حدیث غدیر در صحاح سته اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
[[سعد بن ابی‌قاص]] از بی‌احترامی معاویه به [[علی(ع)]] غضبناک شد و در پاسخ معاویه گفت: «از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست».<ref>ابن‌ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، بیروت، دار الفکر، بی‌تا، ج۱، ص۴۵.</ref> همچنین، ابن‌ماجه در کتاب خود آورده که براء بن عازب گفت: «در [[حجةالوداع]] و در یکی از راه‌ها، رسول خدا(ص) پیاده شد و مردم را برای [[نماز]] جمع کرد و سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود: آیا من از مؤمنان نسبت به جانشان اولی نیستم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: آیا من بر همه مؤمنان ولایت ندارم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: پس این ولی هر کسی است که من ولی اویم. خدایا دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار.»<ref>ابن‌ماجه قزوینی، سنن ابن‌ماجه، ج۱، ص۴۳.</ref>
[[سعد بن ابی‌قاص]] از بی‌احترامی معاویه به [[علی(ع)]] غضبناک شد و در پاسخ معاویه گفت: «از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست».<ref>ابن‌ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، بیروت، دار الفکر، بی‌تا، ج۱، ص۴۵.</ref> همچنین، ابن‌ماجه در کتاب خود آورده که براء بن عازب گفت: «در [[حجةالوداع]] و در یکی از راه‌ها، رسول خدا(ص) پیاده شد و مردم را برای [[نماز]] جمع کرد و سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود: آیا من از مؤمنان نسبت به جانشان اولی نیستم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: آیا من بر همه مؤمنان ولایت ندارم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: پس این ولی هر کسی است که من ولی اویم. خدایا دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار.»<ref>ابن‌ماجه قزوینی، سنن ابن‌ماجه، ج۱، ص۴۳.</ref>


=== =سنن ترمذی ===
=== سنن ترمذی ===
از [[زید بن ارقم]] نقل شده رسول خدا(ص) فرمود: «هر که من مولای اویم پس از من علی مولای اوست.»<ref>ترمذی، محمد، سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۹۷.</ref>
از [[زید بن ارقم]] نقل شده رسول خدا(ص) فرمود: «هر که من مولای اویم پس از من علی مولای اوست.»<ref>ترمذی، محمد، سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۹۷.</ref>



نسخهٔ ‏۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۶

سؤال

حدیث غدیر در کدام یک از کتب صحاح سته و سایر متون حدیثی اهل سنت آمده است؟

صحاح سته اهل سنت عبارت اند از صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابوداود، سنن ترمذی، سنن نسائی و سنن ابن ماجه. در صحیح بخاری هیچ اشاره‌ای به حدیث غدیر نشده است. اما در سایر صحاح و همچنین متون حدیثی معتبر اهل سنت به‌صورت ناقص نقل شده است. از میان صحاح سته این حدیث در صحیح مسلم، سنن ابن‌ماجه، سنن ترمذی و سنن نسائی آمده است. در این کتاب‌ها از خطبه غدیر عبارت «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِی مَولاهُ؛ هرکه من مولای او هستم، این علی مولای اوست»، بعضاً با اضافاتی، نقل شده است.[۱] در سایر متون حدیثی اهل سنت نیز به آن اشاره شده است.

نقل حدیث در صحاح

صحیح مسلم

مسلم بن حجاج نیشابوری حدیث غدیر را به‌صورت ناقص در صحیح خود که از کتاب‌های صحاح سته و معتبر در نزد اهل است، چنین نقل نموده است: «زید بن ارقم می‌گوید در غدیر خم پیامبر خدا(ص) ایستاد و خطبه خوانده سپس فرمود: «ای مردم! من هم بشرم و به‌زودی به‌سوی خدا می‌روم و من برای شما دو امانت گران‌بها می‌گذارم، اولش کتاب خداست که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را گرفته و به آن تمسک جویید و به آن رغبت کنید و سپس فرمود: و اهل‌بیتم. بعدازاین سه مرتبه فرمود: اذکرکم الله فی اهل بیتی.[۲] مسلم قسمت پایانی حدیث را نقل نکرده است.

سنن نسائی

پیامبر(ص) در آخرین حج خود زمانی که به غدیر خم رسید دستور داد تا همه بایستند؛ سپس فرمود: «به‌زودی دعوت خدا را اجابت خواهم کرد، همانا من دو چیز گرانبها نزد شما می‌گذارم که یکی بزرگ‌تر از دیگری است: یکی، کتاب خدا و دیگری عترتم». آنگاه فرمود: «سپس نگاه کنید که چگونه با این دو رفتار می‌کنید. به‌درستی که این دو از هم جدا نمی‌شوند تا در حوض کوثر بر من وارد گردند». سپس فرمود: «خداوند مولای من است و من مولای همه مومنانم». سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود: «هر کس من مولای اویم، پس علی مولای اوست. بار پروردگارا، کسی که او را دوست می‌دارد، دوست دار و کسی که او را دشمن بدارد، دشمن دار.»[۳]

سنن ابن‌ماجه

سعد بن ابی‌قاص از بی‌احترامی معاویه به علی(ع) غضبناک شد و در پاسخ معاویه گفت: «از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست».[۴] همچنین، ابن‌ماجه در کتاب خود آورده که براء بن عازب گفت: «در حجةالوداع و در یکی از راه‌ها، رسول خدا(ص) پیاده شد و مردم را برای نماز جمع کرد و سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود: آیا من از مؤمنان نسبت به جانشان اولی نیستم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: آیا من بر همه مؤمنان ولایت ندارم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: پس این ولی هر کسی است که من ولی اویم. خدایا دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار.»[۵]

سنن ترمذی

از زید بن ارقم نقل شده رسول خدا(ص) فرمود: «هر که من مولای اویم پس از من علی مولای اوست.»[۶]

حدیث غدیر در کتاب‌های معتبر حدیثی دیگر اهل سنت

در متون معتبر دیگر حدیثی اهل سنت که به کتاب‌های صحیح معروف هستند حدیث غدیر به‌طور گسترده نقل شده است:

صحیح ابن حبان

در صحیح ابن حبان حدیث غدیر بدون هیچ ابهامی نقل‌شده است «... شنید که رسول‌الله(ص) در روز غدیر خم می‌فرمود: آیا نمی‌دانید که من سزاورترین مردم به مؤمنین از خود شان هستم؟ مردم گفتند چرا یا رسول‌الله. فرمود هرکه من مولای او هستم پس این علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هر که علی را دوست دارد و دشمن بدار هر که با علی دشمنی می‌کند.[۷]

الاحادیث المختاره

در این کتاب حدیث غدیر این گونه نقل شده است: حدیث غدیر این گونه شده است: «... سعید بن وهب گفت که علی رضی الله عنه گفت شما را به خدا قسم می‌دهم هر که از پیامبر اسلام شنیده است که در روز غدیر خم فرمود خداوند ولی من است و من ولی مؤمنین هستم. هر که من مولای او هستم پس علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هر که او را دوست داشته و دشمن بدار هرکه با او دشمن است.[۸] و سپس می‌گوید سند این حدیث صحیح است.

مستدرک حاکم

از زید بن ارقم روایت‌شده که رسول خدا(ص) در بین راه مکه و مدینه در کنار پنج درخت عظیم‌الجثه فرود آمدند و مردم در زیر این درختان محلی را ساختند تا رسول خدا(ص) بر آن راحت باشد. سپس رسول خدا(ص) در آنجا نماز خواند و برای خطابه ایستاد و بعد از حمد و ثنای خدا مردم را موعظه کرد، سپس فرمود ای مردم من دو چیز را در بین شما برجای گذاشتم اگر از آن‌ها متابعت کنید هرگز گمراه نمی‌شوید و آن‌ها کتاب خدا و اهل‌بیتم و عترتم هستند. سپس سه بار فرمود آیا می‌دانید که من سزاوارتر به مؤمنین از خود آنان هستم؟ گفتند بلی. سپس پیامبر اسلام(ص) فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه. این حدیث با شرط شیخین صحیح است.[۹]

در متون حدیثی و غیر حدیثی دیگر اهل سنت حدیث غدیر منعکس گردیده است و نیازی نیست که به همه آن‌ها اشاره بشود.

منابع

  1. خسروی سرشکی، مهدی، «نقل‌های حدیث غدیر در منابع روایی قرن سوم و چهارم»، علوم حییث، شماره ۷، بهار۱۳۷۷ش، ص۱۵۴–۱۶۱.
  2. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج7، ص123، بیروت، دار الفکر، بی تا.
  3. نسائی، احمد بن شعیب، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵.
  4. ابن‌ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، بیروت، دار الفکر، بی‌تا، ج۱، ص۴۵.
  5. ابن‌ماجه قزوینی، سنن ابن‌ماجه، ج۱، ص۴۳.
  6. ترمذی، محمد، سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۹۷.
  7. بستی، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، بیروت، مؤسسة الرسالة، چ۲، ۱۴۱۴ ق/ ۱۹۹۳م، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، ج۱۵، ص۳۷۶.
  8. حنبلی مقدسی، محمد بن عبدالواحد، الاحادیث المختاره، مکة المکرمة، مکتبة النهضة الحدیثة، چ۱، ۱۴۱۰، تحقیق: عبد الملک بن عبدالله بن دهیش، ج۲، ص۱۰۶.
  9. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دار الکتب العلمیة، چ۱، ۱۴۱۱هـ / ۱۹۹۰م، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج۳، ص۱۱۸.