آلایش حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} عوامل تاريخي آلايش و پالايش حديث را بيان كنيد؟ {{پ...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
عوامل تاريخي آلايش و پالايش حديث را بيان كنيد؟
آلایش حدیث چیست و عوامل تاریخی آلایش حدیث را بیان کنید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
پيامبر اكرم(ص) تمسك به قرآن و اهل بيت(ع) را مايه رستگاري امت اسلام معرفي كرده است؛<ref>رك: حسيني ميلاني، سيد علي، حديث الثقلين، بي جا، مركز الابحاث العقائديه، ۱۴۲۱ق، ج۱؛ اميني، عبدالحسين، الغدير، بيروت، دارالكتاب العربي، ۱۳۷۹، ج۱.</ref> و صد افسوس كه عده‌اي تلاش كرده‌اند با جدا كردن اين دو گوهر گرانبها، هر دو را از كارآيي لازم بيندازند و مانع رستگاري دنيوي و اخروي مسلمانان شوند؛ ارائه تفاسير ناروا و غير واقعي از قرآن و آلايش‌هاي حديثي را مي‌توان در اين راستا ارزيابي كرد؛ كه در اين نوشتار به اقتضاي سؤال به آلايش‌هاي حديثي و عوامل آن و سپس به پالايش‌هاي حديثي به صورت گذرا پرداخته شود.  
مقصود از آلایش حدیث، هرگونه آسیبی است که سند و متن [[احادیث حدیث|احادیث]] را دچار مشکل کرده است. از مهم‌ترین آسیب‌های حدیثی، می‌توان منع از تدوین حدیث، ورود احادیث خرافی (اسرائیلیات) در میان روایات و احادیث ساختگی را برشمرد که شمار بسیاری از احادیث ساختگی و [[خرافی خرافات|خرافی]] در واقع از آثار منع از تدوین حدیث هستند.


==آلايش‌هاي حديثي:==
'''منع از تدوین حدیث'''


«آلايش» در لغت به معني آلودن و آلودگي و ناپاكي است.<ref>دهخدا، علي اكبر، لغت نامه دهخدا (برنامه نرم افزاري).</ref> و مقصود از آلايش حديث در اينجا هر گونه آسيبي است كه سند و متن احاديث را دچار مشكل كرده است . از مهم‌ترين آسيب ها حديثي ، مي توان منع از تدوين حديث، ورود احاديث خرافي (اسرائيليات) در ميان احاديث و احاديث ساختگي را بر شمرد كه شمار بسياري از احاديث ساختگي و خرافي در واقع از آثار منع از تدوين حديث مي باشند.  
در زمان [[پیامبر(ص)]] مسلمانان به حفظ و نوشتن احادیث ایشان اهمیت زیادی می‌دادند. عده‌ای از [[صحابه]] روایات بسیاری که مجموعاً به حد تواتر می‌رسند، در اثبات وقوع کتابت حدیث در زمان پیامبر(ص) نقل کرده‌اند.<ref>حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنه الشریفه، بی جا، بی تا، ص۲۹.</ref> این مسئله به جهت اهتمام پیامبر(ص) به این امر بوده است.<ref>مؤدب، سیدرضا، تاریخ حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳–۳۱.</ref> اما بعد از رحلت آن حضرت، خلفا به بهانه‌هایی<ref>تاریخ حدیث، ص۱۸۶–۲۰۵</ref> از نقل و نوشتن حدیث جلوگیری کردند. [[شیعه]] معتقد است هدف اصلی آنها از این کار جلوگیری از انتشار فضائل [[اهل بیت(ع)]] بوده و جهت آشکار نشدن این هدف و این‌که صحابه در برابر این امر مقاومت نشان ندهند از نقل و کتابت هرگونه حدیثی جلوگیری کردند.<ref>تدوین السنه الشریفه، ص۴۱۲–۴۱۴.</ref> [[عمر بن الخطاب]] در نقلی به صحابه چنین گفته است: {{متن عربی|أَقِلُّوا الرِّوَايَةَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَّا فِيمَا يُعْمَلُ بِهِ.|ترجمه=نقل روایت از پیامبر را کم کنید مگر آنچه را که به آن عمل می‌شود؛}}<ref>ابوبکر، عبدالرزاق، المصنف، بی‌جا، المجلس العاملی، بی تا، ج۱۱، ص۲۶۲، رقم ۲۰۴۹۶؛ ابن کثیر، ابوالفداء، البدایه و النهایه، بی جا، دارالفکر، ۱۴۰۷ ق، ج۸، ص۱۰۷</ref> در خواست قلم و کاغذ توسط پیامبر در اواخر عمر و رد این درخواست توسط عمر نیز در این راستا بیان شده است.<ref>محمد بن اسماعیل البخاری، صحیح البخاری، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۱، ص۳۷؛ عسگری، سید مرتضی، معالم المدرستین، بی جا، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۴۰.</ref>


الف. منع از تدوين حديث: در زمان حضرت پيامبر(ص)مسلمانان به حفظ و نوشتن احاديث ايشان اهميت زيادي مي‌دادند و به عقيده دكتر عتر، عده‌اي از صحابه روايات زيادي ـ كه مجموعاً به حد تواتر مي‌رسند ـ در اثبات وقوع كتابت حديث در زمان پيامبر(ص) نقل كرده‌اند.<ref>حسيني جلالي، سيد محمدرضا، تدوين السنه الشريفه، بي جا، بي تا، ص۲۹.</ref> و اين به جهت اهتمام رسول اكرم(ص) به اين امر بود.<ref>رك: مودب، سيدرضا، تاريخ حديث، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳ ـ ۳۱.</ref> اما بعد از رحلت آن وجود مقدس، خلفا به بهانه‌هاي واهي<ref>رك: همان، ص۱۸۶ ـ ۲۰۵، و تدوين السنه الشريفه، همان، ص۲۱۶ ـ ۴۰۸.</ref> از نقل و نوشتن حديث جلوگيري كردند و هدف اصلي آنها از اين كار جلوگيري از انتشار فضائل اهل بيت(ع) بود و براي اين كه اين هدف آنها آشكار نگردد و صحابه در برابر آن مقاومت نشان ندهند از نقل و كتابت هر گونه حديثي جلوگيري كردند<ref>رك: تدوين السنه الشريفه، همان، ص۴۱۲ ـ ۴۱۴.</ref> چنان كه عمر ناخواسته پرده از اين راز برداشته و به صحابه گفته است: «اقلوا الروايه عن رسول الله الا في ما يعمل به»<ref>ابوبكر، عبدالرزاق، المصنف، بي‌جا، المجلس العاملي، بي تا، ج۱۱، ص۲۶۲، رقم ۲۰۴۹۶.</ref>نقل روايت از پيامبر را كم كنيد مگر آنچه را كه به آن عمل مي‌شود. و معلوم است كه فضايل اهل بيت(ع) مربوط به عقيده است نه عمل. و در همين راستا بود كه تا پيامبر(ص) در وقت احتضار سخني شبيه حديث ثقلين بر زبان جاري كرد و نوشت‎ابزار خواست تا چيزي بنويسد كه بعد از آن حضرت امت گمراه نشود؛ عمر با نسبتي بسيار زشت به آن حضرت، مانع اجراي تصميم ايشان گرديد.<ref>رك: محمد بن اسماعيل البخاري، صحيح البخاري، بيروت، دارالفكر، بي تا، ج۱، ص۳۷؛ و عسگري، سيد مرتضي، معالم المدرستين، بي جا، مجمع جهاني اهل بيت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق ، ج۱، ص۱۴۰.</ref>
این منع تا زمان [[عمر بن عبدالعزیز]] ادامه یافت اما او بنا بر مصالحی، این ممنوعیت را لغو کرد و دستور به گردآوری و تدوین احادیث داد؛ ولی تا مرگ او (۱۰۱ق) عملی نشد تا آنکه در سال ۱۴۳ تدوین حدیث در میان [[اهل سنت]] آغاز گردید. تدوین حدیث در میان شیعیان در زمان پیامبر(ص) آغاز و در دوران اهل بیت(ع) نیز ادامه داشته است و در هیچ زمانی متوقف نشده است.<ref>معالم المدرستین، ج۲، ص۵۰–۶۷.</ref>


اين منع نامبارك تا زمان عمر بن عبدالعزيز ادامه يافت اما او بنا بر مصالحي ، اين ممنوعيت را لغو كرد و بلكه دستور به گردآوري و تدوين احاديث داد. ولي تا مرگ او (۱۰۱ق) عملي نشد تا آنكه در سال ۱۴۳ تدوين حديث و ... آغاز گرديد.<ref>رك: معالم المدرستين، همان، ج۲، ص۵۰ ـ ۶۷.</ref> البته شيعه به اين منع اعتنا نكرد و به تدوين حديث پرداخت.
== منابع ==
 
{{پانویس|۲}}
==منابع==
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =حدیث
|شاخه فرعی۱ =  
| شاخه فرعی۱ =تاریخ تدوین حدیث
|شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =-
  | تیترها =  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =  
| ارزیابی کمی =
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت =ج
  | کیفیت =د
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:تاریخ حدیث]]
[[رده:]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۹

سؤال

آلایش حدیث چیست و عوامل تاریخی آلایش حدیث را بیان کنید؟

مقصود از آلایش حدیث، هرگونه آسیبی است که سند و متن احادیث را دچار مشکل کرده است. از مهم‌ترین آسیب‌های حدیثی، می‌توان منع از تدوین حدیث، ورود احادیث خرافی (اسرائیلیات) در میان روایات و احادیث ساختگی را برشمرد که شمار بسیاری از احادیث ساختگی و خرافی در واقع از آثار منع از تدوین حدیث هستند.

منع از تدوین حدیث

در زمان پیامبر(ص) مسلمانان به حفظ و نوشتن احادیث ایشان اهمیت زیادی می‌دادند. عده‌ای از صحابه روایات بسیاری که مجموعاً به حد تواتر می‌رسند، در اثبات وقوع کتابت حدیث در زمان پیامبر(ص) نقل کرده‌اند.[۱] این مسئله به جهت اهتمام پیامبر(ص) به این امر بوده است.[۲] اما بعد از رحلت آن حضرت، خلفا به بهانه‌هایی[۳] از نقل و نوشتن حدیث جلوگیری کردند. شیعه معتقد است هدف اصلی آنها از این کار جلوگیری از انتشار فضائل اهل بیت(ع) بوده و جهت آشکار نشدن این هدف و این‌که صحابه در برابر این امر مقاومت نشان ندهند از نقل و کتابت هرگونه حدیثی جلوگیری کردند.[۴] عمر بن الخطاب در نقلی به صحابه چنین گفته است: «أَقِلُّوا الرِّوَايَةَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَّا فِيمَا يُعْمَلُ بِهِ.؛ نقل روایت از پیامبر را کم کنید مگر آنچه را که به آن عمل می‌شود؛»[۵] در خواست قلم و کاغذ توسط پیامبر در اواخر عمر و رد این درخواست توسط عمر نیز در این راستا بیان شده است.[۶]

این منع تا زمان عمر بن عبدالعزیز ادامه یافت اما او بنا بر مصالحی، این ممنوعیت را لغو کرد و دستور به گردآوری و تدوین احادیث داد؛ ولی تا مرگ او (۱۰۱ق) عملی نشد تا آنکه در سال ۱۴۳ تدوین حدیث در میان اهل سنت آغاز گردید. تدوین حدیث در میان شیعیان در زمان پیامبر(ص) آغاز و در دوران اهل بیت(ع) نیز ادامه داشته است و در هیچ زمانی متوقف نشده است.[۷]

منابع

  1. حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنه الشریفه، بی جا، بی تا، ص۲۹.
  2. مؤدب، سیدرضا، تاریخ حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳–۳۱.
  3. تاریخ حدیث، ص۱۸۶–۲۰۵
  4. تدوین السنه الشریفه، ص۴۱۲–۴۱۴.
  5. ابوبکر، عبدالرزاق، المصنف، بی‌جا، المجلس العاملی، بی تا، ج۱۱، ص۲۶۲، رقم ۲۰۴۹۶؛ ابن کثیر، ابوالفداء، البدایه و النهایه، بی جا، دارالفکر، ۱۴۰۷ ق، ج۸، ص۱۰۷
  6. محمد بن اسماعیل البخاری، صحیح البخاری، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۱، ص۳۷؛ عسگری، سید مرتضی، معالم المدرستین، بی جا، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۴۰.
  7. معالم المدرستین، ج۲، ص۵۰–۶۷.

[[رده:]]