یاران شیطان

نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۶ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = اخلاق |شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس |شاخه فرعی۲ = محاس...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

یاران شیطان کدامند؟

در رابطه با پاسخ این سوال به چند نکته زیر اشاره می شود.

نکته اول: یاران شیطان در میان جن و انسان کسانی هستند که از کار اصلی شیطان یعنی وسوسه و گمراه نمودن دیگران پیروی می کنند. گر چه ما در قرآن به این لفظ خاص مطلبي نداريم اما کلمات مرادف و هم معني با آن در قرآن بسيار است؛ این کلمات عبارتند از: جنود شیطان، حزب شیطان، قبیله شیطان، دوستان شیطان و برادران شیطان.

منظور از جنود شیطان که در آیه ۹۵ سوره شعرا ﴿و جنود ابلیس اجمعین آمده با عنایت به حدیثی که از امام باقر وارد شده عبارت است از ذریه شیطان.}}[۱]

و منظور از قبیله شیطان که در آیه ۲۷ سوره اعراف آمده عبارت است از ذریه، خویشان و یاران شیطان که از جنس خود اویند. اما حزب شیطان؛ حزب در اصل به معنی جماعت و گروهی است که دارای تشکل و شدت عمل باشند ولی معمولاً به هر گروه و جمعیتی که پیروی از برنامه و هدف خاصی می کنند اطلاق می شود. منظور از حزب شیطان پیروان او و کسانی هستندکه در خط او می باشند. البته شیطان نمی تواند هر کسی را عضو رسمی حزب خویش قرار دهد و آن ها را به سوی جهنم دعوت کند نفرات حزب او کسانی هستند که در آیات قرآن از آن ها یاد شده و دارای نشانه های زیرند: کسانی که طوق بندگی و ولایت او را بر گردن نهاده اند: {{قرآن|إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ[۲] یعنی سلطه او بر کسانی است که ولایت او را پذیرفته اند. کسانی که شیطان بر آن ها چیره شده به گونه ای که خداوند را از یاد آن ها برده این گروه نیز حزب شیطانند: ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکرَ اللَّهِ أُوْلَئِک حِزْبُ[۳] جالب این جاست که در سه مورد از آیات قرآن سخن از حزب الله به میان آمده و در سه مورد از حزب شیطان؛ تا چه کسی در این حزب نام نویسی کند و چه کسی عضو آن باشد؟ ولی به هر حال طبیعی است که شیطان، حزب خود را به کجا می کشاند؟؛ به آلودگی و گناه به پلیدی های شهوت و طغیان و ستم و سرانجام به آتش جهنم. خداوند به هنگام توصیف حزب شیطان، بارزترین نشانه های آن ها را همان نفاق و دشمنی با حق و فراموشی یاد خدا و دروغ و نیرنگ می شمرد.

دوستان شیطان کسانی هستند که شیطان با آن ها قرین و رفیق و مصاحب شده و آن ها را دوست دارد این گروه کسانی اند که گناهکار بوده و یا فاسق و فاجرند. خداوند در قرآن از کسانی که ایمان نمی آورند. (اعراف ۲۷) و از افرادی که کفر می ورزند، با عنوان اولیا شیطان نام می برد (نساء ۷۶) و به نصّ صریح قرآن شیطان دوستان خود را سخت وسوسه می کنند. (انعام ـ ۱۲۱) این مصادیقی که از آن ها با عنوان دوستان و یاران شیطان بحث شد بخشی از این گروه بود که در رابطه با آن ها صحبت شد. در نکته بعد به مصادیق بیشتری اشاره می شود.

نکته دوم: مصادیق یاران شیطان که با توجه به آیات و روایات عبارتند از:

۱ـ منافقین؛ یعنی کسانی که دلشان با زبانشان یکی نیست و بالاتر از این یعنی آن هایی که به ظاهر مسلمان و به دل کافرند. امام علی ـ(ع) ـ فرمود: المنافقین حزب الشیطان.[۴]

۲ـ دشمنان علی(ع)؛ پیغمبر فرمود: بدانید که دشمنان علی(ع)، اهل شقاق و نفاق و از برادران شیطانند.[۵]

۳ـ مشرکین؛ امام باقر(ع) در تفسیر آیه ۹۹ سوره شعرا، که می فرماید: (جنود ابلیس می گویند ما کسی را گمراه نمی کنیم مگر مجرمون را) فرمود: منظور از مجرمون در این آیه مشرکین اند که به شیاطین اقتدا کرده و پیروی آنان را می کنند.[۶]

۴ـ دشمنان اهل بیت(ع): پیغمبر به علی ـ(ع) ـ فرمود: و اعداؤکم حزب الشیطان.[۷] یعنی دشمنان شما از حزب شیطانند.

۵ـ فراموش کنندگان یاد خدا؛ زیرا شیطان زمانی به دل راه می یابد که یاد خدا از دل بیرون رفته باشد.[۸]

۶ـ غضب و خشم و کسانی که زیاد خشمگین می شوند زیرا خشم منشأ بسیاری از گناهان است امام علی ـ(ع) ـ به حارث همدانی فرمود: از غضب بپرهیز، زیرا غضب خود سپاهی عظیم از لشکرهای شیطان است.[۹]

۷ـ اسرافکاران. خداوند در سوره اسراء آیه ۲۷ می فرماید: ﴿إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ کانُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ یعنی اسرافکاران از برادران شیطانند.

۸ـ عزوبت و مجرّد بودن در حدیث است که العزّاب اخوان الشیاطین.[۱۰]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ـ تفسیر نمونه، ذیل آیه ۲۲ سوره مجادله.

۲ـ شرح حدیث جنود عقل و جهل، امام خمینی.

۳ـ نهج البلاغه.


منابع

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی ۸ جلدی، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۲، ص۳۱.
  2. نحل / ۱۰۰.
  3. مجادله / ۱۹.
  4. آمدی، غرر الحکم، دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶، ص۴۵۸.
  5. مجلسی، بحار الانوار، موسسه وفا بیروت، ۱۴۰۴، ج۳۷، ص۲۱۱.
  6. کلینی، اصول کافی ۸ جلدی، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۲، ص۳۱.
  7. بحار الانوار، مدرک قبل، ج۲۳، ص۱۴۲.
  8. مجادله / ۹.
  9. مستدرک الوسائل، ۱۸ جلدی، موسسه آل البیت قم، ۱۴۰۸، ج۱۲، ص۱۱.
  10. مدرک قبل، ج۱۴، ص۱۵۶.