دلبستگی به دنیا: تفاوت میان نسخه‌ها

(تقویت)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
دلبستگي به دنيا از نظر دين چگونه است؟
دلبستگی به دنیا از نظر دین چگونه است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در ديدگاه اسلام وابستگي، دلبستگي و تعلق به مال،افراد يا چيزها مفهومي نيست كه به طور مطلق بد و مطرود باشد؛ بلكه در بعضي مواقع، دلبستگي و وابستگي منفي و مضرّ و گاهي نيز مثبت و مفيد است.
{{رذائل اخلاقی}}
دلبستگی به دنیا به معنای علاقه و تعلق به امور مادّی و در اسارت آنها بودن است. کسی که دلبسته دنیا شده، دنیا را بهترین و بالاترین هدف خود قرار داده است. محبت به دنیا به صورتی که منافاتی با [[یاد خدا]] نداشته باشد نکوهش نشده است. بلکه برای پیشرفت معنوی، استفاده از [[دنیا]] و ظرفیت‌های آن ضروری است.


ما در روايات اهل‎بيت(ع) با سه گونه روايت مواجهه هستيم. دسته اول رواياتي كه دنيا را به شدت مذمت كرده و از آن بدگويي مي كنند، مانند روايتي كه امام علي(ع) مي‌فرمايد: «آب دنيا همواره تيره و گل آلود است. منظره‌اي دل فريب و سرانجامي خطرناك دارد، فريبنده و زيباست اما دوامي ندارد، نوري است در حال غروب كردن، سايه‌اي است نابود شدني...».<ref>سيد رضي، نهج البلاغه، محمد دشتي، قم، الهادي، خطبه ۸۳، ص۱۳۱.</ref>
[[عوامل دلبستگی به دنیا]] نداشتن شناخت درست از [[هدف آفرینش انسان]]، [[غفلت]] و [[حرص|حرص به دنیا]] است. دلبستگی به دنیا ریشه همه خطاها و [[گناهان]] شمرده شده است. این [[رذیله]] باعث [[غفلت]]، [[حرص]]، [[طمع]] و از دست دادن [[سعادت|سعادت اخروی]] می‌شود. یکی دیگر از [[پیامدهای دلبستگی به دنیا]]، این است که فرد [[دین]] را وسیله‌ای برای دسترسی به خواسته‌های خود قرار می‌دهد.


دسته دوم رواياتي كه دنيا را مورد تعريف و تمجيد قرار داده اند. نظير اين كه: «... همانا دنيا سراي راستي براي راست گويان و خانه تندرستي براي دنياشناسان و خانه بي نيازي براي توشه گيران و خانه پند براي پندآموزان است. دنيا سجده گاه دوستان خدا، نمازگاه فرشتگاه الهي فرودگاه وحي خدا و جايگاه تجارت دوستان خداست كه در آن رحمت خدا را به دست آورند و بهشت را سود برند چه كسي دنيا را نكوهش مي كند؟...»<ref>همان، حكمت، ۱۳۱، ص۶۵۷.</ref>
== مفهوم‌شناسی ==
دلبستگی به [[دنیا]] به معنای علاقه و تعلق به امور مادّی و در اسارت آنها بودن است.<ref>مطهری، مرتضی؛ سیری در نهج البلاغه، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۱، ص۱۶۹.</ref>


دسته سوم رواياتي كه جمع بين اين دو دسته كرده و علت نكوهش يا مدح دنيا را بيان نموده اند همانند اين جمله پرمغز و كوتاه امير مؤمنان علي(ع) كه مي فرمايد: «من أبصر بها بصّرتهُ و من أبصَرَ إليها أَعمَتْه».<ref>همان، خطبه ۸۲، ص۱۲۹.</ref> يعني اگر دنيا ابزاري براي ديدن و وسيله اي براي رسيدن به خدا و كمال باشد به انسان بينايي مي بخشد؛ اما اگر انسان را به خود خيره كند و هدف قرار گيرد آدمي را كور مي كند.
واژه دلبستگی در موردی به کار می‌رود که [[انسان]] چیزی را بیشتر از همه اشیاء دوست داشته باشد؛ از این رو، امکان ندارد انسان به دو چیز در عرض هم دلبستگی داشته باشد؛<ref>خداپناهی، محمد کریم، انگیزش و هیجان، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۶، فصل ۱ و ۲.</ref> زیرا انرژی روانی انسان، فقط به یک موضوع مورد علاقه می‌تواند متمرکز شود. پس کسی که دلبسته به دنیا شده، دنیا را بهترین و بالاترین هدف خود قرار داده است.


جمع اين روايات به چنين است كه دنيا اگر هدف باشد و هم رديف و در عرض آخرت قرار بگيرد مورد مذمت است؛ اما اگر وسيله اي براي نيل به هدف هاي عاليه الهيه باشد، چيز بسيار خوب و كمك كار مفيدي خواهد بود؛ در اين صورت دلبستگي به آن مذموم نيست.
دوست داشتن و علاقه به دنیا، به صورتی که دلبستگی انسان به خدا باشد و انرژی روانی او متمرکز بر [[یاد خدا]] باشد، نکوهش نشده است؛ زیرا منافاتی با یاد خدا نداشته، بلکه برای پیشرفت معنوی استفاده از دنیا و ظرفیت‌های آن ضروری است.


انسان اگر از راه حلال اموالي به دست آورد و در راه حلال مصرف كند، هيچ منافاتي با ارزش هاي معنوي او ندارد. و علاقه به اموال، زن و فرزند و ديگر مظاهر دنيوي در چارچوب شرع و در حدي كه انسان را از اهداف اصلي (توحيد، مسير حق و رشد) باز ندارد از نظر اسلام مجاز مي باشد.
{{شعر
 
| عرض = (100 به معنای کامل است)
تا وقتي انسان دنيا را گذرگاه آخرت مي داند و از امكانات و مال و ثروت براي تقرب به خدا استفاده مي كند هيچ اشكالي ندارد. مشكل آن زماني به وجود مي آيد كه انسان نقش ابزاري دنيا را فراموش كند و دنيا را محل اقامت و جايگاه دايمي خود بداند و آنچنان به دنيا علاقه و دلبستگي پيدا كند كه خدا را فراموش كند.
| تراز = (وسط، راست، چپ)
 
| شکل بندی اشعار = (اختیاری، دستورات CSS برای متن اشعار)
دلبستگي مفهوم بسيار عميق و داراي بار معنايي ويژه‌اي است، اين مفهوم در موردي به كار مي‌رود كه انسان چيزي را بيشتر از همه اشياء دوست داشته باشد و از همين جهت امكان ندارد انسان به دو چيز در عرض هم دلبستگي داشته باشد؛<ref>خداپناهي، محمد كريم، انگيزش و هيجان، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۶، فصل ۱ و ۲.</ref> زيرا انرژي رواني انسان فقط به يك موضوع مورد علاقه مي‎تواند متمركز شود؛ پس وقتي «دلبستگي به دنيا» گفته مي شود اين مفهوم را در ذهن ما تداعي مي كند كه دنيا را هدف و بهترين چيز خود بدانيم؛ اين چيزي است كه با اصول ارزش هاي ديني سازگاري ندارد؛ اما دوست داشتن و علاقه به آن در حد كمتر از دلبستگي و به صورتي كه دلبستگي انسان به خدا باشد يعني قلب و دل انسان كانون عشق و محبت به خدا بوده و انرژي رواني انسان متمركز بر اين موضوع بوده باشد، دنيا و امور دنيوي در مراتب بسيار پائين‎تر قرار مي گيرند و آن مقدار علاقه هيچ منافاتي با دلبستگي به خدا ندارد.
| شکل بندی خط اول =
 
| شکل بندی ترجمه =
حافظ مي گويد:
| خط اول = |مرا به کار جهان هرگز التفات نبود|رخ تو در نظرم چنین خوشش آراست
 
| ترجمه =
مرا به كار جهان هيچ التفات نبود
| منبع =
 
}}
رخ تو در نظرم چنين خوشش آراست
 
يعني من كه متوجه و جلب و جذب محبت تو بودم، به همه چيز و همه كس بي‌اعتنا شدم؛ ولي وقتي ديدم، موجودات هستي مظاهر اسما و صفات تواند و نشانگر و بيانگر وجود تو، به آنها هم توجه كردم و از اين نظر نيز آنان را دوست دارم. مثل مجنون كه وقتي به محله ليلي رسيد، شروع كرد به بوسيدن ديوارهاي محله و سجده بر خاك آنجا، پرسيدند كه چرا چنين مي كني؟ جواب داد: اين خاك و محله، خاك و محله معشوق من است. محبت اينجا مرا بي تاب نكرده بلكه محبت كسي كه در اين منزلگاه سكونت دارد مرا بي تاب كرده است.
 
نكته آخر
 
وقتي خداوند مسبب الاسباب و مقلب القلوب است و كليد هر كار مشكلي در دست او و هر نفعي كه به ما مي رسد از جانب اوست پس تعلق محض به ديگران چرا؟؛ از سويي هم برخي از دستورهاي ديني داريم كه رعايت آنها به ما كمك مي كند كه دلبستگي را كم كنيم براي مثال صدقه دادن، رفع نياز فقرا و نيازمندان، خمس، زكات و... همگي علاوه بر حكمت هايي كه دارند به ما كمك مي كنند تا با اين تمرين ها آهسته آهسته تعلق به مال پرستي را از خودمان ريشه كن كنيم پس بهترين راه انجام واجبات و ترك گناهان است.
 
دنيا و نعمت هاي گوناگون و فراوانش، همه مخلوق ذات اقدس الهي است و جهت استفاده انسان آفريده شده. و موضع اسلام درباره دنيا و نعمت هاي آن اين است که دنيا کمک خوبي است براي رسيدن به آخرت. نبايد تصور کرد که اسلام با استفاده کردن انسان از نعمت هاي دنيا، به نحو مشروع مخالف است و نظر منفي دارد، بلکه سفارش و تأکيد دارد که از نعمت هاي خدادادي به صورت حلال و مشروع استفاده کنيد و اين حق انسان است. و در سوره بقره هم از حال دنيا تعبير به خير شده است.
 
منطق اديان الهي اين است که انسان از مال و ثروت و امکانات دنيا به نحو شايسته استفاده کند. البته بايد توجه داشته باشد که اسير اينها نگردد، بلکه بر آنها چيره باشد. حضرت سليمان با رد کردن هداياي گرانبهاي ملکه سبا نشان داد که بر امکانات و نعمت هاي آن نه تنها موضع منفي ندارد، بلکه تشويق و تأکيد هم دارد، منتهي خواهان امکانات و ثروتي است که مايه فساد در زمين و فراموش کردن ارزش هاي انسان نگردد، يا باعث گرفتار شدن در مسابقه جنون آميز تکاثر (جمع کردن مال و ثروت) نشود. از سوي ديگر علاقه به آخرت نيز هست؛ زيرا به کارگيري امکانات و نعمت هاي دنيا در به دست آوردن جهان ديگر است.<ref>مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج۱۵، ص۴۶۴.</ref> و رسيدن به زندگي برتر در سراي جاويدان است و براي دست يابي به سعادت اخروي و جاودانه ارزشمند است. دنيا بازاري براي به دست آوردن زندگي جاويد آخرت است و بيش از اين ارزش ندارد، ولي با ظاهر فريبنده اي که دارد، افراد کم ظرفيت را به سوي خود مي کشاند و از ياد خدا غافل مي کند.
 
بنابراين دنيا از نظر اهل ايمان، جاي خوبي است به شرط آن که به دنيا به چشم وسيله و ابزار نگاه کنيم؛ يعني از آن و تمام نعمت هايش براي کسب رضاي خدا استفاده کنيم. مثلا دنبال روزي و کسب برويم که براي امرار معاش محتاج ديگران نباشيم. و هدف از زندگي دنيايي، تحصيل سعادت ابدي و بهشت برين و در نهايت رضوان الهي باشد. پس اگر مؤمن به دنيا به همان ديد نگاه کند که خدا و رسولش دستور داده اند دنيا مي شود جاي خوب و محل تحصيل سعادت، ولي اگر خود دنيا هدف باشد نه وسيله، مايه غرور و فريب و بدبختي مي شود که در نهايت زندگي انسان را تباه مي کند. مولاي متقيان امير مومنان علي(ع) مي فرمايند: «دنيا سراي گذشتن است نه سراي ماندن و مردم در آن دو دسته اند: دسته اي خود را بفروشد و خويش را هلاک گرداند. و عده اي خود را با انجام عبادات و دستورات الهي خريده و از عذاب الهي آزاد کند».<ref>فيض الاسلام، نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۲۸.</ref>


اينکه دنيا مزرعه آخرت است؛ يعني کشت و زرع، اعمالي که در اين جهان انجام مي دهيم از نيک و بد، و هر بذري که در اين جهان مي افشانيم در آخرت ثمره و نتيجه آن را خواهيم ديد. و منظور از مزرعه بودن دنيا براي آخرت، اين است که دنيا وسيله است براي کسب کمالات و تحصيل سعادات براي مکاني ديگر، که جاودانه و باقي است و هر اعمالي که در اين دنيا انجام دهيم، از بين نمي رود و يا به فراموشي سپرده نمي شود، بلکه آن عمل ذخيره شده و در جهاني ديگر خود را بروز مي دهد. اينجا همان جايي است که بايد به تجارت و معامله با خدا رفت و نفس را به بي ارزش ترين کالاها و يا پول ها نفروخت، و از فرصتي که در اين دنيا داده شده است سعادت ابدي را به دست آورد.
این بیت از [[حافظ شیرازی|حافظ]]، به این معنا است که شاعر از وقتی متوجه [[محبت به خدا|محبت خدا]] شده، به همه چیز بی‌اعتنا شده است؛ ولی وقتی دیده است موجودات هستی نشانگر و بیانگر وجود خدا هستند، به آنها هم توجه کرده و از این نظر آنها را نیز دوست داشته است.


و در حديث ديگري آمده است که: دنيا زندان مؤمن و بهشت کافر است؛ و اين زندان بودن براي مؤمن و بهشت بودن براي کافر، يک امر نسبي است. يعني دنياي مؤمن نسبت به آخرت مؤمن و دنياي کافر نسبت به آخرت کافر مورد مقايسه قرار مي گيرد و اين بدان معنا نيست که مومن نبايد از منافع مادي دنيا بهره مند شود؛ بلکه او دنيا را وسيله اي براي عبور و گذشتن مي داند و دنيا را براي خود هدف قرار نداده است و در آباد کردن آن تلاشي نکرده، بلکه همه تلاش او در آباد کردن جايگاهي جاويد بوده و به جايگاه موقت و خراب دل نبسته، به همين خاطر دنيا در نظرش قفس و زنداني است که او را از جايگاهي آباد و جاودانه دور کرده است، و مؤمن مشتاق است خود را به جايي آباد برساند و از دنيا و تعلقاتش رهايي يابد.
=== دنیای نکوهش شده ===
در دسته‌ای از [[روایت|روایات شیعه]]، دنیا نکوهش شده است. در روایتی از [[امام علی(ع)]]، دنیا «خوش‌منظر، ولی دارای سرانجامی خطرناک»، «فریبنده و زیبا، ولی کوتاه»، «نوری که در حال غروب است» و «سایه‌ای که نابود شدنی» است معرفی شده است.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، محمد دشتی، قم، الهادی، خطبه ۸۳، ص۱۳۱.</ref>


پس دنيا مي تواند هم مزرعه و کشتزاري براي آخرت باشد، که انسان با کسب اعمال و عباداتي خود را به کمال برساند و ذخيره اي براي آخرت داشته باشد و هم مي تواند به منزله زندان مؤمن باشد که اين دو نگاه در مورد دنيا به صورت توأمان مورد نظر اسلام است، و انسان در اين دنيا از وسيله بودن آن براي آخرت استفاده کند و در آن تجارتي پرسود انجام دهد تا خانه آخرت خود را آباد کند. و از طرف ديگر چون هدف چيز ديگري است و انسان هميشه براي رسيدن به هدف تلاش مي کند، به همين خاطر مشتاق است به هدفي که دارد برسد و در اين راه، دنيا: يعني وسيله را فدا مي کند تا به هدف، يعني آخرت برسد.
مراد از دنیا در این دسته روایات، دلبسته شدن به دنیا است؛ به طوری که دنیا هدف نهایی انسان قرار گرفته و از یاد خدا [[غفلت|غافل]] شود. بر اساس روایتی، اگر دنیا انسان را به خود خیره کند و هدف او قرار گیرد، انسان را کور می‌کند.<ref name=":0">سید رضی، نهج البلاغه، محمد دشتی، قم، الهادی، خطبه ۸۲، ص۱۲۹.</ref>


و در نتيجه دنيا هم محل کشت و زرع است و هم محلي است براي گذاشتن و گذشتن؛ و آنچه را که بايد گذاشت و از آن عبور کرد همانند قفس و زنداني است که دل را به بند کشيده است و انسان هر لحظه دوست مي دارد که از آن خلاصي يابد و به هدف برسد.
=== دنیای ستوده شده ===
در دسته‌ای از روایات شیعه، دنیا ستوده شده است. بنابر روایتی، دنیا «سرای راستی برای راستگویان»، «خانه تندرستی برای دنیاشناسان»، «خانه بی‌نیازی برای توشه‌گیران» و «خانه پند برای پندآموزان» است. نیز دنیا، «سجده گاه دوستان خدا»، «نمازگاه فرشتگان الهی»، «محل نزول وحی» و «جایگاه تجارت دوستان خدا» معرفی شده است.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، محمد دشتی، قم، الهادی، حکمت ۱۳۱، ص۶۵۷.</ref>


مراد از دنیا در این دسته روایات، دنیایی است که وسیله برای رسیدن به اهداف الهی باشد. بر اساس روایتی، اگر دنیا ابزاری برای بصیرت و وسیله‌ای برای رسیدن به خدا و کمال باشد، به انسان بینایی می‌بخشد.<ref name=":0"/>


==دنيا پرستي در قرآن==
== جایگاه ==
۱. بازي و سرگرمي: «زندگي دنيا چيزي جز بازي و سرگرمي نيست»<ref>انعام/۳۲.</ref>
در [[قرآن]] برای اینکه انسان دچار دلبستگی به دنیا نشود، دنیا با تعابیری مانند بازی و سرگرمی،<ref>انعام:۳۲.</ref> سرمایه فریب،<ref>آل عمران:۱۸۵.</ref> متاع ناچیز<ref>توبه:۳۸.</ref> و سرمایه زوال‌پذیر<ref>نسا:۹۴.</ref> معرفی شده است.


۲. سرمايه فريب: «زندگي دنيا چيزي جز سرمايه فريب نيست»<ref>آل عمران/۱۸۵.</ref>
در روایات نیز دلبستگی به دنیا نکوهش است. بر اساس روایتی [[امام صادق(ع)]]، نخستین چیزی که با آن [[عصیان|نافرمانی]] خدا شد را شش چیز معرفی کرده که عبارت است از دنیاپرستی، حب ریاست، علاقه به غذا (شکم پرستی)، محبت (افراطی) به زنان، پرخوابی و علاقه به تن‌پروری.


۳. متاع كم: «متاع زندگي دنيا در برابر آخرت چيز اندكي بيش نيست»<ref>توبه/۳۸.</ref>
== عوامل ==
{{اصلی|عوامل دلبستگی به دنیا}}عوامل دلبستگی به دنیا نداشتن شناخت درست از [[هدف آفرینش انسان]]، [[غفلت]] و [[حرص|حرص به دنیا]] است.


۴. سرمايه زوال پذير: «شما سرمايه زوال پذير دنيا را طلب مي كنيد»<ref>نسا/۹۴.</ref>
آمدن انسان نیز به این دنیا برای آمادگی برای زندگی جاویدان در [[آخرت]] است. خداوند انسان را در این دنیا آفرید تا او بتواند به کمال خود دست یابد، در نتیجه دلبستگی به دنیا، ناشی از نداشتن درک صحیح از فلسفه آفرینش است.


۵. زينت هاي دنيا: «زندگي براي كافران زينت داده شده است.»<ref>بقره/۲۱۲.</ref>
== پیامدها ==
{{اصلی|پیامدهای دلبستگی به دنیا}}
دلبستگی به دنیا ریشه همه خطاها و [[گناهان]] شمرده شده است. این [[رذیله]] باعث [[غفلت]]،<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۴۹، ص۳۷۱.</ref> [[حرص]]،<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۳۸۷.</ref> [[طمع]]<ref>مکارم شیرازی، نهج‌البلاغه، ترجمه، نامه ۴۹، ج۳، ص۱۳۴ و ۱۳۵.</ref> و از دست دادن [[سعادت|سعادت اخروی]]<ref>هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۲.</ref> می‌شود.


و آيات فراواني كه مجالي براي ذكر آنها نيست. در اينجا ممكن است سوالي پيش آيد كه چرا خداوند، زندگي و مواهبش را اين گونه جلوه داده و زينت كرده است تا سد راه خدا جويي مردمان باشد؟ اين كار براي آزمايش انسانها و تربيت و پرورش آنها است. زيرا هنگامي كه اين اشيا زينتي كه غالباً با گناه و حرام آلوده است به خاطر خدا رها شوند، نهال ايمان و معنويت در نهاد انسان بارور مي شود.
یکی دیگر از پیامدهای دلبستگی به دنیا، این است که فرد [[دین]] را وسیله‌ای برای دسترسی به خواسته‌های خود قرار می‌دهد.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۵۳/۷۰ و ۷۱، ص۵۷۷.</ref>


روايات ما تفصيل بيشتر در مذمت دنيا پرستي دارند. يك نمونه از اين هزاران روايت از زبان امام صادق-عليه السلام- چنين مي گويد: «نخستين چيزي كه با آن عصيان و نافرماني خدا شد شش چيز بود: دنيا پرستي، حب رياست، علاقه به غذا (شكم پرستي)، محبت (افراطي)، زنان، پرخوابي و علاقه به تن پروري.
== جستارهای وابسته ==
* [[همنشینی با ثروتمندان]]


همچنان كه در ابتداي بحث اشاره شد دنياي‌مذموم، دنيايي است كه خود دنيا را هدف مي‌داند ولي در دنياي‌مطلوب، امكانات مادي، مقدمات رسيدن به زندگي طيبه اخروي اند. آيات فراواني داريم كه از مال و فرزندان هم به عنوان زينت (دنياي مذموم) و هم به عنوان خير (دنياي مطلوب) ياد كرده است.
== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
| شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = دلبستگی به دنیا
| شاخه فرعی۲ = دلبستگی به دنیا
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
| بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =  
  | بازبینی =
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت = ج
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۵۰

سؤال

دلبستگی به دنیا از نظر دین چگونه است؟


دلبستگی به دنیا به معنای علاقه و تعلق به امور مادّی و در اسارت آنها بودن است. کسی که دلبسته دنیا شده، دنیا را بهترین و بالاترین هدف خود قرار داده است. محبت به دنیا به صورتی که منافاتی با یاد خدا نداشته باشد نکوهش نشده است. بلکه برای پیشرفت معنوی، استفاده از دنیا و ظرفیت‌های آن ضروری است.

عوامل دلبستگی به دنیا نداشتن شناخت درست از هدف آفرینش انسان، غفلت و حرص به دنیا است. دلبستگی به دنیا ریشه همه خطاها و گناهان شمرده شده است. این رذیله باعث غفلت، حرص، طمع و از دست دادن سعادت اخروی می‌شود. یکی دیگر از پیامدهای دلبستگی به دنیا، این است که فرد دین را وسیله‌ای برای دسترسی به خواسته‌های خود قرار می‌دهد.

مفهوم‌شناسی

دلبستگی به دنیا به معنای علاقه و تعلق به امور مادّی و در اسارت آنها بودن است.[۱]

واژه دلبستگی در موردی به کار می‌رود که انسان چیزی را بیشتر از همه اشیاء دوست داشته باشد؛ از این رو، امکان ندارد انسان به دو چیز در عرض هم دلبستگی داشته باشد؛[۲] زیرا انرژی روانی انسان، فقط به یک موضوع مورد علاقه می‌تواند متمرکز شود. پس کسی که دلبسته به دنیا شده، دنیا را بهترین و بالاترین هدف خود قرار داده است.

دوست داشتن و علاقه به دنیا، به صورتی که دلبستگی انسان به خدا باشد و انرژی روانی او متمرکز بر یاد خدا باشد، نکوهش نشده است؛ زیرا منافاتی با یاد خدا نداشته، بلکه برای پیشرفت معنوی استفاده از دنیا و ظرفیت‌های آن ضروری است.

مرا به کار جهان هرگز التفات نبود رخ تو در نظرم چنین خوشش آراست

این بیت از حافظ، به این معنا است که شاعر از وقتی متوجه محبت خدا شده، به همه چیز بی‌اعتنا شده است؛ ولی وقتی دیده است موجودات هستی نشانگر و بیانگر وجود خدا هستند، به آنها هم توجه کرده و از این نظر آنها را نیز دوست داشته است.

دنیای نکوهش شده

در دسته‌ای از روایات شیعه، دنیا نکوهش شده است. در روایتی از امام علی(ع)، دنیا «خوش‌منظر، ولی دارای سرانجامی خطرناک»، «فریبنده و زیبا، ولی کوتاه»، «نوری که در حال غروب است» و «سایه‌ای که نابود شدنی» است معرفی شده است.[۳]

مراد از دنیا در این دسته روایات، دلبسته شدن به دنیا است؛ به طوری که دنیا هدف نهایی انسان قرار گرفته و از یاد خدا غافل شود. بر اساس روایتی، اگر دنیا انسان را به خود خیره کند و هدف او قرار گیرد، انسان را کور می‌کند.[۴]

دنیای ستوده شده

در دسته‌ای از روایات شیعه، دنیا ستوده شده است. بنابر روایتی، دنیا «سرای راستی برای راستگویان»، «خانه تندرستی برای دنیاشناسان»، «خانه بی‌نیازی برای توشه‌گیران» و «خانه پند برای پندآموزان» است. نیز دنیا، «سجده گاه دوستان خدا»، «نمازگاه فرشتگان الهی»، «محل نزول وحی» و «جایگاه تجارت دوستان خدا» معرفی شده است.[۵]

مراد از دنیا در این دسته روایات، دنیایی است که وسیله برای رسیدن به اهداف الهی باشد. بر اساس روایتی، اگر دنیا ابزاری برای بصیرت و وسیله‌ای برای رسیدن به خدا و کمال باشد، به انسان بینایی می‌بخشد.[۴]

جایگاه

در قرآن برای اینکه انسان دچار دلبستگی به دنیا نشود، دنیا با تعابیری مانند بازی و سرگرمی،[۶] سرمایه فریب،[۷] متاع ناچیز[۸] و سرمایه زوال‌پذیر[۹] معرفی شده است.

در روایات نیز دلبستگی به دنیا نکوهش است. بر اساس روایتی امام صادق(ع)، نخستین چیزی که با آن نافرمانی خدا شد را شش چیز معرفی کرده که عبارت است از دنیاپرستی، حب ریاست، علاقه به غذا (شکم پرستی)، محبت (افراطی) به زنان، پرخوابی و علاقه به تن‌پروری.

عوامل

عوامل دلبستگی به دنیا نداشتن شناخت درست از هدف آفرینش انسان، غفلت و حرص به دنیا است.

آمدن انسان نیز به این دنیا برای آمادگی برای زندگی جاویدان در آخرت است. خداوند انسان را در این دنیا آفرید تا او بتواند به کمال خود دست یابد، در نتیجه دلبستگی به دنیا، ناشی از نداشتن درک صحیح از فلسفه آفرینش است.

پیامدها

دلبستگی به دنیا ریشه همه خطاها و گناهان شمرده شده است. این رذیله باعث غفلت،[۱۰] حرص،[۱۱] طمع[۱۲] و از دست دادن سعادت اخروی[۱۳] می‌شود.

یکی دیگر از پیامدهای دلبستگی به دنیا، این است که فرد دین را وسیله‌ای برای دسترسی به خواسته‌های خود قرار می‌دهد.[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

  1. مطهری، مرتضی؛ سیری در نهج البلاغه، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۱، ص۱۶۹.
  2. خداپناهی، محمد کریم، انگیزش و هیجان، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۶، فصل ۱ و ۲.
  3. سید رضی، نهج البلاغه، محمد دشتی، قم، الهادی، خطبه ۸۳، ص۱۳۱.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ سید رضی، نهج البلاغه، محمد دشتی، قم، الهادی، خطبه ۸۲، ص۱۲۹.
  5. سید رضی، نهج البلاغه، محمد دشتی، قم، الهادی، حکمت ۱۳۱، ص۶۵۷.
  6. انعام:۳۲.
  7. آل عمران:۱۸۵.
  8. توبه:۳۸.
  9. نسا:۹۴.
  10. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۴۹، ص۳۷۱.
  11. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۳۸۷.
  12. مکارم شیرازی، نهج‌البلاغه، ترجمه، نامه ۴۹، ج۳، ص۱۳۴ و ۱۳۵.
  13. هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۲.
  14. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۵۳/۷۰ و ۷۱، ص۵۷۷.