اصحاب رقیق: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
''' | '''رقیق''' به معنای بردهفروش بوده<ref>بروجردى، حسين بن علی، منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، ج۲۲، ص۶۵۱، مترجم: جمعی از فضلا، تهران، فرهنگ سبز، چاپ اول، ۱۳۸۶ق.</ref> و تنها برای بیان شغلِ برخی راویان گفته شده و ارتباطی به [[مدح راوی|مدح]] یا [[ذم راوی|ذمِّ]] آنان ندارد.<ref>مشكينى اردبيلى، ابوالحسن، وجيزة في علم الرجال، ص۷۳، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.</ref> رقیق از ریشه رِقّ در اصل به هر چیز ناتوان گفته میشود. به برده نیز به جهت ناتوانی در مقابل مالک خود، «رِقّ» گفته میشود.<ref>صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغة، ج۵، ص۲۱۰، بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، ج۵، ص۲۴، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق. ابنفارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، ج۲، ص۳۷۶، قم،مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. </ref> | ||
اصطلاحِ اصحاب الرقیق را [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در [[اعتبار کتاب کافی|کتاب کافی]] در سلسله سند روایت آورده است.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، ج۵، ص۲۸۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.</ref> از متن روایت کلینی استفاده میشود که این فرد بردهای را برای [[امام صادق(ع)]] خریداری کرده بود.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۸۵.</ref> این اصطلاح در کتابهای رجالی اولیه وجود ندارد. [[مامقانی]]، رجالشناس شیعه، اصطلاح «صاحب الرقیق» را برای ابوالجعيجعة صحابه رسول الله(ص) آورده است.<ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، ج۳، ص۹، بى جا، بینا، بیتا. </ref> | |||
این | |||
برای بردهفروش اصطلاح بيّاع الرّقيق<ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، ج۱، ص۲، بى جا، بینا، چاپ اول، بیتا.</ref> و بيّاع الجواری<ref>نجاشى، احمد بن على، رجال النجاشي، ص۴۲۱، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، بیتا.</ref> نیز آمده است. | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
== منابع == | ==منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = حدیث | |||
| شاخه فرعی۱ = منبعشناسی | |||
| شاخه فرعی۲ = علم رجال | |||
| شاخه فرعی۳ = | |||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = - | |||
| تیترها = - | |||
| ویرایش = شد | |||
| لینکدهی = شد | |||
| ناوبری = | |||
| نمایه = | |||
| تغییر مسیر = شد | |||
| ارجاعات = | |||
| بازبینی = شد | |||
| تکمیل = | |||
| اولویت = ج | |||
| کیفیت = ج | |||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۳
سؤال
مراد از اصطلاح اصحاب رقیق در کتابهای رجالی چیست؟
رقیق به معنای بردهفروش بوده[۱] و تنها برای بیان شغلِ برخی راویان گفته شده و ارتباطی به مدح یا ذمِّ آنان ندارد.[۲] رقیق از ریشه رِقّ در اصل به هر چیز ناتوان گفته میشود. به برده نیز به جهت ناتوانی در مقابل مالک خود، «رِقّ» گفته میشود.[۳]
اصطلاحِ اصحاب الرقیق را کلینی در کتاب کافی در سلسله سند روایت آورده است.[۴] از متن روایت کلینی استفاده میشود که این فرد بردهای را برای امام صادق(ع) خریداری کرده بود.[۵] این اصطلاح در کتابهای رجالی اولیه وجود ندارد. مامقانی، رجالشناس شیعه، اصطلاح «صاحب الرقیق» را برای ابوالجعيجعة صحابه رسول الله(ص) آورده است.[۶]
برای بردهفروش اصطلاح بيّاع الرّقيق[۷] و بيّاع الجواری[۸] نیز آمده است.
منابع
- ↑ بروجردى، حسين بن علی، منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، ج۲۲، ص۶۵۱، مترجم: جمعی از فضلا، تهران، فرهنگ سبز، چاپ اول، ۱۳۸۶ق.
- ↑ مشكينى اردبيلى، ابوالحسن، وجيزة في علم الرجال، ص۷۳، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- ↑ صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغة، ج۵، ص۲۱۰، بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، ج۵، ص۲۴، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق. ابنفارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، ج۲، ص۳۷۶، قم،مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، ج۵، ص۲۸۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۸۵.
- ↑ مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، ج۳، ص۹، بى جا، بینا، بیتا.
- ↑ مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، ج۱، ص۲، بى جا، بینا، چاپ اول، بیتا.
- ↑ نجاشى، احمد بن على، رجال النجاشي، ص۴۲۱، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، بیتا.