غصب خلافت و اختلاف در امت اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Golpoor }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
غیر از غصب خلافت و تغییر مسیر حکومت اسلامی در مرد ابوبکر و عمر با توجه به نکات به ظاهر مثبتی که در سیره حکومتی آنها وجود دارد چه مسائل و اشکال دیگری بر آنها وارد است؟
غیر از غصب خلافت و تغییر مسیر حکومت اسلامی توسط ابوبکر و عمر با توجه به نکات به ظاهر مثبتی که در سیره حکومتی آنها وجود دارد چه مسائل و اشکال دیگری بر آنها وارد است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
برادر محترم، در نحوه کارکرد ابو بکر و عمر سخني نيست، سخن اين است که آنها با تکيه بر مسندي که حق آنان نبود، مسير دين اسلام را از آن چه که پيامبر به امر خداوند مقرر کرده بود منحرف کردند. خلافت، حق علي بن ابيطالب عليه السلام و ائمه بود. از اين روي چون اساس کارشان غصبي و ناحق بود هيچ چيزي از آنها پذيرفته نيست. آنان سبب شدند در امت اسلام اختلاف و فرقه هاي مختلف به وجود آيد. آنان سبب شدند که امير مؤمنان عليه السلام نتواند راه پيامبر را استمرار بخشد. جامعه و مردم از مسیر اصلی منحرف شده و تبعات زیادی بر این کار مترتب شد.
با مطالعه تاریخ [[اسلام]] و وضع سیاسی اجتماعی جهان اسلام، چنین برداشت می‌شود که [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] با تکیه بر مسندی که حق آنان نبود، مسیر دین اسلام را از آن‌چه که [[پیامبر اسلام(ص)]] به امر [[خداوند]] مقرر کرده بود، منحرف کردند. [[شیعه|شیعیان]] معتقدند [[خلافت]] که طبق نص صریح پیامبر(ص) حق [[علی بن ابیطالب(ع)]] و ائمه(ع) بود به ناحق از جانب آنها غصب شد؛ بنابراین هیچ چیزی از آنها پذیرفته نیست. آنان زمینه‌ساز انحراف مسلمانان از مسیر اصلی و همچنین اختلاف و شکل‌گیری فرقه‌های گوناگون در امت اسلام شدند که این موضوع سبب شد تا تبعات زیادی دامن‌گیر جهان اسلام شود.<ref>اخوان کاظمی، بهرام، «عناصر اصلی انحراف سیاسی در نیمه نخست قرن یکم»، حکومت اسلامی، ۱۳۸۱ش، شماره ۲۵.
</ref>


اگر ابوبکر بر مسند خلافت نمي نشست و عمر را جانشين خود نکرده بود بني اميه و بني عباس به دروغ بر مسند خلافت تکيه نمي زدند تا خون هاي بي شماري در اسلام بر سر تصاحب مسند خلافت ريخته شود. به گفته شهرستاني خلافت پس از پيامبر مهمترين مساله اي بود که بر سر آن خون هاي بي شماري ريخته شد و شمشيرها کشیده شد. از اين رو ريشه تمام اختلافات به آنان بر مي گردد، نيازي به نقل روايات نيست، اگر شما تاريخ اسلام، وضع سياسي اجتماعي جهان اسلام و مردم را در گذشته مطالعه کنيد، به خوبي از اين مساله آگاه خواهيد شد آيا پيامبر راضي بود کسي به جايي تکيه زند و شراب بخورد و عياشي کند، آيا رفتار آنان مطابق قرآن بود.
به باور محققان اگر ابوبکر بر مسند خلافت نمی‌نشست و عمر را جانشین خود نکرده بود، [[بنی‌امیه]] و [[بنی‌عباس]] بر مسند خلافت تکیه نمی‌زدند تا خون‌های بی‌شماری در اسلام بر سر تصاحب مسند خلافت ریخته شود.<ref>سامانی، سید محمود، سید احمدرضا خضری، «بررسی تطبیقی زمینه‌ها و مراحل دستیابی امویان به قدرت پس از اسلام»، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، شماره ۹، سال سوم، زمستان ۱۳۹۱ش.</ref> به گفته شهرستانی خلافت پس از پیامبر مهمترین مسئله‌ای بود که بر سر آن خون‌های بی‌شماری ریخته شد. از این رو ریشه تمام اختلافات به [[غصب خلافت]] برمی‌گردد.


بهتر است براي مطالعه بيشتر در منابع تاريخي و رفتار خلفا از پيامدهاي غصب خلافت توسط ابوبکر و سپس عمر و... واقف شويد، امام حسين توسط چه کسي و به دستور چه کسي در کربلا به شهادت رسيد؟ در جواب خواهيد گفت: يزيد. يزيد از کجا و چرا به مسند خلافت تکيه زد؟ قدرت گيري يزيد مربوط است به معاويه و معاويه توسط عمر در شام به ولايت و استانداري رسيد. در زمان ابوبکر به آنجا رفته بود. در حالي که او فرزند ابوسفيان و دشمن سرسخت پيامبر اسلام بود. اگر علي طبق وصيت و نصب پيامبر خلافت مي کرد، آيا معاويه را به عنوان کارگزار خود در شام يا فرمانده سپاه خود مي کرد؟ معلوم است که علي عليه السلام هرگز معاويه را به حکومت شامات نصب نمی کرد؛ چنان که پس از ۲۵ سال زمانی که به حکومت رسيد او را عزل کرد. حکومت معاويه در شام مشکل بزرگ حکومت چند ساله علي عليه السلام نيز بود. تبدیل خلافت به پادشاهی موروثی توسط معاویه صورت گرفت و دستیابی عباسیان به خلافت نتیجه ظلم و ستم فراوان امویان بود و همه اینها به زمامداری سه خلیفه نخست برمی گردد.
شهادت [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] یکی از تبعات غصب خلافت بود؛ زیرا قدرت‌گیری [[یزید بن ابی سفیان|یزید]] از جانب [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه‌ای]] صورت گرفت که توسط عمر در [[شام]] به ولایت و استانداری رسید. در حالی که او فرزند ابوسفیان و دشمن سرسخت پیامبر اسلام(ص) بود. اگر علی(ع) طبق وصیت و نصب پیامبر خلافت را به دست می‌گرفت، هرگز معاویه را به عنوان کارگزار خود در شام یا فرمانده سپاه خود منصوب نمی‌کرد؛ چنان که پس از ۲۵ سال زمانی که به حکومت رسید، او را عزل کرد. حکومت معاویه در شام مشکل بزرگ حکومت چند ساله علی(ع) نیز بود. به باور محققان تبدیل خلافت به پادشاهی موروثی توسط معاویه صورت گرفت و دستیابی عباسیان به خلافت نتیجه ظلم و ستم فراوان امویان بود و همه اینها به زمامداری سه خلیفه نخست برمی‌گردد.<ref>برای اطلاعات بیشتر رجوع کتید به: «علل انحراف امت اسلامی در مستندات قیام عاشورا»، نیل ساز، نصرت و مرجان شیری محمدآبادی، پژوهش نامه معارف حسینی (آیت بوستان)، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۵ش.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==


۱ـ تاريخ يعقوبي.
==مطالعه بیشتر==


۲ـ ترجمه معالم المدرستين، علامه عسگري يا متن عربي آن.
* «عناصر اصلی انحراف سیاسی در نیمه نخست قرن یکم»، بهرام اخوان کاظمی، حکومت اسلامی، ۱۳۸۱ش، شماره ۲۵.
 
۳ـ معاويه در تاريخ، ابن کميل همداني.
 
۴ـ تتمه المنتهي، شيخ عباس قمي.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
==منابع==
خط ۲۹: خط ۲۱:
| شاخه فرعی۱ = حکومت‌های پس از پیامبر(ص)
| شاخه فرعی۱ = حکومت‌های پس از پیامبر(ص)
| شاخه فرعی۲ = خلفا
| شاخه فرعی۲ = خلفا
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =  
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =  
| شناسه = -
| تیترها =  
| تیترها = -
| ویرایش =  
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =  
| ناوبری =  
| نمایه =  
| نمایه =  
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر =  
| ارجاعات =  
| ارجاعات =  
| بازبینی =  
| بازبینی =  
| تکمیل =  
| تکمیل =  
| اولویت =  
| اولویت = ج
| کیفیت =  
| کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۱

سؤال

غیر از غصب خلافت و تغییر مسیر حکومت اسلامی توسط ابوبکر و عمر با توجه به نکات به ظاهر مثبتی که در سیره حکومتی آنها وجود دارد چه مسائل و اشکال دیگری بر آنها وارد است؟

با مطالعه تاریخ اسلام و وضع سیاسی اجتماعی جهان اسلام، چنین برداشت می‌شود که ابوبکر و عمر با تکیه بر مسندی که حق آنان نبود، مسیر دین اسلام را از آن‌چه که پیامبر اسلام(ص) به امر خداوند مقرر کرده بود، منحرف کردند. شیعیان معتقدند خلافت که طبق نص صریح پیامبر(ص) حق علی بن ابیطالب(ع) و ائمه(ع) بود به ناحق از جانب آنها غصب شد؛ بنابراین هیچ چیزی از آنها پذیرفته نیست. آنان زمینه‌ساز انحراف مسلمانان از مسیر اصلی و همچنین اختلاف و شکل‌گیری فرقه‌های گوناگون در امت اسلام شدند که این موضوع سبب شد تا تبعات زیادی دامن‌گیر جهان اسلام شود.[۱]

به باور محققان اگر ابوبکر بر مسند خلافت نمی‌نشست و عمر را جانشین خود نکرده بود، بنی‌امیه و بنی‌عباس بر مسند خلافت تکیه نمی‌زدند تا خون‌های بی‌شماری در اسلام بر سر تصاحب مسند خلافت ریخته شود.[۲] به گفته شهرستانی خلافت پس از پیامبر مهمترین مسئله‌ای بود که بر سر آن خون‌های بی‌شماری ریخته شد. از این رو ریشه تمام اختلافات به غصب خلافت برمی‌گردد.

شهادت امام حسین(ع) یکی از تبعات غصب خلافت بود؛ زیرا قدرت‌گیری یزید از جانب معاویه‌ای صورت گرفت که توسط عمر در شام به ولایت و استانداری رسید. در حالی که او فرزند ابوسفیان و دشمن سرسخت پیامبر اسلام(ص) بود. اگر علی(ع) طبق وصیت و نصب پیامبر خلافت را به دست می‌گرفت، هرگز معاویه را به عنوان کارگزار خود در شام یا فرمانده سپاه خود منصوب نمی‌کرد؛ چنان که پس از ۲۵ سال زمانی که به حکومت رسید، او را عزل کرد. حکومت معاویه در شام مشکل بزرگ حکومت چند ساله علی(ع) نیز بود. به باور محققان تبدیل خلافت به پادشاهی موروثی توسط معاویه صورت گرفت و دستیابی عباسیان به خلافت نتیجه ظلم و ستم فراوان امویان بود و همه اینها به زمامداری سه خلیفه نخست برمی‌گردد.[۳]

مطالعه بیشتر

  • «عناصر اصلی انحراف سیاسی در نیمه نخست قرن یکم»، بهرام اخوان کاظمی، حکومت اسلامی، ۱۳۸۱ش، شماره ۲۵.

منابع

  1. اخوان کاظمی، بهرام، «عناصر اصلی انحراف سیاسی در نیمه نخست قرن یکم»، حکومت اسلامی، ۱۳۸۱ش، شماره ۲۵.
  2. سامانی، سید محمود، سید احمدرضا خضری، «بررسی تطبیقی زمینه‌ها و مراحل دستیابی امویان به قدرت پس از اسلام»، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، شماره ۹، سال سوم، زمستان ۱۳۹۱ش.
  3. برای اطلاعات بیشتر رجوع کتید به: «علل انحراف امت اسلامی در مستندات قیام عاشورا»، نیل ساز، نصرت و مرجان شیری محمدآبادی، پژوهش نامه معارف حسینی (آیت بوستان)، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۵ش.