جریان سقیفه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۷: خط ۲۷:
برخی معتقدند با [[غصب خلافت]] توسط ابوبکر و عمر، مردم از اهل بیت پیامبر(ص) دورتر شدند و آثار نامطلوب آن پدیدار گشت؛ اما موضع‌گیری و اندیشه‌های علی(ع) و ائمه اطهار(ع) مانع از انحراف کلی [[اسلام]] شد.<ref>حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی سیاسی اسلام، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۲۱.</ref>
برخی معتقدند با [[غصب خلافت]] توسط ابوبکر و عمر، مردم از اهل بیت پیامبر(ص) دورتر شدند و آثار نامطلوب آن پدیدار گشت؛ اما موضع‌گیری و اندیشه‌های علی(ع) و ائمه اطهار(ع) مانع از انحراف کلی [[اسلام]] شد.<ref>حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی سیاسی اسلام، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۲۱.</ref>
==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==
{{مطالعه بیشتر}}


#تاریخ تحلیلی اسلام؛ سیدجعفر شهیدی
* تاریخ تحلیلی اسلام؛ سیدجعفر شهیدی
#تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام از جاهلیت تا عصر امویان؛ علی اکبر حسنی.
* تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام از جاهلیت تا عصر امویان؛ علی اکبر حسنی.
{{مطالعه بیشتر}}


==منابع==
==منابع==
خط ۴۹: خط ۴۹:
  | تغییر مسیر =شد
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =ج
  | اولویت =ج

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۴

سؤال

جریان سقیفه را توضیح دهید؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


جریان سقیفه بنی‌ساعده پس از رحلت پیامبر(ص) و برای جانشینی او شکل گرفت. گروهی از مهاجرین و انصار در غیاب امام علی(ع) و صحابه سرشناس، در سقیفه بنی‌ساعده جمع شدند و پس از بحث و جدل‌های فراوان، ابوبکر را به خلافت برگزیدند. آنها بلافاصله با روش‌های گوناگون از دیگران بیعت گرفته و خلافت ابوبکر را تثبیت کردند.

موقعیت مکانی و کارایی سقیفه

سقیفه بنی‌ساعده در شمال غربی مسجدالنبی قرار داشت. این سایبان جمعیتی کمتر از صد نفر را در خود جای می‌داد. آنجا محل اجتماع انصار (مردم مدینه از جمله اوس و خزرج) بود.[۱] سقیفه در لغت به معنای ایوانچه سقف‌دار (سایبان دار) دانسته شده است.[۲]

گردهمایی برای جانشینی پیامبر(ص) در سقیفه

پس از وفات پیامبر اسلام(ص) در حالی که امام علی(ع) و بنی‌هاشم مشغول غسل و تدفین پیامبر(ص) بودند، گروهی از انصار و تعدادی از مهاجرین، برای تعیین جانشین در سقیفه بنی‌ساعده جمع شدند.

حاضرین در سقیفه گروه خود را لایق‌تر از دیگری می‌پنداشتند. انصار، ایمان آوردن و یاری کردن پیامبر(ص) را دلیل بر اولویت خود در جانشینی پیامبر دانستند. مهاجران نیز با استناد به سبقت داشتن در اسلام و خویشاندی پیامبر(ص) خود را مقدم در جانشینی پیامبر(ص) ذکر کردند. انصار پس از شنیدن سخنان مهاجرین، نظریه یک امیر از ما و یک امیر از مهاجرین را مطرح کردند؛ اما ابوبکر با استناد به حدیثی از پیامبر مبنی بر جانشینی قریش این رأی را نپذیرفت.[۳]

انصار که به دنبال ریاست سعد ابن عباده بودند، شکست خوردند و در نهایت با پیشنهاد عمر مبنی بر خلافت ابوبکر موافقت کرده و بلافاصله با او بیعت کردند و بیشتر حاضران نیز از آنان پیروی نمودند. برخی معتقدند که دشمنی دیرینه اوس و خزرج نیز در پیشبرد نظر مهاجران مؤثر واقع شد.[۴]

بیعت گرفتن از مردم

آنها پس از خروج از سقیفه با شیوه‌های مختلف، از دیگران بیعت گرفتند و تلاش‌های امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) و برخی از اصحاب پیامبر(ص) در برابر آنها راه به جایی نبرد و حکومت ابوبکر تثبیت شد.

عده‌ای به بهانه اینکه با جماعت مسلمین نباید مخالفت کرد، مجبور به بیعت شدند و غاصبان با مغالطه، موعظه، تطمیع، تهدید، قتل، ترور و جعل حدیث، بیعت اکثریت را در مدت کوتاهی به دست آوردند که بیعت‌کنندگان برخی از روی رغبت و برخی با بی‌میلی و اجبار با ابوبکر بیعت کردند.[۵]

در این انتخاب امام علی(ع) و خاندان بنی‌هاشم و برخی از سران مهاجران و انصار و نخبگان با سابقه از جمله عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر، سلمان، مقداد، عمار، ابوذر و… حضور نداشتند.

حضرت فاطمه(س) با خشم و غضب از انحراف خلافت، در پاسخ زنان قریش فرمودند: «از دنیای شما بیزارم و از فراق شما خوشحال، چون حق مرا حفظ نکردید و پیمان و عهد پیامبر(ص) مراعات نشد و وصیت او پذیرفته نگشت و…»

برخی معتقدند با غصب خلافت توسط ابوبکر و عمر، مردم از اهل بیت پیامبر(ص) دورتر شدند و آثار نامطلوب آن پدیدار گشت؛ اما موضع‌گیری و اندیشه‌های علی(ع) و ائمه اطهار(ع) مانع از انحراف کلی اسلام شد.[۶]

مطالعه بیشتر

  • تاریخ تحلیلی اسلام؛ سیدجعفر شهیدی
  • تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام از جاهلیت تا عصر امویان؛ علی اکبر حسنی.

منابع

  1. حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام از جاهلیت تا عصر اموی، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۱۹.
  2. شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۱.
  3. شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۲.
  4. شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۲.
  5. رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(ع)، تهران، فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۰، ج۸، صصص ۴۰۵ و ۴۵۵.
  6. حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی سیاسی اسلام، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۲۱.