امام حسین در قرآن

سؤال

آیا در قرآن نام و یادی از امام حسین(ع) شده است؟

نام امام حسین(ع) به‌طور مستقیم در قرآن کریم ذکر نشده است، اما بسیاری از آیات قرآن، به شخصیت و جایگاه آن امام بزرگوار دلالت دارد؛ از جمله می‌توان به آیه: «تطهیر، مباهله، مودت، اهل الذکر، اولی الامر، شجره طیبه» اشاره کرد.


درگاه‌ها
درگاه قرآن.png
امام حسین.png

آیه تطهیر

شیخ صدوق روایت معتبری را نقل می‌کند که: امیرالمؤمنین(ع) به ابوبکر فرمودند: ای ابوبکر به قرآن اقرار داری؟ ابوبکر جواب داد: آری دارم. حضرت فرمود: آیا این آیه شریفه: ﴿إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛ خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.(احزاب:۳۳) در شأن ما بوده یا در شأن غیر ما نازل شده است؟ ابوبکر جواب داد: در شأن شماست.[۱]

در صحیحه ابی ابصیر[۲] آمده که امام صادق(ع) می‌فرمایند: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ اهل بیت عبارت بودند از علی و حسن و حسین و فاطمه(ع) که پیامبر(ص) آنها را زیر عبای خود در خانه ام سلمه گرد آورد و سپس فرمود: خدایا هر پیامبری خاندانی دارد و اینها خاندان من هستند. ام سلمه گفت: آیا من از خاندان تو نیستم؟ پیامبر(ص) فرمود: تو در مسیر خوبی هستی ولی اینان خاندان من می‌باشند.»[۳]

آیه مباهله

﴿فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ؛ هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.(آل عمران:۶۱)

در صحیحه ریان بن صلت آمده که امام رضا(ع) در مجلس مأمون، با حضور علمای عراق و خراسان، امام در قسمتی از سخنان خود فرمودند: «آن زمان که خداوند پاکان خلق خود را جدا نمود و در آیه مباهله پیامبرش را امر فرمود که به همراه آنان اقدام به مباهله کند و فرمود: ای محمّد! «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ…» بعد از این دستور الهی، حضرت رسول(ص)، علیّ، حسن، حسین و فاطمه(ع) را بیرون آورده، آنها را با خود همراه ساخت…»[۴]

آیه مودت

﴿قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَیٰ ۗ وَمَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا؛ بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی‌اش می‌افزاییم.(شوری:۲۳)

شیخ کلینی می‌نویسد: امام صادق(ع) به ابوجعفر احول فرمودند: مردم بصره پیرامون این آیه: «قل لا أسئلکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی» چه می‌گویند؟ گفت: قربانت گردم آنها می‌گویند: ایشان نزدیکان پیامبر خدا هستند. امام(ع) فرمود: دروغ می‌گویند همانا درباره ما بخصوص نازل شده است، درباره اهل بیت، درباره علی و فاطمه و حسن و حسین که اصحاب کساء هستند.[۵]

علامه مجلسی ذیل این حدیث شریف می‌گویند: این روایت صحیح است. در روایات مستفیض وارد شده است که آیه مودت درباره اهل بیت(ع) نازل گشته است. و علمای اهل سنت نیز این مطلب را در کتب خود، با چندین سند ذکر کرده‌اند.[۶] سید علی میلانی، تمام اسناد و روایات اهل‌سنت درباره مصداق این آیه در خصوص اهل بیت(ع) را جمع‌آوری کرده‌اند.[۷]

آیه اهل‌الذکر

﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ پس اگر نمی‌دانید از اهل ذکر سؤال کنید(نحل:۴۳)

امام صادق(ع) در حدیثی صحیح،[۸] در تفسیر آیه «۴۴زخرف» فرمود: «رسول خدا(ص) ذکر است و اهل بیتش(ع) پرسش‌شوندگان و اهل ذکر می‌باشند.»[۹]

در روایات متعدد شیعه، به این مطلب اشاره شده است که اهل ذکر، اهل بیت و ائمه(ع) هستند.[۱۰]

آیه اولی‌الامر

ابی بصیر گوید: از امام صادق(ع) از قول خدای عزوجل:﴿أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم؛ از خدا و رسولش و صاحبان فرمان اطاعت کنید(نساء:۵۹) پرسیدم. حضرت فرمودند: «درباره علی بن أبی طالب و حسن و حسین(ع) نازل شد.»[۱۱] این حدیث صحیح السند است.[۱۲]

آیه شجرة طیبة

﴿أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ۝تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا؛ آیا ندیده‌ای که خدا چگونه مثل زد؟ سخن پاک چون درختی پاک است که ریشه‌اش در زمین استوار و شاخه‌هایش در آسمان است. به فرمان خدا هر زمان میوه خود را می‌دهد.(ابراهیم:۲۴–۲۵)

صحیحه حلبی: امام صادق(ع) درباره این آیه فرمود: «النبی و الأئمة هم الأصل الثابت و الفرع الولایة لمن دخل فیها؛ مقصود، پیامبر(ص) و ائمه(ع) می‌باشد؛ آنان ریشه‌های ثابت [آن درخت] هستند و شاخه‌های آن، ولایت است برای کسی که با [پذیرش آن] در آن داخل شود.»[۱۳]

آیات کلمات

﴿وَإِذِ ابْتَلَیٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا؛ (به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با کلمات آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایش‌ها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!»(بقره:۱۲۴) و آیه:﴿فَتَلَقَّیٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ؛ آدم از پروردگارش کلمه‌ای چند فرا گرفت. پس خدا توبه او را بپذیرفت، زیرا توبه‌پذیر و مهربان است.(بقره:۳۷)

در معتبره مفضل بن عمر آمده که نقل می‌کند: «از امام صادق(ع) درباره این سخن خداوند: «و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن» پرسیدم که این کلمات چه بود؟ فرمود: آنها سخنانی بود که حضرت آدم از جانب پروردگارش دریافت کرد و سپس توبه نمود و آنها عبارت بودند از این کلمات: «یا رب اسألک بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین الاّ تبت علیّ» پس خداوند توبه او را پذیرفت که او بسیار توبه‌پذیر و مهربان است. به آن حضرت گفتم: ای پسر پیامبر، اینکه خداوند می‌فرماید: «فأتمّهنّ» منظور چیست؟ فرمود: یعنی که کلمات را تا قائم(ع) تمام کرد، یعنی دوازده امام که نه امام از آنها از فرزندان حسین(ع) است.»[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

  1. بن بابویه قمی، محمد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۹۱باب ۱۵۱ حدیث اول
  2. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۳. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۲۱۳.
  3. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۲. قم: دار الحدیث. ص۸.
  4. ابن بابویه القمی، محمد بن علی. عیون اخبار الرضا(ع). ج۲. بیروت: منشورات موسسة الاعلمی. ص۲۰۹.
  5. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱۵. قم: دار الحدیث. ص۲۳۱.
  6. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۲۵. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۲۲۱-۲۲۲.
  7. حسینی میلانی، علی (۱۳۸۹). جواهر الکلام فی معرفة الإمامة و الإمام. ج۴. قم: مرکز حقایق اسلامی. ص۲۱-۹۱.
  8. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۲. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۴۲۹.
  9. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۲۴.
  10. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۲۲-۵۲۶.
  11. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۲. قم: دار الحدیث. ص۸.
  12. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۳. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۲۱۳.
  13. الصفار القمی، محمد بن الحسن. بصائر الدرجات. تهران: منشورات الاعلمی. ص۸۰.
  14. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. معانی الأخبار. بیروت: دار المعرفة للطباعة والنشر. ص۱۲۶.