جایگاه شهادت و شهدا در قرآن و روایات

سؤال

جایگاه شهادت و شهداء از دیدگاه قرآن و حدیث چگونه است؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


شهادت مرگی شرافتمندانه است. شهید با انگیزه نجات جامعه از گمراهی به هدایت، از بین بردن فتنه‌ها و رسیدن به کمال جان خود را فدا می‌کند. خداوند پاداش فراوانی به شهدا می‌دهد. زنده بودن شهدا؛ رسیدن به مقامِ استبشار؛ هدیه و کرامت الهی بودن شهادت برای بندگان وارسته؛ مشتری جان شهید بودن خدا و رزق نیکوی خدا برای شهید از جمله پاداش‌های الهی برای شهداست.

شهادت مرگی شرافت‌مندانه

امیر مؤمنان(ع) می‌فرماید: «إِنَّ أَكْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْل‏[۱] کریمانه‌ترین مرگ، کشته شدن است.» اگر انسان را از مرگ گریزی نیست و هر نَفْسی، روزی طعم مرگ را خواهد چشید: ﴿کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَه الْمَوْتِ(عنکبوت:۵۷)بهتر آن که با مرگ شرافت‌مندانه بمیرد، نه با بیماری.

بینش شهید

پیام امام حسین(ع) به مشتاقان سعادت در رکاب‌شان می‌رساند که شهید، لقای الهی را وطن خود می‌داند و قصدش رسیدن به کمال انسانی است: «مَنْ كَانَ فِينَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَائِنَا نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ فَإِنِّي رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ[۲] هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آماده لقاى خداوند سازد، با ما رهسپار شود، چرا که من ـ به خواست خداوند ـ فردا صبح حرکت خواهم کرد.»

انگیزه شهید در بذل جان خود

شهید، خون خود را در راه خدا بذل می‌نماید تا چراغ راه بندگی خدا شود و بندگان را از جهالتِ علمی، نجات دهد. در زیارت اربعین سید الشهداء، انگیزه شهادت حضرت این گونه ترسیم شده است: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الضَّلَالَه وَ الْجَهَالَه وَ الْعَمَى وَ الشَّكِّ وَ الِارْتِيَابِ إِلَى بَابِ الْهُدَى مِنَ الرَّدَى‏[۳] خون خود را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از گمراهی، نادانی، کوری، شکّ و شبهه نجات دهد و به باب هدایت رهنمون کند.»

اثر شهادت در جامعه

شهیدان مورد تجلیل اولیا و آرامگاه آنان، مهد پرورش انسان‌های وارسته: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِي فِيهَا دُفِنْتُم‏[۴] پاکیزه شدید و پاکیزه شد زمینی که که در آن دفن شدید.»

رفع فتنه از روی زمین و فراگیر شدن دین: ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّیٰ لَا تَکُونَ فِتْنَه وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ؛ و با آنها پیکار کنید، تا فتنه [= شرک و سلب آزادی] برچیده شود، و دین (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد!(انفال:۳۹)

گوشه‌ای از پاداش الهی به شهیدان در دنیا، برزخ و قیامت

زنده بودن شهدا: ﴿وَلا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ؛ و آن کسی را که در راه خدا کشته شده مرده نخوانید بلکه او زنده ابدی است.(بقره:۱۵۴)

مقامِ استبشار شهید: شهید به مقامی می‌رسد که دیگران را به بهشت و نعمت‌های الهی بشارت می‌دهد‏[۵] قرآن رسیدن شهدا را به این مقام تایید می‌کنند: ﴿فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ آنها بخاطر نعمت‌های فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند؛ و بخاطر کسانی که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند، بشارت می‌دهند که نه ترسی بر آنهاست، و نه غمی خواهند داشت.(آل عمران:۱۷۰)

شهادت هدیه و کرامت الهی: حضرت سجاد(ع) در مجلس ابن زیاد فرمود: «يَا ابْنَ زِيَادٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنَا عَادَه وَ كَرَامَتَنَا الشَّهَادَه[۶] شهادت در راه خدا عادت ما و كرامتي است از جانب ما.»

خدا مشتری جان شهید: ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَیٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّه یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاه وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ؛ خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها که در راه خدا جهاد می‌کنند، دشمنان دین را به قتل می‌رسانند یا خود کشته شوند، این وعده یقینی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن آمده است.(توبه:۱۱۱)

رزق نیکوی خدا برای شهید: ﴿وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ؛ و آنان که در راه رضای خدا از وطن خود هجرت گزیده و در این راه کشته شدند یا مرگ‌شان فرا رسید، البته خدا رزق و روزی نیکوئی نصیب‌شان می‌گرداند که همانا خداوند بهترین رزق و روزی بخشنده است.(حج:۵۸)

جستارهای وابسته

منابع

  1. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، خطبه ۱۲۳، ص۱۸۰.
  2. اربلى، على بن عيسى، كشف الغمه في معرفه الأئمه، تبريز، بنی‌هاشمی، چاپ اول، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۲۹.
  3. ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، نجف اشرف، دار المرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶ش، ص۲۲۸.
  4. طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بيروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۲۳.
  5. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۷۱. طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۹۴.
  6. ابن طاووس، على بن موسى، اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه: احمد فهرى زنجانی، تهران، انتشارات جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش، ص۱۶۲.