کارهای خلاف اسلام معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Golpoor }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
بدعت‌هاي معاويه را توضيح دهيد؟
کارهای خلاف اسلام معاویه چه بود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}معاویه بن ابی‌سفیان علاوه بر [[غصب خلافت و امام علی(ع)|غصب خلافت]]، زمینه‌ساز بدعت‌های گوناگون در [[اسلام]] قلمداد شده است. خواندن [[نماز]] تمام در سفر، خواندن [[نماز جمعه]] در روز چهارشنبه، رباخواري، شراب‌خواری و تبدیل خلافت به سلطنت، از جمله بدعت‌ها و کارهای خلاف اسلام معاویه دانسته شده است.
{{پاسخ}}معاویه بن ابی‌سفیان علاوه بر [[غصب خلافت و امام علی(ع)|غصب خلافت]]، زمینه‌ساز انحراف‌های گوناگون در [[اسلام]] قلمداد شده است. اذان گفتن برای نماز عیدین، خواندن [[نماز جمعه]] در روز چهارشنبه، رباخواری، شراب‌خواری و تبدیل خلافت به سلطنت، از جمله انحراف‌ها و کارهای خلاف اسلام معاویه دانسته شده است.


== معرفی معاویه ==
== معاویه فرزند ابوسفیان ==
معاويه فرزند [[ابوسفيان]] يکي از دشمنان سرسخت پيامبر اسلام و مادرش هند جگرخوار دانسته شده است.<ref>يعقوبي، تاريخ يعقوبي، ترجمه آيتي، محمد ابراهيم، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ نهم، ۱۳۸۲ ش، ج۲، ص۱۴۳.</ref> طبق پاره‌ای از گزارش‌ها عدم اعتقاد معاویه به [[اسلام|دين اسلام]] سبب شده بود که هيچ‌گونه توجهي به مباني اسلام نداشته باشد. گفته شده است که معاويه علاوه بر [[غصب خلافت و امام علی(ع)|غصب خلافت]]، مسائل نژادي و قبيله‌اي را بر مصالح ديني مقدم مي‌کرد و خط و مشي خود را بر اساس قواعد شرع تنظيم نمی‌نمود و اين بزرگترين خطري بود که موجوديت اسلام را تهديد مي‌کرد. از [[پيامبر(ص)]] در مورد معاويه نقل شده است که: «او بدعت را سنت، قبيح را نيکو خواهد داشت و غذاي فراوان مي‌خورد و ظلم بسيار مي‌نمايد.»<ref>ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، بيروت، دار احياء التراث العربي، الطبعه الثانيه، ۱۳۸۶ هـ . ق، ج۴، ص۹۴.</ref>
پدر معاویه [[ابوسفیان]] از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام و مادرش [[هند جگرخوار]] دانسته شده است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، محمد ابراهیم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، ۱۳۸۲ ش، ج۲، ص۱۴۳.</ref> گفته شده که معاویه علاوه بر [[غصب خلافت و امام علی(ع)|غصب خلافت]]، مسائل نژادی و قبیله‌ای را بر مصالح دینی مقدم می‌کرد و خط و مشی خود را بر اساس قواعد شرع تنظیم نمی‌نمود و این بزرگترین خطری بود که موجودیت اسلام را تهدید می‌کرد. از [[پیامبر(ص)]] در مورد معاویه نقل شده است که: «او بدعت را سنت، قبیح را نیکو خواهد داشت و غذای فراوان می‌خورد و ظلم بسیار می‌نماید.»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ق، ج۴، ص۹۴.</ref>  


طبق داده‌های تاریخی برخي از بدعت‌هاي معاويه عبارتند از:  
طبق داده‌های تاریخی برخی از بدعت‌های معاویه عبارتند از:  


=== خواندن نماز تمام در سفر ===
== اذان گفتن برای نماز عید فطر و قربان ==
گفته شده است که معاويه، [[نماز]] را در سفر تمام می‌خواند. از عباد بن عبدالله نقل شده: معاويه براي انجام مراسم [[حج]] به [[مکه]] آمد، نماز ظهر را در مکه دو رکعت به جا آورد، سپس به [[دارالندوه]] رفت. مروان و عمره بن عثمان نزد او رفتند و به او گفتند تو با اين کار خود، عثمان را نکوهش کردي؛ زيرا او نماز را تمام مي‌خواند. بعد از این گفتگو، معاويه نماز عصر را چهار رکعتي خواند.<ref>علامه اميني، الغدير، ترجمه جلال الدين فارسي، تهران، چاپ چهارم، بنياد بعثت، ۱۳۶۹ ش، ج۱۹، ص۲۹۷.</ref>
طبق داده‌های تاریخی، [[پیامبر اکرم(ص)]] نماز [[عید فطر]] و [[عید قربان|قربان]] را بدون اذان اقامه نمود. شافعی از قول زهری روایت کرده است: «در نماز دو عید فطر و قربان برای پیامبر(ص) و ابوبکر و... اذان گفته نشد تا آن‌که معاویه در شام بدعت گذاشت و بعد از آن [[حجاج بن یوسف]] در [[مدینه]] به آن عمل کرد.<ref>سیوطی، تاریخ خلفاء، دمشق،‌دار القلم العربی، ۱۴۱۱ق، ص۱۹۸؛ علامه امینی، الغدیر، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۱۹، ص۲۹۸.</ref>


=== اذان گفتن براي نماز عيد فطر و قربان ===
== خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه ==
طبق داده‌های تاریخی، [[پيامبر اکرم(ص)]] نماز [[عيد فطر]] و [[عید قربان|قربان]] را بدون اذان اقامه نمود. شافعي از قول زهري روايت کرده است: «در نماز دو عيد فطر و قربان براي پيامبر(ص) و ابوبکر و ... اذان گفته نشد تا آن‌که معاويه در شام بدعت گذاشت و بعد از آن [[حجاج بن یوسف]] در [[مدينه]] به آن عمل کرد.<ref>سيوطي، تاريخ خلفاء، دمشق، دار القلم العربي، ۱۴۱۱ هـ . ق،ص ۱۹۸؛ و علامه اميني، پيشين، ج۱۹، ص۲۹۸.</ref>
از بدعت‌های دیگر معاویه، خواندن [[نماز جمعه]] در روز چهارشنبه بود. وی در لشکرکشی به [[صفین]]، روز چهارشنبه، نماز جمعه برگزار نمود.<ref>علامه امینی، الغدیر، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۱۹، ص۳۰۵.</ref>


=== خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه ===
== ترک بسم الله الرحمن الرحیم در نماز ==
از بدعت‌هاي دیگر معاويه، خواندن [[نماز جمعه]] در روز چهارشنبه بود. وي در لشکرکشي به [[صفين]]، روز چهارشنبه، نماز جمعه برگزار نمود.<ref>علامه اميني، پيشين، ج۱۹، ص۳۰۵.</ref>
معاویه را اولین کسی دانسته‌اند که در شروع نماز «بسم الله الرحمن الرحیم» را نخواند. نقل شده: «معاویه به مدینه آمد و پیش‌نمازی مردم را به عهده گرفت و «بسم الله الرحمن الرحیم» را نخواند و به هنگام رفتن به رکوع و سجود یا برآمدن از آن تکبیر نگفت. بعد از اتمام نماز، [[مهاجران]] و [[انصار]] بر او اعتراض کردند.<ref>علامه امینی، الغدیر، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۲۰، ص۸.</ref>


=== ترک تکبير و بسم الله الرحمن الرحيم در نماز ===
== ترک گفتن لبیک اللهم لبیک ==
معاویه را اولين کسي دانسته‌اند که تکبير گفتن به هنگام رفتن به رکوع و سجود را ترک کرد. نقل شده: «معاويه به مدينه آمد و پيش‌نمازي مردم را به عهده گرفت و «بسم الله الرحمن الرحيم» را نخواند و به هنگام رفتن به رکوع و سجود يا برآمدن از آن تکبير نگفت. بعد از اتمام نماز، [[مهاجران]] و [[انصار]] بر او اعتراض کردند.<ref>همان، ج۲۰، ص۸.</ref>
دستور به نگفتن «لبیک اللهم لبیک» در اعمال حج از دیگر بدعت‌های معاویه محسوب می‌شود. از سعید بن جبیر نقل شده: ابن عباس در عرفه بود از من پرسید چرا صدای لبیک مردم را نمی‌شنوم. به او گفتم چون از معاویه می‌ترسند....<ref>نسائی، سنن، بیروت،‌دار الکتاب العربی، بی‌تا، ج۵، ص۲۵۳.</ref>


=== ترک گفتن لبيک اللهم لبيک ===
== رباخواری و شراب خواری ==
دستور به نگفتن «لبيک اللهم لبيک» در اعمال حج از ديگر بدعت‌هاي معاويه محسوب مي‌شود. از سعيد بن جبير نقل شده: ابن عباس در عرفه بود از من پرسيد چرا صدای لبیک مردم را نمي‌شنوم. به او گفتم چون از معاويه مي‌ترسند... .<ref>نسائي، سنن، بيروت، دار الکتاب العربي، بي تا، ج۵، ص۲۵۳.</ref>
از دیگر کارهای خلاف اسلام معاویه در دین، انجام [[ربا|رباخواری]] و تشویق به انجام این عمل [[حرام]] دانسته شده است.  


=== رباخواري و شراب خواری ===
از عطار بن یسار نقل شده است: معاویه ظرفی از طلا را بیش از وزن خود فروخت: «ابو درداء» به او گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم این قبیل معاملات، مثل به مثل است و زیادی در آن‌ها ممنوع است، معاویه گفت من در این معامله اشکالی نمی‌بینم...<ref>نسائی، سنن، بیروت،‌دار الکتاب العربی، بی‌تا، ج۷، ص۲۷۹.</ref>
از ديگر بدعت‌هاي معاويه در دين، انجام [[ربا|رباخواري]] و تشويق به انجام اين عمل [[حرام]] دانسته شده است.  


از عطار بن يسار نقل شده است: معاويه ظرفي از طلا را بيش از وزن خود فروخت: «ابو درداء» به او گفت: از رسول خدا(ص) شنيدم اين قبيل معاملات، مثل به مثل است و زيادي در آن ها ممنوع است، معاويه گفت من در اين معامله اشکالي نمي بينم...<ref>سنن نسائي، پيشين، ج۷، ص۲۷۹.</ref>
با توجه به این که حرمت شراب از مسلمات [[قرآن]] و سنت است، شراب خواری از دیگر بدعت‌های معاویه در دین محسوب شده است.<ref>علامه امینی، الغدیر، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۱۹، ص۱۰۰ ۲۸۰.</ref>


با توجه به اين که حرمت شراب از مسلمات [[قرآن]] و سنت است، شراب خواري از ديگر بدعت‌هاي معاويه در دين محسوب شده است.<ref>ر.ک: علامه اميني پيشين، ج۱۹، ص۱۰۰ ـ ۲۸۰.</ref>
== فتوا به جواز به همسری گرفتن دو خواهر به صورت همزمان ==
نقل شده است: از معاویه پرسیدند آیا جایز است انسان دو کنیز را که خواهر یکدیگرند با هم به همسری داشته باشد؟ گفت اشکالی ندارد. «نعمان بن بشیر» سخنش را شنیده و با اعتراض به معاویه گفت: این طوری فتوی دادی؟ گفت: آری! نعمان به اهل آن قبیله گفت: به آنها بگو از این کار بپرهیزند، زیرا روا نیست و حرمت آن در مورد بردگان و غیر بردگان یکسان است.<ref>علامه امینی، الغدیر، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۱۹، ص۳۱۰.</ref>


=== فتوا به جواز به همسری گرفتن دو خواهر به صورت همزمان ===
== تبدیل خلافت به سلطنت استبدادی ==
نقل شده است: از معاویه پرسیدند آيا جايز است انسان دو کنيز را که خواهر يکديگرند با هم به همسري داشته باشد؟ گفت اشکالي ندارد. «نعمان بن بشير» سخنش را شنيده به اعتراض به معاويه گفت: اين طوري فتوي دادي؟ گفت: آري! نعمان به اهل آن قبيله گفت: به آنها بگو از اين کار بپرهيزند، زيرا روا نيست زيرا حرمت اين در مورد بردگان و غير بردگان يکسان است.<ref>علامه اميني، پيشين، ج۱۹، ص۳۱۰.</ref>
در تاریخ [[اسلام]] معاویه اولین شخصی دانسته شده که [[خلافت اسلامی]] را به سلطنت استبدادی و موروثی تبدیل کرد و همواره خود را سر دسته ملوک و سلاطین روی زمین قلمداد می‌کرد.<ref>وحید گلپایگانی، معاویه سر دسته تبهکاران، تهران، اعلمی، بی‌تا، ص۴۳۳.</ref> معاویه اولین کسی بود که ساختمان‌های مرتفع و قصرهای باشکوه ساخت و مردم را به اجبار برای کار کردن در آن وا داشت.<ref>سیوطی، تاریخ خلفاء، دمشق،‌دار القلم العربی، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۸.</ref> چنانکه اولین نفری دانسته شده که برای خود نگهبان و حاجب معین کرد.<ref>ابن اثير، عز الدين على بن اثير، الكامل، ترجمه:  ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۹۷. ابن طقطقى، محمد بن على بن طباطبا معروف، الفخری، ترجمه: محمد وحيد گلپايگانى، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، چاپ دوم،۱۳۶۰ش، ص۱۴۵.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}


=== تبدیل خلافت به سلطنت ===
در تاريخ [[اسلام]] معاويه اولين شخصي دانسته شده که [[خلافت اسلامي]] را به سلطنت استبدادي و موروثي تبدیل کرد و همواره خود را سر دسته ملوک و سلاطين روي زمين قلمداد می‌کرد.<ref>وحيد گلپايگاني، معاويه سر دسته تبهکاران، تهران، اعلمي، بي تا، ص۴۳۳.</ref> معاويه اولين کسي بود که ساختمان‌هاي مرتفع و قصرهاي باشکوه ساخت و مردم را به اجبار براي کار کردن در آن وا داشت.<ref>سيوطي، پيشين، ص۲۹۸.</ref> چنانکه اولین نفری دانسته شده که برای خود نگهبان و حاجب معین کرد.{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بیشتر ==
==مطالعه بیشتر ==
 
*معاویه کیست نجفی تبریزی.
*معاويه کيست ـ نجفي تبريزي.
*معاویه سردسته تبهکاران، وحید گلپایگانی.
*معاويه سردسته تبهکاران، وحيد گلپايگاني.


==منابع==
==منابع==
خط ۵۳: خط ۵۰:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =  
| شناسه = شد
| تیترها =  
| تیترها = شد
| ویرایش =  
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =  
| ناوبری =  
| نمایه =  
| نمایه =  
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر = شد
| ارجاعات =  
| ارجاعات =  
| بازبینی =  
| بازبینی =  
| تکمیل =  
| تکمیل =  
| اولویت =  
| اولویت = ج
| کیفیت =  
| کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۲

سؤال

کارهای خلاف اسلام معاویه چه بود؟

معاویه بن ابی‌سفیان علاوه بر غصب خلافت، زمینه‌ساز انحراف‌های گوناگون در اسلام قلمداد شده است. اذان گفتن برای نماز عیدین، خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه، رباخواری، شراب‌خواری و تبدیل خلافت به سلطنت، از جمله انحراف‌ها و کارهای خلاف اسلام معاویه دانسته شده است.

معاویه فرزند ابوسفیان

پدر معاویه ابوسفیان از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام و مادرش هند جگرخوار دانسته شده است.[۱] گفته شده که معاویه علاوه بر غصب خلافت، مسائل نژادی و قبیله‌ای را بر مصالح دینی مقدم می‌کرد و خط و مشی خود را بر اساس قواعد شرع تنظیم نمی‌نمود و این بزرگترین خطری بود که موجودیت اسلام را تهدید می‌کرد. از پیامبر(ص) در مورد معاویه نقل شده است که: «او بدعت را سنت، قبیح را نیکو خواهد داشت و غذای فراوان می‌خورد و ظلم بسیار می‌نماید.»[۲]

طبق داده‌های تاریخی برخی از بدعت‌های معاویه عبارتند از:

اذان گفتن برای نماز عید فطر و قربان

طبق داده‌های تاریخی، پیامبر اکرم(ص) نماز عید فطر و قربان را بدون اذان اقامه نمود. شافعی از قول زهری روایت کرده است: «در نماز دو عید فطر و قربان برای پیامبر(ص) و ابوبکر و... اذان گفته نشد تا آن‌که معاویه در شام بدعت گذاشت و بعد از آن حجاج بن یوسف در مدینه به آن عمل کرد.[۳]

خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه

از بدعت‌های دیگر معاویه، خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه بود. وی در لشکرکشی به صفین، روز چهارشنبه، نماز جمعه برگزار نمود.[۴]

ترک بسم الله الرحمن الرحیم در نماز

معاویه را اولین کسی دانسته‌اند که در شروع نماز «بسم الله الرحمن الرحیم» را نخواند. نقل شده: «معاویه به مدینه آمد و پیش‌نمازی مردم را به عهده گرفت و «بسم الله الرحمن الرحیم» را نخواند و به هنگام رفتن به رکوع و سجود یا برآمدن از آن تکبیر نگفت. بعد از اتمام نماز، مهاجران و انصار بر او اعتراض کردند.[۵]

ترک گفتن لبیک اللهم لبیک

دستور به نگفتن «لبیک اللهم لبیک» در اعمال حج از دیگر بدعت‌های معاویه محسوب می‌شود. از سعید بن جبیر نقل شده: ابن عباس در عرفه بود از من پرسید چرا صدای لبیک مردم را نمی‌شنوم. به او گفتم چون از معاویه می‌ترسند....[۶]

رباخواری و شراب خواری

از دیگر کارهای خلاف اسلام معاویه در دین، انجام رباخواری و تشویق به انجام این عمل حرام دانسته شده است.

از عطار بن یسار نقل شده است: معاویه ظرفی از طلا را بیش از وزن خود فروخت: «ابو درداء» به او گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم این قبیل معاملات، مثل به مثل است و زیادی در آن‌ها ممنوع است، معاویه گفت من در این معامله اشکالی نمی‌بینم...[۷]

با توجه به این که حرمت شراب از مسلمات قرآن و سنت است، شراب خواری از دیگر بدعت‌های معاویه در دین محسوب شده است.[۸]

فتوا به جواز به همسری گرفتن دو خواهر به صورت همزمان

نقل شده است: از معاویه پرسیدند آیا جایز است انسان دو کنیز را که خواهر یکدیگرند با هم به همسری داشته باشد؟ گفت اشکالی ندارد. «نعمان بن بشیر» سخنش را شنیده و با اعتراض به معاویه گفت: این طوری فتوی دادی؟ گفت: آری! نعمان به اهل آن قبیله گفت: به آنها بگو از این کار بپرهیزند، زیرا روا نیست و حرمت آن در مورد بردگان و غیر بردگان یکسان است.[۹]

تبدیل خلافت به سلطنت استبدادی

در تاریخ اسلام معاویه اولین شخصی دانسته شده که خلافت اسلامی را به سلطنت استبدادی و موروثی تبدیل کرد و همواره خود را سر دسته ملوک و سلاطین روی زمین قلمداد می‌کرد.[۱۰] معاویه اولین کسی بود که ساختمان‌های مرتفع و قصرهای باشکوه ساخت و مردم را به اجبار برای کار کردن در آن وا داشت.[۱۱] چنانکه اولین نفری دانسته شده که برای خود نگهبان و حاجب معین کرد.[۱۲]


مطالعه بیشتر

  • معاویه کیست نجفی تبریزی.
  • معاویه سردسته تبهکاران، وحید گلپایگانی.

منابع

  1. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، محمد ابراهیم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، ۱۳۸۲ ش، ج۲، ص۱۴۳.
  2. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ق، ج۴، ص۹۴.
  3. سیوطی، تاریخ خلفاء، دمشق،‌دار القلم العربی، ۱۴۱۱ق، ص۱۹۸؛ علامه امینی، الغدیر، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۱۹، ص۲۹۸.
  4. علامه امینی، الغدیر، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۱۹، ص۳۰۵.
  5. علامه امینی، الغدیر، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۲۰، ص۸.
  6. نسائی، سنن، بیروت،‌دار الکتاب العربی، بی‌تا، ج۵، ص۲۵۳.
  7. نسائی، سنن، بیروت،‌دار الکتاب العربی، بی‌تا، ج۷، ص۲۷۹.
  8. علامه امینی، الغدیر، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۱۹، ص۱۰۰ ۲۸۰.
  9. علامه امینی، الغدیر، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۱۹، ص۳۱۰.
  10. وحید گلپایگانی، معاویه سر دسته تبهکاران، تهران، اعلمی، بی‌تا، ص۴۳۳.
  11. سیوطی، تاریخ خلفاء، دمشق،‌دار القلم العربی، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۸.
  12. ابن اثير، عز الدين على بن اثير، الكامل، ترجمه: ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۹۷. ابن طقطقى، محمد بن على بن طباطبا معروف، الفخری، ترجمه: محمد وحيد گلپايگانى، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، چاپ دوم،۱۳۶۰ش، ص۱۴۵.