سختترین مصیبت کربلا برای امام حسین(ع): تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|امام حسین}} | |||
مصیبتهای [[کربلا]] هرکدام به نوعی برای [[امام حسین(ع)]] سخت و جانکاه بوده است. [[شهادت]] فرزندان، برادران، یاران، تشنگی و اسارت خانوادهاش همه برای امام سخت بوده است. اما برخی با ذکر دلایلی شهادت [[علیاکبر]]، [[حضرت عباس]] و [[علیاصغر]] را سختتر از همه دانستهاند. از نگاه پژوهشگران نیز سختترین مصیب [[واقعه کربلا]] برای امام حسین(ع)، جهل مردم و عدم شناخت امام توسط ایشان بود. | |||
==ابعاد واقعه کربلا== | == ابعاد واقعه کربلا == | ||
در تقابل و رویارویی تاریخی جبهه حق علیه باطل، صحنههای ماندگاری بر جای مانده است؛ مانند رویارویی قابیل با | در تقابل و رویارویی تاریخی جبهه حق علیه باطل، صحنههای ماندگاری بر جای مانده است؛ مانند رویارویی [[قابیل]] با [[هابیل]]، [[نمرود]] با ابراهیم، [[فرعون]] با موسی و…. از ماندگارترین و غمانگیزترین آنها تا روز قیامت صحنه [[عاشورا]] و نهضت [[حسین بن علی(ع)]] در مقابل [[یزید بن معاویه]] است. این واقعه دارای ابعاد سیاسی، دینی، اجتماعی، فرهنگی و عاطفی متفاوتی است. این نهضت نقش بزرگی در تبیین و تثبیت اسلام داشته است. در این میان بعد عاطفی این واقعه که عبارت است از نحوه رویارویی [[اهلبیت(ع)]] با مشکلات، تحمل و کنار آمدن آنها با مصیبتها از اهمیت ویژهای برخوردار است. | ||
==مصائب کربلا== | == مصائب کربلا == | ||
در طول این واقعه مخصوصاً در روز عاشورا مصائب زیادی بر اهلبیت وارد آمده که هر کدام به نوبه خود، بزرگ و طاقت فرسا بود. مانند مصیبت غریبی امام حسین(ع)، عطش کودکان و اهل حرم، شهادت فرزندان، برادران و یاران، غارت خیمهها.<ref>شهرستانی، سید محمد حسین، اشک روان بر امیر کاروان (ترجمه خصائص الحسینیه)، قم، مؤسسه مطبوعاتی دارالکتاب (جزایری)، چاپ هفتم، ۱۳۱۳ق، ص۱۵۸ و ۱۵۹.</ref> | در طول این واقعه مخصوصاً در روز عاشورا مصائب زیادی بر اهلبیت وارد آمده که هر کدام به نوبه خود، بزرگ و طاقت فرسا بود. مانند مصیبت غریبی امام حسین(ع)، عطش کودکان و اهل حرم، شهادت فرزندان، برادران و یاران، غارت خیمهها.<ref>شهرستانی، سید محمد حسین، اشک روان بر امیر کاروان (ترجمه خصائص الحسینیه)، قم، مؤسسه مطبوعاتی دارالکتاب (جزایری)، چاپ هفتم، ۱۳۱۳ق، ص۱۵۸ و ۱۵۹.</ref> | ||
==بزرگترین مصیبتهای کربلا== | == بزرگترین مصیبتهای کربلا == | ||
همه مصیبتهای واقعه کربلا به نوبه خود بزرگ بوده است، تا جایی که بعضی از آنها، نقش محوری و کلیدی، در شناساندن چهره زشت دشمن و ترسیم چهره زیبا و مظلوم امام حسین(ع) و اصحاب وی داشته است.<ref>سید بن طاووس، اللهوف، قم، دارالاسوه، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ص۱۶۶.</ref> در میان این مصیبتها چند مورد برای امام(ع) سنگین و درد آورتر بوده، تا جایی که در این مصائب، بر حالات ابیعبدالله و حتی بر چهره حضرتش اثر گذاشته است. چند نمونه آن چنین است: | همه مصیبتهای واقعه کربلا به نوبه خود بزرگ بوده است، تا جایی که بعضی از آنها، نقش محوری و کلیدی، در شناساندن چهره زشت دشمن و ترسیم چهره زیبا و مظلوم امام حسین(ع) و اصحاب وی داشته است.<ref>سید بن طاووس، اللهوف، قم، دارالاسوه، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ص۱۶۶.</ref> در میان این مصیبتها چند مورد برای امام(ع) سنگین و درد آورتر بوده، تا جایی که در این مصائب، بر حالات ابیعبدالله و حتی بر چهره حضرتش اثر گذاشته است. چند نمونه آن چنین است: | ||
* '''شهادت علیاکبر(ع)''': در مورد علیاکبر گفته شده است؛ اخلاق، منطق و حتی وجودش شبیه پیامبر اکرم(ص) بود. از امام حسین(ع) مقل شده که در مورد علی اکبر فرمود: ما هر گاه مشتاق دیدن پیامبر(ص)، میشدیم، به علیاکبر نگاه میکردیم.<ref>اللهوف، همان، ص۱۶۶؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، قم، منشورات رضی، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق، ص۷۷.</ref> این سخن امام، نشانه شدت علاقه روحی و عاطفی امام به فرزندش میباشد. قرائنی بر سنگینی مصیبت شهادت علی اکبر برای امام حسین(ع) وجود دارد: | * '''شهادت علیاکبر(ع)''': در مورد [[علیاکبر]] گفته شده است؛ اخلاق، منطق و حتی وجودش شبیه [[پیامبر اکرم(ص)]] بود. از امام حسین(ع) مقل شده که در مورد علی اکبر فرمود: ما هر گاه مشتاق دیدن پیامبر(ص)، میشدیم، به علیاکبر نگاه میکردیم.<ref>اللهوف، همان، ص۱۶۶؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، قم، منشورات رضی، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق، ص۷۷.</ref> این سخن امام، نشانه شدت علاقه روحی و عاطفی امام به فرزندش میباشد. قرائنی بر سنگینی مصیبت شهادت علی اکبر برای امام حسین(ع) وجود دارد: | ||
- هنگام به میدان رفتن علیاکبر، امام خطاب به عمر بن سعد فرمود: «خداوند نسلت را قطع کند؛ همان گونه که نسل مرا قطع کردی».<ref>اللهوف، همان، ص۱۶۶.</ref> | - هنگام به میدان رفتن علیاکبر، امام خطاب به [[عمر بن سعد]] فرمود: «خداوند نسلت را قطع کند؛ همان گونه که نسل مرا قطع کردی».<ref>اللهوف، همان، ص۱۶۶.</ref> | ||
- هنگام شهادت علیاکبر، امام بالای جنازه وی گریه شدیدی کرد، گفتهاند تا آن روز کسی ابیعبدالله(ع) را اینطور ندیده بود. با این تعبیر گریه حضرت را توصیف نمودند: «فبکا، بکاء عالیا»؛ یعنی با صدای بلند گریه سر داد. | - هنگام شهادت علیاکبر، امام بالای جنازه وی گریه شدیدی کرد، گفتهاند تا آن روز کسی ابیعبدالله(ع) را اینطور ندیده بود. با این تعبیر گریه حضرت را توصیف نمودند: «فبکا، بکاء عالیا»؛ یعنی با صدای بلند گریه سر داد. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۵: | ||
- گفته شده امام در هنگام شهادت فرزندش سر علی را به دامن گرفت و به سینه چسبانید و صدا زد: «ولدی علی، علی الدنیا بعدک العفا؛ دنیا پس از تو ارزش ماندن ندارد».<ref>ابن نما، حلّی، مثیر الاحزان، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، ۱۴۰۶ق؛ شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه اهل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۷.</ref> | - گفته شده امام در هنگام شهادت فرزندش سر علی را به دامن گرفت و به سینه چسبانید و صدا زد: «ولدی علی، علی الدنیا بعدک العفا؛ دنیا پس از تو ارزش ماندن ندارد».<ref>ابن نما، حلّی، مثیر الاحزان، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، ۱۴۰۶ق؛ شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه اهل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۷.</ref> | ||
* '''شهادت حضرت عباس(ع)''': امام سجاد(ع) در مورد عمویش فرمود: «کان عمّنا عباس(ع) نافذ البصیر»؛ یعنی عموی ما عباس دارای ایمان قوّی و بصیرت در دین بود. شواهدی نشان میدهد که این مصیبت تأثیر عمیقی بر جسم و روح امام حسین(ع) گذاشته است: | * '''شهادت حضرت عباس(ع)''': [[امام سجاد(ع)]] در مورد عمویش فرمود: «کان عمّنا عباس(ع) نافذ البصیر»؛ یعنی عموی ما عباس دارای ایمان قوّی و بصیرت در دین بود. شواهدی نشان میدهد که این مصیبت تأثیر عمیقی بر جسم و روح امام حسین(ع) گذاشته است: | ||
ـ امام هنگام حضور بر بالین عباس هنگام شهادت، سر وی را به دامن گرفت و فرمود: حالا کمرم شکست و چارهام کم شد.<ref>الارشاد، همان، ص۱۰۹.</ref> | ـ امام هنگام حضور بر بالین عباس هنگام شهادت، سر وی را به دامن گرفت و فرمود: حالا کمرم شکست و چارهام کم شد.<ref>الارشاد، همان، ص۱۰۹.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۳۱: | ||
ـ در مقاتل نوشتهاند: بان الانکسار فی وجه الحسین(ع) یعنی حالت شکست در چهره حضرت نمایان شد و این نشانه درد و رنج حاکی از مصیبت است. | ـ در مقاتل نوشتهاند: بان الانکسار فی وجه الحسین(ع) یعنی حالت شکست در چهره حضرت نمایان شد و این نشانه درد و رنج حاکی از مصیبت است. | ||
* '''شهادت علیاصغر(ع)''': برخی مقاتل گفتهاند امام حسین(ع) برای وداع، علیاصغر را به آغوش کشیده بود که حرمله تیر برگلویش زد. برخی مقاتل دیگر قضیه را به این صورت نقل کردهاند که: «حضرت امکلثوم خواهر امام حسین(ع) به او عرض کرد که اصغر سه روز است آب نیاشامیده حضرت او را به آغوش کشید و برای او طلب آب کرد که با تیر حرمله به شهادت رسید. | * '''شهادت علیاصغر(ع)''': برخی مقاتل گفتهاند امام حسین(ع) برای وداع، [[علیاصغر]] را به آغوش کشیده بود که حرمله تیر برگلویش زد. برخی مقاتل دیگر قضیه را به این صورت نقل کردهاند که: «حضرت امکلثوم خواهر امام حسین(ع) به او عرض کرد که اصغر سه روز است آب نیاشامیده حضرت او را به آغوش کشید و برای او طلب آب کرد که با تیر حرمله به شهادت رسید. | ||
شواهد سختی این مصیبت چنین بیان شده است: | شواهد سختی این مصیبت چنین بیان شده است: | ||
ـ امام مشتی از خون علیاصغر را به آسمان پاشید و فرمود: «بر من آسان است این مصیبت، به علت این که خداوند این مصائب را میبیند». | ـ امام مشتی از خون علیاصغر را به آسمان پاشید و فرمود: «بر من آسان است این مصیبت، به علت این که [[خداوند]] این مصائب را میبیند». | ||
ـ خداوند برای دلداری امام حسین(ع) فرمود: «یا حسین او را واگذار که ما، در بهشت برایش دایهای تدارک دیدهایم تا به او شیر دهد.<ref>الحائری، محمد مهدی، معانی السبطین، قم، منشورات اسلامی شریف رضی، چاپ اول، ج۱، ص۴۲۴.</ref> | ـ خداوند برای دلداری امام حسین(ع) فرمود: «یا حسین او را واگذار که ما، در بهشت برایش دایهای تدارک دیدهایم تا به او شیر دهد.<ref>الحائری، محمد مهدی، معانی السبطین، قم، منشورات اسلامی شریف رضی، چاپ اول، ج۱، ص۴۲۴.</ref> | ||
* '''تشنگی خانواده و یاران''': مسئله عطش از مصائب بزرگ بوده است. این مسئله در غیر بنیهاشم تا حدودی محوری و جدی نبوده ولی در بنی هاشم به صورت یک مسئله جدّی مطرح بود و در خود ابی عبدالله(ع) نیز این مسئله جدی بوده است که حضرت برای حل آن چارههایی اندیشیده بودند؛ از جمله ذخیره آب و جیرهبندی و… فرستادن عباس به شریعه نیز برای آب به همین منظور بوده است، البته بنابر نقل مقاتل خود حضرت یکبار برای آوردن آب، قلب سیاه دشمن را شکافت و خود را به شریعه رسانید ولی هنگام برداشتن آب، دشمن حیله کرد و صدا زد: «یا حسین آب مینوشی در حالی که به خیام حرم، حمله شده است» حضرت از دفع عطش صرف نظر کرد و به سوی خیمه روان شد. | * '''تشنگی خانواده و یاران''': مسئله عطش از مصائب بزرگ بوده است. این مسئله در غیر بنیهاشم تا حدودی محوری و جدی نبوده ولی در بنی هاشم به صورت یک مسئله جدّی مطرح بود و در خود ابی عبدالله(ع) نیز این مسئله جدی بوده است که حضرت برای حل آن چارههایی اندیشیده بودند؛ از جمله ذخیره آب و جیرهبندی و… فرستادن عباس به شریعه نیز برای آب به همین منظور بوده است، البته بنابر نقل مقاتل خود حضرت یکبار برای آوردن آب، قلب سیاه دشمن را شکافت و خود را به شریعه رسانید ولی هنگام برداشتن آب، دشمن حیله کرد و صدا زد: «یا حسین آب مینوشی در حالی که به خیام حرم، حمله شده است» حضرت از دفع عطش صرف نظر کرد و به سوی خیمه روان شد. | ||
* '''عدم شناخت امام و غریبی وی در کربلا''': با توجه به موارد فوق به نظر میرسد، مصیبت اصلی که موارد فوق و سایر مصیبتها زیر مجموعه این مصیبت، قرار میگیرد، مسئله عدم معرفت و شناخت حقیقی مردم از امام حسین(ع) بود. مردم کوفه ضرورت وجود امام و الهی بودن این مقام را که برای سعادت دنیا و آخرت انسان برگزیده شده را نفهمیدند و او را با وجود دعوت خویش تنها گذاشته و با او جنگیدند. | |||
خطبههای فراوان حضرت برای هدایت آنها دلیل قاطعی بر این مصیبت است که برای امام، عدم معرفت مردم و جهالت آنها بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است و در هر لحظهای از صحنههای جنگ تلاش میکردند تا مردم را از مسیر اشتباه برگردانند.<ref>اللهوف، همان، ص۸۶ و ۸۷.</ref> | |||
امام(ع) حتی در زیر خنجر شمر نیز برای هدایت وی تلاش کرد، که وی در جواب امام(ع) جایزه یزید را بر [[شفاعت]] رسول خدا(ص) ترجیح داد.<ref>ملا محمد باقر، بهبهانی، الدمعه السّاکبه، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۰۴ق، ص۲۷۱.</ref> | |||
در مورد هدایتگری مردم از سوی امام حسین(ع) در [[زیارت اربعین]] آمده است: {{عربی|وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ من الْجَهَالَةِ و حَیرةِ الضَّلَالَة|ترجمه=خون خود را در راه تو نثار کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگشتگیِ گم راهی برهاند}}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیج الجنان، قم، چاپ اول، ص۷۷۱، زیارت اربعین.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۵۱: | خط ۶۱: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی =تاریخ | ||
|شاخه فرعی۱ = | |شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان | ||
|شاخه فرعی۲ = | |شاخه فرعی۲ =امام حسین(ع) | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۷۱: | خط ۸۱: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:درگاه امام حسین(ع)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۸
کدام یک از مصائب حادثه کربلا برای امام حسین(ع) مشکل و دردآور بوده است؟
مصیبتهای کربلا هرکدام به نوعی برای امام حسین(ع) سخت و جانکاه بوده است. شهادت فرزندان، برادران، یاران، تشنگی و اسارت خانوادهاش همه برای امام سخت بوده است. اما برخی با ذکر دلایلی شهادت علیاکبر، حضرت عباس و علیاصغر را سختتر از همه دانستهاند. از نگاه پژوهشگران نیز سختترین مصیب واقعه کربلا برای امام حسین(ع)، جهل مردم و عدم شناخت امام توسط ایشان بود.
ابعاد واقعه کربلا
در تقابل و رویارویی تاریخی جبهه حق علیه باطل، صحنههای ماندگاری بر جای مانده است؛ مانند رویارویی قابیل با هابیل، نمرود با ابراهیم، فرعون با موسی و…. از ماندگارترین و غمانگیزترین آنها تا روز قیامت صحنه عاشورا و نهضت حسین بن علی(ع) در مقابل یزید بن معاویه است. این واقعه دارای ابعاد سیاسی، دینی، اجتماعی، فرهنگی و عاطفی متفاوتی است. این نهضت نقش بزرگی در تبیین و تثبیت اسلام داشته است. در این میان بعد عاطفی این واقعه که عبارت است از نحوه رویارویی اهلبیت(ع) با مشکلات، تحمل و کنار آمدن آنها با مصیبتها از اهمیت ویژهای برخوردار است.
مصائب کربلا
در طول این واقعه مخصوصاً در روز عاشورا مصائب زیادی بر اهلبیت وارد آمده که هر کدام به نوبه خود، بزرگ و طاقت فرسا بود. مانند مصیبت غریبی امام حسین(ع)، عطش کودکان و اهل حرم، شهادت فرزندان، برادران و یاران، غارت خیمهها.[۱]
بزرگترین مصیبتهای کربلا
همه مصیبتهای واقعه کربلا به نوبه خود بزرگ بوده است، تا جایی که بعضی از آنها، نقش محوری و کلیدی، در شناساندن چهره زشت دشمن و ترسیم چهره زیبا و مظلوم امام حسین(ع) و اصحاب وی داشته است.[۲] در میان این مصیبتها چند مورد برای امام(ع) سنگین و درد آورتر بوده، تا جایی که در این مصائب، بر حالات ابیعبدالله و حتی بر چهره حضرتش اثر گذاشته است. چند نمونه آن چنین است:
- شهادت علیاکبر(ع): در مورد علیاکبر گفته شده است؛ اخلاق، منطق و حتی وجودش شبیه پیامبر اکرم(ص) بود. از امام حسین(ع) مقل شده که در مورد علی اکبر فرمود: ما هر گاه مشتاق دیدن پیامبر(ص)، میشدیم، به علیاکبر نگاه میکردیم.[۳] این سخن امام، نشانه شدت علاقه روحی و عاطفی امام به فرزندش میباشد. قرائنی بر سنگینی مصیبت شهادت علی اکبر برای امام حسین(ع) وجود دارد:
- هنگام به میدان رفتن علیاکبر، امام خطاب به عمر بن سعد فرمود: «خداوند نسلت را قطع کند؛ همان گونه که نسل مرا قطع کردی».[۴]
- هنگام شهادت علیاکبر، امام بالای جنازه وی گریه شدیدی کرد، گفتهاند تا آن روز کسی ابیعبدالله(ع) را اینطور ندیده بود. با این تعبیر گریه حضرت را توصیف نمودند: «فبکا، بکاء عالیا»؛ یعنی با صدای بلند گریه سر داد.
- گفته شده امام در هنگام شهادت فرزندش سر علی را به دامن گرفت و به سینه چسبانید و صدا زد: «ولدی علی، علی الدنیا بعدک العفا؛ دنیا پس از تو ارزش ماندن ندارد».[۵]
- شهادت حضرت عباس(ع): امام سجاد(ع) در مورد عمویش فرمود: «کان عمّنا عباس(ع) نافذ البصیر»؛ یعنی عموی ما عباس دارای ایمان قوّی و بصیرت در دین بود. شواهدی نشان میدهد که این مصیبت تأثیر عمیقی بر جسم و روح امام حسین(ع) گذاشته است:
ـ امام هنگام حضور بر بالین عباس هنگام شهادت، سر وی را به دامن گرفت و فرمود: حالا کمرم شکست و چارهام کم شد.[۶]
ـ در مقاتل نوشتهاند: بان الانکسار فی وجه الحسین(ع) یعنی حالت شکست در چهره حضرت نمایان شد و این نشانه درد و رنج حاکی از مصیبت است.
- شهادت علیاصغر(ع): برخی مقاتل گفتهاند امام حسین(ع) برای وداع، علیاصغر را به آغوش کشیده بود که حرمله تیر برگلویش زد. برخی مقاتل دیگر قضیه را به این صورت نقل کردهاند که: «حضرت امکلثوم خواهر امام حسین(ع) به او عرض کرد که اصغر سه روز است آب نیاشامیده حضرت او را به آغوش کشید و برای او طلب آب کرد که با تیر حرمله به شهادت رسید.
شواهد سختی این مصیبت چنین بیان شده است:
ـ امام مشتی از خون علیاصغر را به آسمان پاشید و فرمود: «بر من آسان است این مصیبت، به علت این که خداوند این مصائب را میبیند».
ـ خداوند برای دلداری امام حسین(ع) فرمود: «یا حسین او را واگذار که ما، در بهشت برایش دایهای تدارک دیدهایم تا به او شیر دهد.[۷]
- تشنگی خانواده و یاران: مسئله عطش از مصائب بزرگ بوده است. این مسئله در غیر بنیهاشم تا حدودی محوری و جدی نبوده ولی در بنی هاشم به صورت یک مسئله جدّی مطرح بود و در خود ابی عبدالله(ع) نیز این مسئله جدی بوده است که حضرت برای حل آن چارههایی اندیشیده بودند؛ از جمله ذخیره آب و جیرهبندی و… فرستادن عباس به شریعه نیز برای آب به همین منظور بوده است، البته بنابر نقل مقاتل خود حضرت یکبار برای آوردن آب، قلب سیاه دشمن را شکافت و خود را به شریعه رسانید ولی هنگام برداشتن آب، دشمن حیله کرد و صدا زد: «یا حسین آب مینوشی در حالی که به خیام حرم، حمله شده است» حضرت از دفع عطش صرف نظر کرد و به سوی خیمه روان شد.
- عدم شناخت امام و غریبی وی در کربلا: با توجه به موارد فوق به نظر میرسد، مصیبت اصلی که موارد فوق و سایر مصیبتها زیر مجموعه این مصیبت، قرار میگیرد، مسئله عدم معرفت و شناخت حقیقی مردم از امام حسین(ع) بود. مردم کوفه ضرورت وجود امام و الهی بودن این مقام را که برای سعادت دنیا و آخرت انسان برگزیده شده را نفهمیدند و او را با وجود دعوت خویش تنها گذاشته و با او جنگیدند.
خطبههای فراوان حضرت برای هدایت آنها دلیل قاطعی بر این مصیبت است که برای امام، عدم معرفت مردم و جهالت آنها بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است و در هر لحظهای از صحنههای جنگ تلاش میکردند تا مردم را از مسیر اشتباه برگردانند.[۸]
امام(ع) حتی در زیر خنجر شمر نیز برای هدایت وی تلاش کرد، که وی در جواب امام(ع) جایزه یزید را بر شفاعت رسول خدا(ص) ترجیح داد.[۹]
در مورد هدایتگری مردم از سوی امام حسین(ع) در زیارت اربعین آمده است: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ من الْجَهَالَةِ و حَیرةِ الضَّلَالَة؛ خون خود را در راه تو نثار کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگشتگیِ گم راهی برهاند»[۱۰]
مطالعه بیشتر
- تأملی در نهضت عاشورا، رسول جعفریان.
- اشک روان بر امیر کاروان، ترجمه خصائص الحسینیه، جعفر شوشتری.
- عاشورا، ریشهها، انگیزهها و…، زیر نظر مکارم شیرازی، تحقیق رستمنژاد و داوودی.
- نگاهی نو به جریان عاشورا، پژوهشکده علوم و فرهنگ اسلامی، گروه تاریخ و سیره.
منابع
- ↑ شهرستانی، سید محمد حسین، اشک روان بر امیر کاروان (ترجمه خصائص الحسینیه)، قم، مؤسسه مطبوعاتی دارالکتاب (جزایری)، چاپ هفتم، ۱۳۱۳ق، ص۱۵۸ و ۱۵۹.
- ↑ سید بن طاووس، اللهوف، قم، دارالاسوه، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ص۱۶۶.
- ↑ اللهوف، همان، ص۱۶۶؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، قم، منشورات رضی، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق، ص۷۷.
- ↑ اللهوف، همان، ص۱۶۶.
- ↑ ابن نما، حلّی، مثیر الاحزان، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، ۱۴۰۶ق؛ شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه اهل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۷.
- ↑ الارشاد، همان، ص۱۰۹.
- ↑ الحائری، محمد مهدی، معانی السبطین، قم، منشورات اسلامی شریف رضی، چاپ اول، ج۱، ص۴۲۴.
- ↑ اللهوف، همان، ص۸۶ و ۸۷.
- ↑ ملا محمد باقر، بهبهانی، الدمعه السّاکبه، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۰۴ق، ص۲۷۱.
- ↑ شیخ عباس قمی، مفاتیج الجنان، قم، چاپ اول، ص۷۷۱، زیارت اربعین.