برابری زن و مرد در خطاب‌های قرآن


شبهه

در قرآن کریم، همه جا، مردان بر زنان برتری داده شده‌اند؛ در بسیاری از آیات، حتی روی سخن با مردان است و گویی زنان وجود یا ارزش مخاطب بودن را ندارند! حتی در جایی که بر فرض، مخاطب، همهٔ زنان و مردان هستند، از افعال و کلمات مختص مردان استفاده شده است؛ آیا این به معنای فروتر بودن زنان در ذهن و زبان آورندهٔ قرآن نیست؟!

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


برابری زن و مرد در خطاب‌های قرآن بر اساس قواعد زبان عربی مورد توجه قرار می‌گیرد. قرآن در خطاب‌های خود مردان را بر زنان برتری نداده بلکه مطابق اقتضائات زبان عربی و فهم مردم از این زبان این قواعد را رعایت کرده تا خطابی شیوا و فصیح ارائه کند. کسانی که با سبک بیانی قرآن و قواعد زبان و ادبیات عربی آشنایی ندارند، شبهه برتری دادن مردان بر زنان در خطاب‌های قرآن را مطرح کرده و قرآن را کتابی مردانه توصیف کرده‌اند.

در زبان عربی وقتی بخواهند جمعی، که همه از زنان هستند، را مخاطب قرار دهند از ضمایر و اسم‌های مؤنث استفاده می‌کنند، اما اگر جمع مورد نظر، همه مرد باشند یا مردان و زنان همه با هم مورد خطاب قرار گیرند، از ضمایر و خطاب‌های مذکر استفاده می‌شود؛ در اکثر مواردی که در قرآن از خطابات مذکر استفاده شده است، زنان و مردان همه با هم مورد نظر بوده‌اند؛ مگر مواردی که خطاب، مخصوص مردان باشد.

ضرورت آشنایی با سبک بیانی قرآن

برای کسی که با ادبیات عرب و مختصات زبان عربی آشنا نیست، ممکن است پرسش‌ها و ابهام‌های گوناگونی در ارتباط با سبک بیانی قرآن ایجاد شود؛ این ابهام‌ها گاهی موجب و موجد شبهات بنیادی‌تری در عرصهٔ هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، ارزش‌شناسی و معرفت‌شناسی اسلام می‌شود؛ طبیعتاً آشناشدن با سبک بیانی قرآن، که همان سبک بیانی عرب فصیح و اصیل است، بر بسیاری از برداشت‌های نادرست از آیات قرآن و احیاناً پندارهای باطلی که به این کتاب آسمانی نسبت داده شده و می‌شود، خط بطلان می‌کشد.

وفاداری متن قرآن بر قواعد زبان عربی

بدون شک، قرآن کریم در قالب زبان عربی نازل شده و ممکن نیست که از چارچوب‌های شناخته شده و اصیل عرب زبانان، خارج شود و باید به ملزومات و مختصات این زبان وفادار بماند تا مخاطبانش بتوانند به مقاصد او راهیابند و آموزه‌هایش را فهم کنند؛ اگر جز این باشد، حتی برای مخاطبان نخستین خود هم نامفهوم خواهد بود و به طریق اولی برای مخاطبان بعدی و به‌ویژه مخاطبان غیر عرب، نامفهوم‌تر خواهد ماند.

برداشت های نادرست از خطاب‌های مذکر در قرآن

یکی از پرسش‌ها و ابهام‌هایی که فروان مورد توجه قرار می‌گیرد و برداشت‌های نادرستی را، خصوصاً برای خانم‌های متدین و علاقه‌مند به ارزش‌های دینی، ایجاد می‌کند و همین برداشت‌ها در بسیاری از مواقع، دست‌آویز بدخواهان و کج‌اندیشان برای نکوهش اسلام و معرفی آن به عنوان یک دین زن‌ستیز و نامهربان با جنس زن، می‌شود، این است که ظاهراً خطابات قرآن در بسیاری از موارد، متوجه مردان است و گویی اصلاً زنان را به حساب نیاورده و برای آن‌ها ارزشی قائل نشده است و زنان را طفیل وجود مردان در نظر گرفته است! استفاده مکرر قرآن از ضمایر و کلمات مخصوص مذکر به عنوان یکی از دلائل برجسته بر این مدعا بیان شده است؛ مثلاً گفته‌اند: در هیچ‌کجا خطاب ««یا ایتها اللاتی آمنن»» نیامده است و همه جا گفته شده: ««یا ایها الذین آمنوا»»؛ یا در جریان بازگویی قصه {{حضرت مریم‌(س)]] در سوره تحریم آمده است: ««وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَ‌بِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ»»؛[۱] (کلمات و کتاب‌های پروردگارش را تصدیق کرد و از فرمان‌برداران (خداوند) بود" و این در حالی است که باید گفته می‌شد: «وَ کانَتْ مِنَ القانِتات!» و نظائر بی‌شمار دیگر…

کلام قرآن سخنی عربی و فصیح

چنان‌که ذکر شد این برداشت ناصحیح از ظواهر قرآن ناشی از ناآشنا بودن با قواعد زبان عربی است؛ در زبان عربی وقتی بخواهند جمعی، که همه از زنان هستند، را مخاطب قرار دهند از ضمایر و اسم‌های اشاره و دیگر خطاب‌های مؤنث استفاده می‌کنند، اما اگر جمع مورد نظر، همه مرد باشند یا مردان و زنان همه با هم مورد خطاب قرار گیرند، از ضمایر و خطابات مذکر استفاده می‌شود؛ بنابراین در اکثر مواردی که در قرآن از خطابات مذکر استفاده شده است، زنان و مردان همه با هم مورد نظر بوده‌اند؛ مگر مواردی که خطاب، مخصوص مردان باشد؛ بنابر این خطاب ««یاایها الذین آمنوا»» در اکثر موارد، همهٔ اهل ایمان، اعم از مرد و زن، را مخاطب قرار داده است؛ کلماتی مانند: «المؤمنین، الصالحین، المستغفرین، الحامدون»، و … هم شامل مردان است و هم شامل زنان.

در برخی از روایات آمده است که همین توهم برای برخی از زنان در زمان پیامبر اسلام(ص) هم پیش آمده بود و به عنوان اعتراض، همین تردید را به پیامبر عرضه کردند و پیامبر هم همین پاسخ را برای آن‌ها بیان کرد. برخی مفسران گفته‌اند آیه ۳۵ سوره احزاب برای دلجویی و اطمینان قلب زنان مؤمن و معترض نازل شده است؛ از این رو هرچند قرآن کریم در بعضی سوره‌ها مثل سوره آل عمران، ارزش‌های معنوی و اخلاقی را با الفاظ مذکّر آورده و مثلاً می‌فرماید: ««اَلصّابِرینَ وَ الصّادِقینَ وَ الْقانِتینَ وَ الْمُنْفِقینَ وَ الْمُسْتَغْفِرینَ بِالأسْحارِ»» (شکیبایان و راست‌گویان و عبادت‌پیشگان و انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحرگاهان)[۲] اما در سوره احزاب مشخص می‌کند که در این فضائل، زن و مرد همتای هم هستند و به هر دو گروه استقلال داده و می‌فرماید: "«اِنَّ المُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ وَالْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَالصّادقینَ وَ الصّادقاتِ…»" (مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان فرمان‌بردار و مردان و زنان راستگو…)؛[۳]

حال اگر در توصیف مریم‏(س) می‌گوید: ««وَ کانَتْ مِنَ القانِتین»» و نگفته است: «{{عربی|وکانت من القانتات]]» برای این نیست که «قانتات» نداریم و فرمانبرداران خداوند تنها مردان هستند؛ بلکه قانتین شامل زنان و مردان هر دو می‌شود و خداوند در سوره احزاب فرموده است: ««وَالقانِتینَ وَالْقانِتات»»؛ این سبک سخن گفتن تنها برای حفظ و رعایت فرهنگ محاوره عربی است؛ در فرهنگ زبانی عربی و برخی از دیگر زبان‌ها، آن‌جا که مخاطب هم زنان و هم مردان هستند، از ضمایر، اسم اشاره‌ها و افعال مذکر استفاده می‌شود و این شیوه، صرفاً جنبهٔ اعتباری دارد نه جنبهٔ حقیقی و ارزشی! علاوه بر این، خود قرآن تصریح می‌کند که مخاطب اصلی من در معارف و ارزش‌های توحیدی، جان و قلب انسان‌هاست[۴] و روشن است که روح و دل انسان‌ها نه مذکّر است و نه مؤنث!

منابع

  1. (تحریم: ۱۲)
  2. (آل عمران: ۱۷)
  3. (احزاب: ۳۵)
  4. (ق: ۳۷)