احکام الجهاد و اسباب الرشاد (کتاب)

سؤال

کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد نوشته کیست و نقش آن در جنگ‌های ایران و روس در دوره قاجاریه چه بوده است؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png
حوزه-و-روحانیت.png
درگاه تاریخ.png

کتاب احکام الجهاد در جنگ‌های ایران و روس تلاشی برای مشروعیت‌بخشی به جنگ در مقابل سپاه روسیه با تعریف این نبرد به عنوان نبرد عقیدتی اسلام در برابر کفر بوده است. این کتاب که به دستور قائم مقام فراهانی جمع‌آوری شده است، رساله‌ای تألیف شده از فتواها و رساله‌های جهادیه‌ای است که عالمان مختلف برای تشویق مردم ایران به جهاد با روسیه نگاشته‌اند.


احکام الجهاد و اسباب الرشاد
اطلاعات کتاب
نام‌های دیگرجهادیه کبیر
نویسندهمیرزا عیسی قائم‌مقام فراهانی
تاریخ نگارش۱۲۱۹-۱۲۲۸ق
موضوعجهاد
سبکفقهی
زبانفارسی
به تصحیحغلامحسین زرگری‌نژاد
تعداد جلد۱
تعداد صفحات۴۳۰
قطعوزیری
اطلاعات نشر
ناشرنشر بقعه
محل نشرتهران
تاریخ نشر۱۳۸۰ش
نوبت چاپاول
شمارگان۲۰۰۰

جایگاه و ویژگی‌ها

کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد رساله‌ای تألیف شده از فتواها و رساله‌های جهادیه‌ای[یادداشت ۱] است که عالمان مختلف برای تشویق مردم ایران برای جهاد با روسیه نگاشته‌اند. از نظر محققان، این کتاب تلاشی برای مشروعیت‌بخشی به جنگ در مقابل سپاه روسیه با تعریف این نبرد به عنوان نبرد عقیدتی اسلام در برابر کفر است. دولت قاجار برای رسیدن به این هدف تلاش کرد تا حمله روس‌ها را نه یک حمله نظامی و سیاسی به قلمرو یک حکومت، بلکه حمله به قلمرو اسلام شیعی برای از بین بردن اسلام و مسلط‌کردن کفر تعریف کند.[۱]

از نظر محققان، در کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد عالمان شیعه در فتواها و رسائل خود فتحعلی‌شاه را از جانب خود به‌عنوان فرمانده سپاه اسلام برای مقابله با روس‌ها منصوب کردند و به او برای اخذ مالیات برای جنگ اختیار دادند. برخی معتقدند که این اقدام عالمان را نباید به‌عنوان مشروعیت‌بخشی به حکومت قاجاریه تلقی کرد، بلکه این عمل نوعی تأیید بر نقش عالمان شیعه به‌عنوان منبع مشروعیت حکومت قاجار بر اساس نظریه نیابت عامه فقیهان بود.[۲]

گفته شده که کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد، علاوه بر انعکاس نظر فقیهان قرن سیزدهم درباره احکام جهاد و موضوعات مربوط به آن، با تلاش‌های مؤلف آن قائم مقام فراهانی، حاوی نظرات برخی فقیهان گذشته، مانند علامه حلی، شهید اول و محقق کرکی، در موضوع جهاد است.[۳] این کتاب علاوه‌ بر ارزش‌ فقهی‌ و تاریخی‌، دارای ارزش‌ ادبی‌ نیز قلمداد شده است.[۴] قائم مقام فراهانی در تدوین این رسائل و فتواها، نسخه‌ مفصل‌ جهادیه‌ کبیر را برای‌ فرماندهان سپاه ایران و نسخه‌ فشرده‌تری‌ به‌ نام‌ جهادیه‌ صغیر را برای عموم تدوین‌ کرد؛ سپس کتاب احکام‌ الجهاد و اسباب‌ الرشاد را، که‌ از نظر حجم‌ بین‌ آن‌ دو بود، تألیف نمود.[۵] برخی نام دیگر آن را جهادیه کبیر دانسته‌اند.[۶]

بستر سیاسی و دینی نگارش

بستر نگارش کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد در جنگ‌های ایران و روسیه در دوره سلطنت فتحعلی‌شاه قاجار است. جنگ‌های ‌ایران ‌و روسیه، شامل دو دوره‌ جنگ ‌میان ‌امپراطوری روسیه و دولت قاجار بر سر تصرف‌ منطقه‌ قفقاز است كه ‌به ‌شكست‌ ایران ‌و انعقاد عهدنامه‌های‌ گلستان ‌و تركمان‌چای ‌و جدا شدن سرزمینی‌های قابل توجهی از ایران شد. این ‌جنگ‌ها از اثرگذارترین‌ وقایع ‌دو قرن‌ اخیر ایران ‌در ابعاد سیاسی‌، اجتماعی ‌و اقتصادی‌ قلمداد شده‌اند.[۷] زمان این دو جنگ میانه سال‌های ۱۲۱۸-۱۲۲۸ق (۱۸۰۳-۱۸۱۳م) در جنگ اول و ۱۲۴۱-۱۲۴۳ (۱۸۲۶-۱۸۲۸م) در جنگ دوم بوده است.[۸] از نظر محققان، نگارش کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد در زمانی روی داد که عالمان شیعه دوران اوج ظهور سیاسی خود را در دوران سلطنت فتحعلی‌شاه قاجار (۱۲۱۲-۱۲۵۰ق) تجربه می‌کردند.[۹][۱۰]

در دوره اول جنگ‌های ایران و روس، حکومت برای جلب کمک مالی و نظامی مردم و نخبگان نظامی و ایلاتی تلاش کرد تا با دینی خواندن جنگ علیه روسیه درصدد گرفتن فتاوای جهادی از علمای اصولی برآید. عالمان برجسته این دوره به‌جهت خطر سقوط سرزمین‌های اسلامی به دست کفار، به درخواست فتحعلی‌شاه پاسخ مثبت دادند و رسائل و فتاوایی برای مقابله با روس‌ها نوشتند تا با آنان همراهی کرده باشند.[۱۱]

میرزا عیسی قائم‌مقام فراهانی، وزیر عباس‌میرزا نایب السلطنه، مسئولیت جمع‌آوری فتوا‌های جهاد با روس‌ها را برعهده گرفت. او برای این کار ملا محمدباقر سلماسی و صدرالدین تبریزی را نزد شیخ‌ جعفر نجفی‌، صاحب‌ کتاب‌ کشف‌ الغطاء، و سید علی‌ طباطبایی‌، صاحب‌ ریاض‌ المسائل‌، فرستاد و نامه‌هایی‌ نیز برای‌ علمای‌ شهرهای‌ قم‌، اصفهان‌، یزد و کاشان‌ نگاشت‌ و در مدتی‌ کوتاه‌ رساله‌های‌ جهادی‌ و فتواهای‌ بسیاری‌ در باب‌ وجوب‌ جهاد با روس‌ها صادر شد. فرستادگان به عراق نیز، پس از ملاقات و گفت‌وگو با عالمان مورد نظر و دریافت فتواها و رساله‌های جهادیه آنان با شتاب بازگشتند و فتواها و رساله‌ها را تحویل میرزا عیسی قائم‌مقام دادند.[۱۲]

نویسندگان

کتاب احکام الجهاد مجموعه رسائل جهادیه و فتاوایی از نویسندگان مختلف است که به دستور عباس‌میرزا توسط میرزا عیسی قائم‌مقام فراهانی (۱۱۶۷-۱۲۳۷ق)، وزیر عباس‌میرزا، جمع‌آوری شده است.[۱۳][۱۴] نویسندگان این رسائل، که از عالمان برجسته زمان خود بودند، عبارت‌اند از:

  • شیخ جعفر نجفی مشهور به کاشف الغطاء (۱۱۵۶-۱۲۲۸ق)
  • میرزا ابوالقاسم قمی مشهور به میرزای قمی (۱۱۵۰-۱۲۳۱ق)
  • سید علی طباطبایی مشهور به صاحب ریاض (۱۱۶۱-۱۲۳۱ق)
  • سید محمد بن سید علی طباطبایی مشهور به مجاهد (۱۱۸۰-۱۲۴۲ق)
  • شیخ محمدحسن قزوینی
  • حاج میرمحمدحسین اصفهانی
  • ملا علی‌اکبر اصفهانی
  • آقا شیخ هاشم کعبی
  • ملا محمدرضا همدانی
  • ملا احمد نراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق)
  • میرزا محمدحسین خاتون آبادی، امام جمعه اصفهان (درگذشته ۱۱۵۱ق).[۱۵]


محتوا

کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد از یک مقدمه و هشت باب و یک خاتمه تشکیل شده است.[۱۶] این ابواب دربرگیرنده رسائل جهادیه علمای مختلف است که برخی‌ از آنها، از جمله رساله‌ میرزای‌ قمی‌ و خاتون‌ آبادی‌، به‌صورت‌ پرسش‌ و پاسخ‌ ارائه شده است. این کتاب تألیفی از قائم مقام فراهانی است، چون او پس‌ از نقل آراء مجتهدان‌، نظر خود را بیان می‌کند و مستندات فقهی‌ و اعتقادی‌ آن را می‌آورد. قائم‌مقام همچنین فتواها را به‌ یکدیگر نزدیک‌ کرده و آنها را در دسته‌بندی‌ موضوعی‌ ارائه و سپس‌ کوتاه‌ و ساده‌ کرده است.[۱۷]

در اکثر رساله‌های‌ جهادی‌ کتاب احکام الجهاد درباره‌ معنا و فضیلت‌ جهاد، اقسام‌ و شرایط‌ آن‌، وجوب‌ حفظ‌ بیضه‌ اسلام‌، فضیلت‌ شهادت، احکام‌ غنائم‌ و منافع‌ اراضی‌ خراجی‌ بحث‌ شده است. قائم‌مقام فراهانی در ضمن این کتاب برای‌ مخالفت‌ با صلح‌ ایران‌ و روسیه‌، که‌ فرماندهان‌ روسی‌ در پی‌ آن‌ بودند، آرای‌ خود را نیز بیان‌ کرده است.[۱۸]

جستارهای وابسته

منابع

  1. زرگری نژاد، غلامحسین (۱۳۷۹). «بررسی احکام الجهاد و اسباب الرشاد (نخستین اثر در ادبیات تکوین ادبیات جهادی تاریخ معاصر ایران)». مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران (۱۵۵): ۳۷۸-۳۸۰.
  2. الگار، حامد (۱۳۶۹). دین و دولت در ایران (نقش علما در دوره قاجار). تهران: انتشارات توس. ص. ۴۸-۴۹.
  3. آغاجری، سید هاشم (۱۳۸۱). «نقد و بررسی احکام الجهاد و اسباب الرشاد». نشریه پیشینه (۲): ۴۶.
  4. ربیعی، منیژه؛ سعیدی، فریده (۱۳۹۳). «جهادیه». دانشنامه جهان اسلام. ج. ۱. تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی. ص. ۵۲۵۶.
  5. ربیعی، منیژه؛ سعیدی، فریده (۱۳۹۳). «جهادیه». دانشنامه جهان اسلام. ج. ۱. تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی. ص. ۵۲۵۶.
  6. آغاجری، سید هاشم (۱۳۸۱). «نقد و بررسی احکام الجهاد و اسباب الرشاد». نشریه پیشینه (۲): ۴۶.
  7. مصدق، علی‌اصغر (۱۳۹۳). «جنگ‌های ایران و روس». دانشنامه جهان اسلام. ج. ۱. تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی. ص. ۵۱۱۰.
  8. آذر، حسین (۱۳۶۹). تاریخ جنگ‌های ایران و روس. بی‌جا: محقق. ص. ۲۵.
  9. پزشکی، محمد و دیگران (۱۳۸۱). انقلاب اسلامی و چرایی و چگونی رخداد آن. تهران: معارف. ص. ۴۰.
  10. کاظمی‌موسوی، سیداحمد (۱۳۹۷). خاقان صاحب‌قران و علمای زمان: نقش فتحعلی‌شاه قاجار در شکل‌گیری روندها و نهادهای مذهبی نو. تهران: انتشارات آگاه. ص. ۱۷-۱۹.
  11. زرگری نژاد، غلامحسین (۱۳۷۹). «بررسی احکام الجهاد و اسباب الرشاد (نخستین اثر در ادبیات تکوین ادبیات جهادی تاریخ معاصر ایران)». مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران (۱۵۵): ۳۷۸-۳۸۰.
  12. زرگری نژاد، غلامحسین (۱۳۷۹). «بررسی احکام الجهاد و اسباب الرشاد (نخستین اثر در ادبیات تکوین ادبیات جهادی تاریخ معاصر ایران)». مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران (۱۵۵): ۳۸۲.
  13. سپهر، محمدتقی بن محمدعلی (۱۳۵۳). ناسخ التواریخ. ج. ۱. تهران: کتابفروشی اسلامیه. ص. ۱۸۴-۱۸۵.
  14. قائم مقام بزرگ فراهانی، عیسی بن حسن (۱۳۸۰). احکام الجهاد و اسباب الرشاد. تهران: انتشارات بقعه. ص. ۸۲.
  15. زرگری نژاد، غلامحسین (۱۳۷۹). «بررسی احکام الجهاد و اسباب الرشاد (نخستین اثر در ادبیات تکوین ادبیات جهادی تاریخ معاصر ایران)». مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران (۱۵۵): ۳۸۳.
  16. آغاجری، سید هاشم (۱۳۸۱). «نقد و بررسی احکام الجهاد و اسباب الرشاد». نشریه پیشینه (۲): ۴۶.
  17. ربیعی، منیژه؛ سعیدی، فریده (۱۳۹۳). «جهادیه». دانشنامه جهان اسلام. ج. ۱. تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی. ص. ۵۲۵۶.
  18. ربیعی، منیژه؛ سعیدی، فریده (۱۳۹۳). «جهادیه». دانشنامه جهان اسلام. ج. ۱. تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی. ص. ۵۲۵۶.
  1. جهادیه به خطبه‌ها، فتواها و رساله‌هایی‌ در باره‌ جهاد در حوادث‌ مهم‌ سیاسی‌ اطلاق شده است. (ربیعی، منیژه و فریده سعیدی، «جهادیه»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۱، ذیل واژه).