نام حضرت فاطمه در قرآن
در مذهب شیعه از حضرت فاطمه(س) بسیار تمجید میشود، با این حال، چرا در قرآن از ایشان نام برده نشده است؟
با وجود آنکه در متن قرآن، به صراحت از نام فاطمه زهرا(س) نامی به میان نیامده است، اما فضیلت و برتری ایشان در روایات معتبر بسیاری در منابع شیعه و سنی گزارش شده است. همچنین به گواه مفسران، تعدادی از آیات قرآن به مناسبت، در وصف فاطمه زهرا یا اهل بیت پیامبر اسلام نازل شده است که خود گواهی دیگر بر فضیلت ایشان است.
نقد پیش فرضها
منابع اسلامی گزارش کردهاند که نامی از حضرت زهرا(ع) در قرآن نیامده است؛[۱] با این وجود باید دانست که:
- ذکر نام یک شخص در قرآن چه ضرورتی دارد که با نیامدنش نقصی بر وی وارد بشود؟
- صرف آمدن نام اشخاص در قرآن، نشانه فضیلت آنان نیست؛ بلکه در صورتی نشانه فضیلت است که با وصف نیکی همراه باشد. به عبارت دقیقتر، آنچه که سبب فضیلت است، آن خصلت نیکو میباشد؛ چه نام آن فرد ذکر بشود و چه ذکر نشود. درباره حضرت زهرا(ع) آیات بسیاری در قرآن وجود دارد که بیانگر فضیلت و جایگاه ویژه آن بانوی بزرگ میباشد.
- آمدن نام یک فرد به همراه صفتی نیک، دلیل بر برتری بر دیگرانی که نامشان نیامده نمیباشد؛ زیرا نام بسیاری از رسولان الهی در قرآن نیامده ولی نام هارون برادر موسی در آن (از جمله سوره اعراف، آیه ۱۴۲) ذکر شده است. و از این مقدمه نمیتوان مدعی شد که هارون بر انبیائی که نامشان ذکر نشده برتری دارد.
- اگر آمدن نام کسی دلالت بر برتری و فضیلت میکرد، باید حضرت موسی(ع) را بر حضرت محمد(ص) برتر بداینم؛ زیرا که نام «موسی» ۱۳۶ بار و نام «محمد» ۴ بار در قرآن آمده است.
- در آیین اسلام، سنت در کنار قرآن از اعتبار برخوردار است و اهمیت دارد. در این خصوص، در بسیاری از آیات قرآن به اهمیت کلام پیامبر(ص) اشاره شده است، مانند؛﴿وَ اَطیعُوا الله وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ؛ و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید.﴾(آل عمران:۱۳۲)
- خداوند در قرآن کریم عادتاً کلیات را بیان میکند و بیان جزئیات را به سنت ارجاع داده است. و در روایتی صحیح السند[۲] از امام صادق(ع) آمده است که از ایشان سؤال کردند: «مردم میگویند: چرا نام علی و اهل بیتش(ع) در قرآن نیامده است؟ حضرت فرمود: به آنها بگویید: آیه وجوب نماز بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد، ولی خداوند ۳ رکعتی یا ۴ رکعتی بودن آنها را ذکر نکرد و خداوند تفسیر و تبیین آن را بر عهده پیامبر اکرم(ص) قرار داد. خداوند آیه زکات را نازل کرد، ولی نفرمود که از هر ۴۰ درهم، یک درهم باید پرداخت کرد و تفسیر و تبیین آن را بر عهده پیامبر اکرم(ص) قرار داد و آیه حج را نازل کرد، ولی نفرمود که ۷ بار باید طواف کرد و تفسیر و تبیین آن را بر عهده پیامبر اکرم(ص) قرار داد و آیه «اطاعت از خداوند و رسولش و أولی الأمر» در حق علی و حسن و حسین نازل شده است و پیامبر اکرم(ص) در حق حضرت علی(ع) فرمود: «هر که من مولای اویم، علی نیز مولای اوست» و پیامبر اکرم(ص) فرمود: «شما را سفارش میکنم به کتاب خدا و أهل بیتم».[۳]
آیات مربوط به حضرت زهرا
تعدادی از آیات قرآن به گواه روایات و نظر مفسران در وصف حضرت زهرا(س) نازل شده است.
آیه تطهیر
﴿إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛ خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.﴾(احزاب:۳۳)
- مسلم در صحیح خود نقل میکند: عایشه گفت: صبحگاهان رسول خدا(ص) در حالی که رواندازی پشمی و سیاه رنگ بر خود قرار داده بود، حرکت کرد. چیزی نگذشت که حسن بن علی آمد حضرت او را داخل آن روانداز نمود. و سپس حسین آمد و او نیز داخل شد. و سپس فاطمه آمد و او را نیز داخل کرد. سپس علی آمد و او را داخل کرد، آن گاه فرمود: «انما یرید الله لیذهب…»[۴]
- شیخ صدوق روایت معتبری را نقل میکند که: امیرالمؤمنین(ع) به ابوبکر فرمودند: ای ابوبکر به قرآن اقرار داری؟ ابوبکر جواب داد:آری دارم. حضرت فرمود: آیا این آیه شریفه: «إنما یرید الله لیذهب…» در شأن ما بوده یا در شأن غیر ما نازل شده است؟ ابو بکر جواب داد: در شأن شماست.[۵]
در نتیجه از مصادیق قطعی این آیه نزد شیعه و سنت، حضرت زهرا(س) میباشد که اراده الهی بر عصمت ایشان قرار گرفته است.[۶]
آیه مودت
﴿قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَیٰ ۗ وَمَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا؛ بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوستداشتن نزدیکانم؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکیاش میافزاییم.﴾(شوری:۲۳)
شیخ کلینی مینویسد: امام صادق(ع) به ابو جعفر احول فرمودند: مردم بصره پیرامون این آیه: «قل لا أسئلکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی» چه میگویند؟ گفت: قربانت گردم آنها میگویند: ایشان نزدیکان پیامبر خدا هستند. امام(ع) فرمود: دروغ میگویند همانا در باره ما بخصوص نازل شده است، درباره اهل بیت، درباره علی و فاطمه و حسن و حسین که اصحاب کساء هستند.[۷]
علامه مجلسی ذیل این حدیث میگویند: این روایت صحیح است. در روایات مستفیض وارد شده است که آیه مودت درباره اهل بیت(ع) نازل گشته است. و علمای اهل سنت نیز این مطلب را در کتب خود، با چندین سند ذکر کردهاند.[۸] سید علی میلانی، تمام اسناد و روایات اهلسنت درباره مصداق این آیه در خصوص اهل بیت(ع) را جمعآوری کردهاند.[۹]
آیه اهل ذکر
﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ پس اگر نمیدانید از اهل ذکر سؤال کنید﴾(نحل:۴۳)
امام صادق(ع) در حدیثی صحیح،[۱۰] در تفسیر آیه «۴۴زخرف» فرمود: رسول خدا(ص) ذکر است و اهل بیتش(ع) پرسششوندگان و اهل ذکر میباشند.[۱۱] در روایات متعدد شیعه، به این مطلب اشاره شده است که اهل ذکر، اهل بیت و ائمه(ع) میباشند.[۱۲] و برخی از مفسرین اهل سنت، در ذیل آیه «فاسألوا أهل الذکر» روایتی از امام علی(ع) آوردهاند که میفرمایند: «نحن اهل الذکر: اهل ذکر، ما هستیم».[۱۳][۱۴]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ امینی، عبدالحسین (۱۳۷۶). «حضرت فاطمه از دیدگاه قرآن». فاطمه زهرا سلام الله علیها. تهران: استقلال. ص۳۹-۱۲۵.
- ↑ مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۳. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۲۱۳.
- ↑ الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۲. قم: دار الحدیث. ص۷.
- ↑ قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج. صحیح مسلم (الجامع الصحیح). ج۷. بیروت: دار الفکر. ص۱۳۰.
- ↑ بن بابویه قمی، محمد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۹۱باب ۱۵۱ حدیث اول
- ↑ حسینی میلانی، سید علی (۱۳۹۴). عصمت از منظر فریقین. قم: نشر حقایق. ص۸۲-۸۳.
- ↑ الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱۵. قم: دار الحدیث. ص۲۳۱.
- ↑ مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۲۵. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۲۲۱-۲۲۲.
- ↑ حسینی میلانی، علی (۱۳۸۹). جواهر الکلام فی معرفة الإمامة و الإمام. ج۴. قم: مرکز حقایق اسلامی. ص۲۱-۹۱.
- ↑ مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۲. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۴۲۹.
- ↑ الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۲۴.
- ↑ الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۲۲-۵۲۶.
- ↑ القرشی البصری الدمشقی، إسماعیل بن عمر (۱۴۱۹). تفسیر ابن کثیر. ج۴. بیروت: دار الکتب العلمیة. ص۴۹۲.
- ↑ الطبری، أبو جعفر (۱۴۲۲). جامع البیان. ج۱۶. دار هجر. ص۲۲۹.