نام مکان‌های ذکر شده در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ')
(←‏شهرها: اصلاح ارقام)
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۴: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
اماکنی مختلفی در [[قرآن]] ذکر شده است. نام شهرهایی مثل مصر و و بابل. نام مساجدی همچون مسجدالاحرام و مسجدالقصی. سرزمین‌هایی مانند مدین و احقاف. کوه‌های طور و صفا و مروه. و اشاراتی به دریاها و رودخانه‌ها.
اماکنی مختلفی در [[قرآن]] ذکر شده است. نام شهرهایی مثل مصر و بابل. نام مساجدی همچون مسجدالاحرام و مسجدالاقصی. سرزمین‌هایی مانند مدین و احقاف. کوه‌های طور، صفا و مروه. اشاراتی به دریاها و رودخانه‌ها.


== شهرها ==
== شهرها ==
# بابل؛ {{قرآن|... وَمَا أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ …|ترجمه=آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابِل فرو فرستاده شده بود|سوره=بقره|آیه=۱۰۲}}
# بَکَّه (نام دیگر مکه)؛ {{قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّه مُبَارَکًا وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ|ترجمه=اولین خانه‌ای که برای مردم قرار داده شد همان است که در سرزمین مکه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است.|سوره=آل‌عمران|آیه=۹۶}}
# مدینه؛ {{قرآن|يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ|ترجمه=آنها می‌گویند: اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند! در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!|سوره=منافقون|آیه=۸}}
# یثرب؛ نام دیگر شهر مدینه النبی: {{قرآن|وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَريقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُريدُونَ إِلاَّ فِراراً |ترجمه=و (نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه گروهى از آنها گفتند: اى اهل يثرب! اينجا جاى توقف شما نيست؛ به خانه‏‌هاى خود بازگرديد! و گروهى از آنان از پيامبر اجازه بازگشت مى‏‌خواستند و مى‏‌گفتند: «خانه‌‏هاى ما بى‏‌حفاظ است، در حالى كه بى‏‌حفاظ نبود؛ آنها فقط مى‏‌خواستند (از جنگ) فرار كنند.|سوره= احزاب|آیه=۱۳}}
# روم؛ {{قرآن|غُلِبَتِ الرُّوم|ترجمه=رومیان شکست خوردند.|سوره=روم|آیه=۲}}
# مصر؛ این نام  پنج مرتبه قرآن آمده است:
:: {{قرآن| وَ نادى‏ فِرْعَوْنُ في‏ قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لي‏ مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْري مِنْ تَحْتي‏ أَ فَلا تُبْصِرُونَ| ترجمه= فرعون در ميان قوم خود ندا داد و گفت: «اى قوم من! آيا حكومت مصر از آن من نيست، و اين نهرها تحت فرمان من جريان ندارد؟ آيا نمى‏بينيد؟ | سوره = زخرف| آیه= ۵۱}}


:: {{قرآن| فَلَمَّا دَخَلُوا عَلى‏ يُوسُفَ آوى‏ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَ قالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنينَ | ترجمه= و هنگامى كه بر يوسف وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت، و گفت: همگى داخل مصر شويد، كه انشاء اللَّه در امن و امان خواهيد بود!| سوره= یوسف| آیه = ۹۹}}


الف ـ روم؛ {{قرآن|غُلِبَتِ الرُّوم|ترجمه=رومیان شکست خوردند.|سوره=روم|آیه=۲}} که البته اشاره به اهل آن شهر دارد.
:: {{قرآن|وَ قالَ الَّذِي اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمي‏ مَثْواهُ عَسى‏ أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْويلِ الْأَحاديثِ وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى‏ أَمْرِهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ| ترجمه= و آن كس كه او را از سرزمين مصر خريد [عزيز مصر]، به همسرش گفت: مقام وى را گرامى دار، شايد براى ما سودمند باشد؛ و يا او را بعنوان فرزند انتخاب كنيم! و اين چنين يوسف را در آن سرزمين متمكّن ساختيم! (ما اين كار را كرديم، تا او را بزرگ داريم؛ و) از علم تعبير خواب به او بياموزيم؛ خداوند بر كار خود پيروز است، ولى بيشتر مردم نمى‏دانند. |سوره= یوسف| آیه = ۲۱}}


ب ـ مصر؛ این نام در دو جای قرآن کریم آمده است. {{قرآن|... اهْبِطُوا مِصْرًا|ترجمه=پس به شهر فرود آیید.|سوره=بقره|آیه=۶۱}} بعضی تفاسیر مصر را شهر معنا کرده‌اند و بعضی گفته‌اند نام سرزمین مصر است. و مورد بعدی در سوره یونس {{قرآن|... أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتًا|ترجمه=براى قوم خود در مصر خانه‏‌هايى ترتيب دهيد|سوره=یونس|آیه=۸۷}}
:: {{قرآن|وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ مُوسى‏ وَ أَخيهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ | ترجمه= و به موسى و برادرش وحى كرديم كه: براى قوم خود، خانه‏‌هايى در سرزمين مصر انتخاب كنيد؛ و خانه‏‌هايتان را مقابل يكديگر قرار دهيد! و نماز را برپا داريد! و به مؤمنان بشارت ده| سوره = یونس| آیه=۸۷}}


ج ـ بابل؛ {{قرآن|... وَمَا أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ …|ترجمه=آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابِل فرو فرستاده شده بود|سوره=بقره|آیه=۱۰۲}}
:: {{قرآن|وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‏ لَنْ نَصْبِرَ عَلى‏ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذي هُوَ أَدْنى‏ بِالَّذي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ ...| ترجمه= و (نيز به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيد: «اى موسى! هرگز حاضر نيستيم به يك نوع غذا اكتفاء كنيم! از خداى خود بخواه كه از آنچه زمين مى‏روياند، از سبزيجات و خيار و سير و عدس و پيازش، براى ما فراهم سازد. موسى گفت: آيا غذاى پست‏تر را به جاى غذاى بهتر انتخاب مى‏‌كنيد؟! در شهرى فرود آئيد؛ زيرا هر چه خواستيد، در آنجا براى شما هست| سوره= بقره| آیه= ۶۱}} {{یادداشت|برخی از مفسران «مصر» را در دو آیه آخری به معنای شهر گرفته‌اند که عرب به شهر گاهی مصر هم می‌گوید و با این نگاه منظور از مصر در این دو آیه شهر مصر نیست و بلکه شهری است که قرار بود بنی اسرائیل به آنجا روند. «مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۲۷۷.»}}
 
د ـ بَکَّه (نام دیگر مکه)؛ {{قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّه مُبَارَکًا وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ|ترجمه=اولین خانه‌ای که برای مردم قرار داده شد همان است که در سرزمین مکه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است.|سوره=آل‌عمران|آیه=۹۶}} و البته خود خانه خدا در آیات متعددی به صورت کنایه‌ای به کار رفته است. به عنوان مثال در سوره مبارکه آل عمران آیه ۹۷ مشاهده می‌شود.
 
هـ ـ مدینه؛ {{قرآن|یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَه …|ترجمه=و می‌گویند اگر به مدینه برگردیم.|سوره=منافقون|آیه=۸}}  


== مساجد ==
== مساجد ==
 
[[پرونده:مسجدالاقصی.jpg|بندانگشتی|نمایی از محوطه مسجدالاقصی مربوط به اوایل قرن بیستم]]
 
# مسجدالحرام؛ ۱۳ بار در قرآن کریم، آمده است؛ از جمله در سوره مبارکه بقره آیات شریفه ۱۴۴، ۱۴۹، ۱۵۰ و ۲۱۷. مائده، ۲، انفال، ۳۴، توبه، ۱۹، اسراء، ۱ و موارد دیگر.
الف ـ مسجدالحرام به طوری که ۱۳ بار در قرآن کریم، آمده است؛ از جمله در سوره مبارکه بقره آیات شریفه ۱۴۴، ۱۴۹، ۱۵۰ و ۲۱۷. مائده، ۲، انفال، ۳۴، توبه، ۱۹، اسراء، ۱ و موارد دیگر.
# مسجد الاقصی: در سوره اسراء آمده است: {{قرآن|سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ|ترجمه=منزّه است آن [خدايى‏] كه بنده‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الأقصى- كه پيرامون آن را بركت داده‏ايم- سير داد،|سوره=اسرا|آیه=۱}}
 
ب ـ مسجد الاقصی در سوره اسراء آمده است: {{قرآن|سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ|ترجمه=منزّه است آن [خدايى‏] كه بنده‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الأقصى- كه پيرامون آن را بركت داده‏ايم- سير داد،|سوره=اسرا|آیه=۱}}


== سرزمین‌ها ==
== سرزمین‌ها ==
الف ـ سرزمین مَدْیَن<ref>اسرار، مصطفی، دانستنی‌های قرآن، تهران: انتشارات محیا، ۱۳۷۵ ش، ص۱۳۶ و ۱۳۸.</ref> در سوره قصص آیه ۲۳ می‌فرماید: {{قرآن|وَلَمّا وَرَدَ ماءً مَدْیَنَ…|ترجمه=و چون به آب مدين رسيد.}}
# سرزمین مَدْیَن؛ در سوره قصص آیه ۲۳ می‌فرماید: {{قرآن|وَلَمّا وَرَدَ ماءً مَدْیَنَ…|ترجمه=و چون به آب مدين رسيد.}}
 
# سرزمین احقاف؛  در سوره احقاف آیه ۲۱ می‌فرماید: {{قرآن|وَاذْکُرْ أفاعادٍ اِذْ اَنْذَر قَوْمَهُ ما الأحْقافِ وقد خَلَتِ النُّدُرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ…|ترجمه=برادر قوم عاد را یاد کن، آن زمان که قومش را در سرزمین احقاف بیم داد در حالی که پیامبران زیادی قبل ازاو در گذشته‌های دور و نزدیک آمده بودند.}}  
ب ـ سرزمین احقاف،<ref>همان.</ref> در سوره احقاف آیه ۲۱ می‌فرماید: {{قرآن|وَاذْکُرْ أفاعادٍ اِذْ اَنْذَر قَوْمَهُ ما الأحْقافِ وقد خَلَتِ النُّدُرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ…|ترجمه=برادر قوم عاد را یاد کن، آن زمان که قومش را در سرزمین احقاف بیم داد در حالی که پیامبران زیادی قبل ازاو در گذشته‌های دور و نزدیک آمده بودند.}}  


== کوه‌ها ==
== کوه‌ها ==
اسامی چندین کوه در قرآن آمده است که به اهم آن‌ها پرداخته می‌شود:
# [[کوه طور]]؛ در چند جای قرآن به کار رفته از آن جمله، سوره نساء آیه ۱۵۴، مؤمنون آیه ۲۰، تین آیه ۲.
 
# کوه صفا و مروه، که در سوره بقره، می‌فرماید: {{قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَه مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ …}}<ref>بقره: ۲/۱۵۸.</ref>
الف ـ غار کهف، در سوره مبارکه کهف آیات ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۶ و ۲۵ به کار رفته است و منظور از اسم کهف غار و کوه می‌باشد.
# غار اصحاب کهف؛ در سوره  کهف آیات ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۶ و ۲۵ به کار رفته است و منظور غاری است که در کوه می‌باشد.
 
ب ـ کوه طور، که در چند جای قرآن به کار رفته از آن جمله، سوره نساء آیه ۱۵۴، مؤمنون آیه ۲۰، تین آیه ۲.
 
ج ـ کوه صفا و مروه، که در سوره بقره، می‌فرماید: {{قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَه مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ …}}<ref>بقره: ۲/۱۵۸.</ref>


== اماکن بهشتی ==
== اماکن بهشتی ==
اماکنی که برای ما غیر محسوس و در واقع اماکن بهشتی است که در قرآن کریم آمده است که؛ ۲۱ نام ذکر شده که به آن‌ها اشاره می‌شود:
# جنات عدن، توبه، ۷۴.
 
# جناتِ الفردوس، کهف آیه ۱۰۷.
۱ ـ جنات عدن، توبه، ۷۴.
# جنات المَأوی، سجده، ۱۹.
 
# جنات النعیم، مائده، ۶۵.
۲ ـ جناتِ الفردوس، کهف آیه ۱۰۷.
# جنه الخلد، فرقان، ۱۵.
 
# جنه الماوی، نجم آیات ۱۳ و ۱۵.
۳ ـ جنات المَأوی، سجده، ۱۹.
# جنهٍ عالیه، حاقّه آیات ۲۱ و ۲۲.
 
# جنهُ نعیم، واقعه، ۸۹. ۹ ـ حسنی، نساء، ۹۵.
۴ ـ جنات النعیم، مائده، ۶۵.
# الدارُ الاخره، قصص، ۸۳.
 
# دارُالسّلام، انعام، ۱۲۷.
۵ ـ جنه الخلد، فرقان، ۱۵.
# دارُ القرار، غافر. ۳۹.
 
# دارُ المتقین، نمل، ۳۰.
۶ ـ جنه الماوی، نجم آیات ۱۳ و ۱۵.
# دارُ المقُامه، فاطر، ۳۵.
 
# روضات الجنّات، شوری، ۲۲.
۷ ـ جنهٍ عالیه، حاقّه آیات ۲۱ و ۲۲.
# طُوبی، رعد، ۲۹.
 
# علیّون، مطففین، ۱۸.
۸ ـ جنهُ نعیم، واقعه، ۸۹. ۹ ـ حسنی، نساء، ۹۵.
# فردوس، مؤمنون، ۱۱.
 
# فضل، مؤمنون ۱۱. مفسران فضل را بهشت دانسته‌اند.
۱۰ ـ الدارُ الاخره، قصص، ۸۳.
# عین، واقعه، ۲۷. بسیاری از مفسرین مراد از عین را بهشت دانسته‌اند.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، دانش‌نامه علوم قرآنی، ج۱، تهران، انتشارات دوستان، ۱۳۷۷ش، ص۳۹۹.</ref>
 
۱۱ ـ دارُالسّلام، انعام، ۱۲۷.
 
۱۲ ـ دارُ القرار، غافر. ۳۹.
 
۱۳ ـ دارُ المتقین، نمل، ۳۰.
 
۱۴ ـ دارُ المقُامه، فاطر، ۳۵.
 
۱۵ ـ روضات الجنّات، شوری، ۲۲.
 
۱۶ ـ طُوبی، رعد، ۲۹.
 
۱۷ ـ علیّون، مطففین، ۱۸.
 
۱۸ ـ فردوس، مؤمنون، ۱۱.
 
۱۹ ـ فضل، مؤمنون ۱۱. مفسران فضل را بهشت دانسته‌اند.
 
۲۰ ـ عین، واقعه، ۲۷. بسیاری از مفسرین مراد از عین را بهشت دانسته‌اند.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، دانش‌نامه علوم قرآنی، ج۱، تهران: انتشارات دوستان، ۱۳۷۷، ص۳۹۹ و ۴۰۰.</ref>
 
 
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱ ـ دکتر محمود رامیار، تاریخ قرآن کریم، (تهران، انتشارات امیرکبیر، ۷۹ ش)، ص۷۷۱–۷۷۵.
* دکتر محمود رامیار، تاریخ قرآن کریم، (تهران، انتشارات امیرکبیر، ۷۹ ش)، ص۷۷۱–۷۷۵.
 
* پروفسور عباس شوشتری، فرهنگ لغات قرآن، (تهران، انتشارات گنجینه، ۵۹ ش).
۲ ـ پروفسور عباس شوشتری، فرهنگ لغات قرآن، (تهران، انتشارات گنجینه، ۵۹ ش).
* الیاس کلانتری، لغات قرآن در تفسیر مجمع البیان، (تهران، انتشارات بیان، ۶۳ ش).
 
* مصطفی اسرار، دانستنی‌های قرآن، (تهران، انتشارات محیا، ۱۳۷۵ ش).
۳ ـ الیاس کلانتری، لغات قرآن در تفسیر مجمع البیان، (تهران، انتشارات بیان، ۶۳ ش).
 
۴ ـ مصطفی اسرار، دانستنی‌های قرآن، (تهران، انتشارات محیا، ۱۳۷۵ ش).
 
 


== منابع ==
== منابع ==
خط ۹۹: خط ۶۹:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = معارف قرآنی
| شاخه فرعی۱ = معارف قرآنی
|شاخه فرعی۲ = اماکن، ایام و مناسبت‌ها
| شاخه فرعی۲ = اماکن، ایام، مناسبت‌ها
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۶

سؤال

در قرآن کریم به چه مکان‌هایی اشاره شده است؟

اماکنی مختلفی در قرآن ذکر شده است. نام شهرهایی مثل مصر و بابل. نام مساجدی همچون مسجدالاحرام و مسجدالاقصی. سرزمین‌هایی مانند مدین و احقاف. کوه‌های طور، صفا و مروه. اشاراتی به دریاها و رودخانه‌ها.

شهرها

  1. بابل؛ ﴿... وَمَا أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ …؛ آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابِل فرو فرستاده شده بود(بقره:۱۰۲)
  2. بَکَّه (نام دیگر مکه)؛ ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّه مُبَارَکًا وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ؛ اولین خانه‌ای که برای مردم قرار داده شد همان است که در سرزمین مکه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است.(آل‌عمران:۹۶)
  3. مدینه؛ ﴿يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ؛ آنها می‌گویند: اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند! در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!(منافقون:۸)
  4. یثرب؛ نام دیگر شهر مدینه النبی: ﴿وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَريقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُريدُونَ إِلاَّ فِراراً؛ و (نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه گروهى از آنها گفتند: اى اهل يثرب! اينجا جاى توقف شما نيست؛ به خانه‏‌هاى خود بازگرديد! و گروهى از آنان از پيامبر اجازه بازگشت مى‏‌خواستند و مى‏‌گفتند: «خانه‌‏هاى ما بى‏‌حفاظ است، در حالى كه بى‏‌حفاظ نبود؛ آنها فقط مى‏‌خواستند (از جنگ) فرار كنند.(احزاب:۱۳)
  5. روم؛ ﴿غُلِبَتِ الرُّوم؛ رومیان شکست خوردند.(روم:۲)
  6. مصر؛ این نام پنج مرتبه قرآن آمده است:
﴿وَ نادى‏ فِرْعَوْنُ في‏ قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لي‏ مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْري مِنْ تَحْتي‏ أَ فَلا تُبْصِرُونَ؛ فرعون در ميان قوم خود ندا داد و گفت: «اى قوم من! آيا حكومت مصر از آن من نيست، و اين نهرها تحت فرمان من جريان ندارد؟ آيا نمى‏بينيد؟(زخرف:۵۱)
﴿فَلَمَّا دَخَلُوا عَلى‏ يُوسُفَ آوى‏ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَ قالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنينَ؛ و هنگامى كه بر يوسف وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت، و گفت: همگى داخل مصر شويد، كه انشاء اللَّه در امن و امان خواهيد بود!(یوسف:۹۹)
﴿وَ قالَ الَّذِي اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمي‏ مَثْواهُ عَسى‏ أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْويلِ الْأَحاديثِ وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى‏ أَمْرِهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛ و آن كس كه او را از سرزمين مصر خريد [عزيز مصر]، به همسرش گفت: مقام وى را گرامى دار، شايد براى ما سودمند باشد؛ و يا او را بعنوان فرزند انتخاب كنيم! و اين چنين يوسف را در آن سرزمين متمكّن ساختيم! (ما اين كار را كرديم، تا او را بزرگ داريم؛ و) از علم تعبير خواب به او بياموزيم؛ خداوند بر كار خود پيروز است، ولى بيشتر مردم نمى‏دانند.(یوسف:۲۱)
﴿وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ مُوسى‏ وَ أَخيهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ؛ و به موسى و برادرش وحى كرديم كه: براى قوم خود، خانه‏‌هايى در سرزمين مصر انتخاب كنيد؛ و خانه‏‌هايتان را مقابل يكديگر قرار دهيد! و نماز را برپا داريد! و به مؤمنان بشارت ده(یونس:۸۷)
﴿وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‏ لَنْ نَصْبِرَ عَلى‏ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذي هُوَ أَدْنى‏ بِالَّذي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ ...؛ و (نيز به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيد: «اى موسى! هرگز حاضر نيستيم به يك نوع غذا اكتفاء كنيم! از خداى خود بخواه كه از آنچه زمين مى‏روياند، از سبزيجات و خيار و سير و عدس و پيازش، براى ما فراهم سازد. موسى گفت: آيا غذاى پست‏تر را به جاى غذاى بهتر انتخاب مى‏‌كنيد؟! در شهرى فرود آئيد؛ زيرا هر چه خواستيد، در آنجا براى شما هست(بقره:۶۱) [یادداشت ۱]

مساجد

نمایی از محوطه مسجدالاقصی مربوط به اوایل قرن بیستم
  1. مسجدالحرام؛ ۱۳ بار در قرآن کریم، آمده است؛ از جمله در سوره مبارکه بقره آیات شریفه ۱۴۴، ۱۴۹، ۱۵۰ و ۲۱۷. مائده، ۲، انفال، ۳۴، توبه، ۱۹، اسراء، ۱ و موارد دیگر.
  2. مسجد الاقصی: در سوره اسراء آمده است: ﴿سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ؛ منزّه است آن [خدايى‏] كه بنده‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الأقصى- كه پيرامون آن را بركت داده‏ايم- سير داد،(اسرا:۱)

سرزمین‌ها

  1. سرزمین مَدْیَن؛ در سوره قصص آیه ۲۳ می‌فرماید: ﴿وَلَمّا وَرَدَ ماءً مَدْیَنَ…؛ و چون به آب مدين رسيد.
  2. سرزمین احقاف؛ در سوره احقاف آیه ۲۱ می‌فرماید: ﴿وَاذْکُرْ أفاعادٍ اِذْ اَنْذَر قَوْمَهُ ما الأحْقافِ وقد خَلَتِ النُّدُرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ…؛ برادر قوم عاد را یاد کن، آن زمان که قومش را در سرزمین احقاف بیم داد در حالی که پیامبران زیادی قبل ازاو در گذشته‌های دور و نزدیک آمده بودند.

کوه‌ها

  1. کوه طور؛ در چند جای قرآن به کار رفته از آن جمله، سوره نساء آیه ۱۵۴، مؤمنون آیه ۲۰، تین آیه ۲.
  2. کوه صفا و مروه، که در سوره بقره، می‌فرماید: ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَه مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ …[۱]
  3. غار اصحاب کهف؛ در سوره کهف آیات ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۶ و ۲۵ به کار رفته است و منظور غاری است که در کوه می‌باشد.

اماکن بهشتی

  1. جنات عدن، توبه، ۷۴.
  2. جناتِ الفردوس، کهف آیه ۱۰۷.
  3. جنات المَأوی، سجده، ۱۹.
  4. جنات النعیم، مائده، ۶۵.
  5. جنه الخلد، فرقان، ۱۵.
  6. جنه الماوی، نجم آیات ۱۳ و ۱۵.
  7. جنهٍ عالیه، حاقّه آیات ۲۱ و ۲۲.
  8. جنهُ نعیم، واقعه، ۸۹. ۹ ـ حسنی، نساء، ۹۵.
  9. الدارُ الاخره، قصص، ۸۳.
  10. دارُالسّلام، انعام، ۱۲۷.
  11. دارُ القرار، غافر. ۳۹.
  12. دارُ المتقین، نمل، ۳۰.
  13. دارُ المقُامه، فاطر، ۳۵.
  14. روضات الجنّات، شوری، ۲۲.
  15. طُوبی، رعد، ۲۹.
  16. علیّون، مطففین، ۱۸.
  17. فردوس، مؤمنون، ۱۱.
  18. فضل، مؤمنون ۱۱. مفسران فضل را بهشت دانسته‌اند.
  19. عین، واقعه، ۲۷. بسیاری از مفسرین مراد از عین را بهشت دانسته‌اند.[۲]

مطالعه بیشتر

  • دکتر محمود رامیار، تاریخ قرآن کریم، (تهران، انتشارات امیرکبیر، ۷۹ ش)، ص۷۷۱–۷۷۵.
  • پروفسور عباس شوشتری، فرهنگ لغات قرآن، (تهران، انتشارات گنجینه، ۵۹ ش).
  • الیاس کلانتری، لغات قرآن در تفسیر مجمع البیان، (تهران، انتشارات بیان، ۶۳ ش).
  • مصطفی اسرار، دانستنی‌های قرآن، (تهران، انتشارات محیا، ۱۳۷۵ ش).

منابع

  1. بقره: ۲/۱۵۸.
  2. خرمشاهی، بهاءالدین، دانش‌نامه علوم قرآنی، ج۱، تهران، انتشارات دوستان، ۱۳۷۷ش، ص۳۹۹.
  1. برخی از مفسران «مصر» را در دو آیه آخری به معنای شهر گرفته‌اند که عرب به شهر گاهی مصر هم می‌گوید و با این نگاه منظور از مصر در این دو آیه شهر مصر نیست و بلکه شهری است که قرار بود بنی اسرائیل به آنجا روند. «مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۲۷۷.»