تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}آیا روایت ذیل معتبر است؟ و منظور از هفت امام در متن حدیث، کدام یک از ائمه هستند؟: «عن المفضل بن محمد الجعفی قال سألت أبا عبد الله ع عن قول الله «کَمَثَلِ حَبَّه أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ» قال: الحبه فاطمه صو السبع السنابل سبعه من ولدها سابعهم قائمهم» ؟{{پایان سوال}}
{{سوال}}در روایتی گفته شده مراد از دانه گندم در آیه ۲۶۱ سوره بقره، حضرت فاطمه(س) و منظور از هفت خوشه گندم، هفت فرزند او هستند که هفتمین آنها قائم است. آیا این روایت از نظر سند صحیح است؟ از امام حسین(ع) تا امام مهدی(عج) ده نفر هستند؛ پس چگونه در این روایت هفت نفر دانسته شده‌اند؟{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
خداوند متعال در آیه ۲۶۱ سوره بقره می‌فرماید:
{{جعبه اطلاعات حدیث
 
| عنوان =حدیث تشبیه امامان به هفت خوشه
«مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّه أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَه مِائَه حَبَّه وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»؛ «کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه‏، یکصد دانه باشد؛ و خداوند آن را برای هر کس بخواهد، دو یا چند برابر می‌کند؛ و خدا وسیع و داناست‏».
| تصویر =
 
| توضیح تصویر =
عیاشی در کتاب تفسیر خود، ذیل این آیه روایتی آورده است که:
| اندازه تصویر =
 
| نام‌های دیگر =
عن المفضل بن محمد الجعفی قال سألت أبا عبد الله ع عن قول الله «کَمَثَلِ حَبَّه أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ» قال الحبه فاطمه صو السبع السنابل سبعه من ولدها سابعهم قائمهم، قلت: الحسن قال: إن الحسن إمام من الله مفترض طاعته و لکن لیس من السنابل السبعه أولهم الحسین و آخرهم القائم، فقلت: قوله «فِی کُلِّ سُنْبُلَه مِائَه حَبَّه» قال: یولد الرجل منهم فی الکوفه مائه من صلبه و لیس ذاک إلا هؤلاء السبعه.
| موضوع  =
 
| به نقل از = [[امام صادق(ع)]]
ترجمه:
| روایات مشابه =
 
| راوی اصلی = مُفَضَّل بن محمد جُعْفی
مفضل بن محمد جعفی می‌گوید: از امام صادق(ع) تفسیر آیه: «کَمَثَلِ حَبَّه أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ» را پرسیدم؟
| دیگر راویان =
 
| اعتبار سند = [[حدیث ضعیف|ضعیف]] ([[حدیث مرسل|مرسل]])
امام فرمود: «حبه، فاطمه است و هفت سنبل هفت فرزند آن حضرت است که هفتمینش قائم شان می‌باشد».
| منابع شیعه = [[تفسیر عیاشی]]
 
| منابع سنی =
پرسیدم: امام حسن هم از آنهاست؟
| توضیحات = بخشی از محتوای حدیث با اعتقادات مسلم [[شیعه]] ناسازگار دانسته شده است.
 
}}
فرمود: «امام حسن امامی است از سوی خدا که طاعتش واجب است، ولی از هفت سنبل نیست و بلکه اول آنها امام حسین و آخرشان قائم آنهاست».
'''تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم''' مضمون روایتی در [[تفسیر عیاشی|تفسیر عیّاشی]] است که از [[امام صادق(ع)]] نقل شده و آن را از نظر سند [[حدیث مرسل|مرسل]] و [[حدیث ضعیف|ضعیف]] شمرده‌اند. راویانِ این روایت به جز راوی اصلی آن حذف شده‌اند؛ بنابراین به آن اعتماد نکرده‌اند.  
 
پرسیدم: تفسیر «فِی کُلِّ سُنْبُلَه مِائَه حَبَّه» چیست؟
 
فرمود: «مردی از آنها در کوفه متولد می‌شود که از صلبش صد نفر بیاید و این نیست مگر از این هفت نفر».
 
کتاب‌های دیگر مانند: تفسیر البرهان، تفسیر نورالثقلین، تفسیر کنز الدقایق، بحار الانوار و … این روایت را از عیاشی نقل کرده‌اند و لذا باید دید این روایت چقدر قابل اعتماد و استناد است و نقل دیگر کتاب‌ها دلیل بر اعتبار این روایت نمی‌شود مگر اینکه درستی روایات در همین کتاب ثابت شود.
 
نکاتی در بررسی این روایت:
 
نکته اول: اعتبار تفسیر عیاشی:
 
تفسیر عیاشی از تفسیرهای کهن شیعه و متعلق به عصر غیبت صغراست که ابو نصر محمد بن مسعود عیّاشی آن را تألیف کرده است.<ref>زرکلی، صاحب الأعلام تاریخ وفات عیاشی را ۳۲۰ هجری دانسته است.</ref>


متن موجود تفسیر عیّاشی نوشته‌ای مرسل است که در آن اسناد احادیث ذکر نشده است و تفسیر قرآن کریم را از ابتدا تا سوره کهف دربردارد.
بر اساس این روایت، مراد از بذر گندم در آیه ۲۶۱ [[سوره بقره]]، [[حضرت فاطمه(س)]] و منظور از هفت خوشه گندم، هفت فرزند او هستند که نخستین آنها [[امام حسین(ع)]] و هفتمین آنها [[قائم]] است.  


بنابراین روایات این کتاب در صورتی قابل استناد می‌باشد که در کتاب‌های دیگر با سند آمده باشد تا معتبر بودن سند بررسی شود و با توجه به اینکه این روایت را کتاب‌های دیگر هم از همین کتاب آورده‌اند و سندی ندارد و با توجه به اینکه عیاشی در عصر غیبت بوده و مفضل از شاگردان امام صادق «ع» است، لذا به یقین نمی‌تواند او را دیده باشد و از او نقل حدیث کند.
این حدیث را افزون بر سند، از نظر محتوا نیز دارای اشکال شمرده‌اند؛ زیرا با مبانی غیرقابل انکار [[شیعه]] در تضاد است. [[شیعه|شیعیان]] معتقدند شمار [[امامان(ع)]] از [[امام حسین(ع)]] به بعد، ده نفر هستند با اینکه این روایت به هفت نفر اشاره کرده است.


در نتیجه روایت از نظر سندی غیر معتبر است و قابل استناد نمی‌باشد.
== متن و ترجمه ==
{{عربی|عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ {{قرآن|كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ‌}} قَالَ: الْحَبَّةُ فَاطِمَةُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ السَّبْعُ السَّنَابِلُ سَبْعَةٌ مِنْ وُلْدِهَا سَابِعُهُمْ قَائِمُهُمْ، قُلْتُ: الْحَسَنُ قَالَ: إِنَّ الْحَسَنَ إِمَامٌ مِنَ اللَّهِ مُفْتَرَضٌ طَاعَتُهُ وَ لَکِنْ لَیْسَ مِنَ السَّنَابِلِ السَّبْعَةِ أَوَّلُهُمْ اَلْحُسَیْنُ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ، فَقُلْتُ: قَوْلُهُ {{قرآن|فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ‌}} قَالَ: یُولِدُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فِی اَلْکُوفَةِ مِائَةً مِنْ صُلْبِهِ وَ لَیْسَ ذَاکَ إِلاَّ هَؤُلاَءِ السَّبْعَةُ‌}}
{{نقل قول|مُفَضَّل بن محمد جُعْفی می‌گوید: از امام صادق(ع) تفسیر آیه {{قرآن|کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ‌}} را پرسیدم. امام فرمود: «حبه (دانه)، فاطمه است و هفت سنبل هفت فرزند او هستند که هفتمینشان قائم آنها است».


نکته دوم: مفضل بن محمد جعفی:
پرسیدم: امام حسن(ع) هم از آنها است؟ فرمود: «امام حسن امامی از سوی خدا است که طاعتش واجب است؛ ولی از هفت سنبل نیست؛ بلکه اول آنها امام حسین(ع) و آخرشان قائم آنها است».


مرحوم خویی (ره) می‌نویسد: ذهبی در میزان الاعتدال وی را ثقه می‌داند، ولی ابو حاتم می‌گوید: کسی به حدیث وی اعتنا نمی‌کرد.<ref>خوئی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چاپ پنحم، ۱۴۱۳ ه. ق ، ج۱۹، ص۳۳۲.</ref>
پرسیدم: تفسیر {{قرآن|فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ‌}} چیست؟ فرمود: «مردی از آنها در کوفه متولد می‌شود که از صلبش صد نفر بیاید و این نیست مگر از این هفت نفر».}}


بنابراین از نظر سندی اشکال دومی هم دارد و آن هم خود مفضل است که مرحوم خوئی فقط به نقل قول اکتفا کرده است و از این لحاظ می‌توان گفت علمای رجالی شیعه او را توثیق نکرده‌اند.
== بررسی سند ==
حدیث تشبیه [[امامان(ع)]] به هفت خوشه گندم، در کتاب [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]] از مُفَضَّل بن محمد جُعْفی و او از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده است. دیگر کتاب‌ها مانند [[تفسیر برهان (کتاب)|تفسیر برهان]]، [[تفسیر نورالثقلین|نورالثقلین]]، [[تفسیر کنز الدقایق|کنز الدقایق]] و [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] همین روایت را از عیاشی نقل کرده‌اند.


نکته سوم: توجیهات حدیث توسط برخی:
=== تفسیر عیاشی ===
{{اصلی|تفسیر عیاشی (کتاب)}}
تفسیر عیاشی از تفسیرهای کهن شیعه و متعلق به عصر [[غیبت صغری]] است، که ابو نصر محمد بن مسعود عیّاشی آن را تألیف کرده است.<ref>زرکلی، الأعلام.</ref> در تفسیر عیاشی، اسناد احادیث ذکر نشده و همه روایات آن [[حدیث مرسل|مرسل]] است. روایات این کتاب را هنگامی معتبر دانسته‌اند که با سلسه‌سند معتبر در دیگر کتاب‌های روایی ذکر شده باشد. محمد عیاشی حدیث تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم را مانند دیگر روایات این کتاب، با حذف راویان آورده و تنها راوی اصلی آن را ذکر کرده است؛ در دیگر کتاب‌های روایی نیز، سلسله‌سندی برای این روایت ذکر نشده است؛ از این رو، این حدیث را از نظر سند نامعتبر دانسته‌اند.


الف) توجیهی از شیخ حر عاملی:
درباره مفضل بن محمد جعفی راوی این روایت نیز، اختلاف‌نظر است. به گفته [[سید ابوالقاسم خویی]] فقیه و [[علم رجال|رجال‌شناس]] شیعه، برخی به حدیث او اعتنا نکرده‌اند؛<ref>خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی‌جا، بی‌نا، چاپ پنحم، ۱۴۱۳ق، ج۱۹، ص۳۳۲.</ref> بنابراین اشکال دومی نیز به سند روایت وارد شده است.


در پاورقی البرهان آمده:
== بررسی محتوا ==
بر اساس روایت تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم، مراد از بذر گندم در آیه ۲۶۱ [[سوره بقره]]، [[حضرت فاطمه(س)]] و منظور از هفت خوشه گندم، هفت فرزند او هستند که نخستین آنها امام حسین(ع) و هفتمین آنها [[قائم]] است. در این روایت گفته شده اگر چه [[امام حسن(ع)]] امام است و اطاعت از او واجب است ولی یکی از هفت‌ خوشه نیست. همچنین بر اساس این روایت، یکی از هفت فرزند فاطمه(س) در [[کوفه]] به دنیا می‌آید و صد نفر از صُلب او متولد خواهند شد.


قال الحرّ العاملی فی (إثبات الهداه ۷: ۹۵/ ۵۵۰): هؤلاء السبعه من جمله الاثنی عشر، و لیس فیه إشعار بالحصر کما هو واضح، و لعلّ المراد السابع من الصادق (علیه السّلام)، لأنّه هو المتکلّم بهذا الکلام، انتهی.<ref>البرهان ج۱، ص۵۴۲، ذیل آیه ۲۶۱ سوره بقره.</ref>
این حدیث به جز مرسل بودن و [[حدیث ضعیف|ضعیف]] بودن سند آن، از نظر محتوایی نیز رد شده است؛ زیرا با مبانی غیرقابل انکار [[شیعه]] در تضاد است. [[شیعه|شیعیان]] معتقدند شمار امامان(ع) از امام حسین(ع) به بعد، ده نفر هستند با اینکه این روایت به هفت نفر اشاره کرده است. همچنین گفته شده ظاهر آیه [[قرآن]] درباره [[انفاق]] است و با [[امامت]] ارتباطی ندارد؛ بنابراین تفسیر ذکر شده در حدیث را با [[ظاهر قرآن]] ناسازگار شمرده‌اند؛ زیرا قرآن کریم می‌فرماید: {{قرآن| مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في‏ كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ| ترجمه=  كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏كنند، همانند بذرى هستند كه هفت خوشه بروياند؛ كه در هر خوشه، يكصد دانه باشد؛ و خداوند آن را براى هر كس بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، دو يا چند برابر مى‏كند؛ و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسيع، و (به همه چيز) داناست}}‏<ref>بقره: 261.</ref>


یعنی حر عاملی در کتاب اثباه الهداه می‌نویسد که این هفت امام از امام صادق «ع» تا امام دوازدهم می‌باشد و البته منظور این نیست که امامان هفت نفر هستند و بلکه چون گوینده این کلام امام صادق «ع» می‌باشد، لذا به امامان بعد از خود اشاره دارد.
سیاق این آیات از این جهت كه همه در باره انفاق است، و مضامین آنها به یكدیگر ارتباط دارد این را مى‌فهماند كه همه یك باره نازل شده، و این آیات مؤمنین را تحریك و تشویق به انفاق در راه خدا می‌كند، و نخست براى زیاد شدن و بركت مالى كه انفاق مى‌كنند مثلى مى‌زند، كه یك درهم آن هفتصد درهم مى‌شود، و چه بسا كه خدا بیشترش هم مى‌كند، و سپس براى انفاق ریایى و غیر خدایى مثلى مى‌آورد تا بفهماند كه چنین انفاقى بركت و بهره‌اى ندارد، و در مرحله سوم مسلمانان را از انفاق با منت و اذیت نهى مى‌كند، زیرا كه منت و اذیت اثر آن را خنثى مى‌كند، و اجر عظیمش را حبط نموده و از بین مى‌برد سپس دستور مى‌دهد كه از مال پاكیزه خود انفاق كنند، نه اینكه از جهت بخل و تنگ نظرى هر مال ناپاك و دور انداختنى را در راه خدا بدهند، و آن گاه موردى را كه باید مال در آن مورد انفاق شود ذكر مى‌كند كه عبارت است از فقرایى كه در راه خدا از هستى ساقط شده‌اند، و در آخر اجر عظیمى كه این انفاق نزد خداى تعالى دارد بیان مى‌كند. <ref>طباطبایى، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج2، ص 586، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چ 5، 1374 ش.</ref>


این توجیه درست نمی‌باشد چرا که در متن روایت آمده اول آنها امام حسین «ع» می‌باشد و امام حسین «ع» قبل از امام صادق «ع» می‌باشد نه بعد از آن.
برخی از عالمان شیعه تلاش کرده‌اند محتوای حدیث را اصلاح کنند؛ برخی از این تلاش‌ها چنین است:


ب) اشاره به هفت نام ائمه:
* '''شروع هفت نفر از امام صادق(ع)''': [[شیخ حر عاملی]] معتقد است این روایت به هفت نفر از دوازده امام اشاره کرده و تعداد امامان را منحصر در هفت نفر نکرده است. همچنین احتمال داده هفت امامِ مورد نظر در روایت، از امام صادق(ع) شروع شده است، که در این صورت به [[امام مهدی(ع)]] ختم خواهد شد. دلیل او این است که متکلم، خودِ امام صادق(ع) است. این احتمال مورد نقد قرار گرفته، زیرا در روایت تصریح شده نفر اول از هفت نفر، امام حسین(ع) است.<ref>إثبات الهداه ۷: ۹۵/ ۵۵۰، در پاورقی البرهان ج۱، ص۵۴۲، ذیل آیه ۲۶۱ سوره بقره.</ref>
 
* '''اشاره به هفت نام مشترک در امامان(ع)''': برخی گفته‌اند نام امامان از هفت نام تشکیل یافته و مراد از حدیث هفت نام از امامان است، نه تعداد امامان. هفت نام چنین‌اند: علی (امام اول، چهارم، هشتم و دهم)؛ حسن (امام دوم و یازدهم) حسین (امام سوم)؛ محمد (امام پنجم و نهم)؛ جعفر (امام ششم)؛ موسی (امام هفتم)؛ قائم (امام دوازدهم). این گفته مورد نقد قرار گرفته است؛ زیرا نام امام دوازدهم قائم نیست بلکه قائم لقب او است. نام امام دوازدهم «محمد» است؛ بنابراین تعداد نام امامان شش نام است نه هفت نام.
برخی گفته‌اند که نام ائمه اطهار «ع» از هفت نام تشکیل یافته:
 
علی (امام اول، چهارم، هشتم و دهم)؛
#
حسن (امام دوم و یازدهم)
#
حسین (امام سوم)؛
#
محمد (امام پنجم و نهم)؛
#
جعفر (امام ششم)؛
#
موسی (امام هفتم)؛
#
قائم (امام دوازدهم).
#
و مراد از هفت امام یعنی هفت نام مبارک ائمه اطهار «ع».
 
این توجیه نیز درست نمی‌باشد، زیرا:
 
اولا: نام مبارک امام دوازدهم قائم نیست و بلکه قائم لقب حضرت می‌باشد و لذا نام ائمه اطهار «ع» شش نام می‌شود نه هفت نام.
 
ثانیاً: اگر اینگونه بود لزومی نداشت امام حسن مجتبی(ع) را کم کند، بلکه نام آن حضرت با امام حسن عسکری یکی می‌شد.
 
نکته سوم: مراد از هفت یعنی کثرت نه تعیین عدد هفت:
 
در پاورقی تفسیر البرهان آمده است: حدیث مجهول است و در آن اضطراب وجود دارد زیرا ظاهرش با مسلمات مدهب شیعه ناسازگار می‌باشد مگر اینکه کسی بگوید مراد از هفت به معنای کثرت است و عرب گاهی از کلمه هفت زیادتر از هفت را مد نظر قرار می‌گیرد و منظورش منحصر کردن در هفت نیست.<ref>البرهان ج۱، ص۵۴۲، ذیل آیه ۲۶۱ سوره بقره.</ref>
 
این سخن خالی از اشکال نمی‌باشد زیرا:
 
اول: این پاورقی از مصحح کتاب است نه خود صاحب البرهان؛ لذا نمی‌توان گفت صاحب البرهان چنین نظری را داشته است.
 
دوم: استعمال عدد هفت به بیشتر از هفت جایی مصداق پیدا می‌کند که عدد مورد نظر معلوم نباشد و با توجه به روایاتی که ائمه اطهار «ع» را منحصر در دوازده می‌داند، نمی‌توان از هفت استفاده کرد و عدد دوازده را منظور کرد.
 
سوم: در متن روایت امام حسن مجتبی «ع» را خارج می‌کند و اگر مراد همه امامان بود لازم نبود که آن حضرت را خارج کند.
 
نکته چهارم: منظور آیه:
 
اگر در خود آیه دقت شود، اصلاً آیه درباره انفاق کردن است و ارتباطی با امامت ندارد و اگر آن را به امامت تفسیر کنیم آیه معنا نمی‌دهد و معنای آیه این می‌شود:
 
«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، همانند بذری هستند که هفت امام را برویاند؛ که هر امامی ‏، صد فرزند در کوفه خواهد داشت یا یکی از آنها صد فرزند در کوف خواهد داشتباشد؛ و خداوند آن را برای هر کس بخواهد، دو یا چند برابر می‌کند؛ (یعنی چهارده امام و دویست فرزند یا چندین برابر) و خدا وسیع و داناست‏».
 
بنابراین اینگونه روایات چون:
* مرسل هستند؛
*
* راوی اصلی آن مورد وثوق نیست؛
*
* با ظاهر آیه ناسازگارند؛
*
* معنای مبهمی دارند؛
*
* و با مبانی مسلم و غیرقابل انکار شیعه در تضاد می‌باشند.
*
نمی‌تواند مورد استناد باشد و ضعیف است و همانگونه که ابو حاتم می‌گوید روایات مفضل بن محمد را علما ترک کرده و بدان اهمیتی نمی‌دهند، ما نیز باید چنین روایات ضعیف را کنار گذاشته و آیات قرآن را با روایات مستند و مبانی درست تفسیر کنیم.


* '''مراد از هفت کثرت است''':‌ برخی احتمال داده‌اند منظور از هفت کثرت است؛ چراکه عرب گاهی از کلمه هفت، زیادتر از هفت را اراده کرده و منظورش منحصر کردن در هفت نیست.<ref>البرهان، پاورقی، ج۱، ص۵۴۲، ذیل آیه ۲۶۱ سوره بقره.</ref> این احتمال مورد نقد قرار گرفته است؛ زیرا استعمال عدد هفت برای بیشتر از هفت جایی است که عدد مورد نظر مشخص نباشد؛ با اینکه تعداد امامان (دوازده) در روایات مشخص شده است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۱۲۶: خط ۶۶:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی = شد
  | تکمیل =
  | تکمیل = شد
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:فقه الحدیث]]
[[رده:ائمه معصوم(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۰

سؤال
در روایتی گفته شده مراد از دانه گندم در آیه ۲۶۱ سوره بقره، حضرت فاطمه(س) و منظور از هفت خوشه گندم، هفت فرزند او هستند که هفتمین آنها قائم است. آیا این روایت از نظر سند صحیح است؟ از امام حسین(ع) تا امام مهدی(عج) ده نفر هستند؛ پس چگونه در این روایت هفت نفر دانسته شده‌اند؟


حدیث تشبیه امامان به هفت خوشه
اطلاعات حدیث
به نقل ازامام صادق(ع)
راویان
راوی اصلیمُفَضَّل بن محمد جُعْفی
سند
اعتبار سندضعیف (مرسل)
منابع شیعهتفسیر عیاشی
توضیحاتبخشی از محتوای حدیث با اعتقادات مسلم شیعه ناسازگار دانسته شده است.

تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم مضمون روایتی در تفسیر عیّاشی است که از امام صادق(ع) نقل شده و آن را از نظر سند مرسل و ضعیف شمرده‌اند. راویانِ این روایت به جز راوی اصلی آن حذف شده‌اند؛ بنابراین به آن اعتماد نکرده‌اند.

بر اساس این روایت، مراد از بذر گندم در آیه ۲۶۱ سوره بقره، حضرت فاطمه(س) و منظور از هفت خوشه گندم، هفت فرزند او هستند که نخستین آنها امام حسین(ع) و هفتمین آنها قائم است.

این حدیث را افزون بر سند، از نظر محتوا نیز دارای اشکال شمرده‌اند؛ زیرا با مبانی غیرقابل انکار شیعه در تضاد است. شیعیان معتقدند شمار امامان(ع) از امام حسین(ع) به بعد، ده نفر هستند با اینکه این روایت به هفت نفر اشاره کرده است.

متن و ترجمه

«عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ ﴿كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ‌ قَالَ: الْحَبَّةُ فَاطِمَةُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ السَّبْعُ السَّنَابِلُ سَبْعَةٌ مِنْ وُلْدِهَا سَابِعُهُمْ قَائِمُهُمْ، قُلْتُ: الْحَسَنُ قَالَ: إِنَّ الْحَسَنَ إِمَامٌ مِنَ اللَّهِ مُفْتَرَضٌ طَاعَتُهُ وَ لَکِنْ لَیْسَ مِنَ السَّنَابِلِ السَّبْعَةِ أَوَّلُهُمْ اَلْحُسَیْنُ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ، فَقُلْتُ: قَوْلُهُ ﴿فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ‌ قَالَ: یُولِدُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فِی اَلْکُوفَةِ مِائَةً مِنْ صُلْبِهِ وَ لَیْسَ ذَاکَ إِلاَّ هَؤُلاَءِ السَّبْعَةُ‌»

بررسی سند

حدیث تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم، در کتاب تفسیر عیاشی از مُفَضَّل بن محمد جُعْفی و او از امام صادق(ع) نقل کرده است. دیگر کتاب‌ها مانند تفسیر برهان، نورالثقلین، کنز الدقایق و بحار الانوار همین روایت را از عیاشی نقل کرده‌اند.

تفسیر عیاشی

تفسیر عیاشی از تفسیرهای کهن شیعه و متعلق به عصر غیبت صغری است، که ابو نصر محمد بن مسعود عیّاشی آن را تألیف کرده است.[۱] در تفسیر عیاشی، اسناد احادیث ذکر نشده و همه روایات آن مرسل است. روایات این کتاب را هنگامی معتبر دانسته‌اند که با سلسه‌سند معتبر در دیگر کتاب‌های روایی ذکر شده باشد. محمد عیاشی حدیث تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم را مانند دیگر روایات این کتاب، با حذف راویان آورده و تنها راوی اصلی آن را ذکر کرده است؛ در دیگر کتاب‌های روایی نیز، سلسله‌سندی برای این روایت ذکر نشده است؛ از این رو، این حدیث را از نظر سند نامعتبر دانسته‌اند.

درباره مفضل بن محمد جعفی راوی این روایت نیز، اختلاف‌نظر است. به گفته سید ابوالقاسم خویی فقیه و رجال‌شناس شیعه، برخی به حدیث او اعتنا نکرده‌اند؛[۲] بنابراین اشکال دومی نیز به سند روایت وارد شده است.

بررسی محتوا

بر اساس روایت تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم، مراد از بذر گندم در آیه ۲۶۱ سوره بقره، حضرت فاطمه(س) و منظور از هفت خوشه گندم، هفت فرزند او هستند که نخستین آنها امام حسین(ع) و هفتمین آنها قائم است. در این روایت گفته شده اگر چه امام حسن(ع) امام است و اطاعت از او واجب است ولی یکی از هفت‌ خوشه نیست. همچنین بر اساس این روایت، یکی از هفت فرزند فاطمه(س) در کوفه به دنیا می‌آید و صد نفر از صُلب او متولد خواهند شد.

این حدیث به جز مرسل بودن و ضعیف بودن سند آن، از نظر محتوایی نیز رد شده است؛ زیرا با مبانی غیرقابل انکار شیعه در تضاد است. شیعیان معتقدند شمار امامان(ع) از امام حسین(ع) به بعد، ده نفر هستند با اینکه این روایت به هفت نفر اشاره کرده است. همچنین گفته شده ظاهر آیه قرآن درباره انفاق است و با امامت ارتباطی ندارد؛ بنابراین تفسیر ذکر شده در حدیث را با ظاهر قرآن ناسازگار شمرده‌اند؛ زیرا قرآن کریم می‌فرماید: ﴿مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في‏ كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛ كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏كنند، همانند بذرى هستند كه هفت خوشه بروياند؛ كه در هر خوشه، يكصد دانه باشد؛ و خداوند آن را براى هر كس بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، دو يا چند برابر مى‏كند؛ و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسيع، و (به همه چيز) داناست[۳]

سیاق این آیات از این جهت كه همه در باره انفاق است، و مضامین آنها به یكدیگر ارتباط دارد این را مى‌فهماند كه همه یك باره نازل شده، و این آیات مؤمنین را تحریك و تشویق به انفاق در راه خدا می‌كند، و نخست براى زیاد شدن و بركت مالى كه انفاق مى‌كنند مثلى مى‌زند، كه یك درهم آن هفتصد درهم مى‌شود، و چه بسا كه خدا بیشترش هم مى‌كند، و سپس براى انفاق ریایى و غیر خدایى مثلى مى‌آورد تا بفهماند كه چنین انفاقى بركت و بهره‌اى ندارد، و در مرحله سوم مسلمانان را از انفاق با منت و اذیت نهى مى‌كند، زیرا كه منت و اذیت اثر آن را خنثى مى‌كند، و اجر عظیمش را حبط نموده و از بین مى‌برد سپس دستور مى‌دهد كه از مال پاكیزه خود انفاق كنند، نه اینكه از جهت بخل و تنگ نظرى هر مال ناپاك و دور انداختنى را در راه خدا بدهند، و آن گاه موردى را كه باید مال در آن مورد انفاق شود ذكر مى‌كند كه عبارت است از فقرایى كه در راه خدا از هستى ساقط شده‌اند، و در آخر اجر عظیمى كه این انفاق نزد خداى تعالى دارد بیان مى‌كند. [۴]

برخی از عالمان شیعه تلاش کرده‌اند محتوای حدیث را اصلاح کنند؛ برخی از این تلاش‌ها چنین است:

  • شروع هفت نفر از امام صادق(ع): شیخ حر عاملی معتقد است این روایت به هفت نفر از دوازده امام اشاره کرده و تعداد امامان را منحصر در هفت نفر نکرده است. همچنین احتمال داده هفت امامِ مورد نظر در روایت، از امام صادق(ع) شروع شده است، که در این صورت به امام مهدی(ع) ختم خواهد شد. دلیل او این است که متکلم، خودِ امام صادق(ع) است. این احتمال مورد نقد قرار گرفته، زیرا در روایت تصریح شده نفر اول از هفت نفر، امام حسین(ع) است.[۵]
  • اشاره به هفت نام مشترک در امامان(ع): برخی گفته‌اند نام امامان از هفت نام تشکیل یافته و مراد از حدیث هفت نام از امامان است، نه تعداد امامان. هفت نام چنین‌اند: علی (امام اول، چهارم، هشتم و دهم)؛ حسن (امام دوم و یازدهم) حسین (امام سوم)؛ محمد (امام پنجم و نهم)؛ جعفر (امام ششم)؛ موسی (امام هفتم)؛ قائم (امام دوازدهم). این گفته مورد نقد قرار گرفته است؛ زیرا نام امام دوازدهم قائم نیست بلکه قائم لقب او است. نام امام دوازدهم «محمد» است؛ بنابراین تعداد نام امامان شش نام است نه هفت نام.
  • مراد از هفت کثرت است:‌ برخی احتمال داده‌اند منظور از هفت کثرت است؛ چراکه عرب گاهی از کلمه هفت، زیادتر از هفت را اراده کرده و منظورش منحصر کردن در هفت نیست.[۶] این احتمال مورد نقد قرار گرفته است؛ زیرا استعمال عدد هفت برای بیشتر از هفت جایی است که عدد مورد نظر مشخص نباشد؛ با اینکه تعداد امامان (دوازده) در روایات مشخص شده است.


منابع

  1. زرکلی، الأعلام.
  2. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی‌جا، بی‌نا، چاپ پنحم، ۱۴۱۳ق، ج۱۹، ص۳۳۲.
  3. بقره: 261.
  4. طباطبایى، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج2، ص 586، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چ 5، 1374 ش.
  5. إثبات الهداه ۷: ۹۵/ ۵۵۰، در پاورقی البرهان ج۱، ص۵۴۲، ذیل آیه ۲۶۱ سوره بقره.
  6. البرهان، پاورقی، ج۱، ص۵۴۲، ذیل آیه ۲۶۱ سوره بقره.