اذعان امام علی(ع) به امامت خود: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا در کلام امیر مؤمنان علی (سلام الله علیه) و خصوصاً در نهج البلاغه مطلبی در مورد امامت امامان پس از ایشان یا حتی امامت خودشان وجود دارد؟
آیا در کلام امام علی(ع) درباره امامت خود او روایتی وجود دارد؟{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


امیر مؤمنان بارها و بارها بر امامت برحق خود و نیز امام حسن و امام حسین و بقیه ائمه بر حقانیت خود استدلال کرده‌اند و مردم را از جایگاه امامت و شخص امامان آگاه ساخته‌اند که نمونه‌هایی از این استدلال‌ها در نهج البلاغه و دیگر کتاب‌های معتبر آمده است.
{{جعبه گفتاورد
|عنوان =
|گفتاورد = <small>بخشی از سخنان [[امام علی(ع)]] در شورای شش نفره: </small>


== تصریح امیر مؤمنان بر امامت خود در نهج البلاغه ==
'''شما را به خدا قسم آیا کسی جز من در شما هست که پیامبر به او گفته باشد: «هر که من مولای اویم پس علی مولای او است، خدایا هر که ولایتش پذیرفت او را تحت ولایت خود قرار ده، خدایا دوستانش را دوست و دشمنانش را دشمن بدار...»'''
=== خطبه ششم ===
|منبع = <small>المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر.</small>
این خطبه را حضرت وقتی ایراد فرمودند که طلحه و زبیر نقض بیعت کردند. از آن جناب تقاضا شد که آن دو را تعقیب نکند و با آنها وارد جنگ نشود. حضرت ضمن ردّ تقاضای آنها فرمودند: به خدا سوگند از زمان وفات رسول اکرم تا امروز پیوسته از حق خود محروم و ممنوع شدم و بر کار خویش تنها ایستاده بودم: (... فو الله ما زلت مدفوعاً عن حق مستأثراً علیَّ منذ قبض الله نبیه ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ حتّی یوم الناس هذا)<ref>ترجمه و شرح نهج البلاغه به قلم سیدعلی نقی فیض الاسلام به خط طاهر خوشنویس، ص۵۸؛ نهج البلاغه به قلم صبحی صالح، بیروت، ص۵۳.</ref>
|تراز = چپ
 
|عرض = 200px
=== خطبه دوم فراز ۱۳ ===
|حاشیه =  
حضرت پس از برگشتن از جنگ صفین خطبه خواندند که در قسمتی از آن فرمودند: آل محمد ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ اساس و پایه دین و ستون ایمان و یقین هستند، دور افتادگان از راه حق، به آنان رجوع کرده و واماندگان، به ایشان ملحق می‌شوند و خصائص امامت در آنان جمع و حق ایشان است و بس، وصیت پیامبر وارث بودن از او درباره آنان ثابت است، در این هنگام حق به سوی اهلش برگشته و به جایی که از آن خارج شده بود منتقل گردید: (... و لهم خصایصُ حقّ الولایه، وفیهم الوصیّه والوراثه الآن اذ رجع الحقّ الی اهله ونقل الی منتقله)<ref>نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص۴۵؛ صبحی صالح، ص۴۷.</ref>
|اندازه قلم =
 
|رنگ پس‌زمینه =
=== خطبه سوم، معروف به شقشقیّه ===
|شکل‌بندی =
حضرت علی(ع) این خطبه را در جواب ابن عباس فرموده‌اند: آگاه باش! سوگند به خدا که پسر ابی قحافه (ابوبکر) خلافت را مانند پیراهنی پوشید و حال آنکه می‌دانست من برای خلافت مانند قطب آسیاب هستم (این نوعی تشبیه است یعنی همان‌طور که قطب آسیاب محور سنگ آسیاب است من هم مرکز ثقل خلافت هستم)... دیدم صبر کردن خردمندانه است، صبر کردم در حالی که چشمم را خاشاک و گلویم را استخوان گرفته بود…: (أما و الله لقد تقمّصها ابن ابی فحافه، و انّه لیعم انّ محلّی منها محلّ القطب من الرّحی…)<ref>فیض الاسلام، ص۴۶؛ صبحی صالح، ص۴۸.</ref>
|پس‌زمینه عنوان =  
 
|رنگ قلم عنوان =  
=== نامه ۶۲ ===
|شکل‌بندی عنوان =  
از نامه‌های آن حضرت (علیه السّلام) است به اهل مصر، آنگاه که مالک اشتر را والی و فرمانروای آن سامان گردانید؛ در قسمتی از این نامه آمده است: خداوند سبحان محمّد (صلّی اللّه علیه و آله) را برانگیخت ترساننده جهانیان (از عذاب الهیّ) و گواه بر پیغمبران (که برای رستگاری مردم از جانب خدای تعالی فرستاده شده‌اند) چون آن حضرت درگذشت پس از او مسلمانان درباره خلافت نزاع و گفتگو کردند و سوگند بخدا دلم راه نمی‌داد و به خاطرم نمی‌گذشت که عرب پس از آن حضرت (صلّی اللّه علیه و آله) خلافت را از اهل بیت و خاندان او به دیگری واگزارند، و نه آنکه آنان پس از آن بزرگوار (با همه سفارش‌ها و آشکارا تعیین نمودن مرا برای خلافت در غدیر خمّ و سائر مواضع) آنرا از من بازدارند.<ref>فیض الاسلام، ص۱۰۴۸؛ صبحی صالح، ص۴۵۱.</ref>
|تراز گفتاورد =  
 
|شکل‌بندی گفتاورد =  
== استدلال امیر مؤمنان به امامت خود در دیگر کتاب‌ها ==
|گیومه گفتاورد =  
اگر امام علی(ع) در سقیفه حضور نداشت تا به غدیر احتجاج کند، در روز شورای خلافت ـ طبق نقل اهل سنّت ـ و در روزگار خلیفه سوم و روزگاران دیگر بدان احتجاج کرد. علاوه بر (الغدیر)، مرحوم علامه امینی کتاب مستقلی در این موضوع دارند به نام (المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر) که در حدود ۱۰۰ صفحه روایات اهل سنّت را در این باب با سند ذکر می‌کند که به عنوان نمونه یک روایت نقل می‌شود:
|تراز منبع =  
 
|شکل‌بندی منبع =  
امام علی(ع) در روز شورا طی سخنانی پس از احتجاج به افتخارات بزرگ خود از قبیل سبقت در توحید، برادری جعفر طیار، داشتن عمویی چون شیر خدا و رسول و سید الشهداء حمزه، داشتن همسری چون فاطمه، سیده زنان اهل بهشت، داشتن دو سبط نبی چون حسن و حسین دو آقای بهشت، فرمودند: شما را به خدا قسم آیا کسی جز من در شما هست که پیامبر به او گفته باشد: هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست، خدایا هر که ولایتش پذیرفت او را تحت ولایت خود قرار ده خدایا دوست بدار دوستانش را و دشمن بدار دشمنانش را و یاری کن یاورانش را، حاضران به غایبان نیز برسانند و همگی گفتند نه به خدا قسم.
}}
 
{{درگاه|غدیر}}
از این قبیل روایات فراوان داریم و حتّی در روایتی که در الغدیر نیز آمده است امام علی(ع) مفصّل‌تر، واقعه غدیر و سخنان پیامبر(ص) را بیان می‌فرمایند.
امام علی(ع) بارها بر حق [[امامت امام علی|امامت خود]] تصریح و برای آن استدلال کرده و مردم را از جایگاه امامت خود آگاه کرده است. بر اساس خطبه ششم [[نهج‌البلاغه]] امام علی(ع) به حقی که پس از [[رحلت پیامبر(ص)]] از او [[غصب خلافت|غصب]] شد تصریح کرده است.<ref>ترجمه و شرح نهج البلاغه به قلم سیدعلی نقی فیض الاسلام به خط طاهر خوشنویس، ص۵۸؛ نهج البلاغه به قلم صبحی صالح، بیروت، ص۵۳.</ref> در [[خطبه شقشقیه]] نیز، [[خلافت]] را به پیراهنی تشبیه کرده، که [[ابوبکر]] با اینکه می‌دانست علی(ع)‌ مستحق آن است، پوشید.<ref>فیض الاسلام، ص۴۶؛ صبحی صالح، ص۴۸.</ref> در خطبه دوم<ref>نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص۴۵؛ صبحی صالح، ص۴۷.</ref> و نامه ۶۲<ref>فیض الاسلام، ص۱۰۴۸؛ صبحی صالح، ص۴۵۱.</ref> نیز، به استحقاق [[اهل بیت(ع)]] برای خلافت و غصب آن توسط دیگران اشاره شده است.
 
مرحوم سیّد شرف الدین (رحمه الله علیه) در المراجعات نامه صد و چهارم به بعد، پاره‌ای از احتجاجات امام و یارانش را ذکر می‌کند که ما نیز نمونه‌ای دیگر به نقل از ایشان ذکر می‌کنیم:


امام(ع) در روز «رحبه» در ایام خلافتش مردم را برای یادآوری روز «غدیر» جمع فرمود، همه را گرد آورد و به آنها گفت: «شما را به خدا سوگند می‌دهم، هر مسلمانی از پیامبر شنیده که در روز غدیر چه فرمود، بپا خیزد و آنچه را شنیده، شهادت دهد و بجز کسی که در آن روز پیامبر را می‌دیده بپا نخیزد»؛ سی نفر از صحابه که ۱۲ نفر آن‌ها از اهل «بدر» بودند بپا خاستند و به آنچه در مورد نصّ غدیر شنیده و شاهد بودند، شهادت دادند.<ref>امامی، محمد جعفر، ترجمه المراجعات، ص۴۳۳.</ref>
بر اساس منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، امام علی(ع) بارها به [[حدیث غدیر]] برای استحقاق خود نسبت به خلافت، استدلال کرده است. از آن جمله روز شورای خلافت و دوره [[عثمان بن عفان|عثمان بن عفّان]] خلیفه سوم است.
خطيب خوارزمى حنفى در كتاب «مناقب» خود از عامر بن واثله نقل مى‌كند: «در روز شورى ـ شوراى شش نفرى كه براى انتخاب خليفه بعد از عمر معين شده بود ـ با على(ع) همراه بودم و شنيدم كه او با ساير اعضاى شورا چنين مى‌گفت: دليل محكمى براى شما اقامه مى‌كنم كه عرب و عجم توانايى تغيير آن را نداشته باشد ... شما را به خدا سوگند آيا در ميان شما كسى جز من وجود دارد كه پيامبر(ص) در حقّ او گفته باشد: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فعلىٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ منْ والاهُ وَ انْصرْ مَنْ نَصَرَهُ لِيُبَلِّغْ اَلشّاهِدُ اَلْغائِبَ»؟ همه گفتند: نه». <ref>خوارزمي، الموفق بن احمد بن محمد المكي، المناقب، تحقيق: شيخ مالك المحمودي، قم، جامعه مدرسين، چاپ دوم، [بی‌تا]، ص ۲۸۰.</ref>


نتیجه اینکه:
اين روايت را حموينى در «فرائد السّمطين» در باب ۵۸ و ابن حاتم در «درُّ النّظيم» و ابن ابى الحديد در «شرح نهج البلاغه» نقل كرده اند. همچنين ابن حجر در «الصواعق» همين مضمون را از دارقطنى نقل نموده است.<ref> علامه امینی، عبد الحسين، الغدير فى الكتاب و السنه و الادب،مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، قم، ۱۴۱۶ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۳۲۸، (مناشدة أميرالمؤمنين(عليه السلام) يوم الشورى سنة(۲۳ ه) أو أول(۲۴)).</ref>


در تمام روزگار غربت و خانه نشینی و پس از آن، خود امام و اولاد او(ع) و نیز عالمان شیعه، حکیمانه مسئله امامت را در بین عموم مطرح ساخته‌اند و شاهد آن روایات زیادی است که هم از طریق اهل سنت و هم از طریق شیعه بما رسیده است و مرحوم علامه امینی در کتاب شریف الغدیر جلد اول و نیز کتاب (المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر) آنها را نقل کرده است. برای مطالعه بیشتر به کتاب حماسه غدیر تألیف استاد محمّد رضا حکیمی و نیز الغدیر مرحوم علامه امینی و کتاب ارزشمند «المراجعات» تألیف سیّد شرف الدین جبل عاملی مراجعه شود.
[[علامه امینی]] عالم شیعه، برخی روایات اهل سنت در این باره را در کتابی با نام «المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر» گردآوری کرده است.


<span></span>
علامه امینی در آن كتاب بحث جامعى پيرامون «مناشده»؛ (استدلال) امير مؤمنان على(عليه السلام) در موارد متعدّدى، از جمله در ايّام ‍[خلافت] عثمان، در زمان خلافت خودش، روز جنگ جمل، بار ديگر در كوفه، در روز جنگ صفين با مدرك وسيع و گسترده اى ذكر شده. به علاوه شانزده مورد ديگر از احتجاجات فاطمه زهرا(عليها السلام) و امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) و جمعى از صحابه و غير صحابه نقل شده كه از يك سو حكايت از اطّلاعات وسيع و گسترده اين نويسنده بزرگ مى كند و از سوى ديگر نشان مى دهد كه استدلال به اين حديث در قرون مختلف، مورد توجّه بوده است. هر چند سياست هاى خاصّى كه بر اين مسأله در هر زمان حاكم بوده مى كوشيده است كه آن را تا حدّ ممكن كم رنگ نشان دهد.<ref>علامه امینی، عبد الحسين، الغدير فى الكتاب و السنه و الادب، مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، قم، ۱۴۱۶ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۳۲۸، (مناشدة أميرالمؤمنين(عليه السلام) يوم الشورى سنة(۲۳ ه) أو أول(۲۴))؛ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، چاپ نهم، ج ۹، ص ۱۹۹.</ref>  


بر پایه روایتی دیگر، امام علی(ع) در  [[ماجرای رحبه|ماجرای رُحْبَه]] در ایام خلافتش، مردم را برای یادآوری [[عید غدیر|روز غدیر]] جمع کرد و از آنان خواست کسانی که در روز غدیر بودند و سخنان پیامبر(ص) را شنیدند به آن شهادت دهند. در آن میان، سی نفر از [[صحابه]] درباره حدیث غدیر شهادت دادند.<ref>امامی، محمد جعفر، ترجمه المراجعات، ص۴۳۳.</ref><span></span>
==جستارهای وابسته==
*[[استدلال اهل‌بیت(ع) به حدیث غدیر]]
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =تاریخ
  |شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان
  |شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =امام علی(ع)
  |شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۱

سؤال
آیا در کلام امام علی(ع) درباره امامت خود او روایتی وجود دارد؟


بخشی از سخنان امام علی(ع) در شورای شش نفره:

شما را به خدا قسم آیا کسی جز من در شما هست که پیامبر به او گفته باشد: «هر که من مولای اویم پس علی مولای او است، خدایا هر که ولایتش پذیرفت او را تحت ولایت خود قرار ده، خدایا دوستانش را دوست و دشمنانش را دشمن بدار...»

المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر.
درگاه‌ها
درگاه غدیر.png


امام علی(ع) بارها بر حق امامت خود تصریح و برای آن استدلال کرده و مردم را از جایگاه امامت خود آگاه کرده است. بر اساس خطبه ششم نهج‌البلاغه امام علی(ع) به حقی که پس از رحلت پیامبر(ص) از او غصب شد تصریح کرده است.[۱] در خطبه شقشقیه نیز، خلافت را به پیراهنی تشبیه کرده، که ابوبکر با اینکه می‌دانست علی(ع)‌ مستحق آن است، پوشید.[۲] در خطبه دوم[۳] و نامه ۶۲[۴] نیز، به استحقاق اهل بیت(ع) برای خلافت و غصب آن توسط دیگران اشاره شده است.

بر اساس منابع شیعه و اهل سنت، امام علی(ع) بارها به حدیث غدیر برای استحقاق خود نسبت به خلافت، استدلال کرده است. از آن جمله روز شورای خلافت و دوره عثمان بن عفّان خلیفه سوم است. خطيب خوارزمى حنفى در كتاب «مناقب» خود از عامر بن واثله نقل مى‌كند: «در روز شورى ـ شوراى شش نفرى كه براى انتخاب خليفه بعد از عمر معين شده بود ـ با على(ع) همراه بودم و شنيدم كه او با ساير اعضاى شورا چنين مى‌گفت: دليل محكمى براى شما اقامه مى‌كنم كه عرب و عجم توانايى تغيير آن را نداشته باشد ... شما را به خدا سوگند آيا در ميان شما كسى جز من وجود دارد كه پيامبر(ص) در حقّ او گفته باشد: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فعلىٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ منْ والاهُ وَ انْصرْ مَنْ نَصَرَهُ لِيُبَلِّغْ اَلشّاهِدُ اَلْغائِبَ»؟ همه گفتند: نه». [۵]

اين روايت را حموينى در «فرائد السّمطين» در باب ۵۸ و ابن حاتم در «درُّ النّظيم» و ابن ابى الحديد در «شرح نهج البلاغه» نقل كرده اند. همچنين ابن حجر در «الصواعق» همين مضمون را از دارقطنى نقل نموده است.[۶]

علامه امینی عالم شیعه، برخی روایات اهل سنت در این باره را در کتابی با نام «المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر» گردآوری کرده است.

علامه امینی در آن كتاب بحث جامعى پيرامون «مناشده»؛ (استدلال) امير مؤمنان على(عليه السلام) در موارد متعدّدى، از جمله در ايّام ‍[خلافت] عثمان، در زمان خلافت خودش، روز جنگ جمل، بار ديگر در كوفه، در روز جنگ صفين با مدرك وسيع و گسترده اى ذكر شده. به علاوه شانزده مورد ديگر از احتجاجات فاطمه زهرا(عليها السلام) و امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) و جمعى از صحابه و غير صحابه نقل شده كه از يك سو حكايت از اطّلاعات وسيع و گسترده اين نويسنده بزرگ مى كند و از سوى ديگر نشان مى دهد كه استدلال به اين حديث در قرون مختلف، مورد توجّه بوده است. هر چند سياست هاى خاصّى كه بر اين مسأله در هر زمان حاكم بوده مى كوشيده است كه آن را تا حدّ ممكن كم رنگ نشان دهد.[۷]

بر پایه روایتی دیگر، امام علی(ع) در ماجرای رُحْبَه در ایام خلافتش، مردم را برای یادآوری روز غدیر جمع کرد و از آنان خواست کسانی که در روز غدیر بودند و سخنان پیامبر(ص) را شنیدند به آن شهادت دهند. در آن میان، سی نفر از صحابه درباره حدیث غدیر شهادت دادند.[۸]

جستارهای وابسته

منابع

  1. ترجمه و شرح نهج البلاغه به قلم سیدعلی نقی فیض الاسلام به خط طاهر خوشنویس، ص۵۸؛ نهج البلاغه به قلم صبحی صالح، بیروت، ص۵۳.
  2. فیض الاسلام، ص۴۶؛ صبحی صالح، ص۴۸.
  3. نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص۴۵؛ صبحی صالح، ص۴۷.
  4. فیض الاسلام، ص۱۰۴۸؛ صبحی صالح، ص۴۵۱.
  5. خوارزمي، الموفق بن احمد بن محمد المكي، المناقب، تحقيق: شيخ مالك المحمودي، قم، جامعه مدرسين، چاپ دوم، [بی‌تا]، ص ۲۸۰.
  6. علامه امینی، عبد الحسين، الغدير فى الكتاب و السنه و الادب،مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، قم، ۱۴۱۶ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۳۲۸، (مناشدة أميرالمؤمنين(عليه السلام) يوم الشورى سنة(۲۳ ه) أو أول(۲۴)).
  7. علامه امینی، عبد الحسين، الغدير فى الكتاب و السنه و الادب، مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، قم، ۱۴۱۶ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۳۲۸، (مناشدة أميرالمؤمنين(عليه السلام) يوم الشورى سنة(۲۳ ه) أو أول(۲۴))؛ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، چاپ نهم، ج ۹، ص ۱۹۹.
  8. امامی، محمد جعفر، ترجمه المراجعات، ص۴۳۳.