی است، تمام میشود. بزرگ شمردن پروردگار؛ بیان [[صفات خداوند]]؛ اظهار عجز و ناتوانی بنده در مقابل عظمت خدا و اینکه تنها خدا عطا کننده و عزت دهنده میباشد، از دیگر معارف والای این دعاست. | ||
بزرگ شمردن پروردگار؛ بیان صفات | |||
در چند فراز دعا، آیات قرآنی نیز ذکر شده است که با محتوای فرازهای دعا همسانی دارد | در چند فراز دعا، آیات قرآنی نیز ذکر شده است که با محتوای فرازهای دعا همسانی دارد مانند: سوره طه، آیه ۵ و ۶. سوره بقره، آیه ۲۸۵. سوره ممتحنه، آیه ۴. سوره فاتحه، آیه ۲. سوره آل عمران آیه ۱۷۳. | ||
== متن و ترجمه دعای | == متن و ترجمه دعای یستشیر == | ||
{{نقل قول دوقلو تاشو | {{نقل قول دوقلو تاشو | ||
| عنوان ستون راست = متن | | عنوان ستون راست = متن | ||
| عنوان ستون چپ = ترجمه | | عنوان ستون چپ = ترجمه | ||
| بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ | | بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْمُبِینُ الْمُدَبِّرُ بِلَا وَزِیرٍ وَ لَا خَلْقٍ مِنْ عِبَادِهِ یَسْتَشِیرُ الْأَوَّلُ غَیْرُ مَصْرُوفٍ وَ الْبَاقِی بَعْدَ فَنَاءِ الْخَلْقِ الْعَظِیمُ الرُّبُوبِیَّه نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ وَ فَاطِرُهُمَا وَ مُبْتَدِعُهُمَا بِغَیْرِ عَمَدٍ خَلَقَهُمَا وَ فَتَقَهُمَا فَتْقاً فَقَامَتِ السَّمَاوَاتُ طَائِعَاتٌ بِأَمْرِهِ وَ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِأَوْتَادِهَا فَوْقَ الْمَاءِ ثُمَّ عَلَا رَبُّنَا فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَی- الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی. لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّری|به نام خدای بخشند و مهربان. ستایش ویژه خداست که معبودی جز او نیست، آن فرمانروای بر حق آشکار، تدبیرگر هستی بیآنکه او را وزیری باشد یا با آفریدهای از بندگانش مشورت نماید، آغازی است که در وصف نگنجد و پابرجاست پس از فنای آفریدگان، پروردگاریاش بس بزرگ است، روشنایی آسمانها و زمینها و آفریننده و پدیدآورنده آن دو تا، آسمان و زمین را بیستون آفرید و از هم گشودشان گشودنی چشمگیر، پس آسمانها به فرمان او بر پا شدند و زمینها با کوههایشان بر فراز آب جا گرفتند، سپس بلندی گرفت پروردگار ما در آسمانهای بلند، «خداوند مهربان بر فرمانروایی [و تدبیر امور جهانِ هستی] مسلّط است؛ آنچه در آسمانها و زمین و بین آن دوتاست و آنچه زیرِ زمین است فقط در سیطرهٔ مالکیت اوست. | ||
| فَأَنَا أَشْهَدُ | | فَأَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا رَافِعَ لِمَا وَضَعْتَ وَ لَا وَاضِعَ لِمَا رَفَعْتَ وَ لَا مُعِزَّ لِمَنْ أَذْلَلْتَ وَ لَا مُذِلَّ لِمَنْ أَعْزَزْتَ وَ لَا مَانِعَ لِمَا أَعْطَیْتَ وَ لَا مُعْطِیَ لِمَا مَنَعْتَ| پس من گواهی میدهم که تنها تویی خدا، بالابرندهای برای آنچه بر زمین نشاندی نیست و نه زمین زنندهای برای آنچه بالا بردی و نه عزّت بخشی آن را که تو خوارش کردی و خوارکنندهای نیست آن را که تو توانمند نمودی و بازدارندهای برای آنچه عطا کردی نیست و نه عطاکنندهای برای آنچه دریغ کردی. | ||
| وَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ | | وَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ کُنْتَ إِذْ لَمْ تَکُنْ سَمَاءٌ مَبْنِیَّه وَ لَا أَرْضٌ مَدْحِیَّه وَ لَا شَمْسٌ مُضِیئَه وَ لَا لَیْلٌ مُظْلِمٌ وَ لَا نَهَارٌ مُضِیءٌ وَ لَا بَحْرٌ لُجِّیٌّ لَا جَبَلٌ رَاسٍ وَ لَا نَجْمٌ سَارٍ وَ لَا قَمَرٌ مُنِیرٌ وَ لَا رِیحٌ تَهُبُّ وَ لَا سَحَابٌ یَسْکُبُ وَ لَا بَرْقٌ یَلْمَعُ وَ لَا رَعْدٌ یُسَبِّحُ وَ لَا رُوحٌ تَنَفَّسُ وَ لَا طَائِرٌ تَطِیرُ وَ لَا نَارٌ تَتَوَقَّدُ وَ لَا مَاءٌ یَطَّرِدُ| و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، تو بودی آنگاه که نه آسمانی بنا شده بود و نه زمینی گسترانیده و نه خورشیدی تابان و نه شبی تاریک و نه روزی فروزان و نه دریایی خروشان و نه کوهی استوار و نه ستارهای روان و نه ماهی تابنده و نه بادی وزان و نه ابری پرباران و نه برقی درخشان و نه صاعقهای تسبیحگویان و نه روحی دمزنان و نه پرندهای پر زنان و نه آتشی فروزان و نه آبی روان بوده باشند. | ||
| | | کُنْتَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ کَوَّنْتَ کُلَّ شَیْءٍ وَ قَدَرْتَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ وَ ابْتَدَعْتَ کُلَّ شَیْءٍ وَ أَغْنَیْتَ وَ أَفْقَرْتَ وَ أَمَتَّ وَ أَحْیَیْتَ وَ أَضْحَکْتَ وَ أَبْکَیْتَ وَ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَیْتَ فَتَبَارَکْتَ یَا اللَّهُ وَ تَعَالَیْتَ| پیش از هر چیز بودی و همهچیز را پدیدآوردی و بر هر چیز توانا بودی و همهچیز را نو آفریدی و توانگر نمودی و ناتوان ساختی و میراندی و زنده نمودی و خنداندی و گریاندی؛ و بر فرمانروایی هستی چیره گشتی، پس خجسته بودی، ای خدا و بلندی گرفتی. | ||
| أَنْتَ اللَّهُ | | أَنْتَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْخَلَّاقُ الْمُعِینُ أَمْرُکَ غَالِبٌ وَ عِلْمُکَ نَافِذٌ وَ کَیْدُکَ غَرِیبٌ وَ وَعْدُکَ صَادِقٌ وَ قَوْلُکَ حَقٌّ وَ حُکْمُکَ عَدْلٌ وَ کَلَامُکَ هُدًی وَ وَحْیُکَ نُورٌ وَ رَحْمَتُکَ وَاسِعَه وَ عَفْوُکَ عَظِیمٌ وَ فَضْلُکَ کَثِیرٌ وَ عَطَاؤُکَ جَزِیلٌ وَ حَبْلُکَ مَتِینٌ وَ إِمْکَانُکَ عَتِیدٌ وَ جَارُکَ عَزِیزٌ وَ بَأْسُکَ شَدِیدٌ وَ مَکْرُکَ مَکِیدٌ| تویی خدایی که معبودی جز تو نیست، آفریننده یاری رسانی که فرمانت چیره و دانشت کاری و ثمربخش و طرح و نقشهات شگفت و وعدهات راست و گفتهات حق و داوریات دادگرانه و سخنت هدایتگر و پیامت نور و رحمتت فراگیر و گذشتت بزرگ و بخششت بسیار و عطایت فراوان و ریسمانت استوار و یاریات فراهم و پناهندهات ازجمند و گرانمایه و کیفرت سخت و طرح و نقشهات زیرکانه است. | ||
| أَنْتَ | | أَنْتَ یَا رَبِّ مَوْضِعُ کُلِّ شَکْوَی حَاضِرُ کُلِّ مَلَإٍ وَ شَاهِدُ کُلِّ نَجْوَی مُنْتَهَی کُلِّ حَاجَه مُفَرِّجُ کُلِّ حُزْنٍ غَنِیُّ کُلِّ مِسْکِینٍ حِصْنُ کُلِّ هَارِبٍ أَمَانُ کُلِّ خَائِفٍ حِرْزُ الضُّعَفَاءِ کَنْزُ الْفُقَرَاءِ مُفَرِّجُ الْغَمَّاءِ مُعِینُ الصَّالِحِینَ ذَلِکَ اللَّهُ رَبُّنَا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ| تو ای پروردگار من آستانت جایگاه هر شکایتی است؛ و خود حاضر در هر جماعتی و گواه هر گفتگوی پنهانی، نهایت هر حاجتی، شادیبخش هر اندوهگین، توانگری هر بر خاکنشستهای، دژ استوار هر گریزانی، امان هر هراسانی، نگاهدار ناتوانانی، گنجینه تهیدستانی، غمزدای غمزدگانی، پشتیبان شایستگانی، آن است خدا، پروردگار ما، معبودی جز او نیست. | ||
| | | تَکْفِی مِنْ عِبَادِکَ مَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ وَ أَنْتَ جَارُ مَنْ لَاذَ بِکَ وَ تَضَرَّعَ إِلَیْکَ عِصْمَه مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ نَاصِرُ مَنِ انْتَصَرَ بِکَ تَغْفِرُ الذُّنُوبَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَکَ جَبَّارُ الْجَبَابِرَه عَظِیمُ الْعُظَمَاءِ کَبِیرُ الْکُبَرَاءِ سَیِّدُ السَّادَاتِ مَوْلَی الْمَوَالِی صَرِیخُ الْمُسْتَصْرِخِینَ مُنَفِّسٌ عَنِ الْمَکْرُوبِینَ مُجِیبُ دَعْوَه الْمُضْطَرِّینَ أَسْمَعُ السَّامِعِینَ أَبْصَرُ النَّاظِرِینَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِینَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ قَاضِی حَوَائِجِ الْمُؤْمِنِینَ مُغِیثُ الصَّالِحِینَ| کفایت میکنی از بندگانت آن را که بر تو توکل کند و تویی پناه آنکه به تو پناه آورد و به درگاهت زاری نماید، نگهدار کسی که به دامن تو چنگ زند، یار آنکه از تو یاری جوید، میآمرزی گناهان آن را که از تو آمرزش خواهد، چیرهترین چیرهکنندگان، بزرگ بزرگان؛ سرور سروران، آقای آقایان، سرآمد مولایان، دادرس دادخواهان، گرهگشای گرفتاران، اجابتکننده دعای بیچارگان، شنواترین شنوندگان، بیناترین بینندگان، داورترین داوران، سریعترین حسابرسان، مهربانترین مهربانان، بهترین آمرزندگان، برآورنده حاجات مؤمنان، فریادرس شایستگان. | ||
| أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ رَبُّ | | أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِینَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ أَنْتَ الْمَالِکُ وَ أَنَا الْمَمْلُوکُ وَ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ وَ أَنْتَ الْمُعْطِی وَ أَنَا السَّائِلُ وَ أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِیلُ وَ أَنْتَ الْقَوِیُّ وَ أَنَا الضَّعِیفُ وَ أَنْتَ الْعَزِیزُ وَ أَنَا الذَّلِیلُ وَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ وَ أَنْتَ السَّیِّدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الْغَافِرُ وَ أَنَا الْمُسِیءُ وَ أَنْتَ الْعَالِمُ وَ أَنَا الْجَاهِلُ وَ أَنْتَ الْحَلِیمُ وَ أَنَا الْعَجُولُ وَ أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ وَ أَنْتَ الْمُعَافِی وَ أَنَا الْمُبْتَلَی وَ أَنْتَ الْمُجِیبُ وَ أَنَا الْمُضْطَرُّ| تویی خدا، معبودی جز تو نیست، پروردگار جهانیان، تویی آفریدگار و من آفریده و تویی مالک و من مملوک و تویی پروردگار و من بنده و تویی روزیدهنده و من روزیخوار؛ و تویی بخشنده و من گدا و تویی دارای سَخا و من بخیل و تویی توانمند و من ناتوان و تویی قدرتمند و من خوار و تویی بینیاز و من تهیدست و تویی آقا و من بنده و تویی آمرزنده و من بدکار و تویی دانا و من نادان و تویی بردبار و من شتابزده و تویی رحم کننده و من رحم شده و تویی سلامتیبخش و من بلازده و تویی اجابتکننده و من ناچار و پریشان | ||
| وَ أَنَا أَشْهَدُ | | وَ أَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمُعْطِی عِبَادَکَ بِلَا سُؤَالٍ وَ أَشْهَدُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الْمُتَفَرِّدُ الصَّمَدُ الْفَرْدُ وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ اسْتُرْ عَلَیَّ عُیُوبِی وَ افْتَحْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَه وَ رِزْقاً وَاسِعاً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِینَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّه إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ<ref name=":0"/>| و گواهی میدهم که تویی خدا، معبودی جز تو نیست، عطابخش بندگانی بدون درخواست آنان؛ و گواهی میدهم تویی خدای یگانه یکتای بیهمتای بینیاز، تک و بازگشت همه به سوی تو است، خدایا بر محمّد و اهلبیت پاک و پاکیزهاش درود فرست و گناهانم را بیامرز و کاستیهایم را بر من بپوشان و از پیشگاهت برای من رحمت و روزی فراوان بگشای، ای مهربانترین مهربانان و سپاس ویژه خدا، پروردگار جهانیان است و خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی است و هیچ نیرو و توانی نیست جز به خدای بلندمرتبه بزرگ. | ||
}} | }} | ||
{{پایان پاسخ}} | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* [[دعاهایی که گنج خوانده شدند]] | |||
== منابع == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = حدیث | | شاخه اصلی = حدیث | ||
| شاخه فرعی۱ = دعا | | شاخه فرعی۱ = دعا | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{ | {{ارزیابی | ||
| شناسه = شد | | شناسه = شد | ||
| | | عکس = <!--خالی | شد--> | ||
| | | درگاه = شد | ||
| | | ادبیات = شد | ||
| | | پیوند = شد | ||
| | | ناوبری = شد | ||
| | | تغییرمسیر = شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = شد | ||
| ارزیابی کمی = شد | | ارزیابی کمی = شد | ||
| | | ارزیابی کیفی = شد | ||
| اولویت = ج | | اولویت = ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت = متوسط | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۳۹
دعای یستشیر چیست و از کدام معصوم صادر شده است؟ آیا سند معتبری دارد؟
دعای یستشیر دعایی است که رسولخدا(ص) آن را به امیرالمؤمنین(ع) آموخت و آنرا گنجی از گنجهای عرش خداوند توصیف کرده است. پیرامون این دعا توصیه شده آنرا در هر حال و برای هر سختی و آسانی بخوانند. پاداشهایی از جمله نزول آرامش و رحمت الهی و ساکن شدن در بهشت برای این دعا ذکر شده است.
نامگذاری این دعا به یستشیر، برگرفته از فرازی از این دعاست که کلمه یستشیر در آن ذکر شده است. برخی سند این دعا را نامعتبر دانستهاند.
معرفی و جایگاه
سید بن طاووس در کتاب مهجالدعوات آورده است که رسولخدا(ص) دعایی را به امیرمومنان علی(ع) آموخت و دستور داد آن را در هر حال و برای هر سختی و آسانی بخواند، به جانشین خود بیاموزد و خواندن این دعا را ترک نکند تا خداوند را ملاقات کند. رسول اکرم(ص) در ادامه فرمود: «یا علی! این دعا را هر صبح و شام بخوان زیرا گنجی از گنجهای عرش الهی است». امیرالمؤمنین(ع) پرسید: آن دعا چیست؟ حضرت پاسخ داد: {متن عربی|این دعایی است که بعد از بیان ثوابش، آن را به تو یاد میدهم.}} سلمان فارسی هم که در آنجا حضور داشت، پرسشهایی کرد و رسولخدا(ص) برخی دیگر از آثار این دعا را بیان کرد.[۱]
سید بن طاووس برای این دعا آثار و پاداشهایی آورده است؛ از جمله:
- نزول آرامش و رحمت الهی؛
- برآورده شدن حاجات؛
- نجات از عذاب قبر؛
- ساکن شدن در بهشت؛
- زدوده شدن غمها از قلب؛
- آمرزش گناهان.
کفعمی در کتاب بلد الامین متن دعا را بدون سلسله سند آورده و به آثار آن اشاره نکرده است.[۲]
نامگذاری دعا به یستشیر
سید بن طاووس[۱] و کفعمی[۲] نامی برای دعا بیان نکرده و تنها به عنوان دعایی از امیرالمومنین(ع) از آن یاد کردهاند. شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان این دعا را با عنوان دعای یستشیر یاد کرده است.[۳] احتمال داده شده نام این دعا از عبارت «وَلا خَلْقٍ مِنْ عِبادِهِ يسْتَشيرُ» در فرازهای ابتدایی آن گرفته شده است.
سند دعا
سید بن طاووس (متوفای ۶۴۴هجری قمری)[۴] این دعا را از ابوعبدالله احمد بن محمد بن غالب (متوفای ۲۷۵هجری قمری)[۵][۶] نقل کرده است. احمد بن محمد بن غالب جعل حدیث میکرد.[۷][۸] وی خود اعتراف کرده که احادیثی را ساخته و به دروغ به معصوم نسبت داده است.[۹][۱۰]
نام عبدالله بن ابیحبیبه و خلیل بن سالم، دیگر راویان این دعا، در رجال شیعه نیامده است. برخی منابع اهلسنت عبدالله بن ابیحبیبه را از صحابه رسولخدا(ص) دانستهاند.[۱۱][۱۲]
نام حرث بن عمیر آخرین راوی دعا نیز در منابع شیعه نیست. برخی از منابع اهل سنت وی را از اصحاب رسول خدا(ص) دانستهاند[۱۳] که در زمان رسول خدا(ص) کشته شد.[۱۴]
محتوای دعا
دعا با حمد و ستایش الهی شروع میشود و با اعتراف به اینکه همه چیز در قدرت الهی است، تمام میشود. بزرگ شمردن پروردگار؛ بیان صفات خداوند؛ اظهار عجز و ناتوانی بنده در مقابل عظمت خدا و اینکه تنها خدا عطا کننده و عزت دهنده میباشد، از دیگر معارف والای این دعاست.
در چند فراز دعا، آیات قرآنی نیز ذکر شده است که با محتوای فرازهای دعا همسانی دارد مانند: سوره طه، آیه ۵ و ۶. سوره بقره، آیه ۲۸۵. سوره ممتحنه، آیه ۴. سوره فاتحه، آیه ۲. سوره آل عمران آیه ۱۷۳.
متن و ترجمه دعای یستشیر
متن | ترجمه |
---|---|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْمُبِینُ الْمُدَبِّرُ بِلَا وَزِیرٍ وَ لَا خَلْقٍ مِنْ عِبَادِهِ یَسْتَشِیرُ الْأَوَّلُ غَیْرُ مَصْرُوفٍ وَ الْبَاقِی بَعْدَ فَنَاءِ الْخَلْقِ الْعَظِیمُ الرُّبُوبِیَّه نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ وَ فَاطِرُهُمَا وَ مُبْتَدِعُهُمَا بِغَیْرِ عَمَدٍ خَلَقَهُمَا وَ فَتَقَهُمَا فَتْقاً فَقَامَتِ السَّمَاوَاتُ طَائِعَاتٌ بِأَمْرِهِ وَ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِأَوْتَادِهَا فَوْقَ الْمَاءِ ثُمَّ عَلَا رَبُّنَا فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَی- الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی. لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّری | به نام خدای بخشند و مهربان. ستایش ویژه خداست که معبودی جز او نیست، آن فرمانروای بر حق آشکار، تدبیرگر هستی بیآنکه او را وزیری باشد یا با آفریدهای از بندگانش مشورت نماید، آغازی است که در وصف نگنجد و پابرجاست پس از فنای آفریدگان، پروردگاریاش بس بزرگ است، روشنایی آسمانها و زمینها و آفریننده و پدیدآورنده آن دو تا، آسمان و زمین را بیستون آفرید و از هم گشودشان گشودنی چشمگیر، پس آسمانها به فرمان او بر پا شدند و زمینها با کوههایشان بر فراز آب جا گرفتند، سپس بلندی گرفت پروردگار ما در آسمانهای بلند، «خداوند مهربان بر فرمانروایی [و تدبیر امور جهانِ هستی] مسلّط است؛ آنچه در آسمانها و زمین و بین آن دوتاست و آنچه زیرِ زمین است فقط در سیطرهٔ مالکیت اوست. |
فَأَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا رَافِعَ لِمَا وَضَعْتَ وَ لَا وَاضِعَ لِمَا رَفَعْتَ وَ لَا مُعِزَّ لِمَنْ أَذْلَلْتَ وَ لَا مُذِلَّ لِمَنْ أَعْزَزْتَ وَ لَا مَانِعَ لِمَا أَعْطَیْتَ وَ لَا مُعْطِیَ لِمَا مَنَعْتَ | پس من گواهی میدهم که تنها تویی خدا، بالابرندهای برای آنچه بر زمین نشاندی نیست و نه زمین زنندهای برای آنچه بالا بردی و نه عزّت بخشی آن را که تو خوارش کردی و خوارکنندهای نیست آن را که تو توانمند نمودی و بازدارندهای برای آنچه عطا کردی نیست و نه عطاکنندهای برای آنچه دریغ کردی. |
وَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ کُنْتَ إِذْ لَمْ تَکُنْ سَمَاءٌ مَبْنِیَّه وَ لَا أَرْضٌ مَدْحِیَّه وَ لَا شَمْسٌ مُضِیئَه وَ لَا لَیْلٌ مُظْلِمٌ وَ لَا نَهَارٌ مُضِیءٌ وَ لَا بَحْرٌ لُجِّیٌّ لَا جَبَلٌ رَاسٍ وَ لَا نَجْمٌ سَارٍ وَ لَا قَمَرٌ مُنِیرٌ وَ لَا رِیحٌ تَهُبُّ وَ لَا سَحَابٌ یَسْکُبُ وَ لَا بَرْقٌ یَلْمَعُ وَ لَا رَعْدٌ یُسَبِّحُ وَ لَا رُوحٌ تَنَفَّسُ وَ لَا طَائِرٌ تَطِیرُ وَ لَا نَارٌ تَتَوَقَّدُ وَ لَا مَاءٌ یَطَّرِدُ | و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، تو بودی آنگاه که نه آسمانی بنا شده بود و نه زمینی گسترانیده و نه خورشیدی تابان و نه شبی تاریک و نه روزی فروزان و نه دریایی خروشان و نه کوهی استوار و نه ستارهای روان و نه ماهی تابنده و نه بادی وزان و نه ابری پرباران و نه برقی درخشان و نه صاعقهای تسبیحگویان و نه روحی دمزنان و نه پرندهای پر زنان و نه آتشی فروزان و نه آبی روان بوده باشند. |
کُنْتَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ کَوَّنْتَ کُلَّ شَیْءٍ وَ قَدَرْتَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ وَ ابْتَدَعْتَ کُلَّ شَیْءٍ وَ أَغْنَیْتَ وَ أَفْقَرْتَ وَ أَمَتَّ وَ أَحْیَیْتَ وَ أَضْحَکْتَ وَ أَبْکَیْتَ وَ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَیْتَ فَتَبَارَکْتَ یَا اللَّهُ وَ تَعَالَیْتَ | پیش از هر چیز بودی و همهچیز را پدیدآوردی و بر هر چیز توانا بودی و همهچیز را نو آفریدی و توانگر نمودی و ناتوان ساختی و میراندی و زنده نمودی و خنداندی و گریاندی؛ و بر فرمانروایی هستی چیره گشتی، پس خجسته بودی، ای خدا و بلندی گرفتی. |
أَنْتَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْخَلَّاقُ الْمُعِینُ أَمْرُکَ غَالِبٌ وَ عِلْمُکَ نَافِذٌ وَ کَیْدُکَ غَرِیبٌ وَ وَعْدُکَ صَادِقٌ وَ قَوْلُکَ حَقٌّ وَ حُکْمُکَ عَدْلٌ وَ کَلَامُکَ هُدًی وَ وَحْیُکَ نُورٌ وَ رَحْمَتُکَ وَاسِعَه وَ عَفْوُکَ عَظِیمٌ وَ فَضْلُکَ کَثِیرٌ وَ عَطَاؤُکَ جَزِیلٌ وَ حَبْلُکَ مَتِینٌ وَ إِمْکَانُکَ عَتِیدٌ وَ جَارُکَ عَزِیزٌ وَ بَأْسُکَ شَدِیدٌ وَ مَکْرُکَ مَکِیدٌ | تویی خدایی که معبودی جز تو نیست، آفریننده یاری رسانی که فرمانت چیره و دانشت کاری و ثمربخش و طرح و نقشهات شگفت و وعدهات راست و گفتهات حق و داوریات دادگرانه و سخنت هدایتگر و پیامت نور و رحمتت فراگیر و گذشتت بزرگ و بخششت بسیار و عطایت فراوان و ریسمانت استوار و یاریات فراهم و پناهندهات ازجمند و گرانمایه و کیفرت سخت و طرح و نقشهات زیرکانه است. |
أَنْتَ یَا رَبِّ مَوْضِعُ کُلِّ شَکْوَی حَاضِرُ کُلِّ مَلَإٍ وَ شَاهِدُ کُلِّ نَجْوَی مُنْتَهَی کُلِّ حَاجَه مُفَرِّجُ کُلِّ حُزْنٍ غَنِیُّ کُلِّ مِسْکِینٍ حِصْنُ کُلِّ هَارِبٍ أَمَانُ کُلِّ خَائِفٍ حِرْزُ الضُّعَفَاءِ کَنْزُ الْفُقَرَاءِ مُفَرِّجُ الْغَمَّاءِ مُعِینُ الصَّالِحِینَ ذَلِکَ اللَّهُ رَبُّنَا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ | تو ای پروردگار من آستانت جایگاه هر شکایتی است؛ و خود حاضر در هر جماعتی و گواه هر گفتگوی پنهانی، نهایت هر حاجتی، شادیبخش هر اندوهگین، توانگری هر بر خاکنشستهای، دژ استوار هر گریزانی، امان هر هراسانی، نگاهدار ناتوانانی، گنجینه تهیدستانی، غمزدای غمزدگانی، پشتیبان شایستگانی، آن است خدا، پروردگار ما، معبودی جز او نیست. |
تَکْفِی مِنْ عِبَادِکَ مَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ وَ أَنْتَ جَارُ مَنْ لَاذَ بِکَ وَ تَضَرَّعَ إِلَیْکَ عِصْمَه مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ نَاصِرُ مَنِ انْتَصَرَ بِکَ تَغْفِرُ الذُّنُوبَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَکَ جَبَّارُ الْجَبَابِرَه عَظِیمُ الْعُظَمَاءِ کَبِیرُ الْکُبَرَاءِ سَیِّدُ السَّادَاتِ مَوْلَی الْمَوَالِی صَرِیخُ الْمُسْتَصْرِخِینَ مُنَفِّسٌ عَنِ الْمَکْرُوبِینَ مُجِیبُ دَعْوَه الْمُضْطَرِّینَ أَسْمَعُ السَّامِعِینَ أَبْصَرُ النَّاظِرِینَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِینَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ قَاضِی حَوَائِجِ الْمُؤْمِنِینَ مُغِیثُ الصَّالِحِینَ | کفایت میکنی از بندگانت آن را که بر تو توکل کند و تویی پناه آنکه به تو پناه آورد و به درگاهت زاری نماید، نگهدار کسی که به دامن تو چنگ زند، یار آنکه از تو یاری جوید، میآمرزی گناهان آن را که از تو آمرزش خواهد، چیرهترین چیرهکنندگان، بزرگ بزرگان؛ سرور سروران، آقای آقایان، سرآمد مولایان، دادرس دادخواهان، گرهگشای گرفتاران، اجابتکننده دعای بیچارگان، شنواترین شنوندگان، بیناترین بینندگان، داورترین داوران، سریعترین حسابرسان، مهربانترین مهربانان، بهترین آمرزندگان، برآورنده حاجات مؤمنان، فریادرس شایستگان. |
أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِینَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ أَنْتَ الْمَالِکُ وَ أَنَا الْمَمْلُوکُ وَ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ وَ أَنْتَ الْمُعْطِی وَ أَنَا السَّائِلُ وَ أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِیلُ وَ أَنْتَ الْقَوِیُّ وَ أَنَا الضَّعِیفُ وَ أَنْتَ الْعَزِیزُ وَ أَنَا الذَّلِیلُ وَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ وَ أَنْتَ السَّیِّدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الْغَافِرُ وَ أَنَا الْمُسِیءُ وَ أَنْتَ الْعَالِمُ وَ أَنَا الْجَاهِلُ وَ أَنْتَ الْحَلِیمُ وَ أَنَا الْعَجُولُ وَ أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ وَ أَنْتَ الْمُعَافِی وَ أَنَا الْمُبْتَلَی وَ أَنْتَ الْمُجِیبُ وَ أَنَا الْمُضْطَرُّ | تویی خدا، معبودی جز تو نیست، پروردگار جهانیان، تویی آفریدگار و من آفریده و تویی مالک و من مملوک و تویی پروردگار و من بنده و تویی روزیدهنده و من روزیخوار؛ و تویی بخشنده و من گدا و تویی دارای سَخا و من بخیل و تویی توانمند و من ناتوان و تویی قدرتمند و من خوار و تویی بینیاز و من تهیدست و تویی آقا و من بنده و تویی آمرزنده و من بدکار و تویی دانا و من نادان و تویی بردبار و من شتابزده و تویی رحم کننده و من رحم شده و تویی سلامتیبخش و من بلازده و تویی اجابتکننده و من ناچار و پریشان |
وَ أَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمُعْطِی عِبَادَکَ بِلَا سُؤَالٍ وَ أَشْهَدُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الْمُتَفَرِّدُ الصَّمَدُ الْفَرْدُ وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ اسْتُرْ عَلَیَّ عُیُوبِی وَ افْتَحْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَه وَ رِزْقاً وَاسِعاً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِینَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّه إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ[۱] | و گواهی میدهم که تویی خدا، معبودی جز تو نیست، عطابخش بندگانی بدون درخواست آنان؛ و گواهی میدهم تویی خدای یگانه یکتای بیهمتای بینیاز، تک و بازگشت همه به سوی تو است، خدایا بر محمّد و اهلبیت پاک و پاکیزهاش درود فرست و گناهانم را بیامرز و کاستیهایم را بر من بپوشان و از پیشگاهت برای من رحمت و روزی فراوان بگشای، ای مهربانترین مهربانان و سپاس ویژه خدا، پروردگار جهانیان است و خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی است و هیچ نیرو و توانی نیست جز به خدای بلندمرتبه بزرگ. |
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، قم، دار الذخائر، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۱۲۲.
- ↑ پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، البلد الأمین و الدرع الحصین، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ص۳۸۰.
- ↑ قمی، شیخ عباس. مفاتیح الجنان. قم، اسوه. ص۷۸.
- ↑ ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد. الحوادث الجامعه و التجارب النافعه فی المأه السابعه. ج۱. تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ص۳۵۶.
- ↑ ذهبی، محمد بن احمد (۱۳۸۲). میزان الاعتدال. ج۱. بیروت، دار المعرفه للطباعه و النشر. ص۱۴۲.
- ↑ ابن أبی عاصم، عمرو (۱۴۱۳). السنه. بیروت، المکتب الإسلامی. ص۵۴۲.
- ↑ شوشتری، محمد تقی (۱۴۱۰). قاموس الرجال. ج۱. قم، مؤسسه النشر الإسلامی. ص۶۱۴.
- ↑ ابن الجوزی، عبد الرحمن بن علی (۱۳۸۶). الموضوعات. ج۲. مدینه منوره، المکتبه السلفیه. ص۱۳۴.
- ↑ خطیب بغدادی، احمد بن علی (۱۴۱۷). تاریخ بغداد. ج۵. بیروت، دار الکتب العلمیه. ص۲۸۴.
- ↑ ذهبی، محمد بن احمد (۱۳۸۲). میزان الاعتدال. ج۱. بیروت، دار المعرفه للطباعه و النشر. ص۱۴۱.
- ↑ ابن حنبل، احمد. مسند أحمد. ج۴. بیروت، دار صادر. ص۳۳۴.
- ↑ هیثمی، علی بن ابی بکر (۱۴۰۸). مجمع الزوائد. ج۵. بیروت، دار الکتب العلمیة. ص۸۲.
- ↑ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی. فتح الباری. ج۷. بیروت، دار المعرفه للطباعه و النشر. ص۳۹۳.
- ↑ ابن سید الناس، محمد بن عبدالله (۱۴۰۶). السیره النبویه. ج۲. مؤسسه عزالدین للطباعه والنشر. ص۱۶۵.