خون گریه کردن امام سجاد(ع) بر امام حسین(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶: خط ۶:
{{درگاه|امام حسین}}
{{درگاه|امام حسین}}
تعبیر «خون گریه کردن» کنایه‌ای از شدت ناراحتی و عزاداری است. این تعبیر برای [[امام سجاد(ع)]] در منابع ذکر نشده است. البته یکی از القاب امام سجاد(ع) «بَکّاء؛ بسیار گریه‌کننده» بوده است. براساس روایات امام سجاد(ع) برای [[امام حسین(ع)]] حدود بیست سال گریه کرد.<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.</ref> {{جعبه نقل قول| عنوان = | نقل‌قول = [[امام سجاد(ع)]]:{{-}}'''«یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی را از پیش او برد، چشم‌هایش از گریه بسیار، سفید و نابینا گردید، … اما من با دو چشمم دیدم که پدرم، برادرم و … همه در کنار من کشته شدند. چطور اندوه من تمام شود؟!»'''<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۱۸–۵۱۹.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پس‌زمینه =#FFF9E7| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
تعبیر «خون گریه کردن» کنایه‌ای از شدت ناراحتی و عزاداری است. این تعبیر برای [[امام سجاد(ع)]] در منابع ذکر نشده است. البته یکی از القاب امام سجاد(ع) «بَکّاء؛ بسیار گریه‌کننده» بوده است. براساس روایات امام سجاد(ع) برای [[امام حسین(ع)]] حدود بیست سال گریه کرد.<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.</ref> {{جعبه نقل قول| عنوان = | نقل‌قول = [[امام سجاد(ع)]]:{{-}}'''«یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی را از پیش او برد، چشم‌هایش از گریه بسیار، سفید و نابینا گردید، … اما من با دو چشمم دیدم که پدرم، برادرم و … همه در کنار من کشته شدند. چطور اندوه من تمام شود؟!»'''<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۱۸–۵۱۹.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پس‌زمینه =#FFF9E7| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
البته در زیارت ناحیه مقدسه که به[[امام زمان(ع)]] منسوب است، آمده است: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً، حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب‏؛ صبح و شب برای تو ناله می‌کنم و بجای اشک بر تو خون می‌گریم. این کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام می‌دهم. تا این‌که از غم مصیبت‌ها و غصه ناراحتی بمیرم.»<ref>ابن مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۵۰۱.</ref>
البته در زیارت ناحیه مقدسه که به [[امام زمان(ع)]] منسوب است، آمده است: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً، حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب‏؛ صبح و شب برای تو ناله می‌کنم و بجای اشک بر تو خون می‌گریم. این کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام می‌دهم. تا این‌که از غم مصیبت‌ها و غصه ناراحتی بمیرم.»<ref>ابن مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۵۰۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۵۸

سؤال

آیا این مطلب صحّت دارد که امام سجاد(ع) در عزای پدرش امام حسین(ع) خون گریه می‌کرد؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


تعبیر «خون گریه کردن» کنایه‌ای از شدت ناراحتی و عزاداری است. این تعبیر برای امام سجاد(ع) در منابع ذکر نشده است. البته یکی از القاب امام سجاد(ع) «بَکّاء؛ بسیار گریه‌کننده» بوده است. براساس روایات امام سجاد(ع) برای امام حسین(ع) حدود بیست سال گریه کرد.[۱]

امام سجاد(ع):
«یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی را از پیش او برد، چشم‌هایش از گریه بسیار، سفید و نابینا گردید، … اما من با دو چشمم دیدم که پدرم، برادرم و … همه در کنار من کشته شدند. چطور اندوه من تمام شود؟!»[۲]

البته در زیارت ناحیه مقدسه که به امام زمان(ع) منسوب است، آمده است: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً، حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب‏؛ صبح و شب برای تو ناله می‌کنم و بجای اشک بر تو خون می‌گریم. این کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام می‌دهم. تا این‌که از غم مصیبت‌ها و غصه ناراحتی بمیرم.»[۳]

منابع

  1. بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.
  2. شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۱۸–۵۱۹.
  3. ابن مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۵۰۱.