کتب اربعه شیعه: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
در اواسط سدۀ ۵ ق / ۱۱ م، شیخ طوسی (د ۴۶۰ق / ۱۰۶۸م) با طرح دیدگاههای اصولی خود دربارۀ حجیت خبر واحد، موجب برکشیدن جایگاه حدیث در محافل فقیهان شد و همین موضع، شخص او را به تألیف دو مجموعۀ مهم در احادیث فقهی برانگیخت. این دو اثر، یعنی تهذیب الاحکام که هدف آن گردآوری گسترده از احادیث فقهی است (نک : مآخذ) و الاستبصار که کوچکتر بوده و با رویکرد اختلاف الحدیث نوشته شده است (چ نجف، ۱۳۷۵-۱۳۷۶ق)، سومین و چهارمین کتاب از کتب اربعه محسوب بودهاند.<ref>پاکتچی، احمد، «حدیث»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ذیل مدخل.</ref> | در اواسط سدۀ ۵ ق / ۱۱ م، شیخ طوسی (د ۴۶۰ق / ۱۰۶۸م) با طرح دیدگاههای اصولی خود دربارۀ حجیت خبر واحد، موجب برکشیدن جایگاه حدیث در محافل فقیهان شد و همین موضع، شخص او را به تألیف دو مجموعۀ مهم در احادیث فقهی برانگیخت. این دو اثر، یعنی تهذیب الاحکام که هدف آن گردآوری گسترده از احادیث فقهی است (نک : مآخذ) و الاستبصار که کوچکتر بوده و با رویکرد اختلاف الحدیث نوشته شده است (چ نجف، ۱۳۷۵-۱۳۷۶ق)، سومین و چهارمین کتاب از کتب اربعه محسوب بودهاند.<ref>پاکتچی، احمد، «حدیث»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ذیل مدخل.</ref> | ||
== اعتبار کتب اربعه == | |||
تمامى روايات كتب اربعه صحيح نيست و نويسندگان اين كتب نيز چنين عقيدهاى نداشتند. آنان مىخواستند حديث را مدوّن سازند، از اين رو احاديث متناقض را هم نقل كردهاند. پس بايد قاعده سند شناسى را نسبت به اين روايات اعمال كرد.<ref>صدر، محمدباقر، بحوث في علم الاصول، ج 4، ص 284. به نقل از: مهريزى، مهدى، حدیث پژوهی، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> | |||
علّامه مجلسى نيز روايات كتب اربعه را جايز العمل مىداند.ميرزا حسين نورى، نويسنده كتاب «مستدرك الوسائل»، در خاتمه كتاب، اعتبار كتب اربعه و ساير مآخذ خود را مورد تأكيد قرار داده است.ص۱۰۰. كتب اربعه حديثى شيعه، هنوز داراى تصحيح منقّحى نيست. ج۱. ص۷۹. | |||
مرحوم محمد حسين آل كاشف الغطاء (م 1373 ق) مىگويد: روايات جعلى آن اندازه با احاديث درست به هم آميخت كه مىتوان ادعا كرد حديث جعلى بيش از روايت صحيح است. همچنين نمىتوان بر كتب حديث شيعه اطمينان كرد؛ زيرا در كتب اربعه كه معتبرترين كتب حديثى آنهاست صحيح و سقيم وجود دارد. چه از جهت متن و چه از ناحيه سند و چه هر دو.ج۱. ص۱۰۵.<ref>الأرض والتربة الحسينية، ص 41- 43. به نقل از حدیث پژوهی.</ref> | |||
ملّا محسن فيض كاشانى (م 1091 ق) به استناد مقدمه كتاب «الوافى» به صحت احاديث كتب اربعه اعتقاد دارد.ج۱. ص۹۹. | |||
== تیتر == | == تیتر == |
نسخهٔ ۳ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۲
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
کتب اربعه شیعه چه زمانی نگارش شد؟
کتب اربعه شیعه، به چهار کتاب حدیثی شیعه گفته میشود که از اعتبار و شهرت زیادی برخوردار هستند. الکافی نوشته کلینی، من لایحضرالفقیه نوشته شیخ صدوق، تهذیب الحکام و الاستبصار نوشته شیخ طوسی، به عنوان کتب اربعه شیعه شناخته میشوند.
جایگاه
برخی محققان و نسخهپژوهان بر ضرورت تصحیح انتقادی کتب اربعه تأکید کردهاند.[۱]
مسیری که سدۀ ۳ق توسط عالمانی چون حسین بن سعید اهوازی و احمد بن محمد برقی گشوده شده بود، در سدۀ ۴ ق به تدوین آثار عظیمی در حدیث امامیه انجامید که زمینۀ پیدایی دو کتاب از کتب اربعۀ امامیه را فراهم کرد. مهمترین تدوین حدیث در نیمۀ نخست سدۀ ۴ ق، مجموعۀ مهم الکافی از محمد بن یعقوب کلینی (د ۳۲۹ق / ۹۴۱م) در ۸ جلد است که دو جلد اول مشهور به اصول کافی، در اصول عقاید و مبانی اخلاق، ۵ جلد بعد مشتمل بر یک دوره فقه روایی، و جلد پایانی مشهور به روضۀ کافی، یک جنگ حدیثی است. کلینی نویسندۀ آن نه شخصیتی از قم، بلکه محدثی برخاسته از محیط ری و شیخ امامیان در ری بود (نجاشی، ۳۷۷). این نکته درخور توجه است کتابی که معتبرترین منبع حدیثی امامیه در طول تاریخ این مذهب شناخته میشود، نه محصول محدثان قم، بلکه محصول محیط اعتدالگرای ری است که در آن امامیه با اهل سنت، و محدثان امامی در همراهی با متکلمان میزیستند.
مهمترین اثر ابن بابویه، کتاب من لا یحضره الفقیه است که به عنوان دومین از کتب اربعۀ امامیه شناخته میشود. این اثر یک دورۀ فقه امامیه به زبان احادیث است که مؤلف آن را با هدف مراجعه برای کسانی که دسترسی به فقیه ندارند، قلمی ساخته است (نک : ۱ / ۲). گفتنی است مؤلف، کتابی مفصلتر در حدیث با عنوان مدینة العلم نوشته بوده است، که امروزه نسخهای از آن در اختیار نیست.
ابن بابویه در من لا یحضر، به شیعی بودن اسانید خود تقید داشته است، اما در تکنگاشتهای موضوعی که به عنوان مرجع فقهی نوشته نشده بودند، اسانید شیعه و اهل سنت در کنار هم مشاهده میشود.
در اواسط سدۀ ۵ ق / ۱۱ م، شیخ طوسی (د ۴۶۰ق / ۱۰۶۸م) با طرح دیدگاههای اصولی خود دربارۀ حجیت خبر واحد، موجب برکشیدن جایگاه حدیث در محافل فقیهان شد و همین موضع، شخص او را به تألیف دو مجموعۀ مهم در احادیث فقهی برانگیخت. این دو اثر، یعنی تهذیب الاحکام که هدف آن گردآوری گسترده از احادیث فقهی است (نک : مآخذ) و الاستبصار که کوچکتر بوده و با رویکرد اختلاف الحدیث نوشته شده است (چ نجف، ۱۳۷۵-۱۳۷۶ق)، سومین و چهارمین کتاب از کتب اربعه محسوب بودهاند.[۲]
اعتبار کتب اربعه
تمامى روايات كتب اربعه صحيح نيست و نويسندگان اين كتب نيز چنين عقيدهاى نداشتند. آنان مىخواستند حديث را مدوّن سازند، از اين رو احاديث متناقض را هم نقل كردهاند. پس بايد قاعده سند شناسى را نسبت به اين روايات اعمال كرد.[۳]
علّامه مجلسى نيز روايات كتب اربعه را جايز العمل مىداند.ميرزا حسين نورى، نويسنده كتاب «مستدرك الوسائل»، در خاتمه كتاب، اعتبار كتب اربعه و ساير مآخذ خود را مورد تأكيد قرار داده است.ص۱۰۰. كتب اربعه حديثى شيعه، هنوز داراى تصحيح منقّحى نيست. ج۱. ص۷۹.
مرحوم محمد حسين آل كاشف الغطاء (م 1373 ق) مىگويد: روايات جعلى آن اندازه با احاديث درست به هم آميخت كه مىتوان ادعا كرد حديث جعلى بيش از روايت صحيح است. همچنين نمىتوان بر كتب حديث شيعه اطمينان كرد؛ زيرا در كتب اربعه كه معتبرترين كتب حديثى آنهاست صحيح و سقيم وجود دارد. چه از جهت متن و چه از ناحيه سند و چه هر دو.ج۱. ص۱۰۵.[۴]
ملّا محسن فيض كاشانى (م 1091 ق) به استناد مقدمه كتاب «الوافى» به صحت احاديث كتب اربعه اعتقاد دارد.ج۱. ص۹۹.
تیتر
تدوین کتب اربعه توسط محمدبن یعقوب کلینی و محمدبن علی بن بابویه و محمدبن حسن طوسی ــ که به «محمدون ثلاث اُوَل » مشهورند ــ و تدوین دیگر آثار ارزشمند حدیثی ، بویژه کتابهای ابن بابویه و شیخ طوسی ، در قرنهای چهارم و پنجم ، گامی مهم در رفع نابسامانیهای موجود در حیطة حدیث و زدودن تعارض از آن به شمار می رود.[۵]
نامگذاری
عنوان کتب اربعه برای چهار کتاب حدیثی شیعی که عمدتاً شامل احادیث فقهی امامیه میشوند، چندان کهن نیست. این عنوان از اوایل دوره صفویه و گویا برای نخستین بار توسط شهید ثانی به کار رفته است. البته قبل از آن اصطلاح اصول اربعه برای همین منظور توسط ابن ابی جمهور به کار رفته است. اصطلاح کتب اربعه توسط محقق اردبیلی هم برای این چهار کتاب به کار رفته است. حسین بن عبدالصمد در کنار این چهار کتاب، از کتاب گم شده مدینه العلم شیخ صدوق هم به عنوان کتاب پنجم یاد میکند و از مجموع آنها با تعبیر اصول خمسه نام میبرد.[۶]
الکافی
نوشته ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی، مشهور به کلینی از کتب اربعه و از معتبرترین کتب حدیثی شیعه است. کلینی در دوران غیبت صغری میزیسته و ولادت او در سال ۲۵۵ قمری و وفاتش سال ۳۲۹ است. کافی برای نگارش این کتاب بیست سال وقت صرف کرد. مجموع روایات کافی ۱۶۱۹۹ حدیث میباشد که از این تعداد ۱۱۱۸ حدیث صحیح، ۱۱۱۸ حدیث موثق، ۳۲۲ قوی و حسن، ۹۴۸۷ حدیث ضعیف میباشد.[۷]
کلینی در کتاب الکافی از شماری از مهمترین منابع مکتوب حدیثی امامیه بهره گرفته است. دو منبع مهم او: یک: کتاب المحاسنِ ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد بَرْقی، محدث و دانشمند ذو فنون بزرگ امامی در نیمه دوم قرن سوم قمری و دو: کتاب النوادر ابو جعفر احمد بن محمد بن عیسی اشعری (درگذشته پس از ۲۷۴ یا ۲۸۰ ق)، محدث و فقیه برجسته امامی از خاندان اشعریان قم، بوده است.[۸]
علمای شیعه امامی بیشترین ستایش ممکن را از این کتاب و نحوه تنظیم روایات آن و تلاشی که کلینی در تألیف آن متحمل شده است و در مقایسه با سایر کتابهای حدیثی داشتهاند. در میان گرایش کلامی - اصولی شیعی، شیخ مفید معتقد بود که این کتاب از گرانقدرترین کتابهای شیعه و مفیدترین آنهاست. شهید أول نیز بر این باور است که در امامیه کتابی در حدیث همپایه الکافی نوشته نشده است.[۹]
من لا یحضره الفقیه
مَن لا یَحضُرُه الفقیه نوشته شیخ صدوق محدث و فقیه بزرگ شیعه امامیه، متولد سال ۳۰۵ قمری و وفات سال ۳۸۱ است. صدوق مورد احترام و توثیق همه علمای شیعه است. مجموع احادیث آن ۵۹۲۰ حدیث میباشد.[۱۰]
اِبْنِ بابِوِیهْ، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، ملقب به شیخ صدوق (ح ۳۰۵–۳۸۱ق/ح۹۱۷–۹۹۱م)، محدث و فقیه بزرگ شیعة امامیه[۱۱]
تیتر
الاستبصار، کتاب دیگر شیخ طوسی، شیوه متفاوتی از دستهبندی احادیث را تا دوره خودش نمایش میدهد. آنگونه که از [معنی] عنوان کامل آن (تأمل در اختلافات درونی اخبار) برمی آید، شیخ طوسی در الاستبصار تلاش میکند در عین گزارش و ارائه احادیث، آنها را تبیین و تفسیر نموده، تضاد احتمالی روایات را خنثی نماید. روشن است که هدف مؤلف در این کتاب، تنها گزارش احادیث نیست، بلکه افزون بر این، [شیخ میخواهد] نشان دهد چگونه میتوان مطابق این اخبار [به ظاهر متعارض], [حکم] فقه را تعیین نمود. اهتمام شیخ طوسی، در حذف تضاد احتمالیِ میان برخی از روایات، منتج به این نظریه فقهی شد که این اخبار، یک منبع برای فقه هستند و اگر [بخواهند] منبعی بسیار مفید شوند، باید به زبان یکسانی سخن بگویند.
در آن دوره (قرن سوم و چهارم هجری) اشتهار تنها این چهار کتاب، به عنوان جوامع حدیثی، قابل بحث و گفتگوست؛ چرا که توصیف آنها به عنوان مجموعههای رسمی، در سنت متأخر صورت گرفته است. ۱۳ این در حالی است که الکافی توصیفی قانونی ـ فقهی است، کتاب الفقیه، آمیزه ای از حدیث و فقه استدلالی، التهذیب شرح احادیث و الاستبصار اثر هرمنوتیکی با رویکرد انتقادی است (این کتاب در امتداد شیوه ای است که به ابن قتیبه (متوفای ۲۷۶ ق) برمی گردد).[۱۲]
تهذیب الاحکام
تهذیب الاحکام، از کتابهای چهارگانه حدیث شیعه، اثرِ محمدبن حسن طوسی معروف به شیخ طوسی (درگذشته ۴۶۰ق)، از مشهورترین محدثان و فقیهان شیعه است. به نوشته شیخ طوسی در مقدمه این کتاب، یکی از دوستان وی از وجود احادیث به ظاهر متعارض در منابع شیعی با او سخن گفته و یادآور شده که این موضوع موجب انتقاد شدید مخالفان و جداشدن برخی شیعیان ناآگاه از مذهب حق گردیده است، لذا از مؤلف درخواست کرده که شرحی استدلالی بر کتاب مقنعه شیخ مفید بنگارد که در آن علاوه بر ذکر مستندات قطعی هر مسئله و احادیث مشهور، احادیث متعارض هم آورده شود و شیوه رفع ناسازگاری این احادیث با یکدیگر و تأویل آنها یا وجوه ضعف احادیث متعارض بیان گردد. کتاب تهذیب در پاسخ به این درخواست تألیف شد و در واقع، خاستگاهی کلامی دارد.[۱۳]
تهذیب الاحکام با نام کامل تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه نخستین تألیف شیخ طوسی بوده و در آن به هیچیک از آثار مؤلف اشاره نشده، ولی او در دیگر آثار خود بارها به این اثر ارجاع داده است.[۱۴]
الاِستبصار
اَلاْاِسْتِبْصار، عنوان مجموعهای در حدیث از ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، چهارمین کتاب از کتب اربعهٔ امامیه.
نام کامل کتاب الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار است که به روشنی بیانگر محتوای آن است. شیخ طوسی در بیان انگیزهٔ تألیف، در مقدمه چنین آورده است که پس از تألیف مجموعهٔ مفصل تهذیب الاحکام، از او خواسته شد تا مجموعهای مختصرتر تهیه کند که تنها احادیث «مختلف» (ناهمخوان) در آن مقایسه شده باشند. وی نیز در پی این درخواست برآن شد تا اثری پدیدآورد که محل رجوع دانشوران و در عین حال راهنمای مناسبی برای مبتدیان باشد (۱/ ۲–۵). از اینرو به تألیف الاستبصار همت گماشت. طوسی در این اثر علاوه بر اینکه احادیث مربوط به هر باب را در یکجا فراهم آورده، به نقد و بررسی سندی و محتواییِ آنها نیز عنایت داشته، و در باب باب آن پیشنهاد خود را برای رفع ناهمخوانی ظاهری میان احادیث، یا ترجیح گروهی از روایات بر گروهی دیگر ارائه کرده است. شیوههای جمع بین احادیث و رفع ناهمخوانیها که در فقه شیخ طوسی جایگاهی ویژه دارد، بهخصوص در کتاب الاستبصار او بازتاب یافته است.[۱۵]
منابع
- ↑ انصاری، حسن، «ضرورت تصحیح مجدد کتب اربعه»، بررسیهای تاریخی، تاریخ درج مطلب: تاریخ درج مطلب: ۱۱ آذر ۱۳۹۷ش.
- ↑ پاکتچی، احمد، «حدیث»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ذیل مدخل.
- ↑ صدر، محمدباقر، بحوث في علم الاصول، ج 4، ص 284. به نقل از: مهريزى، مهدى، حدیث پژوهی، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۷.
- ↑ الأرض والتربة الحسينية، ص 41- 43. به نقل از حدیث پژوهی.
- ↑ معارف، مجید، «تدوین حدیث»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۶، ذیل مدخل.
- ↑ انصاری، حسن، «کتب اربعه»، بررسیهای تاریخی، تاریخ درج مطلب: ۶ فروردین ۱۳۹۹ش، تاربخ بازدید: ۱۰ مهر ۱۴۰۲ش.
- ↑ مدیر شانه چی، کاظم، «کتب اربعه حدیث شیعه»، نامه آستان قدس، ۱۳۴۷ش، شماره ۳۸، ص۱۷۴ و ۱۸۰.
- ↑ انصاری، حسن، «دو منبع مهم الکافی»، بررسیهای تاریخی، تاریخ درج مطلب: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ش، تاریخ بازدید: ۱۰ مهر ۱۴۰۲ش.
- ↑ انصاری، حسن، «جایگاه الکافی در میان امامیه»، بررسیهای تاریخی، تاریخ درج مطلب: ۱۹ فروردین ۱۳۸۶ش، تاریخ بازدید: ۱۰ مهر ۱۴۰۲ش.
- ↑ مدیر شانه چی، کاظم، «کتب اربعه حدیث شیعه»، نامه آستان قدس، ۱۳۴۷ش، شماره ۳۸، ص۱۸۳ و ۱۸۹.
- ↑ پاکتچی، احمد، «ابن بابویه، محمد»، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ذیل مدخل.
- ↑ گلیو، رابرت، «پیوند حدیث و فقه: مجموعههای رسمی اخبارِ امامیه»، ترجمه علی راد، آینه پژوهش، اردیبهشت ۱۳۸۹ش، شماره ۱۲۱، ص۴.
- ↑ شبیری، سیدمحمدجواد، «تهذیب الاحکام»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۸، ذیل مدخل.
- ↑ شبیری، سیدمحمدجواد، «تهذیب الاحکام»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۸، ذیل مدخل.
- ↑ جمعی از نویسندگان، «الاستبصار»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.