نزول فرشتگان بر حضرت فاطمه

سؤال

آیا جبرئیل و دیگر ملائکه بر حضرت فاطمه(س) نازل می‌شدند و با ایشان سخن می‌گفتند؟

درگاه‌ها
درگاه سنت.png
فاطمیه.png


نزول جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) در روایات معتبری بیان گشته است، همان‌طور به تکلم ملائکه با آن حضرت نیز اشاره شده است.


گفت‌وگو با ملائکه

در برخی روایات، به صورت کلی اشاره شده است که ملائکه با حضرت فاطمه(س) سخن می‌گفتند و به اینکه همه ملائکه یا برخی از آنان، یا اینکه کدام دسته از ملائکه با حضرت سخن می‌گفتند، هیچ اشاره‌ای نشده است. همچون در روایاتی از لقب «محدّثة» برای حضرت فاطمه یاد شده است. محدثه به معنای زنی است که فرشتگان با او سخن می‌گویند. در این روایات، نام محدثه بر آن حضرت اطلاق گشته است، روایاتی همچون:

  • سلیم گفت: «به محمد بن ابوبکر گفتم: آیا امام علی(ع) محدّث است؟ گفت: آری، و فاطمه نیز محدّثه بود با آنکه پیامبر نبود.»[۱]
  • امام صادق(ع) فرمودند: «حضرت فاطمه(س) نزد خداوند عزّوجلّ نه اسم دارند: فاطمه، صدّیقه، مبارکة، طاهره، زکیّه، راضیه، مرضیّه، محدّثه، زهراء.»[۲]
  • راوی گوید: «از امام صادق(ع) شنیدم که می‌فرمودند: فاطمه(س) را به خاطر این محدّثه نامیدند که فرشتگان از آسمان فرود می‌آمدند و آن حضرت را می‌خواندند همان طوری که مریم دختر عمران را صدا می‌زدند، باری فرشتگان می‌گفتند: ای فاطمه خدا تو را برگزید و پاکیزه‌ات نمود و بر تمام زنان عالم اختیارت کرد، ای فاطمه پروردگارت را بخوان و سجده‌اش نما و با رکوع‌کنندگان رکوع کن و بدین ترتیب حضرتش با آنها سخن می‌گفت و آنها نیز با جنابش حدیث و سخن می‌گفتند…»[۳]

گفت‌وگو با جبرئیل

نزول جبرئیل و تکلم او با حضرت زهرا(س)، در روایات معتبر مورد اشاره قرار گرفته است. از جمله این روایات، صحیحه ابی عبیده است که گفته شده: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ عليه‌السلام، قَالَ: «إِنَّ فَاطِمَةَ(ع) مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) خَمْسَةً وَسَبْعِينَ يَوْماً، وكَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلى أَبِيهَا، وكَانَ يَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ، فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلى أَبِيهَا، ويُطَيِّبُ نَفْسَهَا، ويُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا ومَكَانِهِ، ويُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا، وكَانَ عَلِيٌّ(ع) يَكْتُبُ ذلِكَ.» در روایتی امام صادق(ع) فرمودند: «حضرت فاطمه مدّت هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پدر بزرگوارش زنده و به علّت از دست دادن پدر خویش دچار غم و اندوه شدیدی بود. جبرئیل نزد آن بانوی معظّم می‌آمد و به وی تسلیت می‌گفت و خاطر او را آرام می‌کرد. وی را از مقام و مکان پدر بزرگوارش آگاه می‌نمود. و آن حضرت را از مصایبی که بعداً فرزندانش بدان‌ها دچار می‌شوند، مطّلع می‌کرد و حضرت علی(ع) آن مطالب را می‌نوشت و این مصحف فاطمه است.»[۴][۵] تمامی راویان این روایت ثقه بوده و روایت صحیح السند می‌باشد.[۶][۷]

روایت بعدی، معتبره حماد بن عثمان است که در آن آمده است: «إِنَّ اللهَ تَعَالى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ(س) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَايَعْلَمُهُ إِلاَّ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ، فَأَرْسَلَ اللهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا، فَشَكَتْ ذلِكَ إِلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع)، فَقَالَ لَهَا: إِذَا أَحْسَسْتِ بِذلِكَ وَسَمِعْتِ الصَّوْتَ، قُولِي لِي، فَأَعْلَمَتْهُ بِذلِكَ، فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتّى أَثْبَتَ مِنْ ذلِكَ مُصْحَفاً». قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَالْحَرَامِ، وَلكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ.» حماد بن عثمان گوید:شنیدم امام صادق(ع) می‌فرمود: «زنادقه در سال صد و بیست و هشت ظهور کنند، من این را از مطالعهٔ مصحف فاطمه(س) دریافتم. من عرض کردم: مصحف فاطمه(س) چیست؟ فرمود:چون خدای تعالی جان پیغمبر را گرفت، فاطمه(ع) از وفات آن حضرت تا آنجا اندوهناک شد که جز خدای عزوجل نداند، خدا فرشته‌ای فرستاد تا فاطمه(س) را تسلیت دهد و با او حدیث گوید، از این پیش آمد به علی(ع) شکایت کرد (چون هراس آور بود و گفته‌های او از دست می‌رفت) فرمود: هر وقت احساس نزول فرشته را کردی و آوازش را شنیدی به من خبر ده. و پس از آن علی(ع) هر چه از فرشته می‌شنید می‌نوشت تا اینکه مصحفی از این نوشته‌ها درست شد، گوید: سپس فرمود: در آن مصحف هیچ احکام حلال و حرام نیست ولی در آن، علم به حوادث آینده است.»[۸]

مطالعه بیشتر

  • مقاله؛ محمدکاظم رحمان ستایش، «گفت وگوی ملائکه با حضرت فاطمه»، دو فصلنامه حدیث پژوهی.

منابع

  1. الهلالی، سلیم بن قیس (۱۴۱۶). أسرار آل محمد علیهم السلام. قم: نشر الهادی. ص۵۰۵.
  2. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۸.
  3. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۸۲.
  4. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۲. قم: دار الحدیث. ص۴۸۹.
  5. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۹۹.
  6. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۳. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۵۹.
  7. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۵. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۳۱۴.
  8. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۹۶.