مناظره امام رضا(ع) با ابن‌جهم پیرامون عصمت انبیاء: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{سوال}}
{{سوال}}
با توجه به مناظره امام رضا(ع) با علی بن جهم، نظر شیعه در مورد عصمت حضرت داود و آدم(ع) را بنویسید.
مناظره امام رضا(ع) با علی بن جهم، در مورد عصمت حضرت داود و آدم(ع) چه بود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
[[امام رضا(ع)]] در مناظره‌ای به اشکالات ابن‌جهم در مورد [[دلیل عصمت انبیاء|عصمت انبیاء]] پاسخ گفته و هیچ آیه‌ی از [[قرآن]] را نشانه عصیان و منافی عصمت پیامبران ندانست. امام، [[آدم(ع)]] را حجت و خلیفه خدا در زمین دانسته و معتقد بود عصمت او بر روی زمین، ضروری است. اما خطای آدم، در بهشت بود و این نقضی برای عصمت او در زمین نیست. امام، داستان ازدواج داوود(ع)‌ با زن اوریا را چنین دانست که زنان در آن زمان پس از مرگ شوهر، هرگز ازدواج نمی‌کردند. داوود این رسم را از بین برد و پس از کشته شدن اوریا در جنگ، همسر اوریا [[عده وفات]] نگه داشت و سپس داوود با آن زن [[ازدواج از نگاه قرآن|ازدواج]] کرد. این امر بر مردم سخت آمد و سبب [[تهمت زنا|تهمت‌هایی]] به داوود شد.
امام رضا(ع) در مورد آیه «آنچه در دل پنهان می‌داشتی، خدا می‌خواست آشکار سازد» برای این دانسته که پیامبر اسلام از طریق [[وحی]] فهمید بعدها با [[زینب دختر جحش]] که در آن زمان، همسرِ [[زید بن حارثه]] بود،‌ ازدواج خواهد کرد. پیامبر از اینکه [[منافقان]] این مطلب را بفهمند، ترس داشت و [[خداوند]] به او یادآوری کرد که خدا شایسته ترس است.


== مناظره امام رضا(ع) با علی بن جهم ==
== مناظره امام رضا(ع) با علی بن جهم ==
مأمون، خلیفه بنی‌عباس، جلسه مناظره‌ای میان امام رضا و برخی بزرگان مذاهب و ادیان مختلف قرار داد. علی بن محمد بن جهم از امام رضا در مورد عصمت انبیاء سوال کرد. امام گفت که عصمت انبیاء را قبول دارد. ابن‌جهم به برخی آیات قرآن استناد کرده و از آن‌ها،‌ گناه برخی انبیاء از جمله حضرت آدم، ذا النون، یوسف و داوود اشکال کرده است و امام به این آیات جواب داد.<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref>
[[مأمون]]، خلیفه بنی‌عباس، جلسه مناظره‌ای میان [[امام رضا(ع)]] و برخی بزرگان مذاهب و ادیان مختلف قرار داد. علی بن محمد بن جهم از امام رضا(ع) در مورد عصمت [[انبیاء]] سوال کرد. امام گفت که عصمت انبیاء را قبول دارد. ابن‌جهم به برخی آیات [[قرآن]] استناد کرده و از آن‌ها،‌ [[گناه]] برخی انبیاء را متذکر شد و امام به این آیات جواب داد.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۳، محقق و مصحح: مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق.</ref>
 
== حضرت آدم ==
ابن‌جهم در مورد حضرت آدم به آیه {{قرآن|ترجمه=آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و ناکام ماند.|سوره=طه|آیه=۱۲۱}} استدلال کرد.<ref name=":0">عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: ۱۹۲.</ref>
 
امام رضا(ع) درباره حضرت آدم(ع) می‌گوید که او حجت و خلیفه خدا در زمین بود و واجب بود که او در زمین معصوم باشد. اما معصیت آدم که در قرآن نقل شده، در بهشت بود و این نقضی برای عصمت او در زمین ندارد. خداوند پس از هبوط آدم به زمین، او را خلیفه قرار داد و او دارای مقام عصمت گردید.<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref>
 
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نوشته است که داستان حضرت آدم(ع) قبل از تشریع اصل دین اتفاق افتاده، و بهشتی که آن حضرت در آن ساکن بود، بهشت برزخی بوده که در زندگی غیر دنیوی و مادی وجود داشته است. همچنین نهی خدا از خوردن میوه ممنوعه،‌ ارشادی بوده و مخالفت با نهی ارشادی، معصیت شمرده نمی‌شود.<ref>تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۲۲</ref>
==ذا النون==
ابن‌جهم در مورد ذا النون به آیه ۸۷ سوره انبیاء استناد کرد: {{قرآن||ترجمه=و ذوالنون را [ياد كن] آنگاه كه خشمگين رفت و (فَظَنَّ) پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم.}}‏<ref name=":0" />


امام رضا(ع)  
== آدم(ع) ==
ابن‌جهم در مورد [[حضرت آدم]] به آیه {{قرآن|ترجمه=آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و ناکام ماند.|سوره=طه|آیه=۱۲۱}} استدلال کرد.<ref name=":0">شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۲.</ref>


أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ‏ إِنَّمَا ظَنَّ بِمَعْنَى اسْتَيْقَنَ أَنَّ اللَّهَ لَنْ يُضَيِّقَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ أَ لَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ‏[1] أَيْ ضَيَّقَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ وَ لَوْ ظَنَّ أَنَّ اللَّهَ لَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ لَكَانَ قَدْ كَفَرَ<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref>
[[امام رضا(ع)]] درباره حضرت آدم(ع) می‌گوید که او حجت و خلیفه [[خدا]] در زمین بود و [[واجب]] بود که او در زمین [[معصوم]] باشد. اما معصیت آدم که در قرآن نقل شده، در بهشت بود و این نقضی برای عصمت او در زمین ندارد. خداوند پس از [[هبوط آدم]] به زمین، او را خلیفه قرار داد و او دارای مقام عصمت گردید.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۳.</ref>


[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] نوشته است که داستان حضرت آدم(ع) قبل از تشریع اصل دین اتفاق افتاده است و بهشتی که آن حضرت در آن ساکن بود، [[بهشت برزخی]] بوده که در زندگی غیر دنیوی و مادی وجود داشته است؛ همچنین نهی خدا از خوردن [[میوه ممنوعه]]،‌ [[امر ارشادی|ارشادی]] بوده و مخالفت با نهی ارشادی، گناه شمرده نمی‌شود.<ref>علامه طباطبائی، سید محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۲۲۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏،۱۴۱۷ق.</ref>
==یوسف(ع)==
==یوسف(ع)==
پیرامون حضرت یوسف، ابن‌جهم به آیه {{قرآن|ترجمه=آن زن قصد او کرد؛ و او نیز اگر برهان پروردگار را نمی‌دید، قصد وی می‌نمود|سوره=یوسف|آیه=۲۴}}
پیرامون [[حضرت یوسف،]] ابن‌جهم به آیه {{قرآن|ترجمه=آن زن قصد او کرد؛ و او نیز اگر برهان پروردگار را نمی‌دید، قصد وی می‌نمود|سوره=یوسف|آیه=۲۴}} استناد کرد.


براساس این روایت، امام رضا(ع) قصد یوسف را نه در کامجویی از آن زن، بلکه قتل او دانسته است. از امام رضا(ع) در این روایت آمده که یوسف اگر برهان الهی را نمی‌دید، تصمیم داشت آن زن را بکشد.<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref>
براساس این روایت، امام رضا(ع) قصد یوسف را نه در کامجویی از آن زن، بلکه قتل او دانسته است. از امام رضا(ع) در این روایت آمده که یوسف اگر برهان الهی را نمی‌دید، تصمیم داشت آن زن را بکشد.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۳.</ref>
== حضرت داوود ==
== داوود(ع) ==
ابن‌جهم در مورد حضرت داوود به داستانی از تورات استناد کرد که داود دلبسته زنی شوهردار شده و اسباب کشته شدن آن مرد را فراهم آورد و سپس با زن ازدواج کرد.<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref> امام پس از شنیدن این سخنان، با دست بر پیشانی خود زد و [[آیه «انا لله و انا الیه راجعون»|آیه انا لله و انا الیه راجعون]] را خواند. امام در ادامه از این‌گونه نسبت‌ها به پیامبران الهی، اظهار تعجب کرد.<ref name=":1">عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 194</ref>
ابن‌جهم در مورد [[حضرت داوود]] به داستانی از [[تورات]] استناد کرد که داود دلبسته زنی شوهردار شد. وی اسباب کشته شدن شوهر آن زن را فراهم کرده و سپس با او ازدواج کرد.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹3.</ref> امام پس از شنیدن این سخنان، با دست بر پیشانی خود زد و [[آیه «انا لله و انا الیه راجعون»|آیه انا لله و انا الیه راجعون]] را خواند. امام در ادامه از این‌گونه نسبت‌ها به پیامبران الهی، اظهار تعجب کرد.<ref name=":1">شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۴.</ref>


امام داستان ازدواج داوود با زن اوریا را چنین دانست که زنان در آن زمان پس از مرگ شوهر، هرگز [[ازدواج]] نمی‌کردند. داوود این رسم را از بین برد و پس از کشته شدن اوریا در جنگ، همسر اوریا [[عده وفات]] نگه داشت و سپس داوود با آن زن ازدواج کرد. این موضوع برای مردم قابل درک نبود.<ref name=":1" />


وَ أَمَّا دَاوُدُ ع فَمَا يَقُولُ مَنْ قِبَلَكُمْ فِيهِ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهْمِ يَقُولُونَ إِنَّ دَاوُدَ ع كَانَ فِي مِحْرَابِهِ يُصَلِّي فَتَصَوَّرَ لَهُ إِبْلِيسُ عَلَى صُورَةِ طَيْرٍ أَحْسَنَ مَا يَكُونُ مِنَ الطُّيُورِ فَقَطَعَ دَاوُدُ صَلَاتَهُ وَ قَامَ لِيَأْخُذَ الطَّيْرَ فَخَرَجَ الطَّيْرُ إِلَى الدَّارِ فَخَرَجَ الطَّيْرُ إِلَى السَّطْحِ فَصَعِدَ فِي طَلَبِهِ فَسَقَطَ الطَّيْرُ فِي دَارِ أُورِيَا[1] بْنِ حَنَانٍ فَأَطْلَعَ دَاوُدُ فِي أَثَرِ الطَّيْرِ فَإِذَا بِامْرَأَةِ أُورِيَا تَغْتَسِلُ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا هَوَاهَا وَ كَانَ قَدْ أَخْرَجَ أُورِيَا فِي بَعْضِ غَزَوَاتِهِ فَكَتَبَ إِلَى صَاحِبِهِ أَنْ قَدِّمْ أُورِيَا أَمَامَ التَّابُوتِ‏[2] فَقُدِّمَ فَظَفِرَ أُورِيَا بِالْمُشْرِكِينَ فَصَعُبَ ذَلِكَ عَلَى دَاوُد<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref>
امام همچنین در مورد حضرت داوود به داستان قضاوت او نیز پرداخته و آن مسئله و آیات<ref>سوره ص، آیات ۲۲-۲۴.</ref> پیرامون آن را توضیح می‌دهد.<ref name=":1" />
{{همچنین ببینید|اتهام به داوود(ع) در تورات}}


فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا قِصَّتُهُ مَعَ أُورِيَا فَقَالَ الرِّضَا ع إِنَّ الْمَرْأَةَ فِي أَيَّامِ دَاوُدَ ع كَانَتْ إِذَا مَاتَ بَعْلُهَا أَوْ قُتِلَ لَا تَتَزَوَّجُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ أَوَّلُ مَنْ أَبَاحَ اللَّهُ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةٍ قُتِلَ بَعْلُهَا كَانَ دَاوُدُ ع فَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةِ أُورِيَا لَمَّا قُتِلَ وَ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا مِنْهُ فَذَلِكَ الَّذِي شَقَّ عَلَى النَّاسِ‏ مِنْ قِبَلِ أُورِيَا<ref name=":1" />
==پیامبر اسلام(ص)==
ابن‌جهم در مورد [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام(ص)]] به آیه {{قرآن|ترجمه=و آنچه در دل پنهان می‌داشتی، خدا می‌خواست آشکار سازد.|سوره=احزاب|آیه=۳۷}} استدلال کرد.


إِنَّ دَاوُدَ إِنَّمَا ظَنَّ أَنَّ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ الْمَلَكَيْنِ فَتَسَوَّرَا الْمِحْرَابَ‏[1] فَقَالا خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراطِ إِنَّ هذا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنِيها وَ عَزَّنِي فِي الْخِطابِ‏ فَعَجَّلَ دَاوُدُ ع عَلَى الْمُدَّعَى عَلَيْهِ فَقَالَ‏ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‏ نِعاجِهِ‏ وَ لَمْ يَسْأَلِ‏[2] الْمُدَّعِيَ الْبَيِّنَةَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَمْ يُقْبِلْ عَلَى الْمُدَّعَى عَلَيْهِ فَيَقُولَ لَهُ مَا تَقُولُ فَكَانَ هَذَا خَطِيئَةُ رَسْمِ الْحُكْمِ لَا مَا ذَهَبْتُمْ إِلَيْهِ أَ لَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ‏ يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‏ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا قِصَّتُهُ مَعَ أُورِيَا فَقَالَ الرِّضَا ع إِنَّ الْمَرْأَةَ فِي أَيَّامِ دَاوُدَ ع كَانَتْ إِذَا مَاتَ بَعْلُهَا أَوْ قُتِلَ لَا تَتَزَوَّجُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ أَوَّلُ مَنْ أَبَاحَ اللَّهُ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةٍ قُتِلَ بَعْلُهَا كَانَ دَاوُدُ ع فَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةِ أُورِيَا لَمَّا قُتِلَ وَ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا مِنْهُ فَذَلِكَ الَّذِي شَقَّ عَلَى النَّاسِ‏[3] مِنْ قِبَلِ أُورِيَا<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 194</ref>
امام رضا(ع) علت نزول این آیه را در این می‌داند که پیامبر از اسامی زنان خود، در دنیا و آخرت اطلاع یافت. یکی از این زنان، زینب دختر جحش بود که در آن زمان همسرِ زید بن حارثه بود. پیامبر از آشکار کردن نام این زن پرهیز داشت تا مبادا منافقان بگویند پیامبر، همسر شخص دیگری را همسر خود می‌خواند. پیامبر از گفتن این مطلب ترس داشت و خداوند به او یادآوری کرد که خدا شایسته ترس است.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۵.</ref>


ِ
== جستارهای وابسته ==
 
علامه طباطبایی در المیزان می‌گوید حضرت داوود وقتی متوجه غیرعادی بودن ورود متخاصمین -که از فرشتگان بودند- شد دانست که مورد امتحان خدا قرار گرفته است، و به این دلیل که در قضاوت عجله کرده بود، استغفار و توبه نمود. این خطای حضرت داوود(ع) مستلزم معصیت او نیست، زیرا این واقعه غیرعادی بوده و در عالم غیر تکلیف و غیر مادی شبیه عالم رؤیا رخ داده است و همانند خطیئه حضرت آدم، قبل از هبوطش به زمین است. اگر هم این واقعه در عالم ماده واقع شده باشد قضاوت و حکم حضرت داوود(ع) تقدیری خواهد بود یعنی در فرض اینکه در این دعوا مدعی علیه حجت نداشته باشد به مظلومیت مدعی حکم می‌شود و در هر دو فرض هیچ معصیتی برای حضرت داوود(ع) ثابت نمی‌شود.<ref>تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۹۶</ref>
==پیامبر اسلام==
وَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ‏ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَرَّفَ نَبِيَّهُ ص أَسْمَاءَ أَزْوَاجِهِ فِي دَارِ الدُّنْيَا وَ أَسْمَاءَ أَزْوَاجِهِ فِي دَارِ الْآخِرَةِ وَ أَنَّهُنَّ أُمَّهَاتُ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِحْدَاهُنَّ مَنْ سُمِّيَ لَهُ زَيْنَبُ بِنْتُ جَحْشٍ وَ هِيَ يَوْمَئِذٍ تَحْتَ زَيْدِ بْنِ حَارِثَةَ فَأَخْفَى اسْمَهَا فِي نَفْسِهِ وَ لَمْ يُبْدِهِ لِكَيْلَا يَقُولَ‏[1] أَحَدٌ مِنَ الْمُنَافِقِينَ إِنَّهُ قَالَ فِي امْرَأَةٍ فِي بَيْتِ رَجُلٍ إِنَّهَا إِحْدَى أَزْوَاجِهِ مِنْ أُمَّهَاتِ الْمُؤْمِنِينَ وَ خَشِيَ قَوْلَ الْمُنَافِقِينَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ‏ يَعْنِي فِي نَفْسِكَ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَا تَوَلَّى تَزْوِيجَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ إِلَّا تَزْوِيجَ حَوَّاءَ مِنْ آدَمَ ع وَ زَيْنَبَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِقَوْلِهِ‏ فَلَمَّا قَضى‏ زَيْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناكَها الْآيَةَ[2] وَ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِيٍّ ع قَالَ فَبَكَى عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهْمِ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا تَائِبٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ أَنْطِقَ فِي أَنْبِيَاءِ اللَّهِ ع بَعْدَ يَوْمِي هَذَا إِلَّا بِمَا ذَكَرْتَهُ.<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 195</ref>


* [[نسبت گناه به پیامبران در قرآن]]
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۶۳: خط ۵۷:
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =   
  | بازبینی نویسنده =   
  | بازبینی =
  | بازبینی = شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =ج
  | اولویت =ج

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۵۹

سؤال

مناظره امام رضا(ع) با علی بن جهم، در مورد عصمت حضرت داود و آدم(ع) چه بود؟

امام رضا(ع) در مناظره‌ای به اشکالات ابن‌جهم در مورد عصمت انبیاء پاسخ گفته و هیچ آیه‌ی از قرآن را نشانه عصیان و منافی عصمت پیامبران ندانست. امام، آدم(ع) را حجت و خلیفه خدا در زمین دانسته و معتقد بود عصمت او بر روی زمین، ضروری است. اما خطای آدم، در بهشت بود و این نقضی برای عصمت او در زمین نیست. امام، داستان ازدواج داوود(ع)‌ با زن اوریا را چنین دانست که زنان در آن زمان پس از مرگ شوهر، هرگز ازدواج نمی‌کردند. داوود این رسم را از بین برد و پس از کشته شدن اوریا در جنگ، همسر اوریا عده وفات نگه داشت و سپس داوود با آن زن ازدواج کرد. این امر بر مردم سخت آمد و سبب تهمت‌هایی به داوود شد.

امام رضا(ع) در مورد آیه «آنچه در دل پنهان می‌داشتی، خدا می‌خواست آشکار سازد» برای این دانسته که پیامبر اسلام از طریق وحی فهمید بعدها با زینب دختر جحش که در آن زمان، همسرِ زید بن حارثه بود،‌ ازدواج خواهد کرد. پیامبر از اینکه منافقان این مطلب را بفهمند، ترس داشت و خداوند به او یادآوری کرد که خدا شایسته ترس است.

مناظره امام رضا(ع) با علی بن جهم

مأمون، خلیفه بنی‌عباس، جلسه مناظره‌ای میان امام رضا(ع) و برخی بزرگان مذاهب و ادیان مختلف قرار داد. علی بن محمد بن جهم از امام رضا(ع) در مورد عصمت انبیاء سوال کرد. امام گفت که عصمت انبیاء را قبول دارد. ابن‌جهم به برخی آیات قرآن استناد کرده و از آن‌ها،‌ گناه برخی انبیاء را متذکر شد و امام به این آیات جواب داد.[۱]

آدم(ع)

ابن‌جهم در مورد حضرت آدم به آیه ﴿آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و ناکام ماند.(طه:۱۲۱) استدلال کرد.[۲]

امام رضا(ع) درباره حضرت آدم(ع) می‌گوید که او حجت و خلیفه خدا در زمین بود و واجب بود که او در زمین معصوم باشد. اما معصیت آدم که در قرآن نقل شده، در بهشت بود و این نقضی برای عصمت او در زمین ندارد. خداوند پس از هبوط آدم به زمین، او را خلیفه قرار داد و او دارای مقام عصمت گردید.[۳]

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نوشته است که داستان حضرت آدم(ع) قبل از تشریع اصل دین اتفاق افتاده است و بهشتی که آن حضرت در آن ساکن بود، بهشت برزخی بوده که در زندگی غیر دنیوی و مادی وجود داشته است؛ همچنین نهی خدا از خوردن میوه ممنوعه،‌ ارشادی بوده و مخالفت با نهی ارشادی، گناه شمرده نمی‌شود.[۴]

یوسف(ع)

پیرامون حضرت یوسف، ابن‌جهم به آیه ﴿آن زن قصد او کرد؛ و او نیز اگر برهان پروردگار را نمی‌دید، قصد وی می‌نمود(یوسف:۲۴) استناد کرد.

براساس این روایت، امام رضا(ع) قصد یوسف را نه در کامجویی از آن زن، بلکه قتل او دانسته است. از امام رضا(ع) در این روایت آمده که یوسف اگر برهان الهی را نمی‌دید، تصمیم داشت آن زن را بکشد.[۵]

داوود(ع)

ابن‌جهم در مورد حضرت داوود به داستانی از تورات استناد کرد که داود دلبسته زنی شوهردار شد. وی اسباب کشته شدن شوهر آن زن را فراهم کرده و سپس با او ازدواج کرد.[۶] امام پس از شنیدن این سخنان، با دست بر پیشانی خود زد و آیه انا لله و انا الیه راجعون را خواند. امام در ادامه از این‌گونه نسبت‌ها به پیامبران الهی، اظهار تعجب کرد.[۷]

امام داستان ازدواج داوود با زن اوریا را چنین دانست که زنان در آن زمان پس از مرگ شوهر، هرگز ازدواج نمی‌کردند. داوود این رسم را از بین برد و پس از کشته شدن اوریا در جنگ، همسر اوریا عده وفات نگه داشت و سپس داوود با آن زن ازدواج کرد. این موضوع برای مردم قابل درک نبود.[۷]

امام همچنین در مورد حضرت داوود به داستان قضاوت او نیز پرداخته و آن مسئله و آیات[۸] پیرامون آن را توضیح می‌دهد.[۷]

پیامبر اسلام(ص)

ابن‌جهم در مورد پیامبر اسلام(ص) به آیه ﴿و آنچه در دل پنهان می‌داشتی، خدا می‌خواست آشکار سازد.(احزاب:۳۷) استدلال کرد.

امام رضا(ع) علت نزول این آیه را در این می‌داند که پیامبر از اسامی زنان خود، در دنیا و آخرت اطلاع یافت. یکی از این زنان، زینب دختر جحش بود که در آن زمان همسرِ زید بن حارثه بود. پیامبر از آشکار کردن نام این زن پرهیز داشت تا مبادا منافقان بگویند پیامبر، همسر شخص دیگری را همسر خود می‌خواند. پیامبر از گفتن این مطلب ترس داشت و خداوند به او یادآوری کرد که خدا شایسته ترس است.[۹]

جستارهای وابسته

منابع

  1. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۳، محقق و مصحح: مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق.
  2. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۲.
  3. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۳.
  4. علامه طباطبائی، سید محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۲۲۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏،۱۴۱۷ق.
  5. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۳.
  6. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹3.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۴.
  8. سوره ص، آیات ۲۲-۲۴.
  9. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۵.