حی علی خیر العمل: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} در خصوص «حی علی خیر العمل» و اینکه آیا اذان تعلیمی از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حاوی آن بوده یا نه؟ و علل حذف آن از سوی یکی از خلفا در اذان اهل سنت، نیز حقیر را آگاه فرمایید؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} ==اذان...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در خصوص «حی علی خیر العمل» و اینکه آیا اذان تعلیمی از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حاوی آن بوده یا نه؟ و علل حذف آن از سوی یکی از خلفا در اذان اهل سنت، نیز حقیر را آگاه فرمایید؟
آیا اذان تعلیمی از سوی پیامبر اکرم(ص) حاوی «حی علی خیر العمل» بود؟ و دلیل حذف آن از سوی یکی از خلفا در اذان اهل سنت چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==اذان شعار بزرگ اسلام:==


هر آیینی در هر عصر و زمانی برای هدایت و دعوت مردم به وظایف فردی و اجتماعی، شعاری داشته است و این موضوع در دنیای امروز به خوبی نمایان است. مسیحیان در گذشته و امروز با نواختن صدای ناقوس، پیروان خود را به کلیسا دعوت می‌کنند، ولی در اسلام برای این دعوت، از شعار اذان استفاده می‌شود که به مراتب رساتر و حاوی محتوای کامل از دین اسلام است، شهادت به توحید و رسالت و ولایت.
«حَیَّ عَلیٰ خَیرِ العَمل» در اذان از فرازهای اختلافی میان شیعه و اهل‌سنت است. طبق گزارش‌های تاریخی این فزار از زمان پیامبر(ص) تا زمان حکومت عمر جزوی از اذان بود.
==جزوی از اذان==


جمله‌ها موزون، عبارات کوتاه، محتویات روشن، مضمون سازنده و آگاه کننده است.<ref>مکارم شیرازی، و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۶۷ش. ج۴، ص۴۳۷.</ref>
«حَیَّ عَلیٰ خَیرِ العَمل» به‌معنای «بشتابید به‌سوی بهترین عمل»، از فرازهای [[اذان]] و [[اقامه]] است. این جمله از اختلافات [[شیعه]] و [[سنی]] است.<ref> عاملی، «حی علی خیر العمل فی الأذان»، ص۵۲.</ref> گاهی از آن و همچنین فراز «حی علَی الْفَلاح»، با عنوان «حَیْعَلَه» یاد می‌شود.<ref>انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۱۹.</ref>


اذان از طریق وحی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ابلاغ شد:امام صادق علیه السلام می‌فرماید: هنگامیکه جبرئیل اذان را آورد سر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر دامان علی علیه السلام بود، جبرئیل اذان و اقامه را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تعلیم داد. هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سر خود را برداشت، از علی علیه السلام سئوال کرد: آیا صدای اذان جبرئیل را شنیدی؟ عرض کرد: آری، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بار دیگر پرسید: آیا آن را به خاطر سپردی؟
طبق پاره‌ای از [[روایات]] کیفیت اذان توسط وحی به [[پیامبر(ص)]] رسید.<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، به تصحیح و تحقیق ربانی شیرازی، عبد الرحیم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ۱۳۹۱ش، ج۴، ص۶۱۲.</ref> این واقعه در دو سال نخست [[هجرت]]، پس از [[تغییر قبله]] از بیت المقدس به سوی [[کعبه]]، تشریع گردید.<ref>جمعی از نویسندگان، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، انتشارات حیّان، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. ج۷، ص۳۸۵.</ref>


علی علیه السلام عرض کرد: آری.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بلال را حاضر کن و اذان و اقامه را به او تعلیم ده. علی علیه السلام بلال را حاضر کرد و اذان و اقامه را به وی تعلیم داد.<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، به تصحیح و تحقیق ربانی شیرازی، عبد الرحیم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ۱۳۹۱ش، ج۴، ص۶۱۲.</ref> این واقعه در دو سال نخست هجرت، پس از تغییر قبله از بیت المقدس به سوی کعبه، تشریع گردند.<ref>جمعی از نویسندگان، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، انتشارات حیّان، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. ج۷، ص۳۸۵.</ref>بنابراین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم کیفیت اذان را از طریق وحی دریافت کرد.
[[فقهای شیعه]] بر این مطلب [[اجماع]] دارند که مجموع جملات اذان و اقامه، سی و پنچ جمله (۱۸ جمله اذان و ۱۷ جمله اقامه) است و احادیث متعدد نیز بر این مطلب دلالت دارند. یکی از فرازهای اذان و اقامه «حیّ علی خیر العمل» است که دو بار در اذان و دوبار در اقامه ذکر می‌شود.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۱۳۷؛ نوری، محمد اسماعیل، اذان شعار اسلام، قم، انتشارات احسن الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ص۱۴.</ref>


==کیفیت اذان و اقامه:==
فقیهان اهل‌سنت حی علی خیر العمل را جزو اذان نمی‌دانند و به جای آن گفتن [[الصلاة خیر من النوم]] در اذان صبح را مستحب می‌دانند.<ref>نگاه کنید به جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۲۸۳.</ref> از نظر آنان گفتن حی علی خیر العمل در اذان [[مکروه]] است.<ref>نگاه کنید به نووی، المجموع شرح المهذب، دارالفکر، ج۳، ص۱۹۸.</ref>


فقهای شیعه بر این مطلب اجماع دارند که مجموع جملات اذان و اقامه، سی و پنچ جمله (۱۸ جمله اذان و ۱۷ جمله اقامه) است و احادیث متعدد نیز بر این مطلب دلالت دارند.
==حذف از اذان==
بر اساس [[روایات]]، در زمان پیامبر(ص)، حی علی خیر العمل جزو اذان بود.<ref> نگاه کنید به بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲۵.</ref> این فراز از اذان و اقامه در زمان پیامبر اکرم(ص) و مدتی بعد از رحلت ایشان در اذان و اقامه ذکر می‌شد.<ref>وسائل الشیعه، همان، ج۵، ص۴۱۸.</ref> چنانکه گزارش‌هایی وجود دارد که برخی [[صحابه]] مانند [[عبدالله بن عمر]]،<ref>مالک بن انس، الموطأ، المکتبة العلمیة، ج۱، ص۵۵؛ بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲۵.</ref> [[بلال حبشی]]<ref>بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲۵.</ref> و ابومحذوره<ref> عزان، حی علی خیرالعمل، ۱۴۱۹ق، ص۲۱.</ref> در اذان حی علی خیر العمل می‌گفتند.


یکی از فرازهای اذان و اقامه « حیّ علی خیر العمل» است که دو بار در اذان و دوبار در اقامه ذکر می‌شود.<ref>نوری، محمد اسماعیل، اذان شعار اسلام، قم، انتشارات احسن الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ص۱۴.</ref>
این شعار تا حکومت عمر همچنان در اذان‌ها گفته می‌شد.<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، همان، ص۳۸۶ و اذان شعار اسلام، همان، ص۲۳.</ref> [[عمر بن خطاب]] در زمان حکومتش، حی علیٰ خیر العمل را از اذان حذف کرد.<ref>تفتازانی، شرح‌المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۸۳.</ref> به‌گفته [[شیخ صدوق]]، به نقل از ابن‌عباس هدف خلیفه دوم جلوگیری از رویگردانی مردم از [[جهاد]] با استناد به برتری نماز عنوان شده است.<ref>صدوق، علل‌الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۸.</ref>


این فراز از اذان و اقامه در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و مدتی بعد از رحلت آن بزرگوار در اذان و اقامه ذکر می‌شد.<ref>وسائل الشیعه، همان، ج۵، ص۴۱۸.</ref> این شعار تا حکومت عمر همچنان در اذانها گفته می‌شد. عمر در یکی از روزهای ایام خلافتش به این بهانه که این جمله، انگیزه مردم دررفتن به جهاد را سست می‌کند، دستور حذف آن را داد.<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، همان، ص۳۸۶ و اذان شعار اسلام، همان، ص۲۳.</ref>
==نماد اذان شیعه==
در طول تاریخ «حی علی خیر العمل» از نمادهای [[شیعه]] محسوب شده و در حکومت‌های شیعه چون [[فاطمیان]]،<ref>ابن‌خلدون، دیوان المبتدأ، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۶۱.</ref> ابن طولون<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۹۰.</ref> و [[آل‌بویه]]<ref> حلبی، السیرة الحلبیه، دارالکتب العلمیه، ج۲، ص۱۳۶.</ref> و حتی پس از گرایش اولجایتو به مذهب تشیع، در اذان ذکر می‌شد.<ref>قاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۴۸ش، ص۱۰۰.</ref>  


از امام کاظم علیه السلام سئوال کردند چرا حیّ علی خیر العمل را از اذان حذف کردند؟ امام فرمود: علت واقعی را می‌خواهید یا علت ظاهری را عرض کردند: هر دو راه می‌خواهیم. امام فرمود: امّا علتی که در ظاهر بهانه کردند، این بود که مردم در اثر اعتماد به نماز، جهاد را ترک نکنند و اما علت باطنی (واقعی) آن این بود که منظور از «خیر العمل» ولایت علی و اولاد معصوم اوست و آن کسی که دستور داد حیّ علی خیر العمل از اذان برداشته شود، منظورش این بود که هیچ گونه دعوتی و تشویقی به سوی ولایت انجام نگیرد.<ref>وسائل الشیعه، همان، ج۵، ص۴۱۸.</ref>  
حاکمان اهل‌سنت «حی علی خیر العمل» را از اذان حذف می‌کردند.<ref> ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۲، ص۲۶۳؛ ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۹، ص۶۳۲.</ref> در مقابلِ حی علی خیر العمل، عبارت [[الصلاة خیر من النوم]] یا «تثویب» نماد اذان اهل‌سنت شد.<ref> نگاه کنید به مالک بن انس، الموطأ، المکتبة العلمیة، ج۱، ص۵۴.</ref> از نظر [[امامیه]] و [[زیدیه]]، اضافه کردن الصلاة خیر من النوم در اذان، [[بدعت]] دانسته شده است.<ref> سید مرتضی، السمائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۳.</ref>
==مقصود از خیر العمل==
در برخی روایات خیر العمل به [[نماز]] تفسیر شده است؛<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۰۶؛ ابن حیون، دعائم الاسلام، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۴۲؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۵۲.</ref> اما براساس برخی دیگر از احادیث، مراد از خیر العمل، [[ولایت]] <ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۸، ح۴؛ شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۴۱.</ref> یا نیکی به [[فاطمه(س)]] و فرزندان او<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۸، ح۵؛ شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۴۱.</ref> بیان شده است. در روایتی از [[امام کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] علت حقیقی این کار، جلوگیری از گرایش مردم به‌سوی ولایت دانسته شده است؛ هرچند در ظاهر علت آن جلوگیری از رویگردانی مردم از جهاد معرفی شده است.<ref>صدوق، علل‌الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۸؛ وسائل الشیعه، همان، ج۵، ص۴۱۸.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
خط ۴۵: خط ۴۹:
| شاخه فرعی۱ = حکومت‌های پس از پیامبر(ص)
| شاخه فرعی۱ = حکومت‌های پس از پیامبر(ص)
| شاخه فرعی۲ = خلفا
| شاخه فرعی۲ = خلفا
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =  
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =  
| شناسه =  
| تیترها =  
| تیترها =  
| ویرایش =  
| ویرایش =  
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی =  
| ناوبری =  
| ناوبری =  
| نمایه =  
| نمایه =  
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر =  
| ارجاعات =  
| ارجاعات =  
| بازبینی =  
| بازبینی =  
| تکمیل =  
| تکمیل =  
| اولویت =  
| اولویت =  
| کیفیت =  
| کیفیت =  
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۵۳

سؤال

آیا اذان تعلیمی از سوی پیامبر اکرم(ص) حاوی «حی علی خیر العمل» بود؟ و دلیل حذف آن از سوی یکی از خلفا در اذان اهل سنت چیست؟


«حَیَّ عَلیٰ خَیرِ العَمل» در اذان از فرازهای اختلافی میان شیعه و اهل‌سنت است. طبق گزارش‌های تاریخی این فزار از زمان پیامبر(ص) تا زمان حکومت عمر جزوی از اذان بود.

جزوی از اذان

«حَیَّ عَلیٰ خَیرِ العَمل» به‌معنای «بشتابید به‌سوی بهترین عمل»، از فرازهای اذان و اقامه است. این جمله از اختلافات شیعه و سنی است.[۱] گاهی از آن و همچنین فراز «حی علَی الْفَلاح»، با عنوان «حَیْعَلَه» یاد می‌شود.[۲]

طبق پاره‌ای از روایات کیفیت اذان توسط وحی به پیامبر(ص) رسید.[۳] این واقعه در دو سال نخست هجرت، پس از تغییر قبله از بیت المقدس به سوی کعبه، تشریع گردید.[۴]

فقهای شیعه بر این مطلب اجماع دارند که مجموع جملات اذان و اقامه، سی و پنچ جمله (۱۸ جمله اذان و ۱۷ جمله اقامه) است و احادیث متعدد نیز بر این مطلب دلالت دارند. یکی از فرازهای اذان و اقامه «حیّ علی خیر العمل» است که دو بار در اذان و دوبار در اقامه ذکر می‌شود.[۵]

فقیهان اهل‌سنت حی علی خیر العمل را جزو اذان نمی‌دانند و به جای آن گفتن الصلاة خیر من النوم در اذان صبح را مستحب می‌دانند.[۶] از نظر آنان گفتن حی علی خیر العمل در اذان مکروه است.[۷]

حذف از اذان

بر اساس روایات، در زمان پیامبر(ص)، حی علی خیر العمل جزو اذان بود.[۸] این فراز از اذان و اقامه در زمان پیامبر اکرم(ص) و مدتی بعد از رحلت ایشان در اذان و اقامه ذکر می‌شد.[۹] چنانکه گزارش‌هایی وجود دارد که برخی صحابه مانند عبدالله بن عمر،[۱۰] بلال حبشی[۱۱] و ابومحذوره[۱۲] در اذان حی علی خیر العمل می‌گفتند.

این شعار تا حکومت عمر همچنان در اذان‌ها گفته می‌شد.[۱۳] عمر بن خطاب در زمان حکومتش، حی علیٰ خیر العمل را از اذان حذف کرد.[۱۴] به‌گفته شیخ صدوق، به نقل از ابن‌عباس هدف خلیفه دوم جلوگیری از رویگردانی مردم از جهاد با استناد به برتری نماز عنوان شده است.[۱۵]

نماد اذان شیعه

در طول تاریخ «حی علی خیر العمل» از نمادهای شیعه محسوب شده و در حکومت‌های شیعه چون فاطمیان،[۱۶] ابن طولون[۱۷] و آل‌بویه[۱۸] و حتی پس از گرایش اولجایتو به مذهب تشیع، در اذان ذکر می‌شد.[۱۹]

حاکمان اهل‌سنت «حی علی خیر العمل» را از اذان حذف می‌کردند.[۲۰] در مقابلِ حی علی خیر العمل، عبارت الصلاة خیر من النوم یا «تثویب» نماد اذان اهل‌سنت شد.[۲۱] از نظر امامیه و زیدیه، اضافه کردن الصلاة خیر من النوم در اذان، بدعت دانسته شده است.[۲۲]

مقصود از خیر العمل

در برخی روایات خیر العمل به نماز تفسیر شده است؛[۲۳] اما براساس برخی دیگر از احادیث، مراد از خیر العمل، ولایت [۲۴] یا نیکی به فاطمه(س) و فرزندان او[۲۵] بیان شده است. در روایتی از امام کاظم(ع) علت حقیقی این کار، جلوگیری از گرایش مردم به‌سوی ولایت دانسته شده است؛ هرچند در ظاهر علت آن جلوگیری از رویگردانی مردم از جهاد معرفی شده است.[۲۶]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ اذان شعار اسلام، محمد اسماعیل نوری.

۲ تفسیر نمونه، ج۴، آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان.

۳ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، بهاء الدین خرمشاهی، ج۱.

۴ احکام القرآن، دکتر محمد خزائلی.

۵ اجتهاد در مقابل نص، سید عبدالحسین شرف الدین، ترجمه علی دوانی.


منابع

  1. عاملی، «حی علی خیر العمل فی الأذان»، ص۵۲.
  2. انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۱۹.
  3. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، به تصحیح و تحقیق ربانی شیرازی، عبد الرحیم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ۱۳۹۱ش، ج۴، ص۶۱۲.
  4. جمعی از نویسندگان، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، انتشارات حیّان، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. ج۷، ص۳۸۵.
  5. سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۱۳۷؛ نوری، محمد اسماعیل، اذان شعار اسلام، قم، انتشارات احسن الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ص۱۴.
  6. نگاه کنید به جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۲۸۳.
  7. نگاه کنید به نووی، المجموع شرح المهذب، دارالفکر، ج۳، ص۱۹۸.
  8. نگاه کنید به بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲۵.
  9. وسائل الشیعه، همان، ج۵، ص۴۱۸.
  10. مالک بن انس، الموطأ، المکتبة العلمیة، ج۱، ص۵۵؛ بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲۵.
  11. بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲۵.
  12. عزان، حی علی خیرالعمل، ۱۴۱۹ق، ص۲۱.
  13. دائره المعارف بزرگ اسلامی، همان، ص۳۸۶ و اذان شعار اسلام، همان، ص۲۳.
  14. تفتازانی، شرح‌المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۸۳.
  15. صدوق، علل‌الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۸.
  16. ابن‌خلدون، دیوان المبتدأ، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۶۱.
  17. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۹۰.
  18. حلبی، السیرة الحلبیه، دارالکتب العلمیه، ج۲، ص۱۳۶.
  19. قاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۴۸ش، ص۱۰۰.
  20. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۲، ص۲۶۳؛ ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۹، ص۶۳۲.
  21. نگاه کنید به مالک بن انس، الموطأ، المکتبة العلمیة، ج۱، ص۵۴.
  22. سید مرتضی، السمائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۳.
  23. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۰۶؛ ابن حیون، دعائم الاسلام، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۴۲؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۵۲.
  24. شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۸، ح۴؛ شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۴۱.
  25. شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۸، ح۵؛ شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۴۱.
  26. صدوق، علل‌الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۸؛ وسائل الشیعه، همان، ج۵، ص۴۱۸.