ترس از آرزوهای طولانی در نهج‌البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه خطبه چهل و دوم از آرزوهای طولانی می‌ترسد، علت آن چیست و آرزوهای طولانی می‌تواند باشد؟
امام علی(ع) در نهج‌البلاغه، خطبهٔ چهل و دوم، مردم را از آرزوهای طولانی می‌ترساند؛ علت آن چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==تفاوت امید و آرزو==
{{جعبه نقل‌قول|امام علی(ع): ای مردم! همانا بر شما از دو چیز بیشتر می‌ترسم: از خواهش نفس پیروی‌کردن و آرزوی دراز در سر پروردن؛ که پیروی از خواهش نفس آدمی را از راه حق باز می‌دارد و آرزوی دراز آخرت را به فراموشی می‌سپارد.<ref>سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، ترجمهٔ سید جعفر شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸، خطبهٔ ۴۲، ص ۴۰.</ref>|تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px}}[[امام علی(ع)]] در این خطبه آرزوی طولانی را موجب فراموش‌کردن آخرت بر می‌شمرد و مردم را به همین دلیل از آن می‌ترساند. از نظر امام(ع) آرزوی طولانی موجب می‌شود که فرد خیال کند در این دنیا جاودان خواهد بود و این خیالْ حقیقت جهان جاودان آخرت را از نظر او دور می‌کند.<ref>محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴، ج ۶۷، ص ۸۸.</ref>
[[امام علی(ع)]] می‌فرماید: «ای مردم شدیدترین خوف و هراسی که درباره شما دارم برای دو چیز است: پیروی از هوای نفس و درازی آرزوها است، اما پیروی از هوای نفس آدمی را از برخورداری از حق بازمی‌دارد و درازی آرزو، آخرت را به فراموشی می‌سپارد.»<ref>جعفری، محمد تقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ایران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶، ج۹، ص۲۷۲.</ref>


برای روشن شدن بحث لازم است که فرق میان امید و آرزو دانسته شود. امید عبارت است از خواستن مطلوبی که در آینده قابل تحقق است و چون قابل تحقق است، بالضروره مبتنی بر واقعیت‌ها یا آنچه که قابل تبدیل به واقعیت است، لذا امید آن پدیده روانی است که هر چه به واقعیات و حقائق بیشتر تکیه داشته باشد، مفیدتر و محرک‌تر خواهد بود، بر خلاف آرزو که با امثال این جملات «ای کاش چنین باشد» ابراز می‌گردد. آرزو عبارت از نوعی خواستن است که خواسته شده در حال حاضر تحققی ندارد، و از عوامل و عللی که ممکن است آن خواسته شده را در آینده تحقق بخشد، اثری و نشانی وجود ندارد.<ref>ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۷۵.</ref>
در کلام امام علی(ع) در مواضع دیگر برای آرزوی دراز معایب دیگری نیز بر شمرده شده است. از جمله به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:


== علت‌های سفارش به دوری کردن از آرزوهای طولانی ==
* از بین برندهٔ [[عقل]]: «بدانید ای بندگان خدا! آرزو، عقل را زائل می‌کند؛ باعث [[غفلت]] می‌شود و [[حسرت]] را به بار می‌آورد، چرا که آرزو [[غرور]] است.»<ref>المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج ۷۴، ص ۲۹۴.</ref>
علت گفتار [[امام علی(ع)]] از آرزوهای طولانی را می‌توان در علت‌های چندگانه‌ای جستجو نمود:


* از بین رفتن [[عقل]]؛ امام علی(ع) می‌فرماید: «بدانید ای بندگان خدا! آرزو، عقل را زائل می‌کند؛ باعث [[غفلت]] می‌شود و [[حسرت]] را به بار می‌آورد، چرا که آرزو [[غرور]] است.»<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، بیروت، لبنان، مؤسسه وفا، ۱۴۰۴، ج۷۴، ص۲۹۴.</ref>
* موجب فراموشی [[مرگ]]: «هیچ کس نیست که آرزویش را دراز گرداند جز آنکه مرگ را فراموش کرده و کارش را بد انجام دهد».<ref>آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸، حدیث ۶۱۴، ج ۱، ص ۱۰۳.</ref>


* افتادن در فساد؛ [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: «فساد ظاهری فرد از فساد باطنی او خبر می‌دهد، هر کس باطنش را اصلاح کند، خداوند ظاهر او را اصلاح می‌کند، هر کس در سر و تنهائی از خدا بترسد، خدا سر او را آشکار نمی‌سازد. عظیم‌ترین فساد این است که بنده راضی به غفلت از خدا شود، و این رضایت به غفلت از آرزوهای طولانی و حرص و تکبر متولد می‌شود.<ref>بحار الانوار، ج۷۰، ص۳۹۵.</ref>
* علت تسلط [[شیطان]]: آرزو وسیلهٔ تسلط شیطان‌ها بر دل‌های غافلان است.<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۶۳، ج ۱، ص ۱۰۸.</ref>
* تباه کنندهٔ عمل: «میوهٔ آرزو تباهی عمل است».<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۵۷، ج ۱، ص ۱۰۷.</ref>
* فریبنده‌ترین فریبنده‌ها: «هیچ فریبنده‌ای فریبنده‌تر از آرزو نیست».<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۱۱، ج ۱، ص ۱۰۳.</ref>
* دروغ‌ترین چیزها: «دروغ‌ترین چیزها آرزو است».<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۵۹۷، ج ۱، ص ۱۰۱.</ref>
* تکیه‌گاه انسان جاهل: «آدم ناتوان بر آرزوی خود تکیه کند و در عمل کوتاهی کند».<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۰۶، ج ۱، ص ۱۰۲.</ref>
* به‌مانند سراب: «آرزو همچون سرابی است که هر که آن را ببیند فریبش دهد و هر که بدان امید بندد نومیدش کند»<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۰۸، ج ۱، ص ۱۰۳.</ref>
* نشان بی‌خردی: «خردورزی نکرده است کسی که آرزویش را دراز کند».<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۱۶، ج ۱، ص ۱۰۳.</ref>
* عامل تباهی عمر: «تباهی عمر در میانهٔ آرزوها و آمال است».<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۵۰، ج ۱، ص ۱۰۷.</ref>
* خصلت بد: «چه بد خصلتی است آرزومندی که عمر را فانی کند و عمل را تباه گرداند».<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۵۸، ج ۱، ص ۱۰۸.</ref>
*به بارآورندهٔ افسوس: «حاصل آرزوها دریغ و افسوس است».<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۹۲، ج ۱، ص ۱۱۱.</ref>
*بدترین نیازمندی‌ها: «بدترین نیازمندی‌ها آرزو است».<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۹۲، ج ۱، ص ۱۱۱.</ref>
*افزایندهٔ رنج: «کسی که از آرزوهایش پیروی کند رنجش فراوان شود».<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۷۰۵، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref>
*کورکنندهٔ دیدهٔ بصیرت: «آرزوها دیده‌های بصیرت و بینایی را کور کند»<ref>آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۷۱۰، ص ۱۱۲-۱۱۳.</ref>


* عدم تحصیل علم؛ امام صادق(ع) می‌فرماید: «آرزوهای طولانی باعث می‌شود که انسان در انجام افعال خیر و طلب و تحصیل علم کوتاهی کند و انجام این امور را به تأخیر اندازد.»<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۱۶۱.</ref>


* فراموشی مرگ؛ یحیی بن عقیل می‌گوید: امام علی(ع) در مورد آرزوهای طولانی چنین می‌فرماید: «آرزوهای طولانی باعث می‌شود تا خود گمان نماید که در این دنیا تا ابد باقی خواهد ماند، در این مدت [[شیطان]] به او غالب شده و [[مرگ]] و [[آخرت]] را از ذهن و فکر او می‌برد و انسان نیز توجه و نظر به تحصیل آخرت نمی‌کند.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، بیروت، لبنان، مؤسسه وفا، ۱۴۰۴، ج۶۷، ص۸۸.</ref>
* فراموشی آخرت؛ [[پیامبر(ص)]] می‌فرماید: همانا من برای امتم از دو چیز می‌ترسم یکی هوای نفس و دیگری آرزوهای طولانی است، پس هوای نفس انسان را از دیدن و انجام حق بازمی‌دارد، اما آرزوهای طولانی آخرت را از یاد انسان می‌برد و باعث دوزخی شدن انسان می‌شود.<ref>شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، قم، آل البیت، ۱۴۰۹، ج۲، ص۴۳۸.</ref>
* تسلط شیطان؛ امیر المؤمنین(ع) آرزو را سلطه شیاطین بر قلوب غافلین از خدا می‌داند.<ref>تمیمی آمدی، محمد، غرر الحکم، ایران، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ج۱، ص۳۱۲.</ref>
* مورد توبیخ قرآن؛ [[خداوند]] در [[قرآن]] می‌فرماید: «[[کافران]] (هنگامی که آثار شوم اعمال خود را ببینند،) چه بسا آرزو می‌کنند که ای کاش [[مسلمان]] بودند! بگذار آنها بخورند، و بهره گیرند، و آرزوها آنان را غافل سازد؛ ولی بزودی خواهند فهمید!»<ref>حجر / ۲-۳.</ref>
* حب دنیا؛ زمانی که فرد با دنیا و شهوت‌ها و لذاتش و … انس گرفت بر قلب خود سخت می‌بیند که از آن‌ها دوری کند، در این حال قلب مانع از فکر کردن در مرگ می‌شود، آن یاد مرگی که باعث دور شدن از این گونه شهوات و خواستنی‌ها است.<ref>ابی فراس، ورام بن، مجموعه ورام، قم، مؤسسه وفا، ۱۳۷۶، ج۱، ص۲۷۶.</ref>
* حب مال و ثروت؛ انسان که تنها در صدد جمع کردن مال و ثروت باشد از ذکر خدا غافل می‌شود، نسبت به [[فقرا و مستمندان]] بخیل می‌شود، دچار خودبینی و [[تکبر]] می‌شود که همه این صفات نشانه انسان بی ایمان است.
حاصل سخن این که حضرت علی(ع) از آرزویی خوف داشت که ثمره آن تباهی [[دین]] و [[کمال انسانیت]] بود و همواره توصیه به ترک آرزوهای طولانی می‌نمود.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
* ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، محمد تقی جعفری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶، ج۶.
* امام علی در آینه اندیشه‌ها، اداره روابط عمومی کل، چاپ اول، ۱۳۷۹.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۵۷: خط ۴۵:
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =ج
  | اولویت =ج

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۰

سؤال

امام علی(ع) در نهج‌البلاغه، خطبهٔ چهل و دوم، مردم را از آرزوهای طولانی می‌ترساند؛ علت آن چیست؟

امام علی(ع): ای مردم! همانا بر شما از دو چیز بیشتر می‌ترسم: از خواهش نفس پیروی‌کردن و آرزوی دراز در سر پروردن؛ که پیروی از خواهش نفس آدمی را از راه حق باز می‌دارد و آرزوی دراز آخرت را به فراموشی می‌سپارد.[۱]

امام علی(ع) در این خطبه آرزوی طولانی را موجب فراموش‌کردن آخرت بر می‌شمرد و مردم را به همین دلیل از آن می‌ترساند. از نظر امام(ع) آرزوی طولانی موجب می‌شود که فرد خیال کند در این دنیا جاودان خواهد بود و این خیالْ حقیقت جهان جاودان آخرت را از نظر او دور می‌کند.[۲]

در کلام امام علی(ع) در مواضع دیگر برای آرزوی دراز معایب دیگری نیز بر شمرده شده است. از جمله به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

  • از بین برندهٔ عقل: «بدانید ای بندگان خدا! آرزو، عقل را زائل می‌کند؛ باعث غفلت می‌شود و حسرت را به بار می‌آورد، چرا که آرزو غرور است.»[۳]
  • موجب فراموشی مرگ: «هیچ کس نیست که آرزویش را دراز گرداند جز آنکه مرگ را فراموش کرده و کارش را بد انجام دهد».[۴]
  • علت تسلط شیطان: آرزو وسیلهٔ تسلط شیطان‌ها بر دل‌های غافلان است.[۵]
  • تباه کنندهٔ عمل: «میوهٔ آرزو تباهی عمل است».[۶]
  • فریبنده‌ترین فریبنده‌ها: «هیچ فریبنده‌ای فریبنده‌تر از آرزو نیست».[۷]
  • دروغ‌ترین چیزها: «دروغ‌ترین چیزها آرزو است».[۸]
  • تکیه‌گاه انسان جاهل: «آدم ناتوان بر آرزوی خود تکیه کند و در عمل کوتاهی کند».[۹]
  • به‌مانند سراب: «آرزو همچون سرابی است که هر که آن را ببیند فریبش دهد و هر که بدان امید بندد نومیدش کند»[۱۰]
  • نشان بی‌خردی: «خردورزی نکرده است کسی که آرزویش را دراز کند».[۱۱]
  • عامل تباهی عمر: «تباهی عمر در میانهٔ آرزوها و آمال است».[۱۲]
  • خصلت بد: «چه بد خصلتی است آرزومندی که عمر را فانی کند و عمل را تباه گرداند».[۱۳]
  • به بارآورندهٔ افسوس: «حاصل آرزوها دریغ و افسوس است».[۱۴]
  • بدترین نیازمندی‌ها: «بدترین نیازمندی‌ها آرزو است».[۱۵]
  • افزایندهٔ رنج: «کسی که از آرزوهایش پیروی کند رنجش فراوان شود».[۱۶]
  • کورکنندهٔ دیدهٔ بصیرت: «آرزوها دیده‌های بصیرت و بینایی را کور کند»[۱۷]


منابع

  1. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، ترجمهٔ سید جعفر شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸، خطبهٔ ۴۲، ص ۴۰.
  2. محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴، ج ۶۷، ص ۸۸.
  3. المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج ۷۴، ص ۲۹۴.
  4. آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸، حدیث ۶۱۴، ج ۱، ص ۱۰۳.
  5. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۶۳، ج ۱، ص ۱۰۸.
  6. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۵۷، ج ۱، ص ۱۰۷.
  7. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۱۱، ج ۱، ص ۱۰۳.
  8. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۵۹۷، ج ۱، ص ۱۰۱.
  9. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۰۶، ج ۱، ص ۱۰۲.
  10. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۰۸، ج ۱، ص ۱۰۳.
  11. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۱۶، ج ۱، ص ۱۰۳.
  12. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۵۰، ج ۱، ص ۱۰۷.
  13. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۵۸، ج ۱، ص ۱۰۸.
  14. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۹۲، ج ۱، ص ۱۱۱.
  15. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۶۹۲، ج ۱، ص ۱۱۱.
  16. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۷۰۵، ج ۱، ص ۱۱۲.
  17. آمدی، غررالحکم و دررالکلم آمدی (با شرح و ترجمهٔ فارسی)، حدیث ۷۱۰، ص ۱۱۲-۱۱۳.