۶٬۸۲۲
ویرایش
جز (Shamloo صفحهٔ ناهمگونی متن نامه ۳۱ نهجالبلاغه و شئون امامت را به ناهمگونی متن نامه ۳۱ نهجالبلاغه با شئون امامت منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
در نامه ۳۱ | در نامه ۳۱ نهجالبلاغه امام علی(ع) خطاب به فرزندشان سخنانی دارد که با شأن امام حسن(ع) همخوانی ندارد و با اصول روایاتی که امامان(ع) را عالم به همه چیز میداند و آیه تطهیر که هرگونه ناپاکی را از آنان برداشته متضاد است. این تضاد چگونه رفع میشود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''نامه سی و یکم نهجالبلاغه به امام حسن(ع)''' به [[سبک موعظهای]] بیان شده و موعظه دارای خصوصیاتی از قبل تاثیرگذار بودن و امر و نهی داشتن است. برخی این نامه را خطاب به [[محمد بن حنفیه]] بیان نمودهاند که در این صورت با موضوع [[عصمت امام]] منافاتی ندارد. اما به شکل کلی خطاب نامه و موضوع آن برای مخاطب خاص آن قابل فهم و درک است و [[امام علی(ع)]] به بهترین شکل آن را تبیین نموده است. در مقام بیان تضاد میان اسلوب گفتاری نامه با عصمت امام باید گفت در این نامه اشاره به موضوعی که با عصمت در تضاد باشد، نشده بلکه بیشتر خطاب به امام مجتبی است تا الگویی برای تربیت دیگران و یاد دادن راه و رسم پرورش در جامعه است. | '''نامه سی و یکم نهجالبلاغه به امام حسن(ع)''' به [[سبک موعظهای]] بیان شده و موعظه دارای خصوصیاتی از قبل تاثیرگذار بودن و امر و نهی داشتن است. برخی این نامه را خطاب به [[محمد بن حنفیه]] بیان نمودهاند که در این صورت با موضوع [[عصمت امام]] منافاتی ندارد. اما به شکل کلی خطاب نامه و موضوع آن برای مخاطب خاص آن قابل فهم و درک است و [[امام علی(ع)]] به بهترین شکل آن را تبیین نموده است. در مقام بیان تضاد میان اسلوب گفتاری نامه با عصمت امام باید گفت در این نامه اشاره به موضوعی که با عصمت در تضاد باشد، نشده بلکه بیشتر خطاب به امام مجتبی است تا الگویی برای تربیت دیگران و یاد دادن راه و رسم پرورش در جامعه است. | ||
==سبک نامه | ==سبک نامه== | ||
[[نامه سی و یکم نهجالبلاغه]] در سبک موعظهگونه بیان شده و تجربههای پدری پیر به فرزند جوان که در مسیر کسب تجربه است را بیان میکند. موعظه زبان خاصی است و از بعضی تعارف و احترامها باید خالی باشد. خصوصیات موعظه بدین شکل است که تأثیر است نه خبر، امر و نهی است نه بود و نبود. اگر زبان موعظه اینگونه نباشد بسیاری از [[آیات قرآن]] لغو میشد؛ زیرا [[کافران]] قرآن را قبول ندارند، در حالی که آیات فراوانی احوال کفار را بیان میکنند، در صورتی که این آیات برای موعظه [[مؤمنان]] است. | [[نامه سی و یکم نهجالبلاغه]] در سبک موعظهگونه بیان شده و تجربههای پدری پیر به فرزند جوان که در مسیر کسب تجربه است را بیان میکند. موعظه زبان خاصی است و از بعضی تعارف و احترامها باید خالی باشد. خصوصیات موعظه بدین شکل است که تأثیر است نه خبر، امر و نهی است نه بود و نبود. اگر زبان موعظه اینگونه نباشد بسیاری از [[آیات قرآن]] لغو میشد؛ زیرا [[کافران]] قرآن را قبول ندارند، در حالی که آیات فراوانی احوال کفار را بیان میکنند، در صورتی که این آیات برای موعظه [[مؤمنان]] است. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}}{{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | |||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش