دین پیامبر اسلام پیش از بعثت: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
پيامبر اسلام قبل از بعثت و در ميان مردم مشرك عربستان، از چه دينى پى روى مى كرده است؟
پیامبر اسلام پیش از بعثت از چه دینی پیروی می‌کرد؟
 
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
همه ى فرقه هاى مسلمان، جز شمار اندكى از آنان، بر اين باورند كه پيامبران الهى پيش از آن كه به رسالت برگزيده شوند، موحّد و خداپرست بوده و انديشه ى خود را به شرك نيالوده اند.  رشد و پرورش در دامان مادرانى پاك دامن و پدرانى درست كار، يكى از زمينه هاى فراهم آمدن چنين ايمانى است: «پس آنان را در بِه ترين وديعت جاى به امانت سپرد و در نيكوترين قرارگاه مستقر كرد; از پشتى به پشت ديگرش داد، همگى بزرگوار و زهدان هايى پاك و بى عيب و عار» .
دیدگاه‌های گوناگونی در مورد دین [[پیامبر اسلام]] پیش از [[نبوت]]، وجود دارد. [[یهودیت]]، [[مسیحیت]]، [[دین حنیف]] (شریعت حضرت ابراهیم(ع)) از جمله این اقوال است. اصل قطعی در این زمینه این است که پیامبر(ص) پیش از بعثت، [[یکتاپرستی|یکتاپرست]] بوده و همیشه از بت‌ها بیزاری می‌جسته است. برای این ادعا به مواردی استدلال شده است:
در باره ى دين پيامبر گرامى اسلام پيش از نبوت، ديدگاه هاى گوناگونى پديد آمده و گزينه هايى چون يهوديت، مسيحيت، دين حنيف (شريعت حضرت ابراهيم(عليه السلام)) و دين اسلام مطرح شده است;  اما آنچه ترديدى را بر نمى تابد، يكتاپرستى آن حضرت و بيزارى وى از بت ها است. با اين همه، برخى از مسلمانان پاره اى از آيات قرآن را دست آويز خويش ساخته، زندگى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) پيش از بعثت را آميخته با شرك و بت پرستى دانسته اند.  اين برداشت نادرست در سخنان يكى از خاورشناسان، چنين بازتاب يافته است:
* امام علی(ع) در برابر مردمی که با سرگذشت پیامبر خدا آشنا بودند، بر پیراستگی او از [[شرک]] و گناه تأکید می‌کرد<ref>صحیفه علویه، ص ۳۴۲ و ۵۰۳؛ و بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۴۵.</ref> و پیشینه یکتاپرستی او و خاندانش را یادآوری می‌کرد.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۴، ۹۶، ۲۱۴.</ref>
در سال هاى آغازين اسلام، ضعف ها و خطاهاى اخلاقى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم)آزادانه بازگو مى شد، هر چند گرايشى متناقض با آن وجود داشت كه در صدد بود كاستى هاى پيامبر را به حداقل برساند و به ويژه بر اين نكته تأكيد ورزد كه ايشان هرگز به پرستش بت نپرداخته است.
* رسول خدا(ص) به گواهی تاریخ و تأکید روایات، دارای نیاکانی یکتاپرست بوده و اجداد ایشان پیرو دین حنیف و تابع حضرت ابراهیم(ع) به شمار می‌آمدند.
 
* پیامبر(ص) در سنین خردسالی در سفری به شام، با راهبی به نام بَحیرا برخورد نمود. زمانی که بحیرای راهب، نشانه‌های پیامبری را در سیمای محمد نوجوان مشاهده کرد، برای آزمودنش او را به دو بت «لات» و «عزی» سوگند داد، پیامبر در جواب بحیرا فرمود: {{متن عربی|لا تَسألنی بِهِما، فَوَ اللّه ما أبغضتُ شَیئَاً بُغضهما|ترجمه=مرا به این دو بت سوگند مده، به خدا قسم هیچگاه چیزی نزد من منفورتر از آن دو نبوده است.}}<ref>شرح الشفاء، ج ۲، ص ۲۰۸؛ ر.ک. ابن کثیر، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۲۴۵.</ref>
نقد و بررسى
* در منابع تاریخی از اعمال عبادی رسول اکرم(ص) که پیش از بعثت انجام می‌گرفته همچون [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]] سخن به میان آمده است. عبادت در غار حرا، از عادت‌های دیرینه حضرت به شمار رفته است. حج پیامبر با عادات مشرکان که با شعار شِرک همراه بود، همخوانی نداشت و سازگاری حج پیامبر با حج ابراهیمی در مناسکی چون وقوف در عرفات آشکار می‌گشت.<ref>شرح الشفاء، ج ۲، ص ۲۰۹.</ref>
واقعيت هاى تاريخى، بى پايه بودن چنين سخنانى را به خوبى مى نمايانند و بر ايمان آن حضرت به خداى يگانه، مُهر تأييد مى زنند. براى نمونه:
1. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) به گواهى تاريخ و تأكيد روايات، داراى نياكانى يكتاپرست بوده  و اجداد ايشان پيرو دين حنيف و تابع حضرت ابراهيم(عليه السلام)به شمار مى آمدند.  اين، خود از شواهدى است كه عصمت آن حضرت از شرك را پذيرفتنى مى سازد.
2. اميرمؤمنان بارها در برابر مردمى كه با سرگذشت پيامبر خدا آشنا بودند، بر عصمت وى از خردسالى و پيراستگى او از شرك و گناه تأكيد مىورزد  و پيشينه ى درخشان او و خاندانش را يادآور مى شود  و بدين وسيله، گواهى روشن فرا روى آدميان طول تاريخ مى نهد. در يكى از خطبه هاى نهج البلاغه در اين باره چنين مى خوانيم: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّه بِهِ مِنْ لَدُنْ أَنْ كَانَ فَطِيماً أَعْظَمَ مَلَك مِنْ مَلَائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمَكَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهَارَهُ» ; هنگامى كه از شير گرفته شد، خدا بزرگ ترين فرشته از فرشتگانش را شب و روز هم نشين او فرمود، تا راه هاى بزرگوارى را پيمود و خوى هاى نيكوى جهان را فراهم نمود.
3. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در سنين خردسالى در سفرى به شام، با راهبى به نام بحيرا برخورد نمود. وقتى بحيراى راهب نشانه هاى پيامبر خاتم را در سيماى محمّد نوجوان مشاهده كرد و براى آزمودنش او را به دو بت لات و عزّى سوگند داد، همگان اين جمله ى به ياد ماندنى را از آن حضرت شنيدند: «لا تَسألنى بِهِما، فَوَ اللّه ما اَبغضتُ شَيئَاً بُغضهما» ; مرا به اين دو بت سوگند مده; به خدا قسم هيچ گاه چيزى نزد من منفورتر از آن دو نبوده است.
4. در منابع تاريخى از اعمال عبادى رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) كه پيش از بعثت انجام مى گرفته هم چون نماز، روزه، حج و طواف خانه ى خدا سخن به ميان آمده و عزلت گزينى در غار حرا، از عادات ديرينه ى حضرت به شمار رفته است. البته پاره اى از مشركان نيز خانه ى كعبه را محترم شمرده، كارهايى را به عنوان اعمال حج انجام مى دادند; اما حج پيامبر با عادات آنان، كه با شعار شرك قرين بود، هم خوانى نداشت و سازگارى آن با حج ابراهيمى در مناسكى چون وقوف در عرفات آشكار مى گشت.  پرهيز آن حضرت از گوشت مردار نيز از چشم تاريخ پوشيده نمانده و برگ ديگرى بر شواهد دين باورى وى افزوده است.  
5. پس از بعثت، مخالفان كينه توز پيامبر از هيچ نسبت ناروايى خوددارى نورزيدند و حتّى وى را ديوانه و ساحر ناميدند; اما هيچ گاه افكار عمومى را براى متهم ساختن پيامبر به انحراف عقيدتى يا عملى پيش از بعثت آماده نديدند. مشركانى كه از پذيرش دعوت پيامبر سر باز زده، مى گفتند: «آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى پرستيدند باز مى دارى؟» اگر مى توانستند اين را نيز مى افزودند كه تو خود نيز پيش از اين، سر بر آستان بت مى ساييدى.
 
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
متن برگرفته شده از کتاب ''پرسمان عصمت''، یوسفیان، حسن، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، قم، ۱۳۸۰ش.
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =تاریخ
  |شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان
  |شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =سیره نبوی
  |شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =-
  | تیترها =  
  | تیترها =-
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =  
  | بازبینی =شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | تکمیل =  
| بازبینی نویسنده =  
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت =ج
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[ar:دین النبي الاعظم ما قبل البعثة]]
[[en:Religion of the Prophet of Islam Before His Mission]]
[[es:La religión del Profeta del Islam antes de su misión profética]]
[[ps:د اسلام د پېغمبر (ص) دین د بعثت نه مخکې]]
[[ur:بعثت سے پہلے پیغمبر اکرمؐ کا دین]]
[[رده:پیامبر اسلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۴

سؤال

پیامبر اسلام پیش از بعثت از چه دینی پیروی می‌کرد؟

دیدگاه‌های گوناگونی در مورد دین پیامبر اسلام پیش از نبوت، وجود دارد. یهودیت، مسیحیت، دین حنیف (شریعت حضرت ابراهیم(ع)) از جمله این اقوال است. اصل قطعی در این زمینه این است که پیامبر(ص) پیش از بعثت، یکتاپرست بوده و همیشه از بت‌ها بیزاری می‌جسته است. برای این ادعا به مواردی استدلال شده است:

  • امام علی(ع) در برابر مردمی که با سرگذشت پیامبر خدا آشنا بودند، بر پیراستگی او از شرک و گناه تأکید می‌کرد[۱] و پیشینه یکتاپرستی او و خاندانش را یادآوری می‌کرد.[۲]
  • رسول خدا(ص) به گواهی تاریخ و تأکید روایات، دارای نیاکانی یکتاپرست بوده و اجداد ایشان پیرو دین حنیف و تابع حضرت ابراهیم(ع) به شمار می‌آمدند.
  • پیامبر(ص) در سنین خردسالی در سفری به شام، با راهبی به نام بَحیرا برخورد نمود. زمانی که بحیرای راهب، نشانه‌های پیامبری را در سیمای محمد نوجوان مشاهده کرد، برای آزمودنش او را به دو بت «لات» و «عزی» سوگند داد، پیامبر در جواب بحیرا فرمود: «لا تَسألنی بِهِما، فَوَ اللّه ما أبغضتُ شَیئَاً بُغضهما؛ مرا به این دو بت سوگند مده، به خدا قسم هیچگاه چیزی نزد من منفورتر از آن دو نبوده است.»[۳]
  • در منابع تاریخی از اعمال عبادی رسول اکرم(ص) که پیش از بعثت انجام می‌گرفته همچون نماز، روزه، حج سخن به میان آمده است. عبادت در غار حرا، از عادت‌های دیرینه حضرت به شمار رفته است. حج پیامبر با عادات مشرکان که با شعار شِرک همراه بود، همخوانی نداشت و سازگاری حج پیامبر با حج ابراهیمی در مناسکی چون وقوف در عرفات آشکار می‌گشت.[۴]

منابع

متن برگرفته شده از کتاب پرسمان عصمت، یوسفیان، حسن، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، قم، ۱۳۸۰ش.

  1. صحیفه علویه، ص ۳۴۲ و ۵۰۳؛ و بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۴۵.
  2. نهج البلاغه، خطبه ۹۴، ۹۶، ۲۱۴.
  3. شرح الشفاء، ج ۲، ص ۲۰۸؛ ر.ک. ابن کثیر، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۲۴۵.
  4. شرح الشفاء، ج ۲، ص ۲۰۹.